سرویس فرهنگی نقد رسانه پایگاه 598/ مسعود امجدی پور: در تبيين اين بحث ميتوان اينگونه تحليل كرد كه هويت تحت تاثير رسانهها، از رسانه و ابزارهاي رسانهاي همچون تبليغ تاثير ميپذيرد .تبليغ عبارتست از فرايندي كه طي آن يك يا چند نفر ميكوشند با برقراي ارتباط توسط يك يا چند رسانه ارتباطي ، بر روي عقيده ، انديشه و رفتار يك يا چند نفر يا ملتي تاثير بگذارند .
در كتاب مباني تبليغ در تعريف اين واژه چنين ميخوانيم : تبليغ در سالم ترين ، طبيعيترين و اصوليترين شكل آن ، نوعي آموزش است كه به منظور نشر دانش و آگاهيهاي سياسي ، اجتماعي ، فرهنگي ، ونشر ارزشها و سجاياي اخلاقي صورت ميگيرد .
نظريه «مارپيچ سكوت» تاثير متقابل بين ارتباط جمعي و ارتباط فردي را در رسانههاي گروهي مورد مطالعه قرار ميدهد . اليزابت نئومن ، جامعه شناي آلماني و طراح اين مدل ، معتقد است : "ايده وپايه اين مدل آن است كه اكثراً افراد كوشش ميكنند از داشتن يك نگرش و باور بهصورت منزوي وتنها اجتناب كنند ." بنابراين فرد به محيط اطرافش چنان نگاه ميكند كه بياموزد كدام نظريه حكمفرما و شايع است و كدام كمتر مسلط و روبه زوال است . اگر فردي معتقد باشد كه نظرات شخصي او يك رده عقبتر قرار دارد ، كمترين رقبت را براي بيان آن نخواهد داشت ، فقط به اين دليل كه از انزوا ميهراسد . هر چند كه در اين مدل صرفاً عامل مشخصي به عنوان تنها نيروي موثر در آن نشان داده نشده است ، زيرا وسايل ارتباط جمعي هر روز به نوعي مشخص ميكنند كه عقيده مسلط چيست ؟
بنابراين رسانههاي همگاني تاثير فوقالعادهاي روي افكار عمومي و هويت ها دارند. نئومن اين مبحث را چنين مطرح ميكند كه چنانچه سه مشخصه بارز توده يعني : انباشت ، حضور همه جانبه و هماهنگي با يكديگر تركيب شوند ، قدرت زيادي توليد ميشود كه قادر است بر افكار عمومي و هويت اثر بگذارد . در اينجا منظور از عامل فرهنگي ، ارائه يك تاثير منسجم از يك واقعه يا موضوعي است كه درباره جزئيات مختلف آن بين نشريات ، شبكه هاي تلويزيوني وساير رسانه ها اتفاق نظر وجود نداشته باشد . تاثيري كه عامل هماهنگي به جاي ميگذارد ، اين است كه بر انتخاب فردي در رويارويي با واقعه مورد نظر چيره شود.
زماني كه همگان درباره يك واقعه بهطور مشابه نظر بدهند، انتخاب ديگري وجود نخواهد داشت . در نتيجه اين تصور حاصل ميشود كه اكثر مردم به واقعه يا موضوع مورد نظر همانگونه ميانديشند كه رسانهها مطرح ساختهاند. عامل ديگركه در اينجا وارد صحنه ميشود ، همان حركت مارپيچي سكوت است كه مردم در مورد يك موضوع داغ علاقمندند بدانند نظر ديگران چيست ؟ اگر نظر آنها در اقليت است سكوت ميكنند و هر اندازه كه احساس كنند ديدگاه شخصيشان هنوز مطرح نشده،همچنان به سكوت خود ادامه ميدهند. نئومن معتقد است كه رسانههاي همگاني در اينجا نقش مهمي بر عهده دارند و منبعي به شمار ميروند كه مردم براي آگاهي از چگونگي توزيع هويتها به آنها مراجعه ميكنند.از نظر او رسانهها ، بر حركت مارپيچي سكوت از سه طريق اثر ميگذارند:اول اينكه ، رسانهها با اعلام اين موضوع كه چه بخشي از نظريات افكار عمومي غالب است ، حدسياست مردم را شكل ميدهند .
دوم، رسانهها اين گمان را در مردم تقويت ميكنند كه كدام بخش از افكار عمومي و هويتها درباره واقعه مورد نظر در حال گسترش است و سوم اينكه، رسانهها اين گمان را شكل ميدهند كه شخص ميتواند نظر كدام بخش از افكار عمومي را منتشر كند بدون اينكه منزوي شود.
تاثير رسانه بر هويتها را با توجه به هرم ساختار قدرت درجامعه ميتوان به دو دسته تقسيم كرد:
1- هويتهايي كه از بالا تعريف و به سطوح پائين ارائه ميشوند ، كه در ادبيات سياسي هويتهاي مشروع بخش نام دارند .
2- هويتهايي كه در پائين تعريف شده و بطور طبيعي در مقابله با هويتهاي مشروعبخش ، ساخته ميشوند كه آن را هويتهاي مقاومتي ناميدهاند.
در واقع خود رسانهها در مقام توليد و در مقام استفاده از نمادهاي معرفيكننده هويتها در جامعه، بيشتر انتخاب كننده هستند تا توليد كننده واغلب توليداتي را كه رسانههاي جمعي از جامعه پيراموني اقتباس كردهاند، به ديگران منتقل ميكنند.در واقع توليد رسانههاي جمعي در معناآفريني و يا در انتخاب هويتها و نمادها ، بخش بسيار كوچكي از كاركرد آنها را شامل ميشود.
با مراعات و لحاظ كردن جنبههاي مثبت و منفي كاركرد رسانههاي گروهي، اين پديده ميتواند از يكسو سبب وحدت، همبستگي و وفاق ملي شود و از سوي ديگر ، حكومتها ميتوانند از آن در ايجادهمگوني ، جهتدهي افكار عمومي و هماهنگسازي نظريات توده مردم و جامعه نسبت به نظام سياسي و كاركردهاي آن استفاده كنند .بطور كلي در نظامهاي سرمايهداري ، صداوسيما و مطبوعات ، ابزاري قوي و موثر براي بيعت گرفتن از مردم و جامعه هستند.
بنابراين در تقسيم سهگانه ميتوان كارآمدي رسانه بر هويت را در موارد ذيل مشاهده كرد:
1- عامل انتقال ارزشها و هنجارهاي فرهنگي
2- ساماندهي ارتباط خانواده و فرد با دنياي خارج
3- تاثيرگذاري بر نهادهاي سياسي- اجتماعي جامعه
بر اين اساس ، حيات سياسي – اجتماعي بشر امروز به شدت تحت تاثير رسانههاي گروهي قرار دارد.
دراين بخش برآنيم تا با بررسي آماري 10 سريال تلويزيوني پخششده از صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و بدون هيچ قضاوتي ،نحوه شخصيتسازي ،هويتسازي و تبيين هنجارهاي فردي واجتماعي اين رسانه گروهي را مورد كنكاش قرار دهيم .سريالهاي بررسيشده عبارتند از : اغما – ميوهممنوعه – راه بيپايان – پول كثيف – ماچندنفر – مننهمنم – آدمخوار – اولين شب آرامش – خطشكن – مرگ تدريجي يك رويا ،كه سهتاي اين سريالها در ماه مبارك رمضان پخش شدهاند .
جمعآوري اطلاعات دراين سريالها بدين روش بود كه از هر سريال دو قسمت در نظر گرفته شد و اين دو قسمت از اوايل و اواخر سريالها انتخاب شدند تا همه عوامل و بازيگران در اين قسمتها به نوعي ديده شوند. لازم به ذكر است كه در انتخاب سربالها از سريالهاي طنز صرفهنظر گرديده است .
مرحله بعدي جمعآوري منابع نظري در مورد هويت، و تحليل و انتقاد در مورد سريالهاي صداوسيما و سپس تعريف و متغير سازي براي كمي كردن موارد كيفي بود.لذا پس از ديدن سريالها ،شخصيتهاي مثبت ومنفي مشخص شده و بروندادهاي هويتي «تظاهر»بازيگران بر اساس متغيرهاي زير در جدول قرار گرفت . اين متغيرها شامل :
1- نام :مذهبي و غير مذهبي بودن .
2- ظاهر : كه خود شامل دو متغير خردتر «پوشش» و «آرايش صورت» است .
3- رفتار مذهبي .
4- سطح تحصيلات .
5- انسجام خانوادگي .
6- سطح و شيوه زندگي.
7- منبع درآمد.