«جام جم آنلاين» ضمن عمل به رسالت مطبوعاتي خود و در راستاي تنوير افكار عمومي به ذكر آفت ها و چالش هاي انتخاباتي مي پردازد كه مي تواند كام اين حضور پرشور مردم را را به تلخي و ياس مبدل كند.
پرهيز از وعده هاي پوشالي
تجربه انتخابات گذشته و بر زمين ماندن بسياري از مطالبات مردم، قرينه عرياني است كه نشان مي دهد براي برخي از نامزدهاي مجلس، وعده هاي دروغين آفرينش گلستان به بهاي حضور در بهارستان، راحت تر از نوشيدن يك ليوان آب است.
البته بايد با آوردن چوب انصاف به زمين قضاوت عنوان كرد كه بسياري از كانديداهاي مجلس، در انديشه ساخت آينده اي بهتر براي شهر و كشور خود هستند و در ضمير و باطن آنان، انديشه خدمت رساني به آحاد جامعه موج مي زند اما اين سخن اصلا به اين معنا نيست كه همه نامزدهاي انتخابات اخير، با چنين نگاه قابل ستايشي به ميدان گزينش آمده اند.
"اشتهار گرايي" و كسب قدرت از معبر صندلي هاي سبز مجلس، آنقدر وسوسه كننده هست كه برخي از نامزدهاي مجلس به گفتمان خودماني "وعده هاي سرخرمن" روي بياورند.
شايد بتوان كم آگاه تلقي كردن مخاطب و دست كم گرفتن شعور عمومي شنونده را از جمله مهم ترين دلايل دادن اين گونه وعده هاي غير منطقي از سوي نامزدهاي انتخابات برشمرد اما اگر گذري اجمالي بر احوالات مردم ايران و حضور هوشمندانه آنان در صحنه هاي حساس و تاريخ ساز انقلاب اسلامي داشته باشيم، به سهولت درمي يابيم كه شاكله افكار ملت ايران به شمايل هوشمندي استوار است كه به راحتي تفاوت وعده هاي دروغين و قول هاي راستين را از يكديگر تميز مي دهد.
وظيفه انساني و شرعي نامزدهاي انتخاباتي است كه بر مبناي حقيقت و نه بر پايه مجاز، از كيسه وعده ها خرج كنند و اگر اين چنين نكنند، قرباني اصلي اين گزافه سرايي ها، خود كانديداهايي هستند كه مردم فهيم ايران، آنان را از دايره انتخاب شدن طرد مي كنند.
توانايي تحقق وعده هاي انتخاباتي
نگاه به پشتوانه عملي هر وعده انتخاباتي كه بر زبان رانده مي شود از الزامات عقل انديشي و مصلحت جويي است.
متاسفانه در فضاي انتخاباتي ادوار گذشته شاهد بيان گفته هايي از سوي نامزدها بوديم كه به هيچ وجه در ظرف توان و قدرت يك نماينده مجلس نبود.
رسم ناپسند وعده دادن هاي پرشمار و رنگارنگ باعث شده است كه برخي از مردم مطابق با سخن سرايي هاي پرطمطراق كانديداها، انتظار داشته باشند كه با ورود فرد منتخبشان به صحن مجلس، به يكباره كليه مشكلات عمراني، بهداشتي و آموزشي شهرشان دگرگون شود.
عدم توازن ميان حجم وعده هاي زباني با مصداق عملي و عيني شعارهاي انتخاباتي، موجب مي شود كه افكار عمومي نسبت به نتايج و خروجي انتخابات دلسرد شود.
وقتي حتي نيمي از گفته هاي كانديداها در مقام عمل محقق نمي شود، بديهي است كه مردم در انتخابات بعدي، به بسياري از كانديداها نيز به ديد يك "حراف فرصت طلب" نگاه كنند و به بيان ساده تر، در آن شرايط همه كانديداها را با يك چوب مي زنند.
عدم توانايي كانديداها در به منصه ظهور رساندن قول هاي انتخاباتي، خود به خود موجب كاهش اعتماد مردم به فرآيند پرافتخار انتخابات مي شود .
يعني كانديدي كه بايد به طور طبيعي و منطقي در پرشورتر شدن صندوق هاي راي، نقش مثبت و موثري ايفا كند، با سخنان غير عملي و غير كارشناسي خود، آب در آسياب دشمن مي ريزد.
به بيان ديگر، هر فردي، اعم از يك شهروند معمولي يا يك نامزد انتخاباتي كه بخواهد به دستاوردهاي انتخابات آزاد ايران كه ازسرمايه خون شهادت حاصل شده است، بي اعتمادي و نا اميدي را تزريق كند، در نتيجه به كل ايدئولوژي نظام خيانت كرده است.
تسليم نشدن كانديداها در مواجهه با اربابان ثروت
وقتي سخن از نمايندگي خليفة الله به ميان مي آيد، اين واژه مقدس الزامات سنگيني را هم در پي دارد كه يكي از عمده ترين آن ها، ارجح دانستن مصلحت عموم مردم بر منافع اقشار خاص است.
پرواضح است كه نبايد از كانديدي كه سراپا وامدار الطاف گرو هاي وابسته به مكنت است و با دلگرمي و حمايت آنان به كرسي مجلس جلوس مي كند، متوقع بود كه در دوره نمايندگي اش، محنت توده را رنج خويش به حساب آورد.
زماني خانه پارلمان از پاي بست ويران مي شود كه تعداد نمايندگان گروه هاي متمكن افزون تر از نمايندگان كارگران و پيشه وران باشد.
تجربه چنين مجلس "كاپيتاليستي" در نظام ليبرال دموكراسي آمريكا و البته نتيجه فاجعه بار فعلي آن نيز مشهود و قابل عبرت است.
وقتي سناتورها و منتخبان مجلس نمايندگان در ايالت متحده، خود در زمره اشراف محسوب شده و با رانت هم پياله هاي خود نيز به جايگاه سياسي نايل مي شوند، واضح است كه طبقات فقير اين كشور وقتي مشاهده مي كنند كه هيچ نماينده اي براي انعكاس دغدغه هاي آنان وجود ندارد، قيام گسترده "وال استريت" را براي اضمحلال كل نظام ترتيب دهند.
در واقع، نتيجه و پيامدهاي وصل شدن مطلق نمايندگان مردم به مثلث زور و زر و تزوير در جامعه آمريكا، مي تواند براي بسياري از ملل گوناگون نيز آموزنده و پندآفرين باشد.
متاسفانه در خاك ايران اسلامي هم كم نيستند كانديداهايي كه در پشت پرده با اربابان ثروت متصل هستند و فرامين گردانندگان و سرمايه گذاران ستادهاي انتخاباتي شان را مو به مو اجرا مي كنند.
"نمك گير شدن" كانديداي مجلس شوراي اسلامي و راه يابي همان فرد به پارلمان، تاثير منفي و مستقيم خود را بر روي سرنوشت مردم برجاي مي گذارد و حتي در يك بازه زماني كوتاه مدت، هزينه جبران الطاف سرمايه داران، نه از جيب آن نماينده كه از كيسه مردم تامين خواهد شد.
حضرت آيت الله خامنه اي، رهبر معظم انقلاب اسلامي، در همين راستا و در توصيف كانديداهاي اصلح عنوان كردند: مردم بايد كساني را انتخاب كنند كه به كانون هاي ثروت و قدرت متصل نباشند؛ كساني باشند كه واقعا مردم اينها را بخواهند؛ بر طبق وجدانشان، بر طبق دينشان و بر طبق وظايف انقلابي شان عمل كنند.
سخن صريح آن كه بايد هوشيار بود كه اگر صداي دنده هاي ترك خورده فقرا، مجالي براي انعكاس در مجلس نمايندگان مردم نيابد، فرياد پابرهنگان از منفذي ديگر و به شكلي ديگر سر بر مي آورد!
عدم تخريب و ترور شخصيت كانديداهاي ديگر
همچو روز روشن است كه "ضعف شخصيتي" عمده دليلي است كه يك نامزد انتخاباتي، كانديداي ديگر را به تيغ تحقير و توهين مي خواند.
اثبات حقانيت وعده ها با خرد كردن كانديداي ديگر حاصل نمي شود، بلكه كارنامه گذشته كانديداها، معيار غير قابل كتماني است كه مردم در گزينش خود به آن اتكا مي كنند.
حتي آيتالله العظمي زنجاني، يكي از مراجع عظام تقليد در خصوص حفظ اخلاق انتخاباتي، پا را فراتر از توصيه نهادند و تخريب كانديدا را حرام اعلام كردند.
"تخريب ديگران و غيبت كردن از آن ها در انتخابات شرعا حرام است. با بداخلاقي، تندي و خراب كردن ديگران كار درست نميشود .كانديداها اگر هنر دارند خود را عرضه كنند و از تخريب ديگران بپرهيزند زيرا تخريب ديگران و غيبت كردن حرام است."
در هر حال، جداي از نتايج انتخابات 12 اسفند، بايد عنوان كرد كه پذيرفته شدن در صندوق هاي اخذ راي، همواره به معناي قبول شدن در آزمون اخلاق انتخاباتي نيست.
چه بسا كانديدي در پيشگاه مردم براي نمايندگي مجلس مقبول نيفتد اما اگر در پروسه انتخابات، كيسه بيت المال را صرف شانتاژ سياسي نكرد و زبانش را جز به راستي نچرخاند، آنگاه به طور قطع در آزمون "اخلاق انتخاباتي" در پيشگاه خداوند و مردم سرافراز بيرون آمده است.