.
اعتبار اربعین امام حسین (ع) از قدیم الایام میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین (ع) شناخته شده بوده است.
کتاب
مصباح المتهجد شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول آن عالم وارسته
است از روایات فراوان درباره تقویم مورد نظر شیعه در باره ایام سوگ و
شادی و دعا و روزه وعبادت است. در این کتاب در باره ماه « صفر» آمده است: نخستین روز این ماه (از سال 121)، روز کشته شدن زید بن علی بن الحسین است.
روز 20 صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم حسین بن علی (ع) یعنی
کاروان اسرا، از شام به مدینه بازگشتند. و روزی است که جابر بن عبدالله
بن حرام انصاری، صحابی رسول خدا (ص)، از مدینه به کربلا رسید تا به
زیارت قبر امام حسین (ع) بشتابد و او نخستین کسی است از مردمان که قبر آن
حضرت را زیارت کرد.
اربعین امام حسین (ع)
علت بزرگداشت اربعین چیست؟ مهمترین نکته درباره اربعین، روایت امام عسکری (ع) است.
اما این که منشأ اربعین چیست، باید گفت، در منابع به این روز به دو اعتبار نگریسته شده است.
نخست روزی که اسرای کربلا از شام به مدینه مراجعت کردند.
دوم
روزی که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر خدا (ص) از مدینه به
کربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را زیارت کند. شیخ مفید
(م 413) در«مسار الشیعه» که در ایام
موالید و وفیات ائمه اطهار علیهم السلام است، اشاره به روز اربعینکرده و
نوشته است: این روزی است که حرم امام حسین (ع)، از شام به سوی مدینه
مراجعت کردند. نیز روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین (ع)
وارد کربلا شد.
کهنترین کتاب دعایی مفصل موجود، کتاب «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی از شاگردان شیخ مفید است که ایشان هم همین مطلب را آورده است.
شیخ
طوسی پس از یاد از این که روز نخست ماه صفر روز شهادت زید بن علی
بنالحسین (ع) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن کعبه توسط سپاه شام در
سالهجری است، مینویسد: بیستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه کربلا) روزی
است که حرم سید ما اباعبدالله الحسین از شام به مدینه مراجعت کرد ونیز روزی
است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی رسول خدا (ص) ازمدینه وارد کربلا
شد تا قبر حضرت را زیارت کند. او نخستین کس از مردمان بود که امام حسین (ع)
را زیارت کرد. در چنین روزی زیارت آن حضرت مستحب است و آن زیارت اربعین
است. (مصباح المتهجد، ص 787) در همانجا آمده است که وقت خواندن زیارت
اربعین، هنگامی است که روز بالا آمده است.
در
کتاب «نزهة الزاهد» هم که در قرن ششم هجری تألیف شده، آمده: در بیستم
این ماه بود که حرم محترم امام حسین(ع) از شام به مدینه آمدند.
(نزهةالزاهد، ص 241) همین طور در
ترجمه فارسی فتوح ابن اعثم (الفتوح ابن اعثم، تصحیح مجد طباطبائی) و
کتاب مصباح کفعمی که از متون دعایی بسیار مهم قرن نهم هجری استاین مطلب
آمده است. برخی استظهار کردهاند که عبارت شیخ مفید و شیخطوسی، بر آن
است که روز اربعین، روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه خارج شدند نه
آن که در آن روز به مدینه رسیدند. (لؤلؤ و مرجان، ص 154) به هر روی، زیارت اربعین از زیارتهای مورد وثوق امام حسین (ع) است که ازلحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است.
بازگشت اسیران به مدینه یا کربلا
اشاره
کردیم که شیخ طوسی، بیستم صفر یا اربعین را، زمان بازگشت اسرای کربلا از
شام به مدینه دانسته است. باید افزود که نقلی دیگر، اربعین را بازگشت
اسرا از شام را به «کربلا» تعیین کرده است. تا اینجا، از لحاظ منابع کهن،
باید گفت اعتبار سخن نخست بیش از سخن دوم است. با این حال، علامه مجلسی
پس از نقل هر دو اینها، اظهار میدارد: احتمال صحت هر دوی اینها (به لحاظ
زمانی) بعید مینماید.
(بحار
ج 101، ص 334 ـ 335) ایشان این تردید را در کتاب دعایی خود «زاد المعاد»
هم عنوان کرده است. با این حال، درمتون بالنسبه قدیمی، مانند «لهوف» و «
مثیرالاحزان » آمده است که اربعین، مربوط به زمان بازگشت اسرا، از شام
به کربلا ست. اسیران، از راهنمایان خواستند تا آنها را از کربلا عبور
دهند.
باید توجه داشت که این
دو کتاب، در عین حال که مطالب مفیدی دارند، ازجهاتی، اخبار ضعیف و
داستانی هم دارند که برای شناخت آنها باید با متون کهنتر مقایسه شده و
اخبار آنها ارزیابی شود. این نکته را هم باید افزود که منابعی که پس از
لهوف، به نقل از آن کتاب این خبر را نقل کردهاند، نباید بهعنوان یک منبع
مستند و مستقل، یاد شوند. کتابهایی مانند «حبیب السیر» که به نقل از آن
منابع خبر بازگشت اسرا را به کربلا آوردهاند، (نفس المهموم ترجمه شعرانی،
ص 269) نمیتوانند مورد استناد قرار گیرند.
در اینجا مناسب است دو نقل را در باره تاریخ ورود اسرا به دمشق یاد کنیم. نخست نقل ابوریحان بیرونی است که نوشته است:
در
نخستین روز ماه صفر، أدخل رأس الحسین علیه السلام مدینة دمشق، فوضعه یزید
لعنه الله بین یدیهو نقر ثنایاه بقضیب کان فی یده و هو یقول:
لست من خندف ان لم أنتقم
من بنی أحمد، ما کان فَعَل
لیْتَ أشیاخی ببدرٍ شهدوا
جَزَع الخزرج من وقع الاسل
فأهلّوا و استهلّوا فرحا
ثم قالوا: یا یزید لاتشل
قد قتلنا القرن من أشیاخهم
و عدلناه ببدر، فاعتدل(الاثار الباقیه،ص 422)
وی
روز اول ماه صفر را روزی می داند که سر امام حسین علیه السلام را وارد
دمشق کرده و یزید هم در حالی که اشعار ابن زبعری را می خواند و بیتی هم بر
آن افزوده بود، با چوبی که در دست داشت بر لبان امام حسین (ع) می زد.
دوم
سخن عماد الدین طبری (م حوالی 700) در «کامل بهائی» است که رسیدن اسرا به
دمشق را در16 ربیع الاول دانسته ـ یعنی 66 روز پس از عاشورا ـ میداند که
طبیعیتر مینماید.
میرزا حسین نوری و اربعین
علامه
میرزا حسین نوری از علمای برجسته شیعه، و صاحب کتاب «مستدرک الوسائل» در
کتاب «لؤلؤ و مرجان در آداب اهل منبر» به نقد و ارزیابی برخی از روضهها و
نقلهایی پرداخته که به مرور در جامعه شیعه رواج یافته و به نظر وی از
اساس، نادرست بوده است. ظاهرا وی در دوره اخیر نخستین کسی است که به نقد
این روایت پرداخته و دلایل متعددی در نادرستی آن اقامه کرده است.
ایشان
این عبارت سید بن طاوس در لهوف را نقل کردهاست که اسرا در بازگشت از
شام، از راهنمای خود خواستند تا آنها را به کربلا ببرد؛ و سپس به نقد آن
پرداخته است.( لؤلؤ و مرجان،ص 152)
داستان
از این قرار است که سید بن طاوس در « لهوف » خبر بازگشت اسراء را بهکربلا
در اربعین نقل کرده است. در آنجا منبع این خبر نقل نشده و گفته میشود که
وی در این کتاب مشهورات میان شیعه را که در مجالس سوگواری بوده، درآن
مطرح کرده است.
اما همین سید بن
طاوس در «اقبال الاعمال» با اشاره به این که شیخ طوسی در مصباح می گوید
اسرا روز اربعین از شام به سوی مدینه حرکت کردند و خبر نقل شده در غیر آن
که بازگشت آنان را در اربعین به کربلا دانستهاند، در هر دو موردتردید
میکند.
تردید او از این ناحیه
است که ابن زیاد مدتی اسراء را در کوفه نگه داشت. با توجه به این مطلب و
زمانی که در این نگه داشته صرف شده و زمانی که در مسیر رفت به شام و اقامت
یک ماهه در آنجا و بازگشت مورد نیاز است، بعید است که آنان در اربعین به
مدینه یا کربلا رسیده باشند. ابن طاوس میگوید: این که اجازه بازگشت به
کربلا به آنها داده باشد، ممکن است، اما نمیتوانسته در اربعین باشد.
در
خبر مربوط بهبازگشت آنان به کربلا گفته شده است که همزمان با ورود جابر
به کربلا بوده و با او برخورد کرده اند . ابن طاوس در این که جابر هم روز
اربعین به کربلا رسیده باشد، تردید میکند.(اقبال الاعمال، ج 3 ، ص 101)
این
ممکن است که ابن طاوس لهوف را در جوانی و اقبال را در دوران بلوغ فکری
تألیف کرده باشد. در عین حال ممکن است دلیل آن این باشد که آن کتاب را برای
محافل روضه خوانی و این اثر را به عنوان یک اثر علمی نوشته باشد. دلیلی
ندارد که ما تردید های او را در آمدن جابر به کربلا در روز اربعین بپذیریم. به نظر می رسد منطقی ترین چیزی که برای اعتبار اربعین در دست است همین زیارت جابر در نخستین اربعین به عنوان اولین زائر است.
اما
درباره اعتبار اربعین به بازگشت اسرا به کربلا توجه به این نکته هم اهمیت
دارد که شیخ مفید در کتاب مهم خود در باب زندگی امامان و در بخش خاص به
امام حسین (ع) از کتاب «ارشاد» در خبر بازگشت اسرا، اصلا اشارهای به این کهاسرا به عراق بازگشتند ندارد.
همین
طور ابومخنف راوی مهم شیعه هماشارهای در مقتل الحسین خود به این مطلب
ندارد. در منابع کهن تاریخ کربلاهم مانند انساب الاشراف، اخبارالطوال، و
طبقات الکبری اثری از این خبردیده نمیشود.
روشن است که حذف عمدی آن معنا ندارد؛ زیرا برای چنینحذف و تحریفی، دلیلی وجود ندارد.
خبر زیارت جابر، درکتاب بشارة المصطفی آمده، اما به ملاقات وی با اسرا اشاره نشده است.
مرحوم
حاج شیخ عباس قمی هم، به تبع استاد خود نوری، داستان آمدناسرای کربلا
را در اربعین از شام به کربلا نادرست دانسته است. (منتهی الامال، ج 1،صص 817 ـ
818) در دهههای اخیر مرحوم محمد ابراهیم آیتی هم در کتاببررسی تاریخ
عاشورا بازگشت اسرا را به کربلا انکار کرده است. (بررسی تاریخعاشورا، صص
148 ـ 149) همین طور آقای مطهری که متأثر از مرحوم آیتی است. اما این جماعت
یک مخالف جدی دارند که شهید قاضی طباطبائی است.
شهید قاضی طباطبائی و اربعین
شهید
محراب مرحوم حاج سید محمدعلی قاضی طباطبائی رحمة الله علیه، کتاب مفصلی
با نام «تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سید الشهداء» درباره اربعین
نوشتکه اخیرا هم به شکل تازه و زیبایی چاپ شده است.
هدف
ایشان از نگارش این اثر آن بود تا ثابت کند، آمدن اسرای از شامبه کربلا
در نخستین اربعین، بعید نیست. این کتاب که ضمن نهصد صفحهچاپ شده، مشتمل
بر تحقیقات حاشیهای فراوانی در باره کربلاست که بسیارمفید و جالب است.
اما به نظر میرسد در اثبات نکته مورد نظر با همه زحمتی که مؤلف محترم
کشیده ، چندان موفّق نبوده است.
ایشان در باره این اشکال که امکان ندارد اسرا ظرف چهل روز از کربلا به کوفه، از آنجا به شام و سپس از شام بهبازگشته باشند، هفده نمونه از مسافرتها ومسیرها و زمانهایی که برای این راه در تاریخ آمده را به تفصیل نقل کردهاند.
دراین
نمونهها آمده است که مسیر کوفه تا شام و به عکس از یک هفته تا ده دوازده
روز طی میشده و بنابر این، ممکن است که در یک چهل روز، چنین مسیررفت و
برگشتی طی شده باشد. اگر این سخن بیرونی هم درست باشد که سر امام حسین (ع)
روز اول صفر وارد دمشق شده، میتوان اظهار کرد که بیست روز بعد، اسرا
میتوانستند در کربلا باشند.
باید
به اجمال گفت: بر فرض که طی این مسیر برای یک کاروان، در چنین زمان
کوتاهی، با آن همه زن و بچه ممکن باشد، باید توجه داشت که آیا اصل این
خبر در کتابهای معتبر تاریخ آمده است یانه. تا آنجا که میدانیم، نقل
این خبر در منابع تاریخی، از قرن هفتم به آن سوی تجاوز نمیکند. به
علاوه، علمای بزرگ شیعه، مانند شیخ مفید و شیخ طوسی، نه تنها به آن
اشاره نکردهاند، بلکه به عکسِ آن تصریح کرده و نوشتهاند: روز اربعین
روزی است که حرم امام حسین (ع) وارد مدینه شده یا از شام به سوی مدینه
خارج شده است.
آنچه می ماند
این است که نخستین زیارت امام حسین (ع) در نخستین اربعین، توسط جابر بن
عبدالله انصاری صورت گرفته است و از آن پس ائمه اطهار علیهم السلام که از
هر فرصتی برای رواج زیارت امام حسین (ع) بهره میگرفتند، آنروز را که
نخستین زیارت در آن انجام شده، به عنوان روزی که زیارت امامحسین (ع) در
آن مستحب است، اعلام فرمودند.
متن
زیارت اربعین هم از سوی حضرت صادق علیه السلام انشاء شده و با داشتن آن
مضامین عالی، شیعیان را از زیارتآن حضرت در این روز برخوردار میکند.
اهمیت
خواندن زیارت اربعین تاجایی است که از علائم شیعه دانسته شده است، درست
آن گونه که بلند خواندن بسم الله در نماز و خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در
شبانه روز درروایات بیشماری، از علائم شیعه بودن عنوان شده است.
زیارت
اربعین در «مصباح المتهجد» شیخ طوسی و نیز «تهذیب الاحکام» وی به نقل
ازصفوان بن مهران جمال آمده است. وی گفت که مولایم صادق (ع) فرمود: زیارت
اربعین که باید وقت برآمدن روز خوانده شود چنین است..... (مصباح المتهجد، ص
788، تهذیب الاحکام، ج 6،ص 113،
اقبال الاعمال، ج 3، ص 101، مزار مشهدی، ص 514 (تحقیق قیومی)، مزار شهید
اول (تحقیقمدرسة الامام المهدی، قم 1410)، ص 185 ـ 186
این
زیارت، به جهاتی مشابه برخی از زیارات دیگر است، اما از آن روی که
مشتمل بر برخی از تعابیر جالب در زمینه هدف امام حسین از این قیام است،
دارای اهمیت ویژه میباشد. در بخشی از این زیارت در باره هدف امام
حسین(ع) از این نهضت آمده است:"... و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من
الجهالة و حیرة الضلالة... و قد توازر علیه من غرّته الدنیا و باع حظّه
بالارذل الادنی".
خدایا، امام حسین (ع)
همه چیزش را برای نجات بندگانت از نابخردی وسرگشتگی و ضلالت در راه تو
داده در حالی که مشتی فریب خورده که انسانیت خود را به دنیای پست
فروختهاند بر ضد وی شوریده آن حضرت را بهشهادت رساندند.
دو نکته کوتاه:
نخست
آن که برخی از روایاتی که در باب زیارت امام حسین (ع) در کتاب کامل
الزیارات ابن قولویه آمده، گریه چهل روزه آسمان و زمین و خورشید و ملائکه
را بر امامحسین (ع) یادآور شده است.(اربعین شهید قاضی،ص 386)
دوم
این که ابن طاوس یک اشکال تاریخی هم نسبت به اربعین بودن روز بیستم صفر
مطرح کرده و آن این که اگر امام حسین (ع) روز دهم محرم به شهادت رسیده
باشد، اربعین آن حضرت نوزدهم صفر میشود نه بیستم. در پاسخ گفته شده است،
به احتمال ماه محرمی که در دهم آن امام حسین (ع) به شهادت رسیده، بیست و
نه روز بوده است. اگر ماه کامل بوده، باید گفت که روز شهادت را به
شمارش نیاورده اند.(بحارالانوار، ج 98، ص 335)
علل بزرگداشت اربعین حسینی
هدف
امامان از بزرگداشت همه ساله روز اربعین چه بوده است؟ در رأس بزرگان دین،
ائمه بودند که اعمال مخصوصی را در این روز دستور دادند به عنوان این که
مربوط به اربعین حسینی است نه صرف بیستم صفر بودن تا آخرین امام حاضر حضرت
امام حسن عسکری علیه السلام که زیارت اربعین امام حسین علیه السلام را یکی
از نشانه های مؤمن برشمردند.
اربعین امام حسین
ریشه
این همه اهمیت شیعیان و بزرگان دین در مورد اربعین شهادت امام حسین علیه
السلام چیست؟ این مراسم از چه زمانی شروع شده است؟ و چرا برای دیگر
معصومین، اربعین گرفته نمی شود؟ آیا اربعین امام حسین علیه السلام برگرفته
از چهلم گرفتن برای اموات است. و یک بزرگداشت عادی همانند بزرگداشت برای
افراد دیگریست که از دنیا رفته اند؟ هدف امامان از بزرگداشت همه ساله روز
اربعین چه بوده است؟
سیره امامان و بزرگان دین
روز
چهلم شهادت امام حسین علیه السلام که همان روز بیستم صفر می باشد از همان
اولین سال واقعه کربلا 61 قمری روز تجدید غم و اندوه شیعیان و ارادتمند به
خاندان اهل بیت علیهم السلام بوده است.
عمل
بزرگان دین، برای متدینین با اهمیت است به گونه ای که مردم نگاهشان به
گفتار و نحوه برخورد عالم دینی است که به چه چیز بهاء می دهند تا آن را
انجام دهند و از چه چیز مردم را باز می دارد تا سراغش نروند.
اگر
عملی را عالمی تأیید کرد و یا بالاتر از آن خود ابتدا به ساکن اقدام کرد
این بعنوان یک سیره حسنه در بین مردم متدین جا افتاده و دنبالش را می گیرند.
اربعین
هم از این امر مستثنا نیست. در رأس بزرگان دین، ائمه بودند که اعمال
مخصوصی را در این روز دستور دادند به عنوان این که مربوط به اربعین حسینی
است نه صرف بیستم صفر بودن تا آخرین امام حاضر حضرت امام حسن عسکری علیه
السلام که زیارت اربعین امام حسین علیه السلام را یکی از نشانه های مؤمن
برشمردند.
زیارت مخصوصه در روز اربعین
یکی
از مهمترین علل جایگاه ویژه اربعین در میان شیعیان، همین روایت امام حسن
عسکری علیه السلام بر فضیلت این روز است که زیارت مخصوص امام حسین علیه
السلام در روز اربعین را یکی از نشانه های شیعه بودن مطرح کردند.
تهذیب: از حضرت ابى محمد حسن بن على عسکرى علیه السّلام، روایت است که فرمود: نشانههاى
مؤمن پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز، زیارت اربعین، انگشترى در دست
راست کردن، پیشانى به خاک مالیدن، و با صداى بلند بِسْمِ اللَّهِ
الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* گفتن.
مأثور از امام و روایت شده چنین کاین پنج خصلت است علامت بمؤمنین
اول نماز پنچه و یک رکعت و دوم انـگـشـتــر عقـیـق نـمـودن یـد یـمـیـن
سـوم بلند گفتن بسم اللَّه صلاة چهـارم بـخـاک بهـر خـــدا سـودن جـبین
پنجم که حق نصیب کند جمله مرد و زن بـوسـیـدن مزار حسـیـــن روز اربـــعـیــن
بخاطر
همین بسیاری از شیعیان از اقصا نقاط جهان سعی دارند در اربعین خود را به
قبر امامشان در کربلا برسانند و آنهایی هم که شرایط سفر ندارند آرزوی چنین
زیارتی در دل دارند.
ائمه
علیهم السلام برای ادامه این مسیر و از یاد نرفتن قیام خونین کربلا این روز
را بزرگ شمرده و از اولین زائر حسینی یعنی جابر بن عبدالله انصاری - که در
اولین اربعین خود را به قبر شهدای کربلا رساند - تجلیل کردند. و کم کم
روایات بسیاری در زمینه ثواب زیارت امام حسین علیه السلام در روزهای خاص و
در تمام طول سال نقل شد.
عظمت مصیبت شهادت امام حسین صلوات الله علیه
اما
چرا در بین ائمه علهم السلام به زیارت امام حسین علیه السلام تأکید شده و
باز در بین زیارات در طول سال زیارت اربعین جایگاه ویژه ای پیدا کرده است؟
باید گفت: به علت شدت مصیبت شهادت امام حسین علیه السلام که مصیبةً ما
أعظمها و أعظم رزیتها فی الإسلام مصیبتی بوده که نه سابقه ای داشته و نه
لاحقه ای. بنابراین فرق این مصیبت با مصائب دیگر روشن است همانگونه که امام
حسن مجتبی علیه السلام به برادرش فرمود: لَا یوْمَ کَیوْمِکَ یا أَبَا
عَبْدِ اللَّه. (3) از طرفی قیام امام حسین صلوات الله علیه باید زنده می
ماند تا خون مبارکش هدر نرود و لذا تمام تلاش ائمه بر آن بود که به نحوی
یاد حضرت سیدالشهداء بر سر زبانها باشد.
در
این راه حتی از ابزار گریه و عزاداری به نحو احسن استفاده بردند. گریه های
امام سجاد علیه السلام شاهد بر این مدعی است. و این که یکی از راههای زنده
ماندن یاد و هدف قیام امام حسین(علیه السلام) زیارت حضرت است چه از دور و
چه از نزدیک.
و اما چرا
اربعین؟ زیرا اولین زیارت در روز اربعین صورت گرفت. البته قبل از آن هم
بطور مخفیانه زیارت محقق شده بود اما بصورت آشکارا و رسمی ظاهرا این اولین
زیارت بوده است. به عنوان نمونه گزارش زیارت شهدای کربلا قبل از دفن شدن که
توسط ابن نما تاریخ نویس قرن نهم در کتابش مثیر الأحزان ذکر شده آورده می
شود.
اربعین حسینی
آوردهاند که «سلیمان
عدوى» در سومین روز شهادت حسین علیه السلام و یاران فداکارش بر کربلا گذر
کرد و پس از تماشاى آن پیکرهاى به خون خفته و گلهاى پرپر شده مرثیهاى
جانسوز بدین مضمون سرود:
مررت على أبیات آل محمّد فلم ارها امثالها یوم حلّت
بر
خانه ها و سراپرده خاندان محمد صلى الله علیه و آله گذر کردم و آنها را
بسان روزگار پر افتخار پیامبر آباد و آزاد و در امنیت و آرامش ندیدم.
مگر
نمی نگرى که خورشید جهان افروز در سوگ امام حسین علیه السلام و یارانش
رنگ پریده و بیمار است، و زمین و زمان از این سوگ سهمگین به لرزه در آمده و
دگرگون شده است.
بنابراین
ائمه علیهم السلام برای ادامه این مسیر و از یاد نرفتن قیام خونین کربلا
این روز را بزرگ شمرده و از اولین زائر حسینی یعنی جابر بن عبدالله انصاری -
که در اولین اربعین خود را به قبر شهدای کربلا رساند - تجلیل کردند. و کم
کم روایات بسیاری در زمینه ثواب زیارت امام حسین علیه السلام در روزهای خاص
و در تمام طول سال نقل شد، در پایان به ذکر یک روایت اکتفا می شود:
حسن
بن على بن فضّال، از ابو ایوب خزّاز، از محمّد بن مسلم، از امام ابو جعفر
محمّد بن علی علیهماالسلام روایت کرده است که فرمود: شیعه ما را به زیارت
حسین بن علی علیه السلام امر کنید، زیرا که زیارت او ویرانى و غرق و آتش
سوزى و خورده شدن توسط درندگان را دفع میکند، و زیارت او بر کسى که به
امامت حسین (ع) از جانب خداى عز و جل معترف باشد فرض است.