كمي توضيح:
روز گذشته در برخي سايت هاي خبري، متني جنجالي منتشر شد كه ادعا شده بود پياده شده ي سخنراني بنده در يك دانشگاه بوده است. البته هيچ سايتي ننوشته كه كدام دانشگاه و يا در چه تاريخي. رفقايي كه اينجا سر ميزنند مي دانند كه متن مطالب مورد تاييد را خودم دراين وبلاگ منتشر مي كنم.
از اينكه برخي حقايق را درباره مهمترين و اثرگذارترين دستگاه فرهنگي و رسانه اي كشور بگويم ابايي ندارم ولي فكر نكنم كسي خوشش بيايد كه از حرفهايش سوءاستفاده شود.
حدود دو ماه است كه درباره صدا و سيما جايي سخنراني نداشته ام. برخي مطالب منتشر شده البته آشناست. يعني شايد پيش از اين درآن باره حرفهايي زده باشم ولي برخي ديگر طبعا نمي تواند حرفهاي عمومي در يك سخنراني باشد. مگر جلسات خصوصي و يا حرفهاي اف د ركورد...
مثلا نسبت عملكرد مخدوش صدا و سيما با رخداد فتنه را پيش از اين در مصاحبه با هفته نامه دانشجويان گفته ام. همچنين نسبت به رفتارهاي نمايشي مديران ارشد صدا و سيما يادداشت نوشته ام. نقد به برخي برنامه هاي تلويزيون هم اتفاق عجيبي نيست. تقديرهاي بي حساب و كتاب مديران از برنامه هاي سخيف هم قبلا در يادداشت ها(مثلا در تقدير از سريال وضعيت سفيد) گفته شده و...
برخي ديگر از نقل قولها ناقص و موجب بدفهمي و سوءاستفاده است. بخصوص آنجا كه نام اشخاص و همكاران ام آمده است زمينه ي كدورت و فساد ذات البين را فراهم خواهد كرد. بديهي است اگر منتشر كنندگان اين مطلب قرار بود امانت داري و اخلاق رسانه اي را رعايت كنند بايد به طريقي ديگر عمل مي كردند. ظاهرا رسانه هاي مورد اشاره اغراض ديگري را در وراي انتشار اين سخنان دنبال مي كنند.
برخي مطالب و انتقادات پيشين را اينجا ببينيد:
سيئات صدا و سيما مردم را به رهبري بدبين مي كند.
نفوذ انگاره هاي فمينيسيتي در تلويزيون
چند جمله با رئيس محترم تلويزيون ايران
برادر ضرغامي! بچه همسايه در تلويزيون ما گريه مي كند!
گفتند هري پاتر پخش كنيد اينها نيايند به خيابان!