اهداف دیدارهای سعودی‌–‌صهیونیستی

به گزارش پایگاه 598، «عبد العزیز المکی»، نویسنده و تحلیلگر عربستانی در تحلیلی بر دیدار صورت گرفته بین یک ژنرال عربستانی با یک مسئول صهیونیستی می‌نویسد: هنوز بحث و مناقشه درباره دیدار ژنرال «انور عشقی»، از افراد نزدیک به خاندان سعودی با «دوری گولد»، مدیرکل وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در حاشیه همایش سیاسی که در واشنگتن دو ماه پیش صورت گرفت، پایان نیافته بود که منابع خبری از دیداری دیگر از این دست خبر دادند.

در این ارتباط پایگاه خبری صهیونیستی «والا» در گزارشی مبسوط و مشروح از دیدار شاهزاده «ترکی الفیصل»، رئیس اسبق دستگاه اطلاعات عربستان با «یائیر لابید»، رئیس حزب صهیونیستی «هناک مستقبل» خبر داد و اعلام کرد که این دیدار ماهیتی رسمی داشته است.

دیدار اخیر درحالی بین مسئولان عربستانی و صهیونیستی صورت می‌گیرد که باید آن را به نوعی تحول در این دیدارها شمرد که شکل و قالب سری و محرمانه خود را کنار نهاده و به آشکارا و علنی تبدیل شده است.

در حقیقت دیدار ترکی و لابید تحولی در روابط ریاض – تل‌آویو ایجاد نکرد، چون این روابط دارای تاریخی طولانی و عمیق است و نویسندگان و تحلیلگران مسلمان و عرب و غربی درباره این دیدارها و روابط مطالب بسیاری به رشته تحریر درآورده و تاکید کرده‌اند که تاریخ آن به زمان شکل‌گیری دو رژیم صهیونیستی و وهابی باز می‌گردد که تقریبا همزمان با هم توسط استعمار انگلیس تاسیس شدند.

اما در طول این سال‌ها این دیدارها در خفا و سری انجام می‌شدند تا حکومت عربستان را که داعیه مسلمانی داشت و خود را خادم حرمین شریفین و پرچمدار اهل سنت در جهان توصیف می‌کرد، در فشار و تنگنا قرار ندهد.

اما حوادث جاری در منطقه و چالش‌هایی که حکومت عربستان با آن مواجه است، از جمله اعتراض‌های مردمی که در برخی کشورهای منطقه مانند تونس، لیبی و مصر به براندازی رژیم‌های حاکم بر آنها منجر شد، آل سعود را واداشته تا پرده از روابط خود با رژیم صهیونیستی بردارد.

تازه‌ترین نمود این روابط همکاری این دو رژیم در تجاوز به یمن است که همچنان ادامه دارد و تاکنون هزاران یمنی را به خاک و خون کشیده و حتی تاکید شده است که صهیونیست‌ها در نبرد «باب المندب» نیز مشارکت داشته‌اند، به گونه‌ای که نیروهای دریایی و دو زیر دریایی این رژیم در حوالی تنگه باب المندب حضور و در بمباران مواضع انصار الله و ارتش یمن در جریان درگیری‌های رخ داده مشارکت داشتند.

ابعاد تازه و جدید این دیدار

ابعاد تازه و جدیدی که در دیدار اخیر مشاهده می‌شد، اعلام آشکار و علنی آن از سوی تل‌آویو و عدم انکار آن از سوی رژیم عربستان بود تا نشان دهد که هیچ اهمیتی برای افکار عمومی جهان اسلام قائل نیست و آنچه برایش اهمیت دارد، تامین منافع خویش است که در حفظ تاج و تخت آل سعود خلاصه می‌شود.

افزون بر آن این دیدار بر نکات دیگری نیز تاکید دارد که در ادامه به آنها اشاره می‌شود:

این دیدار و اعلام خبر آن، بر تسریع روند همکاری و هماهنگی سعودی – صهیونیستی جهت مقابله با چالش‌های مشترک، بویژه محور مقاومت و همچنین ادامه تجاوز به یمن تاکید دارد.

نمود آشکارا و علنی این تسریع روند همکاری و هماهنگی را می‌توان در اظهارات «بنی گانتس»، رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی ملاحظه کرد که از اوضاع تنگه باب المندب حتی بیش از پرونده هسته‌ای ایران ابراز نگرانی کرده بود.

از دیگر نمودهای این همکاری موضع‌گیری مشترک دو رژیم در قبال مشارکت روسیه در مبارزه با گروه‌های تروریستی از جمله «داعش» بود، به گونه‌ای که هر دو رژیم درباره این حضور روسی ابراز تردید و از آن انتقاد کرده بودند.

در این راستا رژیم صهیونیستی تلاش کرد تا جای ممکن از این دیدارها بهره برداری کارکردی داشته باشد و موانع روانی موجود در جهان اسلام و ملل عرب جهت رابطه با این رژیم را رفع کند، چون موانع موجود بین این رژیم و نظام‌های عربی سال‌ها پیش برداشته شده بودند و هرآنچه هم اکنون مشاهده می‌شود، مخالفت ملل اسلامی و عربی است.

از آنجا که ملل اسلامی و عربی رژیم صهیونیستی را رژیم غاصبی می‌داند که سرزمین فلسطین و قدس را اشغال کرده است، بنابراین تل‌آویو تلاش می‌کند، با بهره برداری کارکردی از چنین دیدارهایی این موانع را نیز از پیش رو بردارد.

به این طریق دشمن صهیونیستی در تلاش است تا طرح مورد نظرش موسوم به طرح «صلح منطقه‌ای» را پیاده کند که در چارچوب آن خصومت و دشمنی اعراب و صهیونیست‌ها پایان می‌یابد و به تبع آن روابطی در تمام سطوح سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بین دو طرف برقرار می‌شود و دو طرف عربی و صهیونیستی در یک جبهه جهت مقابله با خطر نفوذ ایران و یا دیگر خطرات مشترک صف آرایی می‌کنند.

این طرح همچنین تسویه قضیه فلسطینی از طریق اقدام کشورهای عربی در پذیرش آوارگان فلسطینی و برسمیت شناختن تاسیس رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی و خلع سلاح نوار غزه و کرانه باختری را هم در نظر دارد.

به نظر می‌رسد، با توجه به روند سریع و رو به افزایش همکاری و هماهنگی رژیم صهیونیستی با رژیم‌های عربی، صهیونیست‌ها بار دیگر شرایط را برای اجرای این طرح مناسب دیده است.

گزارش پایگاه خبری صهیونیستی والا آشکارا و علنی به این موضوع اشاره می‌کند که لابید با ترکی الفیصل درباره برگزاری کنفرانسی منطقه‌ای در زمینه صلح بین «اسرائیل» و رژیم‌های عربی گفت‌وگو کرده است.

والا به نقل از لابید نوشت که سعودی‌ها می‌دانند که اسرائیل حق بازگشت آوارگان فلسطینی و تقسیم قدس و عقب نشینی از جولان را برسمیت نمی‌شناسد، بلکه توافق صورت گرفته تنها گفت‌وگو و مذاکره درباره قضیه فلسطینی نیست، بلکه همه پرونده‌‌های منطقه‌ای را در برمی‌گیرد.

لابید در این چارچوب می‌افزاید: قرار است، این کنفرانس بخشی از روندی باشد که در منطقه آغاز شود و آشکار است که فیصل خودسرانه به دیدار لابید نرفته است.

وی درباره موضع عربستان در قبال قضیه فلسطینی که عقب نشینی از مرزهای 67 و تقسیم قدس و بازگشت آوارگان فلسطینی را دربر می‌گیرد، گفت که هم اکنون زمان بحث و مناقشه درباره این موضوعات نیست.

سخنان لابید بیانگر تلاش‌های عربستان برای فراهم کردن زمینه پذیرش رژیم صهیونیستی در قالب طرح صلح منطقه‌ای این رژیم است که اجازه برقراری رابطه با کشورهای عربی از طریق تسویه قضیه فلسطینی و مقابله با ایران و محور مقاومت را فراهم می‌کند و در این بین شور و شوق حکومت عربستان بیش از صهیونیست‌هاست، بویژه درحال حاضر که آل‌سعود در باتلاق یمن گرفتار آمده و به هر چیزی برای خروج از این باتلاق متوسل می‌شود.