به گزارش پایگاه 598، فراحافظه یکی از ابعاد فراشناخت است و بهطور مشخص اشاره به دانش افراد
درباره حافظه خود دارد. شناخت فرد از نقاط ضعف و قدرت حافظه خود، درجات
دشواری و زمانهای متفاوت مورد نیاز در بهخاطر سپردن مطالب مختلف،
بهکارگیری شیوههای مناسب بازیابی و نمونههایی از موارد تحت شمول
فراحافظه است. بهطور ملموستر ادراک فرد از اینکه به حافظه سپردن یک فهرست
بلند دشوارتر از یک فهرست کوتاه است و فهم یک متن پیچیده مطالعه بیشتری
نسبت به حفظ کردن یک شماره تلفن میطلبد، از توانمندیهای فراحافظه است و
کودکان بهتدریج قادر به کسب آن خواهند بود.
در فراحافظه سه توانایی وجود دارد که با هم مرتبط و درهم آمیختهاند؛ آگاهی، تشخیص و نظارت.
فرآیند
آگاهی که یکی از تواناییهای فراحافظه است به معنای درک افراد از حافظه
خود و توانایی و کارکردهای آن است. اینکه فرآیند آگاهی از فراحافظه چه
زمانی در کودک شکل میگیرد پاسخ قاطعی ندارد اما تحقیقات نشان میدهند که
کودکان حتی در سنین پیشدبستانی نیز مطالبی درباره اهمیت حافظه میدانند.
کودکان پنجساله با آگاهی از محدودیتهای حافظه، درمییابند که اطلاعات
جزئی و مختصر خیلی سریع از بین میرود. این کودکان بهتدریج و حدود
ششسالگی از عواملی که بر عملکرد ذهن تاثیر دارد درک کاملتری پیدا
میکنند. مثلا میفهمند برای یادگیری و بهخاطر سپردن نیاز به تمرکز بر
کارها و وسوسه نشدن برای انجام همزمان کارهای دیگر است.
همچنین تحقیقات
انجام شده ثابت کرده است این آگاهی و درک کودکان از حافظه خویش یا حتی درک
ایشان از فعالیتهای ذهنی مانند یادآوری، فراموشی و حدس زدن تنها بهتدریج و
با افزایش سن کودک و آموزش رشد میکند.
تشخیص، یکی دیگر از تواناییهای مهم در فراحافظه است و میتوان آن را شناخت ویژگیهای تکلیف و بهکارگیری درست عملیات حافظه دانست.
یکی
از جنبههای مهم تشخیص در فراحافظه، تشخیص شرایط بازیابی است. منظور از
شرایط بازیابی نوعی از عملیات حافظه است که به هنگام یادآوری لازم است.
برای مثال کسب آمادگی برای آزمونها «درست- نادرست» و «چندگزینهای» با
آزمونهای تشریحی کاملا متفاوت است و شرایط بازیابی متفاوتی را میطلبد.
شرایط
بازیابی در مورد کودکان نیز متفاوت است. برای مثال آیا کودکان باید تنها
اطلاعات را از حافظه خود بازیابی و طوطیوار تکرار کنند یا باید
محفوظاتشان را به زبان فهم و درک خود بیان کنند. کودکان در پنج یا شش
سالگی شروع به درک این تفاوتها میکنند و تاثیرات آن را بر حافظه
درمییابند.
بازبینی، مقوله نهایی در فراحافظه است و مطابق آن
یادگیرندگان ماهر پیوسته میزان پیشرفت خود در امر یادآوری را به قضاوت
مینشینند. آنها مشخص میکنند چه چیز را به خوبی فرا گرفتهاند، در چه
مواردی به حد مهارت نزدیک هستند و در کدام زمینهها نیاز به تلاش بیشتری
دارند. این توانایی در بسیاری از موارد نقش حیاتی در عملکرد موفقیتآمیز
حافظه دارد. بازبینی حافظه از این جهت حائز اهمیت است که این امکان را
فراهم میآورد تا تلاشهای خود را بر آنچه باید متمرکز کنیم.