به گزارش پایگاه 598، هجوم پناهجویان سوری به کشورهای اروپایی و بستن مرزهای مجارستان و آلمان
به سوی این پناهجویان و رفتار ضد انسانی با آوارگان، بار دیگر موضوع توجه
به حقوق پناهجویان را در صدر اخبار قرار داده است. البته رفتار غربیها با
پناهجویان در سالهای گذشته همواره یکی از نقاط تاریک و مبهم بوده است،
به طوریکه رسانهای شدن بخشی از رفتارهای ناشایست کشورهای مدعی حفظ حقوق
بشر، حاکی از جنایتهای تاریخی در حق مهاجران خارجی بوده است.
در این گزارش، بخشی از رفتارهای ضدانسانی با پناهجویان ایرانی در کشورهای اروپایی بازخوانی میشود.
پناهجویی
به یک کشور بیگانه همیشه دلایل متعددی داشته است و از قدیم انسانهایی
بودهاند که تحت تاثیر شرایط مختلف حاضر بودند عطای زندگی در موطن خود را
به لقای زندگی در یک کشور دیگر ببخشند و رحل اقامت به کشورهای اروپایی به
خصوص اروپای شرقی برگیرند اما رفتار اروپاییها با پناهجویان شرقی به خصوص
ایرانیها معیار خوبی برای سنجش توجه این کشورها به موضوع حقوق بشر است.
موضوع
سیاست کشورهای غربی پناهندهپذیر، سالهاست که در میان فعالان حقوق بشر
محل بحث و بررسی است. کسانی که به منظور دریافت پناهندگی، در سختترین
شرایط و حتی به صورت غیرقانونی و قاچاق به این کشورها سفر میکنند باید
مراحل مشخصی را بگذرانند تا بتوانند نظر موافق مقامات کشور میزبان را جلب
کند. هرچند که تضمینی بین طی این مراحل تا صدور مجوز اقامت وجود ندارد و
ممکن است فردی با وجود طی مراحل تعیین شده بازهم به کشور خود «دیپورت» شود.
انکار
هویت مذهبی، تظاهر به انحرافات اخلاقی به خصوص همجنسگرایی، ادعای مجرمیت
سیاسی، ادعای اپوزیسیونی نسبت به کشور متبوع خود و در نهایت سیاه نمایی
بخشی از پروژه اثبات حسن نیت به مقامات کشورهای میزبان غربی است تا در
نهایت آنها تصمیم بگیرند به پناهجو، اجازه اقامت بدهند یا ندهند.
پناهجوی
شرقی در اولین گام باید تمامیهویت قبلی خود را انکار کند. بسیاری از
مسلمانانی که طی سالهای اخیر برای پناهندگی به کشورهای اروپایی به خصوص
شمال اروپا مراجعه کردهاند، با این مشکل مواجه بودهاند.
پس از
زیرپا گذاشتن هویت فردی و مذهبی، نوبت به نفی انسانیت میرسد. یکی از
تبلیغات کشورهای غربی برای اعطای پناهندگی، موضوع اعطای پناهندگی به «همجنس
بازان» با ادعای حمایت حقوق بشری از این قشر بوده است.
کشورهای
غربی علاقه شدیدی به ارائه پناهندگی به مجرمان سیاسی و امنیتی دارند و در
این راه کسانی که در کشور خود حتی یکبار هم پایشان به دادگاه و مراجع قضایی
باز نشده است، مجبورند از خود چهره ای مخوف و ضد امنیتی ساخته و حتی با
ادعاهای عجیب و غریب، به مدعی کشور خود تبدیل شوند. در همین فرصت، کشورهای
میزبان، با استفاده از ضعف نفس افراد، آنها را به بیان مواضع اپوزیسیونی
علیه کشور خود مجبور کرده و سعی در بهره برداری تبلیغاتی از آنها دارند.
حضور در تظاهرات به اصطلاح حقوق بشری غربی ها علیه ایران در سالهای گذشته و
حضور ایرانیها مهاجرت کرده به این کشورها و بیان برخی مواضع عجیب و غریب
از سوی این افراد به خوبی گواه این موضوع خواهد بود. «سیاه نمایی» علیه
کشور نیز آخرین حلقه اقدامات پناهجویان برای جلب توجه کشورهای میزبان و
اعطای پناهندگی به آنان است و اینگونه پناهجو مجبور است اجازه ورود به
یکی از کشورهای غربی مدعی حقوق بشر را کسب کند اما آیا مقامات غربی با وجود
این اقدامات، اجازه ورود به پناهجویان را میدهند؟
کمپ ووتسبورگ آلمان
محمد.
ر یکی از ایرانیانی بود که به امید زندگی بهتر در تابستان 90 ایران را ترک
کرد و در آلمان تقاضای پناهندگی داد. وی به کمپ اسکان پناهجویان در
ووتسبورگ در مرزهای شرقی این کشور فرستاده شد. این کمپ که قبلا به عنوان یک
پادگان نظامیدر فاصله 10 کیلومتری تا شهر استفاده میشده، اکنون در حالی
به عنوان کمپ نگهداری از پناهجویان مورد استفاده قرار میگیرد، که وضعیت
اسفباری بر آن حاکم است.
یکی از پناهجویان حاضر در این کمپ در خصوص
شرایط حاکم بر آن توضیح میدهد: « در این کمپ افراد در اتاقهای 12 متری
نگهداری میشوند. هر اتاق برای چهار نفر است و در هر طبقه حدود 10 تا 12
اتاق وجود دارد. اما برای این تعداد افراد تنها سه دوش حمام و دستشویی در
هر طبقه تعبیه شده است. کمپ از شهر دور است و درها و دیوارهای قطور و بزرگ،
فضای داخل کمپ را کاملا از بیرون جدا کرده است و هیچ امکانی برای دسترسی
به بیرون از کمپ وجود ندارد.»
محمد که در این کمپ حاضر بوده است، به
علت بیماری به پزشک حاضر در آنجا مراجعه میکند اما به دلیل عدم آشنایی با
زبان آلمانی و نبود مترجم نمیتواند بیماری خود را به پزشک شرح دهد و در
نتیجه بدون هیچ اقدام درمانی از سوی پزشک مرخص میشود. شرایط نگهداری از
وی در کمپ به حدی دشوار بوده، که پس از مدتی دچار افسردگی میشود اما
مسئولان کمپ اگرچه ادعا میکردند به دنبال این بودند تا اجازه ملاقات وی و
خواهرش را که در شهر کلن زندگی میکرده، فراهم کنند اما فرآیندهای اداری
آنقدر پیچیده است که چنین دیداری میسر نمیشود. در نهایت در یک شب زمستانی
در حالیکه این پناهجو به علت بیماری شرایط مساعدی نداشته با زیرشلواری و
عرق گیر به وسیله آمبولانس به بیمارستانی در شهر منتقل میشود اما بازهم به
دلیل نبود مترجم، بدون هیچ اقدام درمانی وی از بیمارستان مرخص میشود. این
بار وی با همان وضعیت در شهر رها میشود و این پناهجوی ایرانی مجبور
میشود فاصله شهر تا کمپ نگهداری را پیاده طی کند. محمد پس از بازگشت به
کمپ خود را حلق آویز کرد و اینگونه به زندگی نامناسب خود در کمپ مهاجران
خارجی ووتسبورگ پایان داد.
نکته جالب توجه در خصوص این کمپ این است
که یک ایرانی دیگر نیز در سال 90 در همین کمپ خودکشی کرده بود اما گزارشی
از وضعیت وی در دست نیست.
کمپ پناهندگان موس نروژ
یکی
ایرانی حاضر در کمپ پناهندگی در شهر موس کشور نروژ در بهار سال 91 در حالی
اقدام به خودکشی در این کمپ میکند که حضور سه ساله وی در این کمپ و شرایط
نامناسب رفتاری با پناهجویان علت این تصمیم اعلام شده است. سیاست
غیرانسانی کشور نروژ با پناهجویان و بلاتکلیف نگهداشتن آنها در شرایط سخت
زندگی در کمپ های اقامت اجباری بخشی از رفتار حقوق بشری کشورهای مدعی با
پناهجویان است. این کشورها که در مناطق سردسیر واقع شدهاند، کمترین
امکانات زیستی را در اختیار پناهجویان قرار میدهند تا شاید از این طریق
مجبور به ترک کمپ و بازگشت به کشور خود شوند. اما کسانی که در مراحل اولیه
همه حقوق اولیه و کرامت انسانی خود را انکار کردهاند، حالا راهی برای
بازگشت ندارند و با اندک امیدی در این کمپ میمانند، اما فشارها آنقدر زیاد
میشود که مجبورند دست به خودکشی بزنند.
اکسرای ترکیه
یک
ایرانی دیگر، در پاییز سال 88 بر اثر فشارهای روانی در طول 6 سال
پناهجویی در شهر اکسرای ترکیه با خوردن سم اقدام به خودکشی کرد. وی که از
سال 82 با وجود حضور همسر و فرزندانش در استرالیا خواهان مهاجرت به این
کشور بود اما از سوی کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان و اداره
مهاجرت استرالیا در یک وضعیت مبهم و موقت در شهر اکسرای ترکیه پناه داده
میشود، اما در طول این شش سال با وجود درخواستهای متعدد، اجازه انتقال وی
به استرالیا داده نمیشود و آنقدر فشارها بالا میگیرد تا در نهایت، وی
مجبور به خودکشی میشود.
آمستردام هلند
در
فرودین سال 90 یک ایرانی در میدان مرکزی شهر آمستردام هلند اقدام به
خودسوزی میکند. این خبر که به سرعت از سوی رسانههای خبری منتشر شده بود،
نشان میداد که این ایرانی به دلیل مخالفت با درخواست پناهندگیاش اقدام به
خودسوزی کرده است. وی از حدود 10 سال قبل از این اقدام، به صورت مکرر
درخواستهایی به اداره مهاجرت هلند ارائه کرده بود اما هر بار درخواستهای
وی رد میشود. وی در سال 88 در حالی که موفق به جمعآوری مدارک هویتی خود
مانند گواهینامه، مدرک تحصیلی و بخشی دیگر از مدارک میشود، به ناگاه مدارک
خود را گم میکند اما پلیس کمکی برای پیدا شدن این مدارک به وی نمیکند و
درنهایت بازهم درخواست وی برای پناهندگی از سوی اداره مهاجرت هلند، رد
میشود. فشارهای روانی حاصل از 10سال آوارگی در یک کشور خارجی، منجر به فکر
خودکشی در این پناهجوی ایرانی شده و در نهایت در فروردین 90 با خودسوزی
در میدان مرکزی برای همیشه به زندگی خود پایان میدهد.
رفتار
کشورهای مدعی حقوق بشر با پناهجویان البته سابقهای دیرینه دارد که در
روزهای اخیر با هجوم شمار زیادی از پناهجویان سوری به این کشور، بار دیگر
مورد توجه قرار گرفته است. کشورهای مدعی حقوق بشر در حالی ایران را همواره
متهم به نقض حقوق بشر کردهاند که ایران به عنوان دومین کشور پناهجو پذیر
در دنیا، همواره حقوق انسانی پناهجویان را رعایت کرده و شرایط مناسبی جهت
زندگی آنها فراهم کرده است. اما رفتار متقابل غربیها با ایرانیهای
پناهجو چندان در راستای رعایت حقوق بشر نبوده به طوریکه در گزارشهایی که
بازخوانی شد، نمونهای عواقب رفتار غربیها مورد توجه قرار گرفت. حالا
معلوم نیست کشورهای غربی از کدام حقوق بشر صحبت میکنند. آنگونه که ایران
با مهاجران افغانی و عراقی رفتار میکند یا آنگونه که با ایرانیها در
کمپهای سوئد و نروژ و آلمان رفتار میشود.