حتی ثروتهای طبیعی و
زیرزمینی که ایران روی آن خوابیده است و دنیایی را به طمع انداخته هم باعث
نشده تا سطح سلامت و تامین اجتماعی در کشور وضعیت قابل قبولی داشته باشد.
تا آنجا که سالانه یک و نیم میلیون ایرانی بابت حفظ «جان» زیر خط فقر
میروند.
این حرکت نزولی و سقوط که وزارت بهداشت آن را اعلام کرده، در
شرایطی است که افراد پیش از آن زیر خط قرار نگرفته باشند. در ایران
دریافتکنندگان کمتر از یک میلیون تومان حقوق در ماه، زیر خط فقر هستند. در
همین حال وزارت کار و تامین اجتماعی حداقل دستمزد را برای کارگران در سال
1390 کمتر از 400 هزار تومان تعیین کرد. در شرایط طبیعی، کارگران کشور زیر
خط فقر زندگی میکنند.
آزادسازی قیمت با هدف ارتقای سطح کیفی زندگی
28
آذر سال 89 با حذف یارانههای پرداختی قرار بر آن شد تا دولت از محل درآمد
حاصله، به بخشهای مختلف از جمله بهداشت و درمان کمک کند. این رقم 10درصدی
معادل پنج هزار و 600 میلیارد تومان محاسبه و به صورت قانون توسط مجلس
مصوب و به دولت ابلاغ شد؛ قانونی که تاکنون اجرا نشده و دولت از آن تخطی
کرده است. این قانونشکنی موجب شده هزینههای بالاتری در بخش درمانی بر
مراجعان تحمیل شود و شرکتهای بیمه توان کمتری برای پوشش افزایش هزینههای
درمانی داشته باشند.
وزارت بهداشت نیز تنها با بودجه سالانهاش باید
برنامههای خود را پیش ببرد. اکنون وزارت بهداشت و درمان اعلام کرده است:
«سالانه 5/2 درصد و معادل 5/1 میلیون نفر بابت تامین هزینههای دارویی و
درمانی خود به زیر خط فقر میروند.» این هزینهها عمدتا مربوط به
بیماریهای سخت میشود که علاوه بر آنکه دوره درمانشان طولانی است،
هزینههای درمانی و دارویی سنگینی نیز دارند. این سنگینی برای برخی تا
آنجاست که برای نجات جان، چوب حراج به زندگی خود میزنند. به گفته رییس
هیات مدیره جامعه پزشکان متخصص داخلی، سالانه پنج میلیون نفر مبتلا به
بیماریهای سخت که نیازمند جراحی و صرف هزینههای درمانی سنگین است،
میشوند که 5/1 میلیون نفر از آنها بابت این هزینههای درمانی به زیر خط
فقر سقوط میکنند.
بیماریهای خاص؛ قفل ناگشودنی جان
سرطان
پستان از جمله سرطانهای شایع در میان زنان است. دوره درمانش ممکن است در
بهترین حالت شش ماه باشد. در چند سال اخیر به دلیل شیوع این بیماری
پژوهشکده سرطان پستان زیر نظر جهاد دانشگاهی فعالیت خود را آغاز کرده که
بخش اعظم خدماتی که ارایه میدهد تحت پوشش بیمه است. با این حال هزینهای
که بیمار باید برای درمان انجام دهد، چندان کم نیست و از ابتدا باید
زندگیاش را برای نجات جانش سرمایهگذاری کند. تست و آزمایشهای اولیه با
صرف 274 تا 284 هزار تومان برای اطمینان از بیماری الزامی است. پس از تشخیص
سرطان عمل ماسکتومی (برداشتن تمام یا بخشی از سینه) انجام میشود. این
جراحی در این مرکز با دو میلیون تومان و به صورت غیردولتی هفت میلیون تومان
انجام میشود. انجام دوره شیمیدرمانی پس از این مرحله آغاز میشود.
این
پروسه در شرایطی که در سیستم دولتی و تحت پوشش بیمه انجام شود، 10 میلیون و
100 هزار تومان تا 11 میلیونو700 هزار تومان هزینه درپی دارد و در شرایط
غیردولتی نزدیک به 20 میلیون تومان هزینه جراحی و طی شیمیدرمانی هزینه در
پی دارد. یک ماه پس از شیمیدرمانی، رادیوتراپی در 32 تا 38 جلسه انجام
میشود که هزینه آن سه تا چهار میلیون تومان است. این پروسه باید خارج از
پژوهشکده انجام شود. واکسن ایمنی هرسپتین Herceptin آخرین مرحلهای است که
احتمال عدم بازگشت بیماری را هفت تا 10 درصد میکند. معمولا 12 تا 16 واکسن
تجویز میشود که قیمت هر کدام سه میلیون و 800 تا چهار میلیون و 200 هزار
تومان است.
خزندهای به نام «اماس»
براساس
اعلام انجمن اماس ایران اکنون تعداد مبتلایان به بیماری اماس در شش تا
هفتسالگی به 500 نفر در کشور رسیده است. بیماریای که ناگهان علایمش
آشکار میشود، طول درمان آن نامشخص است و همزمان با درمان دارویی، فرد
باید به توانمندسازی حرکتی خود نیز بپردازد چرا که به مرور قدرت حرکتی اعضا
کاهش مییابد. بیماری با انجام امآرآی (MRI) قطعیت پیدا میکند البته
در صورتی که نیاز به تکرار آن نباشد هزینه آن 100 تا 200 هزار تومان است.
به تشخیص پزشک یکی از داروهای خانواده اینترفرون که قیمت یک دوره یک ماهه
آن 18، 45، 60، 93، 225 یا 278 هزار تومان است، تجویز میشود که باید به
طور مرتب هر ماه تجدید و تکرار شود. این داروها ممکن است طی درمان با
حساسیت و واکنش بیمار تغییر کند. از دیگر داروها، آیویآیجی است که گرمی
200 هزار تومان است و هر ماه میزان تجویز آن تغییر میکند. ممکن است میزان
تجویز آن چهار یا پنج گرم در ماه باشد.
طی دوره بیماری ممکن است فرد
نیاز به پلاسمافریز یا تعویض خون داشته باشد، هزینه آن در حال حاضر دو
میلیون تومان است. آنچه بیشترین فشار را از نظر هزینهای برای بیماران
اماس در پی دارد، تهیه داروهای ویتامین است که باید به صورت آزاد خریداری
شود که در صورت عدم تامین این داروها، بدن فرد توان و قدرت خود را به دلیل
مصرف داروهای اصلی از دست میدهد.
بیماریهای ضربالاجلی و ناگهانی
همه
بیماریها چنین ریشهدار نبوده، اما قابل رها کردن هم نیستند. تفاوتش این
است که دیگر آنها حامی ندارند حتی در حد یک انجمن. بیمارانشان هم در
شرایطی خاص به صدا و اعتراض درمیآیند. برای آن گروه دو بیمارستان هست با
سه نرخ بیمه، آزاد و خصوصی. تکلیف سومی مشخص است در چه بیمارستانهایی
انجام میشود؛ اما دو تای اول در بیمارستانهای دولتی است. این هزینهها
شامل روزهایی است که فرد در بیمارستان و زیر تیغ جراح میگذراند و
هزینههای جانبی آن اعم از انجام انواع آزمایشها و داروهای پیش و پس از
جراحی جدا از ارقام مذکور است. به غیر از اینها، بیماریهای دیگری نیز
هستند که شاید در مقایسه هزینههای سالانه کمتری بر فرد تحمیل کنند؛ اما
ممکن است یک عمر همراه با فرد باشند و نیاز مداوم به درمان داشته باشند.
نمونه
آن انواع هپاتیت و تالاسمی است. اصلهای 3، 29 و 43 قانون اساسی جمهوری
تاکید کرده که تامین بهداشت و سلامت به صورت کلان از وظایف دولت اسلامی
است. با وجود این تاکیدات مساله بهداشت و درمان در اولویت شانزدهم دولت
قرار دارد. این رقم در کشورهای توسعهیافته رتبه سوم تا پنجم را دارد. شاید
به این دلیل که اعتقاد به بهداشت و درمان به عنوان یکی از شاخصهای
توسعهیافتگی کشور، در آن کشورها عملیتر رعایت میشود و ارتباط مستقیمی با
کیفیت زندگی فردی و اجتماعی دارد.