به گزارش پایگاه 598، آرش فهیم در روزنامه کیهان در مطلبی با تیتر «بادیگارد
حاتمی کیا در مقابل فتنه آینده» درباره تازه ترین ساخته ابراهیم حاتمی کیا
که جلوی دوربین رفته و سینمای سیاسی در ایران چنین نوشت:
ابراهیم
حاتمیکیا درحالی کار ساخت هجدهمین فیلم خودش با نام «بادیگارد» را شروع
کرده که این فیلم، در رده آثاری با مضمون سیاسی قرار دارد. از معدود آثاری
که با تم سیاسی و در دفاع از منافع ملی ایرانیان در سالهای اخیر ساخته
شدند میتوان به «قلادههای طلا» و تا حدودی «روباه» اشاره کرد. «بادیگارد»
هم میتواند در ردیف چنین فیلمهایی قرار گیرد.
حاتمیکیا
همواره به عنوان فیلمسازی زمانهشناس مطرح بوده است. اغلب فیلمهای او،
پاسخی به نیازها و شرایط روز سیاسی و اجتماعی در ایران بودهاند. بنابراین،
میتوان انتظار داشت که فیلم جدید او یعنی «بادیگارد» هم واکنشی نسبت به
مسائل حاد حال جامعه ما باشد.
سینمای
سیاسی، یکی از خلأهای هنر هفتم ما طی سالهای اخیر بوده است. این درحالی
است که این نوع سینما میتواند بخشی از مشکلات سینمای ایران که گرفتاری در
حصار فیلمهایی با مضامین و تصاویر تکراری، خنثی و بیربط با شرایط اجتماعی
این سرزمین است را جبران نماید.
البته
همه فيلمهاي سينمايي را ميتوان به نوعي سياسي دانست. چون سينما، اصلاً
رسانهاي با ماهيت ايدئولوژيك و سیاسی است. اما فيلمهايي را سياسي
ميناميم كه محور محتوايي آنها يك موضوع سياسي خاص باشد. با اين تعريف،
وضعيت بازتاب مسائل سياسي در سينماي ما چگونه ارزيابي ميشود؟ رسالت اصلي
فيلمهاي سياسي، به ويژه با هدف ترسيم وقايع روز کشور چيست؟
يكي
از قوانين علم جامعهشناسي، قانون «تقارن پديدهها» است كه توسط دوركيم
وضع شده است. طبق اين قانون، فعل و انفعالات اجتماعي در كنار هم معنا
مييابند. به اين ترتيب كه مثلاً غلبه فساد اخلاقي در يك جامعه منجر به
گسست و از هم پاشيدگي آن جامعه خواهد شد. به همين دليل، هرگاه ديديم كه در
يك جامعه، فساد و تباهي اخلاقی به اوج مي رسد، ميتوانيم براساس قانون
تقارن پديدهها پيشبيني كنيم كه سقوط آن جامعه نزديك است. متقابلاً با
تماشاي از هم پاشيدگي يك جامعه، ميتوان دريافت كه آن جامعه مبتلا به
انحرفات اخلاقي و رواني شده است.
نیاز
امروز جامعه ایرانی به سینمای سیاسی نیز ترسیم چنین قوانینی، به همراه
آگاهی بخشی نسبت به تهدیدها و فرصتهاست. همچنان که فیلمهای سیاسی
هالیوود، بیشترین تمرکز را بر تهدیدهای امنیتی داشتهاند. کمتر فیلمی از
سینمای آمریکا میتوان یافت که فاقد لحن «هشدار» باشد. فیلمهای هالیوودی
با واقعیت بخشیدن به توهمات توطئهآمیز، جامعه آمریکایی را برای پذیرش
سیاستها و ترفندهای کاخ سفید آماده میکنند.
فیلم
سیاسی آماده گر برای ایران امروز، فیلمی است که هم ویروسهای پنهان زیر
پوست جامعه را شناسایی و معرفی کند و هم فرصتهای بالندگی را پیش روی مخاطب
نهد. ویروسهایی که در صورت گسترش، حیات کشور ما را به خطر میاندازند و
تقابل با این ویروسها، خودش مسیری برای درخشش و شکوفایی است.
فیلم
سیاسی، موظف به فاش کردن برنامههای تبهکاران اجتماعي براي ساقط كردن
جامعه ما هستند.آنچه مشخص و عيان است اينكه، مهمترين استراتژي دشمنان كشور
ما در شرايط فعلي براي فروپاشي جامعه ايراني، بر سه محور تمرکز یافته است؛
تخريب اخلاق عمومي، تقلیل نهاد خانواده و ایجاد تفرقه میان قومیتها و
مذاهب و طیفهای مختلف اجتماعی. جريان اصلي ناتوي فرهنگي يا همان جنگ نرم
تحميلي نيز با همين سه محور در حال انجام است. يك مطالعه و پژوهش معمولي
نيز گوياي آن است كه پياده نظام فتنه سال 88، اغلب افرادي بودهاند كه تحت
تأثير اين امواج قرار گرفته بودند.
در
واقع، فتنه را بايد فروپاشي اخلاقي بخش كوچكي از جامعه و شكست اين فتنه را
نيز بايد عدم تأثيرپذيري بخش بزرگتر جامعه در مقابل تخريب اخلاق و سلامت
روحي و رواني دانست. فتنه آینده نیز از درون فعل و انفعالات سه گانه فساد
اخلاقی، تخریب خانواده و تفرقه اجتماعی سربرخواهد آورد. حالا ابراهیم حاتمی
کیا به عنوان هنرمندی متعهد و آینده شناس چارهای ندارد جز اینکه همراه با
بادیگارد خود به جنگ این سه گانه برود. نکته مهم این است که این سه گانه،
هیچ ربطی به دعواهای جناحی و حزبی ندارد و هدفش کل ایران است، با همه
مردمانش.
بنابراین
جهتگیری اساسی سینمای سیاسی در ایران، باید تم تقابل با فروپاشی اجتماعی
باشد. «بادیگارد» ابراهیم حاتمیکیا هم تنها در شرایطی میتواند پاسخ به
نیاز امروز جامعه ایرانی باشد که در قالب یک درام سیاسی خوش ساخت، با نرم
افزار اصلی فتنه آینده، یعنی فروپاشی اجتماعی کشور ایران مقابله کند و از
طرفی، وجدان جامعه را برای ایستادگی در برابر گسستهای اخلاقی و اجتماعی
بیدارتر از گذشته نماید.
شنیده
شده که بخشی از ماجراهای این فیلم در سیستان و بلوچستان میگذرد.
حاتمیکیا با «بادیگارد» خودش تنها زمانی میتواند خون تازهای به رگهای
سینمای سیاسی ایران جاری کند که در خلال این روایت، تهدیدی به نام تفرقه و
تحقیر قومیتی را سرکوب کند. سینمای سیاسی وقتی میتواند جوابگوی جامعه
امروز ما باشد که مردم را به سمت یکی شدن تحریک کند؛ ایران متحد و منسجم،
افق اصلی سینمای سیاسی در ایران است.