به گزارش پایگاه 598، بر خلاف تاکید چندباره مذاکرهکنندگان ایران مبنی بر اینکه مذاکرات با 1+5 شامل چیزی جز مسائل هستهای نبود، یک منبع آمریکایی نزدیک به حزب «دموکرات» آمریکا، خلاف این امر را ادعا کرد.
این منبع آمریکایی ادعا کرد که دولت «باراک اوباما» رئیس جمهور این کشور در وین از مذاکره فنی برای کنترل برنامه هستهای ایران و مقید کردن آن به پارهای از اقدامات بازدارنده طی 10 یا 15 سال یا بیشتر فراتر رفته و یک توافق سیاسی مبنی بر بازطراحی نظامی منطقهای در منطقه و خلیج فارس صورت گرفته و منافع ایران در این توافق به رسمیت شناخته شده و این مسئله در دل توافق گنجانده شده است.
روزنامه «السفیر» لبنان به نقل از این منبع آمریکایی گزارش داد: یک «توافق سیاسی» با ایران، شاید بهترین برگهای باشد که دولت اوباما جهت بازارگرمی برای توافق هستهای در کنگره و گرفتن موافقت با آن، به دست آورد؛ زیرا صرفا یک توافق فنی به خودی خود نمیتواند ضامن منافع آمریکا در شرق یا چارچوبی کامل برای پذیرش متقابل آن با ایران باشد و باید این گونه میبود که تهران به عنوان یک بازیگر مشروع منطقهای بازمیگشت که از همه حقوق و وظایف برخوردار باشد.
این منبع تأکید میکند: برخی از ارکان حزب دموکرات آمریکا این بخش سیاسی منطقهای توافق را برگه برنده اصلی میدانند که آنان را وا میدارد که به آن رأی (مثبت) بدهند و 34 رأی دموکراتها را تضمین کند تا از وتو رئیسجمهور در مقابل اقدام احتمالی جمهوریخواهان در رد آن و به تصویب رساندن توافق حفاظت کند.
به گفته این منبع، «برخی از مسئولان کنگره، این توافق سیاسی را بهتر از بخش فنی آن میدانند، بخصوص «چاک شومر» سناتور ایالت نیویورک و رهبر آینده فراکسیون دموکرات آمریکا (از سال 2017)، زیرا (به گفته این منبع)، این توافق یک آزمایش واقعی برای احترام نهادن ایران به منافع آمریکا در کشورهای شرق عربی است.
طبق این گزارش، مذاکرات فنی از ماه مارس گذشته به نتیجه نزدیک شد؛ زمانیکه توافق لوزان بنا شد؛ چارچوب حقیقی توافق نهایی که 14 ژوئن در وین اعلام شد. از دو سال پیش، در خلال دیدارهای محرمانه مسقط که مقدمه توافق مرحله نخست ژنو در نوامبر 2013 شد، آمریکاییها و ایرانیها چارچوب کلی و اصلی توافق وین و همچنین قاعده توافقی را بنا گذاشتند که برنامه هستهای ایران را محدود و امکاناتش را کاهش و تاسیساتش بخصوص اراک و فوردو را تعدیل و تحریمها را رفع و حق ایران در غنیسازی را به رسمیت شناخت.
السفیر نوشت: یک کارشناس غربی در مسائل هستهای ایران نیز میگوید که ایران همیشه در [مرحله] آستانه تولید بمب [اتمی] بود و امریکاییها میدانند که تهران از سه سال پیش همه تکنولوژیهای اولیه را که آمریکاییها در دهه چهل برای تولید اولین بمب اتمی از آن استفاده کردند، به دست آورده بودند. ولی تا پایان، تا بامداد روز 14 جولای این برگه را حفظ کردند. این در حالی است که ورود به مرحله بازتشکیل نظام منطقهای و حل و فصل درگیریها و بحث درباره آن، علتی بود که سبب شد این توافق تا زمانی به تأخیر بیافتد که شروط ضمیمه سیاسی آن برای ایران و آمریکا کامل شود.
با وجودی که دو طرف هرگونه معامله سیاسی را تکذیب کردند - که این مسئله به دلیل تعارض ائتلافهایی که حتی مقدمه معامله را هم از بین میبُرد- اما نشانههای زیادی خود را در ساعات پایانی نشان داد تا علاوه بر اینکه تعویق بحث مسائل منطقهای را تکذیب کند، وجود این توافق را نیز تأکید کند؛همچنانکه مسئولان ایرانی و آمریکایی تکرار کرده بودند که [این مسئله به تعویق میافتد] تا آمریکاییها توافق را امضا و آن را تا اکتبر آینده روی ریل اجرا قرار بدهند. حتی ظهور نشانههای این توافق [سیاسی] به موازات ارسال توافق به کنگره آمریکا که بخشی از روند اعتمادسازی میان ایران و آمریکا بود کمکم پیدا شد؛ اعتمادسازیای که به یافتن راهکار برای پروندهای مرتبط عراق، سوریه، لبنان و یمن کمک میکرد.
به گزارش این روزنامه، از نظر زمانی، ترکیه نیز پیش از توافقهای ایران و آمریکا تلاش دارد که در این منطقه و در سوریه نقش بیشتری داشته باشد. آنکارا پس از مخالفت طولانی مدت با آمریکا برای نپیوستن به ائتلاف علیه داعش اکنون نرم شده است و از سال 2013 تا کنون برای نخستین بار پایگاه «انجرلیک» را در اختیار آمریکا قرار داد. این در حالی است که «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه با اشتیاقی بی نظیر به کُردها و حزب کاگران کردستان (پ.ک.ک) در عراق حمله میکند و کشتارهایی را در روستاهای «جبال قندیل» مرتکب میشود.
بنا بر این گزارش، از آنجایی که سیاست بینالملل هنر مدیریت تناقضات است آمریکا به صورت همزمان به زودی از پایگاه انجرلیک از شاخه حزب کارگران کردستان سوریه حمایت میکند و علیه داعش چتر هوایی را در اختیار آنها قرار خواهد داد؛ مسئلهای که تا حدودی با منافع ترکیه در تناقض است. از سوی دیگر، «اشتون کارتر» وزیر دفاع و «مایکل هایدن» رئیس پیشین سرویس جاسوس آمریکا نیز گفتهاند که این کشور در راستای تقسیم سوریه فعالیت نمیکند.
السفیر در ادامه گزارش میدهد، حدود این ائتلاف از آنچه آمریکا برای استفاده از نیروهای حزب دموکرات میخواهد به عنوان سرنیزه جنگ علیه داعش استفاده کند فراتر نمیرود و خطر نمیکند که با آنها در یک طرح سیاسی همراه شود که تُرکها را خشمگین کند و فراتر از انتظارات کُردهای سوریه است که همچنان قدرت دارند و خواب را از چشم آنکارا سلب کردهاند.
به گزارش این روزنامه، «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران روز گذشته با انتشار مقالهای نخستین تصورات ایران پس از توافق هستهای را نشان داد و از نقشی سخن گفت که تهران میتواند برای تسهیل حل بحران سوریه و یمن عهدهدار شود.
بنا بر این گزارش، به احتمال زیاد راه حل بحران یمن از چند ماه پیش با توافق ایران و آمریکا در یک ورودی سیاسی قرار گرفته است که موازنه را حفظ میکند و به دور از راه حل نظامی است. ولی با دادن وقت بیشتر به نیروهای عربی حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان و امارات که به وضوح در خیابانهای عدن میجنگند تا یک موازنه جدید را تحمیل کنند سبب میشود که همه امتیاز دهند و عربستان نیز دست از لجاجت بردارد و همه قانع شوند که برای مذاکرات به ریاض بروند نه در مسقط و ژنو. در واقع این برگهای است که ایران و همپیمانان این کشور میتوانند ارائه دهد.
روزنامه السفیر با اشاره به اظهارات «حسن روحانی» و « حسین امیرعبداللهیان» رئیس جمهور و معاون وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران درباره طرح تهران برای حل بحران سوریه ادامه داد: پس از سه سال انتظار تهران طرح خود را در شرایط بهتر و با اصلاحاتی مبنی بر ایفای نقش بیشتر در مبارزه با تروریسم ارائه میدهد. این مسئله نیز چیزی نیست که آمریکاییها یا سعودیها بر سر آن مجادله کنند. این طرح همچنین شامل باقی ماندن بشار اسد در مسندش است که اکنون مورد اعتراض عربستان و آمریکا نیست؛ چرا که در حال حاضر اولویت «مبارزه با تروریسم» و «کنترل داعش» است و به گفته یک دیپلمات آمریکایی، واشنگتن پرونده سوریه را در اختیار مسکو قرار داد.
بنا بر این گزارش، از این روی به نظر نمیرسد که دیدارهای روز گذشته وزیر خارجه آمریکا با وزرای خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در قطر فقط فرصتی برای تضمین امنیتی واشنگتن به این کشورها پس از توافق هستهای، بود و نبود توافقات سیاسی آمریکا و ایران و موقعیت تهران در نظام منطقهای بوده باشد بلکه هدف میزان این توافقات است که در واقع دغدغه اصلی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است.