کد خبر: ۳۲۴۶۲۷
زمان انتشار: ۱۳:۱۹     ۰۶ مرداد ۱۳۹۴
رييس دانشگاه فرهنگ و هنر اصفهان در گفتگو با پایگاه ۵۹۸ پاسخ داد:
يك جريان دراين مسير حركت مي‌كند بله مي‌توان درپاي اين جريان مرموز را ديد به‌خصوص در بعضي سايت‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي و رسانه‌ها كه چنين افراد منفوري را بزرگ مي‌كنند و مورد توجه قرار مي‌دهند و يا درباره انها مطلب مي‌نويسند و به نوعي زمينه برگزاري برخي محافل آنها را فراهم مي‌كنند اين نشان مي‌دهد كه جرياني دراين زمينه فعال است.

به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، فرهنگ از جمله امورمهمي است كه با وجود اهميتي كه دارد در مظلوميت و مهجوريت زيادي است به طوري كه مدعيان زيادي درعصه فرهنگ فعال هستند به خصوص دولت اما در عمل كمتر شاهد خروجي قابل توجهي بوده‌ايم و چه بسا اتفاقاتي به نام فرهنگ هم باصرف هزينه‌هاي گزاف رخ داده است كه نه تنها درمسير تعالي و توسعه فرهنگي كشور نبوده، بلكه برعكس منجر به سير نزولي و ضربه فرهنگي هم بوده است. دراين رابطه خبرنگار فرهنگی پایگاه 598 با دكتر مهدي شاه نظري رييس دانشگاه فرهنگ و هنر اصفهان كه سابقه فعاليت‌هاي تحقيقاتي زيادي عرصه فرهنگ دارد و داراي دكتراي مديريت فرهنگي است گفت‌و‌گویی نموده است که متن آن در ادامه می آید.

به عنوان كسي كه سالهاي زيادي درعرصه فرهنگ فعاليت‌هاي مطالعاتي و تحقيقاتي داشته‌ايد فضاي فرهنگي كنوني را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

با توجه به موضوعات فرهنگ كه دغدغه نظام و سفارش مقام معظم رهبري بوده است متاسفانه هميشه فرهنگ مورد مغفول و بي‌توجهي بوده است و بين آنچه گفته مي‌شود وآنچه كه واقعيت دارد فاصله وجود دارد و اين طور استنباط مي‌شود كه امروز برخلاف ادعاها،‌ دغدغه‌ها و نگراني‌هايي كه از سوي شخصيت‌هاي فرهنگي و علما و روحانيون و رهبري در حوزه فرهنگ مطرح است مورد توجه قرار نگرفته بلكه چه بسا به برخي مقولات سطحي درحوزه فرهنگ كه جاذبه‌هايي براي قشري از جامعه را دارد پرداخته شده است مثلا در برخي از حوزه‌ها مانند هنر و موسيقي تحركات بيشتر مشهود است يا درحوزه مطبوعات آمار نشان مي‌ دهد اطلاعات زيادي ارائه مي‌شود اما اين‌كه فرهنگ را به عنوان مفهوم ارزشي و باورها بخواهيم مدنظر قرار بدهيم بيشتر شاهد خدمات فرهنگي هستيم تا فعاليت هاي ماندگارفرهنگي .

منظور شما از خدمات فرهنگي چيست؟

گاهي اوقات وقتي بحث فرهنگي مي‌كنيم از خود فرهنگ و فعاليت‌هاي فرهنگي دور هستيم، زيرا مقوله فرهنگ باورها و اعتقادات است؛ يعني بايد به يك سطح مطلوب از تعالي فرهنگ كه نمود عيني آن درباورها و رفتارهاي مردم است برسيم و ارزش‌ها را درجامعه نهادينه سازيم اما دراغلب موارد مديران و مسئولان اجرايي در حوزه فرهنگ برداشت‌شان از فعاليت فرهنگي گسترش خدمات جانبي فرهنگي است اين‌كه تعداد كنسرت‌ها را افزايش بدهند يا تعداد نشريات را بيشتر كنند و جشنواره‌ها و مراسم مختلف برپا كنند اينها در رديف خدمات فرهنگي هستند بايد به‌جاي اين همه خدمات فرهنگي به گسترش كيفي فعاليت‌هاي فرهنگي پرداخت چيزي كه متاسفانه در حال حاضر اتفاق افتاده هيچ‌گاه توسعه و تعالي فرهنگي به همراه نخواهد داشت.

اخيرا در برخي از حوزه‌هاي فرهنگ و هنر مانند موسيقي، تئاتر، ‌سينما،‌ كتاب و... شاهد هنجارشكني‌هاي آشكاري هستيم كه شايد بيشتراز قبل مشهود است به نظر شما اين تحركات عمدي يا سهوي را بايد ناشي ازسوء مديريت فرهنگي دانست ياعلل ديگري دارد؟

اين‌كه بخواهيم مشخصا به كسي يا كساني اتهام بزنيم بلكه اين مسئله نياز به مستندات واقعي و نگاه معقول‌گرايانه نسبت به مقوله فرهنگ دارد كه مورد سوءاستفاده‌هايي در اين حوزه مي‌شود بديهي است وقتي با نگاه تساهل‌گرايانه قضيه را مي‌بينيم كتاب‌هايي كه با مباني ارزشي و اعتقادي ما مغايرت دارد چاپ مي‌شود كه خود به خود نشر آنها مشكل ساز مي‌شود يا وقتي در حوزه موسيقي كارها زياد شود بستر مشكلات متعددي در اين حوزه ايجاد مي‌شود در برخي مقولات هم مقداري مبالغه مي‌شود كه قابل قبول نيست منتهي به نظر من فرهنگ را با عينك سياسي و جناحي نبايد ديد و اين آفتي است كه متاسفانه گريبانگير مباحث فرهنگي كشورمان شده است، لذا طبيعي است به هر حال نگاه مديران فرهنگي ما يك نگاه تساهل گرايانه‌اي نسبت به فرهنگ است كه منجربه تعالي و توسعه فرهنگ نمي‌شود.

باتوجه به اتفاقاتي كه در عرصه فرهنگي طي دوسال اخير افتاده است اين نگراني وجود دارد كه به عقب گردي به زمان اصلاحات با همان رويكرد صورت بگيرد آيا اين نگراني به جاست؟

اين را بايد اين گونه پاسخ داد كه نشانه‌هاي انتقادي مقام معظم رهبري به حوزه فرهنگي يا برخوردشان نسبت به برخي مسائل فرهنگي و نگراني‌هايي علما و مراجع تقليد و حوزه‌هاي عليمه در واقع زنگ خطري است و اين نگراني وجود دارد كه با چنين اتفاقات ما دوباره به گذشته برگرديم مقطعي كه صرفا خدمات فرهنگي باشد و فرهنگ ايراني – اسلامي واقعي تحت الشعاع مقولاتي قرار بدهد كه هيچ سنخيتي با فرهنگ اصيل ايراني – اسلامي ما نداشته و ندارد.

به دليل فضايي كه در حوزه فرهنگ ايجاد شده عده‌اي شخصيت‌هاي منفور فرهنگ و هنر كه ردپاي آنها در فتنه 88 هم محرز است حيات دوباره گرفته‌اند و حتي در داخل براي بازگشت‌شان بسترسازي مي‌كنند اينها نشانه‌هاي همان زنگ خطري است كه شما ذكركرديد؟

اشكالاتي در بدنه وجود دارد و من منكر آن نيستم اما اين‌كه بخواهيم به صورت سياست كلي دولت تلقي كنيم شايد خيلي منصفانه نباشد اما يك جريان دراين مسير حركت مي‌كند بله مي‌توان درپاي اين جريان مرموز را ديد به‌خصوص در بعضي سايت‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي و رسانه‌ها كه چنين افراد منفوري را بزرگ مي‌كنند و مورد توجه قرار مي‌دهند و يا درباره انها مطلب مي‌نويسند و به نوعي زمينه برگزاري برخي محافل آنها را فراهم مي‌كنند اين نشان مي‌دهد كه جرياني دراين زمينه فعال است و امكان دارد كه خود دولت منتسب به اين جريان هم نباشد اما افرادي هستند كه از فضا را مطلوب اين كارها مي‌بينند و دارند سوء‌استفاده مي‌كنند و بايد مراقب بود.

بحث مهندسي فرهنگ براي سامان دادن به اين حوزه بلبشوي فرهنگي به كجا رسيد؟

مقوله مهندسي فرهنگي در تبيين مفاهيم اهميت و ضرورت هنوز در سطح مديريت كلان كشور محسوس نيست ما روي مباني تئوريك نظري كار زياد كرديم اما در مباني كاربردي كاري صورت نگرفته است تا امتحانش را پس داده باشد؛ واقعا چند لايجه وقانون داشتيم كه حالا درمهندسي فرهنگي پياده شود. درحوزه فرهنگي بيشترين مسئله سامان بخشي به حوزه فرهنگي است يا ايجاد شبكه ارتباط كلي بين دستگاههاي فرهنگي به منظور انجام درست وظايف در راستاي يك پلني كه وقتي در كنار هم قرار مي‌دهيم فرهنگ را به زيبايي به نمايش بگذارد.

همه سازمان‌ها مدعي فعاليت فرهنگي هستند و درپايان هرسال بيلان‌هاي بلند و بالايي از فعاليت‌هاي فرهنگي ارائه مي‌دهند ولي درعمل خروجي قابل توجهي ديده نمي‌شود هرچند بودجه‌هاي زيادي هم هزينه مي‌كنند باز هم فرهنگ مي‌لنگد و بيمار است چرا؟

فرهنگ يك مقوله عمومي است وما نمي‌توانيم انحصاري و اختصاصي به آن نگاه كنيم اما امور فرهنگ يك مقوله تخصصي است؛ يعني اين‌كه افرادي متوليان فرهنگ بايد صاحب‌نظر و كارشناس وآشنا به فرهنگ باشند اما خود فرهنگ مقوله عمومي است كما اين‌كه در حوزه مساجد، مدارس، حسيينه، خانواده‌ها و... همه درگير كار فرهنگي هستند. امروز تحقيقات نشان مي‌دهد كه ميزان اعتبارات و تحقيق درحوزه فرهنگ درمقايسه با سي سال پيش با بودجه عمومي كشور بيش از 25 درصد افزايش يافته است اما شاخص به عنوان 25 درصد برابر رشد فرهنگ را نمي‌بينيم علتش اين است كه بودجه فرهنگ توسط مديراني مصرف مي‌شود كه تخصص كمي درحوزه فرهنگ دارند و به‌جاي كارفرهنگي به خدمات فرهنگي مي‌پردازند خدمات فرهنگي؛ قطعا نوعي هزينه فرهنگي را ايجاد مي‌كند اما هيچ گاه باعث تعالي و رشد فرهنگي در سطح مطلوب كمك نمي‌كند.

نظرتان درباره برپايي نمايشگاه‌هايي چون نمايشگاه قرآن چيست آيا در رديف خدمات فرهنگي است يا فعاليت فرهنگي ؟

در بعضي موضوعات احساسات و رفتارهاي احساسي بر رفتارهاي منطقي غالب هستند ما نسبت به قرآن اهميت زيادي قائليم لذا تمايلات و اعتقادات درباره قرآن را به نوعي بروز مي‌دهيم كه گاه چگونگي بروز آن براساس اصول منطقي و علمينيست برگزاري نمايشگاه‌هايي ديني و اعتقادي مانند نمايشگاه قرآن كاري پسنديده و في‌نفسه خوب است ولي همان طوري كه مقام معظم رهبري فرمودند كاري كنيد قرآن در بطن زندگي مردم حضور پيدا كند؛ بنابراين اين مقوله‌هايي كه دنبال مي‌كنيم با فرمايش رهبري تناقض دارد الان بسياري از فعاليت‌هاي قرآن با وجود اهميت مخاطبانش گروه‌هاي خاص قراني هستند؛ درصورتي‌كه بحث قرآن عمومي است و بايد به سطح عموم جامعه آن را انتقال بدهيم.

مهمترين مشكل و ضعف فرهنگي را در دولت كنوني چه مي‌دانيد؟

نكته اول نداشتن اتفاق نظر درباره مفاهيم و مباني اعتقادي و ارزشي و فكري در فرهنگ،‌ زيرا هر كس به زعم خودش و با برداشتي كه از آن دارد درحوزه فرهنگ وارد عمل مي‌شود و نكته دوم نداشتن يك مركز فرماندهي و كنترل كننده و نظارت بخش فرهنگي است كه آن را بتواند رصد كند و زارت ارشاد با توجه به اساسنامه‌اي دارد كه براساس آن عمل مي‌كند؛ درحالي‌كه ما دستگاه‌هاي ديگري داريم مانند شهرداري‌ها كه مي‌توانند در عرصه فرهنگي مشاركت و حضورخوبي داشته باشند ولي در اغلب موارد دستگاه‌ها از ضوابط مختلف پيروي مي‌كنند و كاري به ارشاد ندارند زيرا يك مديريت موثر و منسجم براي هدايت فعاليت‌هاي فرهنگي در ارشاد نيست. اينجاست كه مهندسي فرهنگي از اركان مهم تلقي مي‌شود تا نظارت و كنترل دقيق در حوزه فرهنگي صورت بگيرد.

چرا فرهنگ را با سياست همراه مي‌كنند و نگاه و رويكرد سياسي دارد؟

البته اين‌كه فرهنگ با سياست همراه مي‌کنند مربوط است به اين‌كه فرهنگ زيربناي همه اصول و اركان جامعه انساني است و به تعبيرامام راحل زيربناي اجتماعي و سياسي، مقوله فرهنگ است. بنابراين خواه ناخواه روي ساير حوزه ها اثر مي‌گذارد قابل انفكاك نيست اما متاسفانه برخي برخوردهاي سياسي اقدامات ضد فرهنگي مي‌شود كه آن را هدفمند مي‌كند برنامه‌هايي كه باعث قبح‌زدايي از ارزش‌هاست برخي ظاهرا از جنس فرهنگ است اين همان جنگ نرم مي‌باشد كه با پشتوانه فكري و برنامه‌ريزي‌هاي منسجم درامور فرهنگي ورود پيدا مي‌كنند. به‌هرحال كار فرهنگي كارساده‌اي نيست چون اساسا فرهنگ مقوله پيچيده است، لذا به‌نظر من سفارش و تاكيد رهبر معظم انقلاب در خصوص مهندسي فرهنگي بايد زودتر عملياتي شود تا بسياري از اين دغدغه‌ها درحوزه فرهنگ كاهش يابد ولي اين كه ما حساسيت جامعه را نسبت به مقوله فرهنگ كاهش بدهيم هم خطرناك است بنابراين بايد جريان‌هاي ديني و اعتقادي و ارزشي نسبت به مقوله فرهنگ هميشه حساس و دقيق باشند و مسائل فرهنگي را به خوبي رصد كنند. اين خيلي مهم است اشكال ما در حوزه فرهنگي در متد و روش است. يك جمله خوبي رهبري دارند و آن اين است ‌كه فرمودند غرب انديشه باطلي دارد كه به زيبايي ارائه مي‌كنند اما ما انديشه زيبايي داريم كه خوب ارائه نمي‌كنيم. درحوزه فرهنگي اين اتفاق افتاده . بايد زبان جوان رابشناسيم و كار فرهنگي مطابق با نيازها و ذائقه‌ها وجاذبه‌هاي فطري او ارائه كنيم تا بپذيرد و به دل او هم بنشيند. از طرفي در حوزه فرهنگ بايد هزينه كرد و بودجه لازم درنظر گرفت تا بتوان فعاليت‌هاي فرهنگي مثبتي داشت؛ البته اين بودجه بايد دراختيار افراد دلسوز و متخصص به حوزه فرهنگ باشد تا با تخصص و تعهدي كه دراين عرصه مهم دارند اقدامات ماندگار و موثر فرهنگي انجام بدهند وگرنه صرف هزينه و بودجه بدون تخصص و تعهد و باعث كارهاي سطحي و خدماتي در عرصه فرهنگ مي‌شود كه هيچ تاثيري در رشد و تعالي فرهنگ ندارد و حتي برعكس ممكن است آن را تنزل هم بدهد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها