یک- در بیست و هفتم مهرماه ۹۳ سایت نود گزارشی مفصل و مستند در مورد ITC پولادی تحت عنوان «رمزگشایی کارت یا پنهانکاری؟» منتشر کرد.
دو- در چهارم آبان سال ۹۳ هم در سایت نود، گزارش دوم در مورد ITC پولادی با تیتر: گزارش ویژه/ اعتراف نبی در مورد مهرداد پولادی منتشر شد.
سه- موضوع به همینجا ختم نشد، بلکه برای روشن شدن زوایای موضوع، دوباره گزارشی تحت عنوان: مهرداد خط قرمز کیروش/ قفل معمای پولادی باز نمیشود؟ را در ۲۰ آذر، را در سایت برنامه نود به صورت دقیقی بازخوانی کردیم.
پس از این گزارش ها که در سایتها و فضای مجازی هم بازتاب داشت سایت نود، نظرسنجی انجام داد که نتایجش تیرخلاصی بود به همه گزارشها و تحلیلها، چراکه در تاریخ هشتم دی یعنی یک هفته به بازیهای جام ملتهای آسیا، دقت کنید فقط یک هفته به آغاز این مسابقات، مطلبی با تیتر «با شرکت ۳۰۷۸۳۰ نفر در نظرسنجی سایت برنامه ۹۰/ ۷۶ درصد مخالف هرگونه تخفیف یا حتی بخشش بازیکنان سرباز» منتشر شد. این یعنی افکار عمومی میخواستند مهرداد پولادی بخشیده نشود. شاید همین چهار گزارش که با یک جستوجوی ساده تیتر آنها در اینترنت، متون کامل و مستندات آن در اختیار همه است میتوانست نقشه راه خوبی برای تدبیر مسئولان فدراسیون و نظام وظیفه باشد، اما این اتفاق نیفتاد.
گزارشها چه چیزهایی را نشان دادند؟
رسانهها در چنین مواقعی به کمک مسئولان مربوطه میآیند و در این چند گزارش به وضوح نشان داده شد که در خروج از کشور و نحوه انتقال پولادی فدراسیون فوتبال نقش موثر داشتهاست. چه آن را سهلانگاری در صدور ITC بدانیم، چه آن را تسهیل در منفعت بردن حقوقی در انعقاد قرارداد فوتبالی بهواسطه این رفتار مجرمانه پولادی بخوانیم و چه آن را کمک به بازیکن ملی برای ادامه فوتبالش در لیگ قطر عنوان کنیم و چه رافتی که سازمان نظام وظیفه به خرج داده است، مهم ماهیت مطلب است که اتفاق افتاده و عملا سیاستی بر لاپوشانی آن در مصاحبههای اخیر در موضوع پولادی در دستور کار قرار گرفته است. این در حالی است که حتی بعد از بازیهای جام ملتهای آسیا هم چند تن از اهالی رده بالای فدراسیون فوتبال که تعهد داده بودند پولادی به کشور برگردد به تعهداتشان عمل نکردند (که در جای دیگری قابل رسیدگی است) این مهم چندینبار در کلام مسئولان نظام وظیفه هم بازخورد داشته است و آنها با مصاحبههایشان مقصرها را اعلام کردهاند.
گزارش دوم سایت نود با تیتر اعتراف نبی در مورد مهرداد پولادی، حتی این اعترافها را روشنتر کرد. واضحتر اینکه همان موقع گفته شد توپ در زمین صادرکنندگان ITC در داخل کشور یعنی اهالی فدراسیون فوتبال است که باید اثبات کند در مدارک هویتی پولادی نامه رسمی پلیس ایران را -که قبل از درخواست باشگاه الشحانیه قطر به فدراسیون داده بودند - به فیفا فرستاده و درخواست ITC پولادی را صراحتا در سیستم TMS رد کرده است یا عمدا با سکوت خودش در عدم پاسخگویی بهموقع، صدور او را با استفاده از ظرفیتهای قانونی در عدم پاسخگویی در سیستم TMS تسهیل کرده است؟
راهحل چیست؟
فارغ از اینکه نظام وظیفه با صراحت و ظرافت قوانین خود میتوانست با متخلفان برخورد کند یا به اعتبار نظر قاطبه مردم اقدام کند، ولی همان موقع در پایان گزارش، از نیروی انتظامی خواسته بودیم بهراحتی با یک نامه رسمی به فیفا اعلام کند که از مدتها پیش به فدراسیون فوتبال ایران اعلام کرده که کارت نظام وظیفه پولادی باطل بوده و خواستار تصمیمگیری ارکان قضایی فیفا برای ابطال کارت بینالمللی بازیاش شود. این اقدام شاید بازدارندهترین مجازات قابل اعمال برای پولادی و عواملی بود که کار او را برای رفتن به قطر درست کرده بودند. این یعنی نیروی انتظامی با ابزار قوانین فوتبال، با پولادی برخورد میکند و راه هرگونه اعتراض بر فوتبالیها را می بست.
به نظر میرسد شاید امکان بروز انتقاد بیمحابای کیروش در صورت نتیجه نگرفتن به واسطه نبود پولادی در جام ملتهای آسیا، به قدری برای دوستان سخت آمده که به راحتی در دقایق اضافه این چالش چندماهه، تسلیم خواسته او شدند. فارغ از حوادث چندماه اخیر بهنظر میرسد مطالبه عمومی و مردمی برخورد یکسان و عادلانه با افراد در همه سطوح است. حالا زمان رسیدگی قطعی و قضایی از سوی مقامات امنیتی و پلیسی به تخلفات است، چه آنان که مستقیما جرم را مرتکب شدهاند و چه آنان که شریک جرم در تسهیل رفتار مجرمانه او بودهاند.