به گزارش
سرویس فرهنگی پایگاه 598، موسیقی کشور این روز ها شاهد فرنگی ترین فعالیت خود است. بی هویتی ناشی از عدم توجه به جغرافیا و تاریخ این مرز و بوم مقلدین این عرصه را در نزدیک ترین وضعیت خود به لس آنجلس می رساند. حال مخاطب لس آنجلسی بسیار شباهت به همان مخاطبین کنسرت های تهرانیشان دارند. به نحوی که استقبال در دو جغرافیا با دو تاریخ و فرهنگ متفاوت یکی شده اند و بازار گرم کنسرت های ایرانی را ایجاد می کنند.
موسیقی کشور این روز ها شاهد فرنگی ترین فعالیت خود است. بی هویتی ناشی از عدم توجه به جغرافیا و تاریخ این مرز و بوم مقلدین این عرصه را در نزدیک ترین وضعیت خود به لس آنجلس تبدیل کرده است. حال مخاطب لس آنجلسی بسیار شباهت به همان مخاطبین کنسرت های تهرانیشان دارند. به نحوی که استقبال در دو جغرافیا با دو تاریخ و فرهنگ متفاوت یکی شده اند و بازار گرم کنسرت های ایرانی را ایجاد می کنند.
خبرگزاری مهر در خبری با عنوان «استقبال لس آنجلسی ها از تور کنسرت بنیامین» نوشت: همزمان با اعلام برنامه های تور کنسرت های آمریکا و کانادا خواننده موسیقی پاپ کشورمان، پیش فروش بلیت این اجراها از استقبال مخاطبان نشان دارد.
سلیم احمدی مدیر برنامه های بنیامین بهادری خواننده پاپ اعلام کرد: با توجه به برنامه ریزی هایی که برای تور کنسرت آمریکا و کانادا بنیامین در نظر گرفته ایم قرار است پس از ماه رمضان کنسرت هایی را در تهران و شهرستان ها برگزار کنیم. البته ما در یک اقدام جالب توجه تلاش کردیم به صورت همزمان بلیت فروشی تهران و تعدادی از ایالت های آمریکا را آغاز کنیم که خوشبختانه استقبال مخاطبان از این برنامه ها قابل توجه بود و بلیت کنسرت لس آنجلس دقایقی بعد از باز شدن سایت بلیت فروشی به اتمام رسید.
از آنجا که متاسفانه تهران در وضعیت بی عدالتی رسانه و فرهنگ نسبت به جمعیت و جغرافیا کشورمان تعیین کننده سلایق و علایق مردم ایران عنوان می شود، این روز ها همچنان شاهد تاکید بر استقبال کنسرت های تهران و لس آنجلس می باشیم.
همچنین در ادامه سلیم اخمدی افزود: همانطور که قبلا اشاره کرده بودم بعد از کنسرت تهران که طی روزهای یازدهم و دوازدهم خرداد ماه امسال در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی برگزار می شود، گروه برای برپایی تورهای کنسرت آمریکا و کانادا همزمان با عید سعید فطر برنامه های خود را از لس آنجلس آمریکا آغاز و تا پایان مهر ماه در شهرهای تورنتو و ونکوور کانادا کنسرت هایی را برگزار می کند.
از دلایل عمده حمایت از این کنسرت ها نشان دادن ظرفیت فضای کشور برای تغییر ظاهری این رویدادها می باشد. تغییراتی که می توان از رعایت چهارچوب های قانونی برای برگزاری کنسرت ها و محتوای مطابق با سلایق مدیران و متولیان موسیقی کشور عنوان کرد.
این در حالی است که سالانه شاهد برگزاری مراسمات پرشور موسیقی اقوام و متعهد به فرهنگ و هویت انقلاب در سرتاسر کشورمان می باشیم که در کمترین ضرایب رسانه ها قرار می گیرند. خوانندگان تهرانجلسی در همین رسانه های بی توجه به موسیقی متعهد چهره می شوند و وضعیت کنونی موسیقی ایران را تقویت می کنند.
بی توجهی مدیران فرهنگی کشورمان به ماهیت فعالیت های موسیقی، راه را برای گشودن فرهنگ لس آنجلسی هموار تر می کند و این وضعیت دیگر از شبکه های ماهواره ای تهدید محسوب نمی شود. میدان داری اقلیتی از فعالان موسیقی لس آنجلسی در تلاش است که استقبال عمومی را از این وضعیت القا کند. روح حاکم بر موسیقی امروز را می توان همان وضعیت لس آنجلسی دانست که تنها بر حدود ظاهری دین رضایت داده است و می کوشد با بی تکلیفی نسبت به افق ها و آرمان های ایران اسلامی به فعالیت بپردازد.
حال باید احساس تهدید از سوی همه دلسوزان به فرهنگ و هویت ایران اسلامی بخصوص در عرصه موسیقی را با تغییر نوع حضور از شبکه های لس آنجلسی به کنسرت های تهرانجلسی بررسی نمود. چه اقداماتی امروز برای هدایت جریان موسیقی مقلد لس آنجلسی به هنر در خور مردم و فرهنگی ایرانی را شاهد خواهیم بود!؟ اساسا موسیقی می تواند به دور از خاصیت متعهدانه خود تنها نقش سرگرمی و شاد کننده جامعه را عهده دار باشد؟
مبادا «همدلی دولت و ملت» در همدلی اقلیت لس آنجلسی با موسیقی کشورمان حاصل شود، نه مدیریت هایی در شأن هویت و تاریخ مردم ایران اسلامی!/ راه نوا