به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، در هفتههای اخیر، در جریان شکل گیری ائتلاف محدود عربی برای تجاوز
به یمن، یکی از کشورهایی که آمادگی کامل خود را برای همکاری با عربستان و
حمایت از این اقدام جنایتکارانه اعلام کرد، سودان بود. عمر البشیر، ضمن
اعلام حمایت کامل از عربستان، اقدام نظامی در یمن را امری واجب خواند که
درنگ در آن دیگر جایز نبود.
شاید با در نظر گرفتن مواضع و اقدامات
علیه جمهوری اسلامی، در چند ماهه اخیر و به ویژه در مهرماه سال گذشته که
دستور به تعطیلی همه مراکز فرهنگی ایران در سودان داد، بسیاری از ناظران
این موضع اخیر را چندان دور از انتظار ندانند. با این حال، همه کسانی که از
سابقه حمایتها و کمکهای کشورمان از او (در سختترین دوران حکومتش) باخبر
بودند، این حد از وقاحت و بیاخلاقی سیاسی را انتظار نداشتند.
بیتردید،
ما هم نیک آگاهیم که در دنیای مدرن سیاست، گویی توقع اخلاق و تعهد سیاسی
از دولتها امری غیرعقلانی و نامعقول دانسته میشود. در ادامه، به معرفی
اجمالی گسترش روابط ایران و سودان در سالهای اخیر میپردازیم و چرایی خیانت
سودان به متعهد خود را مورد بررسی قرار میدهیم.
عمرالبشیر به
عنوان یک افسر زبده، خیلی زود مدارج ترقی را در ارتش سودان طی کرد و در
اکتبر ۱۹۹۳، با انجام کودتا علیه دولت وقت خود را رئیس جمهور نامید و به
قدرت بیمنازع سودان تبدیل شد. سه سال بعد، بشیر در انتخاباتی که خود تنها
نامزد آن بود به مدت ۵ سال دیگر، رئیس جمهور سودان شد. چند سال بعد البشیر
درسال ۲۰۰۰، برای یک دوره دیگر ۵ ساله به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.
وی
در انتخاباتهای بعدی نیز توانست حائز اکثریت رأی شود و تا به امروز به
عنوان رئیس جمهور سودان حکمرانی نماید. در طی این سالها، اوضاع اقتصادی،
به دلیل برقراری ثبات نسبی و افزایش استخراج نفت در جنوب سودان، رو به
بهبود گذاشت.
البته این به معنای بهترشدن وضع اقتصادی توده مردم
سودان نبود. درسال ۲۰۱۱، با جدایی رسمی سودان جنوبی که با حمایت رژیم
صهیونیستی همراه شد، دولت جنوب، بر خلاف توافق انجام گرفته در قرارداد صلح
جامع (۲۰۰۵)، مبنی بر تقسیم ۵۰-۵۰ عایدات نفت، بیش از ۷۵ درصد درآمد نفتی
را برای خود اختصاص داد، که این منجر به کاهش قابل توجه درآمد دولت سودان و
تعمیق نارضایتیهای اقتصادی شد.
از آنجا که تنها راه انتقال نفت
جنوب، خط لوله شمال است، دولت سودان توانست جلوی صادرات را بگیرد، تا بر سر
حقوق انتقال و نگهداری خطوط لوله با سودان جنوبی به نتیجه برسد. این امر
بودجه حکومت عمرالبشیر را کاهش بیشتری داد. در نتیجه بودجه ارتش برای
مقابله و با گروههای ستیزه جو در مناطق بحران زدهای چون به لو نائل،
کوردوفان جنوبی و دارفور کاهش یافت و قدرت سیاسی رئیس جمهور حتی بیش از پیش
تضعیف شد.
بهطورکلی اوضاع سیاسی و اقتصادی علیه رئیس جمهور سودان
هر روز بدتر میشد تا بحران سرکوب دارفور نیز به آن اضافه گشت و عمر البشیر
به اتهام نسل کشی و عدم توان کنترل بحران (و البته به دلیل عدم همراهی با
سیاستهای غرب در موضوعات مختلف) توسط شورای امنیت سازمان تحت پیگرد قرار
گرفت. این اولین باری بود که رهبر یک کشور در زمان مسئولیتش تحت پیگرد قرار
میگیرد.
حمایتهای جمهوری اسلامی از عمر البشیر
در
حالی که حکومت عمرالبشیر از سوی دولتها و مجامع غربی زیرفشار شدید قرار
داشت، ایران اولین کشوری بود که حکم بازداشت رئیس جمهور سودان را محکوم کرد
و باب شدن چنین رویهای را خطرناک دانست. رهبر معظم انقلاب، در تیرماه
۱۳۹۰ که عمر البشیر و هیئت همراه او را به حضور پذیرفتند، ضمن تقدیر از
ایستادگی دولت سودان در برابر محور آمریکایی - صهیونیستی، بار دیگر بر
حمایت ایران از حکومت اسلامی، دولت و ملت سودان در مبارزه بر حفظ تمامیت
ارضی خود تأکید و جناحهای سیاسی سودان را به هوشیاری و اتحاد دعوت کردند.
احمدی
نژاد رئیس جمهور وقت نیز در مهرماه ۱۳۹۰ پس از پایان سفرش به نیویورک
مستقیماً به خارطوم رفت و بر استحکام روابط ایران و سودان، به ویژه مقاومت
در برابر صهیونیستها پای فشرد.
علاوه بر حمایتهای دیپلماتیک، که
در زمانه عسرتالبشیر و تلاش برای انزوای جهانی این کشور انجام گرفت، ایران
نقش مهمی در دادن کمکهای فنی، مشاورهای و لجستیک در حوزه نظامی به سودان
داشته است. به علاوه، با امضای توافقنامههایی ایران در زمینه کمک به
ارتقای کشاورزی و بهداشت در سودان کمکهای شایان توجهی را به این کشور تعهد
کرد.
روابط ایران سودان تاحدی رشد کرده بود که سرتیپ محمد فضل
الله، فرمانده نیروی دریایی سودان در بازدید از ایران و دیدار با دریادار
حبیب الله سیاری در اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ گفت: چنانچه به کمک نیاز داشته باشیم
قطعاً به برادر خودمان ایران اعلام خواهیم کرد و امیدواریم در آینده نزدیک
از تجربه کارشناسان نیروی دریایی ارتش ایران در آموزش نیروهایمان بهره
ببریم.
همچنین ژنرال صدیق عامر، مدیر کل اطلاعات و امنیت سودان نیز،
روابط با ایران را اینگونه توصیف میکند: ایران بزرگترین متحد ما در
زمینه امنیتی و تولید تسلیحات است... ما روابط خود با اسلام گرایان و ایران
را به خاطر روابط اقتصادی با عربستان سعودی و دولتهای خلیجی قربانی
نخواهیم کرد.
شروع بهانه گیری سودان
در اواسط
سپتامبر گذشته، دولت سودان طی تصمیمی عجیب و بدون مقدمه، تعطیلی مراکز
فرهنگی جمهوری اسلامی در سودان را به بهانه تبلیغ مذهب شیعه اعلام کرد. علی
کرتی وزیر خارجه سودان، به رایزن فرهنگی و کارکنان ایرانی این مراکز ۷۲
ساعت فرصت داد که این کشور را ترک کنند. عمر البشیر، در مصاحبهای با الشرق
الاوسط (۱۱ اکتبر ۲۰۱۴) ضمن دفاع از تعطیلی مراکز فرهنگی ایران، آن را یک
گام استراتژیک خواند و گفت که اجازه تبلیغ شیعه را در سودان نمیدهد.
او
آنچه را درباره روابط استراتژیک ایران با سودان به گوش عربستان میرسد،
اغراق شده خواند: تمام اطلاعاتی که در این زمینه به پادشاهی عربستان سعودی
رسیده اشتباه، ساختگی و اغراق شده بوده است و این موضوع به وضوح در تصمیم
ما برای تعطیلی مرکز فرهنگی ایران نشان داده میشود.
حمله به یمن و آغاز جدایی
همزمان
با آغاز حملات هوایی ناجوانمردانه دولت سعودی، موسوم به عملیات طوفان
قاطع، سودان از اولین کشورهایی بود که به ائتلاف عربی برای کمک به عربستان
پیوست.
عمرالبشیر، در مصاحبه با الشرق الاوسط در فردای شروع
حملات(مقارن با دیدار دوبارهاش از عربستان در عرض چند ماه) گفت: مداخله
نظامی در یمن امری واجب بود که دیگر نباید در آن تأخیر میشد خصوصاً اینکه
امیدهایی وجود داشت که طرح ابتکار خلیجی را برخیها که باید به آن توجه
میکردند، توجه کنند، اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد و حوثیها به نقشههای
خود تا رسیدن به عدن ادامه دادند و این روند، گزینه دیگری در برابر دیگران
به جز مداخله نظامی باقی نگذاشت.
تحلیل رفتار اخیر سودان
عمرالبشیر،
در یک چرخش غیرحرفهای و البته توام با وقاحت، بدون در نظر گرفتن مسلمات
امر سیاست، به هوای نسیه عربستان، روابط نقد با ایران را رها کرد. سال
گذشته خبری به نقل از سندی افشا شده در ویکی لیکس، صحبت از پیشنهاد ۱
میلیارد دلاری عربستان به سودان، در ازای قطع روابط با ایران بود.
سودان
تریبیون (۱۴ آوریل) خبر داد که گزارشهایی مبنی بر انتقال ۴ میلیارد دلار
پول دولت سعودی به بانک مرکزی سودان وجود دارد، که منجر به تقویت جایگاه
پوند سودان در برابر دلار شده است. البته برخی تحلیلگران رفتار سودان را به
عنوان اقدامی تاکتیکی دانستهاند که صحبتهای صریح رئیس جمهور و وزیر
خارجه، در کنار عملکرد چند ماهه اخیر، احتمال تاکتیکی بودن این مسئله را به
صفر میرساند.
یکی دیگر از عواملی که برای این تغییر جهت سودان ذکر
میشود، تلاش در جهت بهبود روابط با آمریکا و همپیمانان غربی آن است. این
کشور از مسائل ۱۹۹۳، و برسر حمایت از گروههای جهادی فلسطین، تحریمهای
اقتصادی خود را برعلیه سودان اعمال کرد.
بعدتر تحریمهای ایالات
متحده برسر مسئله دارفور شدت بیشتری هم یافت. با توجه به اوضاع بد اقتصادی و
سیاسی و کاهش منافع نفتی سودان شمالی از عواید نفتی، صدق چنین موضوعی نیز
دور از انتظار نیست.
البته لازم به ذکر است که بنا به گزارشهایی از
داخل سودان، یک نوع شکاف برسر تعدیل روابط با ایران و نزدیکی با اعراب
خلیج فارس، در بدنه حکومت سودان هم وجود دارد. به این مفهوم که چهرههای
نظامی و امنیتی این کشور همچنان خواهان حفظ روابط راهبردی با ایران هستند،
ولی گروهی دیگر، به رهبری وزیر خارجه، رابطه با ایران را مخل منافع درازمدت
سودان میدانند و نزدیکی به عربستان را نسخه شفابخش حال حاضر سودان معرفی
میکنند. البته تحریم حماس و پشیمانی از تقابل با پشتیبان صادق خود یعنی
ایران بازهم تکرار شد و سودان در بحرانهای آینده خود جز حسرت و پشیمانی از
تخریب رابطه خود با کشور دوست و برادر خود نصیبی نخواهد داشت.