ني
ني سايت/ چرا بعضي از کودکان کم رو هستند؟ تفاوت کم رويي و درون گرايي
چيست؟ اگر کودک شما معمولا سرش را بين پاي شما پنهان مي کند و از رويارويي
با اتفاقات جديد پرهيز مي کند، احتمالا تا حالا نتيجه گرفته ايد که او به
شکل طبيعي و ذاتي خجالتي است. علاوه بر اين ممکن است کودک کمي مضطرب يا
ناآرام به نظر برسد و زماني که با افراد يا موقعيت هاي ناشناخته مواجه مي
شود شروع به گريه کند. احتمال دارد خوابش سبک باشد و نسبت به همسالانش از
حساسيت بيشتري در برابر بيماري ها و رويش دندان ها برخوردار باشد. شايد
برايتان جالب باشد که اين ويژگي کودک از کجا سرچشمه مي گيرد و تا چه وقت
ادامه خواهد داشت.
امروزه بيشتر متخصصين باور دارند که اساس و پايه ي
خلق و خوي کودک ذاتي است. بعضي از کودکان برون گرا و جسور هستند در حالي که
برخي ديگر خجالتي و کم رو متولد مي شوند. اين يک مفهوم بسيار جديد است چون
براي مدت زمان طولاني تصور مي شود که محيط کودک مسئول اصلي شکل دهي به
شخصيت کودک است. اما امروزه دانشمندان موفق به يافتن ژن هايي شده اند که با
رفتارهاي خجالتي بودن، ترسو بودن و حتي هيجان طلبي در ارتباط هستند.
بنابراين خلق و خوبي فرزند شما که تا اندازه زيادي محصول شيمي اعصاب است،
او را براي واکنش هاي محتاطانه در موقعيت هاي جديد و در برخورد با افراد
گوناگون آماده مي کند.
قبل از نتيجه گيري در مورد اينکه آيا کودک شما
خجالتي است يا خير، به اين نکته توجه کنيد که امکان دارد کودک در مرحله
اضطراب جدايي قرار داشته باشد و اين مسئله باعث واکنش هايي شبيه خجالت يا
کم رويي مي شود. براي درک تفاوت اين دو وضعيت به اين نکات توجه کنيد :
اگر
کودک به طور ناگهاني در برخورد با غريبه ها محتاط عمل مي کند و اجازه نمي
دهد شما از مقابل چشمانش دور شويد، به احتمال بسيار زياد نشانه اضطراب
جدايي کودک است و به طور کلي زماني نمايان مي شود که کودکان توانايي حرکت
کردن و عدم وابستگي را تجربه مي کنند. تقريبا همه کودک حداقل يک اپيزود از
اين وضعيت را بين 7 تا 18 ماهگي تجربه مي کنند و در بسياري از آنها اين
حالت تا 3 سالگي يا حتي بيشتر ادامه خواهد داشت. اضطراب جدايي ممکن است با
عواملي از قبيل نقل مکان والدين، تغيير مراقب يا ترس از تنها ماندن در
تاريکي تشديد شود.
اگر احساس مي کنيد کم رويي کودک نوپاي شما بيشتر از
آنچه گفته شد به نظر مي رسد، نگران نباشيد. اين واقعيت که او از نظر شخصيتي
درون گرا است نبايد باعث درجا زدن او شود و به همين دليل ممکن است به شکل
ويژه اي نياز به عشق و محبت و پذيرش بي قيد و شرط شما داشته باشد.
به کودک برچسب خجالتي بودن نزنيد
بهترين
کار اين است که در حضور کودک در مورد کمرويي او با ديگران حرف نزنيد.
کودک ممکن است جمله "او خجالتي است" را يک انتقاد بداند يا از جمله "او
فقط کمي خجالت مي کشد" را به عنوان بهانه اي براي جدا کردن خودش از ديگران
استفاده کند. در عوض تلاش کنيد تا از جملاتي مانند " کمي طول مي کشد تا با
افرادي که نمي شناسد احساس راحتي کند ". تلاش نکنيد هميشه به کودک به عنوان
خجالتي فکر کنيد. اگر از کودک انتظارخجالتي بودن داشته باشيد، توقع و
انتظار شما مي تواند بر رفتار کودک تاثير بگذارد.
کودک را درک کنيد
به
کودک اجازه دانستن اين نکته را بدهيد که شما احساسات او را درک مي کنيد.
اگر شما وارد اتاقي بشويد که پر از کودکان نوپايي است که مشغوا برگزاري جشن
تولد هستند، براي مثال ممکن است بگوييد " وقتي اين همه بچه باهم سر و صدا
مي کنند، کلافه مي شوم! " پيامي که با اين جمله به کودک مي دهيد اين است که
واکنش هاي او طبيعي است و ديگران هم ممکن است احساسات مشابه او را تجربه
کنند.
کودک را تشويق کنيد
هر زماني که کودک موفق به يافتن
يک دوست جديد شد و يا در يک فعاليت گروهي شرکت کرد، به او پاداش بدهيد يا
اگر او را ديديد که بعد از يک ربع پنهان شدن در دامن شما، يک لبخند پر از
شرم و کم رويي به پدربزرگ مي زند، با گفتن " چه قدر قشنگ لبخند زدي، مطمئنم
که با لبخندت پدربزرگ را شاد کردي!" به جاي انتقاد کردن از اينکه چه قدر
طول کشيد تا سلام کند، او را تشويق کنيد. براي عمه ها، عموها، خاله ها و
دايي هاي کودک توضيح دهيد به جاي تحت فشار قرار دادن کودک، کمي صبور باشند.
کودک را تحقير و سرزنش نکنيد
هيچ
چيز بيشتر و سريع تر از کلمات نامهربانانه به اعتماد به نفس کودک آسيب نمي
رساند، حتي اگر فکر مي کنيد اين کلمات در حد يک شوخي هستند. به ياد داشته
باشيد با تقويت احساس منفي در کودک به خاطر خجالتي بودن، هيچ چيز مثبتي به
دست نخواهيد آورد. خجالتي بودن بخشي از شخصيت کودک است و اين ويژگي قابليت
خاموش و روشن کردن ندارد.
از موقعيت هاي اجتماعي اجتناب نکنيد
ممکن
است تصور کنيد براي راحت تر کردن شرايط کودک بهتر است او را از موقعيت هاي
اجتماعي دور نگه دارد اما اين تصميم به هيچ وجه صحيح نيست. با اينکه ممکن
است کمي طول بکشد تا کودک در زمين بازي يا در يک جشن تولد با ديگران ارتباط
برقرار کند اما هر جه بيشتر در چنين گردهمايي هايي حضور پيدا کند، راحت تر
خواهد بود. اگر قرار است در يک مهماني يا جشن بزرگ شرکت کنيد، سعي کنيد
زودتر از ديگران به آنجا برسيد تا کودک زمان اضافي براي سازگار شدن با محيط
پيدا کند.
براي اجتماعي کردن کودک به دنبال راه حل هايي باشيد که کمتر استرس زا هستند
فعاليت
هايي را انتخاب کنيد که شامل گروه هاي کوچک تر و آرام تر محيط هاي آرام و
آشنا هستند. اگر کتاب فروشي يکي از مکان هاي مورد علاقه کودک است، بهتر است
همراه او در جلسات آنجا شرکت کنيد و يا دوستش را براي گشت و گذار در کتاب
فروشي دعوت کنيد.
راهي وجود ندارد که متوجه شويد آيا کودک خجالتي شما
همينطور باقي خواهد ماند يا نه اما تعداد بيشماري از افراد که در کودکي کم
رو بودند در بزرگسالي به اين ويژگي غلبه کردند. در واقع بسياري از محققين
باور دارند با رشد کودک، تاثير تجربه بر ژنتيک غالب خواهد بود. در نهايت
اينکه تنها بخش بسيار کمي از شخصيت بزرگسالي که در حدود 10 درصد است، ذاتي و
مادرزادي است. بنابراين سعي کنيد به جاي نگراني براي کودک، او را بپذيريد و
مورد حمايت قرار دهيد تا به کودک کمک کنيد با جهان اطرافش مواجه شود. به
او کمک کنيد با خودش راحت باشد و خودش را همانطور که هست بپذيرد و به ياد
داشته باشيد اعتماد به نفسي که به کودک مي دهيد به موفقيت هاي آينده او
بسيار کمک خواهد کرد.