به گزارش پایگاه 598 به نقل از باشگاه خبرنگاران، روزنامه آمريکايي «کريستين ساينس مانيتور» در تحليلي نوشت: روز سه شنبه، سناتورها موفق شدند حمايت کاخ سفيد را به دست آورند و از تهديد براي وتوي لايحه بررسي هر گونه توافق با ايران توسط کنگره عقب نشيني کند. آنها کاري را کردند که بيشتر آمريکاييها آن را ميخواستند و آن همکاري کنگره و کاخ سفيد براي يک مصالحه بود.
در اين تحليل آمده است: سئوال در کنگره هرگز اين نبوده است که آيا قانونگذاران ميتوانند يک لايحه ارائه شده دو حزبي را تصويب کنند يا نه. در واقع بحث در کنگره بر اين اساس بود که اين لايحه را چطور شکل دهند تا از وتوي رئيس جمهور در امان بماند و به اين ترتيب تهديد کاخ سفيد بياثر شود. اما روز سه شنبه چه اتفاقي افتاد. مصالحه ميان کنگره و کاخ سفيد برخي از نگرانيهاي کاخ سفيد را جواب داد.
در ادامه اين گزارش آمده است: نگراني دولت آمريکا از اين است که بررسي توافق توسط کنگره بتواند مذاکرات نهايي بين المللي را تحت الشعاع قرار دهد. اما در اين لايحه برخي اصلاحات انجام شده و همين مسئله آن را براي دولت آمريکا قابل قبولتر کرده است. هر چند براساس اين لايحه دولت آمريکا ملزم شده است که اگر ايران هر يک از بندهاي توافقنامه را نقض کند، کنگره را در جريان بگذارد.
سناتورها معتقدند چندين عامل در پشت اين مصالحه بوده است.
نخستين عامل، وجود اکثريت جمهوري خواهان در کنگره و رئيس عملگراي آن است.
زماني که جمهوري خواهان در اول ماه ژانويه کنترل سنا را به دست گرفتند، «باب کورکر» سناتور جمهوري خواه رئيس کميته روابط خارجي سنا شد. سناتور «کريس کونس»، عضو کميته روابط خارجي که براي اين مصالحه همکاري ميکرد، کورکر را يک فرد منعطف و با انصاف توصيف کرد.
اما دومين عنصر، يک دموکرات کليدي در کنگره است که روابط بسيار دوستانهاي با کاخ سفيد دارد؛ سناتور بنيامين کاردين. وي يکي از اعضاي جديد کميته روابط خارجي آمريکا است. سناتور کاردين کاملا از سياست اوباما در قبال کوبا دفاع ميکند و از حاميان لايحه کورکر منندز نيز نبود.
اما سومين عامل، برقراري ارتباطات گسترده ميان کاخ سفيد وکنگره بود. از زماني که مذاکره کنندگان بين المللي در دوم آوريل چارچوب توافق با ايران را اعلام کردند، دولت آمريکا با اعضاي کنگره ارتباط برقرار کردند. آنها در اين تماسهاي تلفني همواره به دنبال متقاعد کردن اعضاي کنگره درباره اين چارچوب توافق، جواب دادن به سئوالات آنها و تلاش براي منصرف کردن دموکراتها از حمايت لايحه کورکر منندز بودند.
عامل چهارم نيز به تمايل قانونگذاران براي مرتبط شدن با توافق هستهاي با ايران است. هم جمهوري خواهان و هم دموکراتها به شدت احساس ميکنند که آنها بايد حق اظهار نظر در توافق هستهاي با ايران داشته باشند. قانونگذاران استدلال ميکنند از آنجا که توافق با ايران شامل برچيده شدن تحريمهاي اعمال شده توسط کنگره است، اين نهاد بايد حق تصويب يا عدم تصويب توافق هستهاي با ايران را داشته باشد.