کد خبر: ۳۰۹۴۱
زمان انتشار: ۱۹:۴۸     ۲۶ آذر ۱۳۹۰

دو ماه و نيم بيشتر تا زمان انتخابات مجلس شوراي اسلامي باقي نمانده است اما علي‌رغم بحث‌هاي زيادي كه در مورد آمدن و نيامدن گروه‌ها و ليست‌هاي انتخاباتي مطرح است، كمتر به ويژگي‌هاي يك مجلس آرمانگرا و نماينده‌ي در تراز اين مجلس پرداخته مي‌شود.

اين در حالي است كه در صورت شكل‌گيري يك مجلس كارآمد با نگاه‌هاي اصولي و تخصصي، ماجراهايي مانند وقف دانشگاه آزاد يا تصويب حقوق مادام العمر كه آبروي نظام را در معرض آسيب قرار مي‌دهد، تكرار نخواهد شد.

رجانيوز در سلسله گفت‌وگوهايي، محورهاي زير را بررسي مي‌كند كه:

نماینده آرمان‏گرا باید چه ویژگی‏هایی داشته باشد و اين ويژگي‌ها به چه شکل باید احراز شود؟ نقش شورای نگهبان در احراز صلاحیت‏های این‎چنینی چیست و تا کجاست؟ آیا برای انتخاب نماینده باید به همین حد اکتفا شود، آیا باید به لیستی که جریان‏های سیاسی می‏دهند، اعتماد کرد؟ لیست باید چه ویژگی‏هایی داشته باشد کسانی که می‏خواهند آن را تعیین کنند، چه ویژگی‏هایی باید داشته باشند؟ آیا صرف ادعای اصول‏گرایی کافی است؟ در صورتی که دو یا چند گروه که همه ادعای اصول‏گرایی دارند و اقدام به لیست دادن کردند، تکلیف چیست؟ يكي از آسیب‌هایی که رهبر انقلاب مطرح کردند، بحث نزديك شدن به كانون‌هاي قدرت و ثروت بود، اين آسیب در چه مواردي خود را نشان می‏دهد؟ نحوه شناسایی عناصر مرتبط با قدرت و ثروت چگونه باید باشد؟ کدام دستگاه مسئول موظف است که در این زمینه با مردم به عنوان مطالبه صریح و مشخص رهبر انقلاب شفاف‏سازی کند؟

در سومين مصاحبه از اين سلسله گفت‌وگوها، مصاحبه رجانيوز با حجت‌الاسلام والمسلمين دكتر مرتضي آقاتهراني كه نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي و از اساتيد اخلاق مطرح كشور است، منتشر مي‌شود:

 

تفاوت‌های نمایندگی با مشاغل دیگر

شاخص‌های اصلی یک نماینده آرمان‌گرا چیست؟

برای پاسخ به این سوال ابتدا باید نماینده را تعریف کنیم. نماینده کسی است که خودش همه کاره‌ نیست و به وکالت عده‌ای از انسان‌ها وارد مجلس می‌شود، پس نمایندگی با کارهای دیگر کلا متفاوت است. کسی که خارج از مجلس کار می‌کند، در دانشگاه، دولت، دستگاه قضا و غیره اگر کار خود را نپسندد، بعد از چند وقت می‌تواند تغیير کار یا مکان دهد؛ شهرستان، منطقه و محل خود را عوض کند، و این شدنی است. اما مجلس این‌طور نیست؛ یک محل معلوم و معینی در بخشی از پایتخت جمهوری اسلامی است که باید نماینده از سراسر ایران، خود و زندگی‌اش را رها کند و به تهران بیاید و به همراه نمایندگان دیگر، یک خانواده‌ای در مجلس تشکیل می‌دهند؛ اینها با هم زندگی می‌کنند، از ساعت 8 صبح تا ظهر باید با هم باشند، بعد از ظهرها هم که کمسیون‌ها با یک عده خاص‌تری تشکیل می‌شود؛ بعضی وقت‌ها هم که جلسات اضطراری مثل بودجه پیش می‌آید که باید بعد از ظهرها هم بیایند و تا 8-9 شب باشند.

شکل زندگی نماینده به طور کلی عوض می‌شود و این نیابت و نمایندگی از مردم در عمل یک تحقق خارجی پیدا می‌کند؛ برای همین به یک فضایی می‌آیند که بسیار بسته است و صدای بلندگو و سرو صدا و بحث وبگو و مگوی موافق و مخالف برای رأی دادن یا ندادن در آن بالاست؛ گاهی هم طرح یا لایحه‌ای می‌آید که در کمسیون‌ها باید مورد بحث و تحقیق قرار گیرد و کم کم به صحن علنی مجلس بیاید. نماینده علی الدوام باید به فکر این باشد که درست رأی و نظر دهد، درست سخن بگوید و درست موافقت و مخالفت کند.

اشکال کار زمانی مشخص می‌شود که خدا نکند که در وظیفه نمایندگی، کسی نفهمد که می‌خواهد چه کار کند؛ بیاید نماینده یک مشت سرمایه‌دار و قدرتمند شده و دنبال مسائل‌ آنها باشد.

نمایندگانی که نماینده نیستند!

چند درصد نمایندگان مجلس فعلی، به چنین ویژگی‌هایی مبتلا هستند؟

بالاخره چنین نمایندگانی هستند که دنبال شهوات و نفسانیت خود باشند. بعد هم می‌بینیم که تمام نظرات این آقا یا خانم نماینده به دنبال هدف خاصی است. گاهی از اوقات با ثروتمندن هستند و گاهی هم به دنبال صاحبان قدرت؛ خلاصه آلوده می‌شوند. این‌طور افراد اصلا نماینده نیستند؛ به‌عنوان نماینده مردم به مجلس آمده و بعد خیانت به همین مردم می‌کند! این دیگر وکالت از مردم نیست که به نام وکالت از مردم و برای خدمت به آنها آمده است اما به یک مشت آدم‌های سرمایه‌دار مستکبر یا عده‌ای قدرتمند لامذهب خدمت می‌کنند.

مهم آن است که نماینده بتواند این نمایندگی خود را حفظ کند؛ این فرد که به اعتبار مردم به مجلس آمده، فقط باید به دنبال این باشد که مصالح مردم را در نظر گرفته و جلو ببرد و از این حالت نمایندگی خارج نشود. یعنی نماینده قشر خاص، گروه خاص و یا افراد خاصی نشود.

وقتی نماینده‌ای جهنمی می‌شود

در میان سخنان شما چه بسا نقطه ابهامی پیش می‌آید که جدای از وابستگی به صاحبان قدرت و ثروت که قبح آن بسیار روشن است، بالاخره نمایندگان باید ملاحظات حوزه انتخابیه خود را هم داشته باشند.

ببینید، حتی نمایندگانی که از شهرستان‌ها می‌آیند، از اصفهان، خوزستان، فارس و دیگر نقاط کشور، درست است که نماینده اهالی شهر و دیار خود هستند و باید منافع آنها را تامین کنند اما باید مصالح ملی را بیشتر از منافع منطقه‌ای مورد توجه قرار دهند، چرا که نمایندگان، علاوه بر وکالتی که از مردم حوزه انتخابیه خود دارند، یک وکالت ملی هم دارند، یک رأی این نماینده می‌تواند به ضرر مصالح ملی نظام و یا به نفع آن باشد.

این مواردی است که من نماینده باید متوجه آن باشم و گمان نکنم که یک رأی مثبت، منفی یا ممتنع من ساده‌ است و باید نسبت به هر رأی خودم حساسیت جدی داشته باشم. برای همین است که باید افرادی به مجلس بیایند که فلسفه وکالت در دایره نظام مقدس جمهوری اسلامی را بفهمند؛ در غیر این صورت خودشان را جهنمی می‌کنند.

خطر كاهش تعداد روحانيون اسلام شناس در مجلس

تعریف شما از نماینده آرمان‌گرا چیست؟

اول باید ببنیم آرمان به چه معناست؛ آرمان همان چشم انداز انسانیت انسان‌هاست و آخرین خط است؛ کامل‌ترین آن، همان اسلام عزیز است، آنچه که آرمان ماست و برای ما مهم‌ترین است، اسلام است که گمشده انسان‌ها بوده و هنوز هم است، چرا که هر کسی دوست دارد به کامل‌ترین وضع برسد و آن در دستورات ارزشمند اسلام متجلی است. اسلام آن‎قدر ارزش‌مند است که برترین انسان‌های عالم هستی برایش کتک خوردند و فدای آن شدند، مثل خاتم انبیا صلی الله علیه و آله و مولا امیر المومنین علیه السلام؛ شما مثل امام حسین علیه‌السلام در عالم هستی ندارید که فدای اسلام شد. در زمان خودمان هم این‌قدر شهید دادیم که عمده حرف آنها رسیدن به این آرمان بود.

بخش دیگر این است که انسان باید اسلام را خوب بشناسد، برای همین بنده پیشنهاد می‌کنم اسلام شناسان به مجلس بیایند، تعداد نمایندگان روحانی و اسلام شناس ما در مجلس در اوایل انقلاب بسیار زیاد بود، اما الآن کم شده است. ما معتقدیم آخرین حرفی که در عالم انسانیت زده شده، برای اسلام است و کامل‌ترین و ارجمندترین دین است، برای همین هم این قدر خون دادیم تا منویات انبیا، ائمه و قرآن پیاده شود. بنابراین، برای نمایندگی مجلس باید عده‌ای بیایند که در این زمینه هم متخصص باشند، عالم و دانا باشند و بتوانند در این جهت پاسخگو باشند.

البته رشته‌های مختلفی را هم در مجلس نیاز داریم که باید متخصصین آن به مجلس بیایند و بهترین طریق برای پیاده کردن احکام اسلام را پیدا کنند و به دولت و قوه قضاییه ارائه دهند تا بر مبنای آن کشور را جلو برده و ایران را به یک کشور پیشرفته و رشد یافته تبدیل کنند که با این کار، در واقع اسلام به عنوان اسلام مطرح باشد.

اگر در این زمینه‌ها کسی ضعف دارد، پیشنهاد می‌کنم که به مجلس نیاید و ثبت‌نام نکند چرا که خود را جهنمی می‌کند. اولا نسبت به اسلام و انقلاب و آرمان‌های شهدا تعهد جدی داشته باشد، ثانیا متوجه این باشد که نیابت مردم یعنی چه، و اینکه بناست در برابر 80 میلیون انسان بلکه بیشتر از آن، تصمیم گیری کند، چرا که اگر کل ایران بتواند قوانین محکم و خوب و نظارت‌های درستی داشته باشد، این به عنوان بهترین الگو برای کشورهای دنیا، شناخته خواهد شد.

امروزه خط اسلام‌گرایی و گرایش به اسلام و بصیرت مسلمانان و حتی غیر مسلمانان رو به افزایش است و این خط توجه به ایران دارد. آن‌ها یک طرح کمونیستی داشتند که شکست خورد، به ناتوانی امپریالیسم هم که رسیده‌اند، پس در یک خلأ فکری به سر می‌برند، ما می‌توانیم حرف آخر را بزنیم و به عنوان بهترین الگو در دنیا مطرح شویم. برای همین است که امروزه رأی خوب در کشورهای منطقه را مسلمانان دارند و گروه، دسته و حزبی که گرایش بیشتری به اسلام دارد، رأی بیشتری دارد. اینها هرکدام نشانه‌ای است برای اینکه اسلام بهترین راه است.

حالا اگر کسی در این جهات صلاحیت نداشته باشد و به مجلس بیاید و با یک رای قانونی را بهم بریزد یا خواسته‎‌های حزبی و گروهی یا نفسانیات خود را دخیل در تصمیم‌گیری کند بدون توجه به اسلام؛ ضررهای بسیاری خواهیم دید، دیگر اسلام به عنوان الگو مطرح نمی‌شود و ما با دست خود، خودمان را زمین‌گیر می‌کنیم.

وظیفه شواری نگهبان احراز شراط حداقلی است مردم خود باید نماینده شایسته را انتخاب کنند

چگونه می‌توان این ویژگی‌ها را احراز کرد؟ نقش شورای نگهبان در این خصوص چیست؟

شورای نگهبان شرایطی برای احراز صلاحیت‌ کاندیداها دارد و آنچه که شما در خصوص نماینده آرمان‌گرا مطرح می‌کنید، سقف کار را می‌بینید اما شورای نگهبان کف کار را مشاهده می‌کند، مثلا ضد انقلاب نباشد، وابسته به جایی نباشد و از این موارد؛ وظیفه شورای نگهبان احراز ویژگی‌های حداقلی و سطح پایین است، به این خاطر که افراد رد نشوند و حتی المقدور کسانی که کف شرایط را داشته باشند، به مجلس راه ‌دهند. برای همین هم نمی‌شود، ادعا کرد همه کسانی که در مجلس هستند، عالی‌ترین هستند. نه، این‌طور نیست، خود شورای نگهبان هم چنین ادعایی ندارد، ما مردم هستیم که باید انتخاب شایسته داشته باشیم.

برای همین، اولا باید افرادی که می‌خواهند کاندیدای نمایندگی مجلس شوند، خودشان این ملاحظه را داشته باشند و به دنیا و آخرت خود فکر کنند که چه مسئولیتی را می‌خواهند به گردن بگیرند، ثانیا مردم در رأی دادن این دقت را داشته باشند که به چه کسی رأی می‌دهند.

افراد خودشان را نشان داده‌اند

بالاخره مردم چطور باید این شرایط را در کاندیداهای مجلس احراز کنند؟

ببينید، افراد خودشان را در عرصه‌های مختلف در وادی سیاست، اقتصاد، اخلاق و ابعاد دیگر نشان داده‌اند. آن کسانی که در مقاطع مختلف که انقلاب با چالشی مواجه شد یا فتنه‌ای پیش آمد، امتحان خوبی پس ندادند و باختند، خب شناخته شده‌اند و مردم نباید به آنها رای دهند. بعضی افراد هم در عرصه‌های مختلف و چالش‌های گوناگون موفق بوده‌اند، زمان دفاع مقدس در میدان و جبهه بودند و در دوران فتنه و انحراف نه تنها با فتنه‌گران و منحرفان نبوده و از آنها حمایت نکرده بلکه علیه آنها هم روشنگری کردند، خب اینها هم شناخته شده‌اند. اسلام شناسی، تدین و تقوی آنها معلوم است. افرادی هم که به عنوان کاندیدا در حوزه‌های انتخابیه در شهرستان‌ها، شهرها و مراکز مختلف معرفی می‌شوند، مردم آنها را خوب می‌شناسند.

اصولگرایي یک لفظ است که در عمل معنا می‌شود

جریان‌های اصولگرا تا چه حد در معرفی نمایندگان آرمان‌گرا نقش دارند و آیا می‌شود به کسانی که آنها معرفی می‌کنند، اعتماد کرد؟

ببینید اصولگرا یک لفظ است، هرکسی می‌تواند بگوید من اصولگرایم و برعکس؛ اینها مهم نیست. اصولگرایی در عمل معنا دارد، اصولگرایان هم مشترکاتی دارند که هیچ کس نمی‌تواند آن را انکار کند ولو قبول نداشته باشد؛ مثل ولایتمداری که همه قبول دارند، اما باید ببینیم چه کسی در عمل ولایتمدار است. آقا درعرصه‌های مختلفی فرامین، دستورات و احکامی داشتند یا توقعاتی از قوا داشتند، آقا شاخص‌ها را معین کردند، ببینم افراد چه قدر دغدغه‌ اجرای خواسته‌های آقا را داشتند. ولایتمداری یکی از اصول است، تعهد به اسلام، به انقلاب، عدم وابستگی به دیگران، خودباخته نبودن در برابر بیگانگان، پای‌بندی به ارزش‌های انقلاب از موارد دیگر است. برخی واقعا ارزش‌های انقلاب را قبول ندارند، اصلا شعارهای انقلاب را نمی‌فهمند، به آن شعارهایی که امام راحل و شهدا مطرح کردند، اعتنا نمی‌کنند و نسبت به آن بیگانه‌اند، اگرچه در شعار هم خیلی خوب‌تر از دیگران صحبت کنند.

لیست‌ها برای هیچ‌کس حجت شرعی نمی‌آورد

از قبل این‌طور مطرح بود که اگر به فلان لیست رأی بدهید، به تکلیف خود عمل کردید و در درگاه خداوند حجت شرعی دارید.

این‎طور نیست، لیست‌ها برای هیچ کس حجت شرعی نمی‌آورد، هرکسی باید یقین داشته باشد کسی که به او رأی می‌دهد، چطور آدمی است، مخصوصا در جاهایی مثل تهران که افراد خودشان را نشان داده‌اند، باید به اینها دقت کرد. اما باید توجه داشت آن کس که لیست را می‌نویسد، باید برای خودش حجت باشد و پیش خدا در قیامت عذر داشته باشد، ثواب هم می‌برد، اما من که می‌خواهم رأی بدهم، باید حجت برایم تمام باشد و یقین داشته باشم، این فردی که نامش در لیست است، آدم درستی است، وگرنه نباید به او رأی داد.

ما دیدیم بعضی‌ها که در لیست اصولگرایان بودند و به مجلس آمدند در ماجرای فتنه جزو فتنه‌گران بودند، اسم‌شان هم اصولگراست، بنده بنا ندارم اسمی از کسی ببرم ولی می‌توانید شما رفتار این آقایان را ببينید، گفت‎وگوها و صحبت‌هایی که کردند، موجود است.

مجلس ناموس نظام است/ اگر مجلس منحرف شد همه چیز ما را به انحراف می‌کشاند

کسی که می‌خواهد ازدواج کند، چقدر خودش و نزدیکانش تحقیق می‌کنند. سوال من این است آیا مجلس ناموس این نظام نیست؟ ما می‌خواهیم یک نامزدی را مشخص کنیم و به مجلس بفرستیم. باید بدانیم که او کیست، مسامحه نکنیم، در بعضی شهرها مشاهده کردم که مردم از نماینده خود ناراحت بودند و گلایه می‌کردند که چرا فلان کار را نکردند، بنده هم از آنها گلایه می‌کردم که چرا این فرد را به مجلس فرستادید! شما چنین افرادی را به مجلس می‌فرستید، بعد هم اعتراض می‌کنید؛ این اشتباه است.

اگر مجلس منحرف شد، همه چیز ما را به انحراف می‌کشاند، دولت و قوه قضاییه مشکل پیدا می‌کند، اگر درست رفت، بر همه جا تاثیر می‌گذارد. اگر هر روز دولت و مجلس با هم درگیر باشند و نگذارند هم‌دیگر کار خود را انجام دهند، این‌طور که صحیح نیست، نیروهای هم‌دیگر را از بین می‌برند، دشمن بیش از تحریم اقتصادی نتوانسته هیچ کاری انجام دهد، ما که نباید خومان را تحریم کنیم.

حضرت امام می‌فرمودند که اگر تمام انبیا جمع شوند، یک جا با هم اختلاف نخواهند داشت، چرا که نفسانیت ندارند و نمی‌خواهند بر مبنای هوا و هوس خود عمل کنند.

باید یک عده‌ای را به مجلس بفرستیم که در حقیقت دغدغه‌شان دین، نظام، خیر رساندن به مردم و حل مشکلات آنها باشد،  بعضی مشکلات است که با یک فکر و طرح درست به راحتی حل می‌شود و مردم راحت می‌شوند، وقتی که نماینده‌ای نمی‌داند و یا این کار را نمی‌کند، بر همه ارکان کشور تاثیر می‌گذارد. سخن حضرت امام را که فرمودند: "مجلس در راس امور است" بر تابلوهای مجلس می‌زنند، ما هم قبول داریم، اما سوال این است که اگر مجلس این‌قدر مهم است، چرا برای فرستادن نماینده به مجلس مسامحه می‌کنیم. معلوم می‌شود که یا حرف امام را نمی‌فهمیم یا نمی‌خواهیم بفهمیم. اگر واقعا به دنبال درک این بیان امام هستیم، باید بدانیم که اگر مجلس در رأس است، باید عده‌ای را  بفرستیم که در رأس باشند، کسانی که خواهان خدمت به مردم هستند.

اگر نماینده‌ای به کانون‌های قدرت و ثروت وصل باشد، دیگر نمی‌تواند خدمت کند

رهبر معظم انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس در خردادماه امسال نمایندگان را برای تامین نمایندگی از نزدیک شدن به صاحبان قدرت و ثروت بر حذر داشتند، در دیدار با مردم کرمانشاه در مهرماه امسال نیز تاکید کردند که مردم بايد كسانى را انتخاب كنند كه به كانون‌هاى ثروت و قدرت متصل نباشند، نزدیک شدن به صاحبان و کانون‌های قدرت و ثروت چه اثرات سويی دارد  که اینچنین مورد نهي رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است؟

اگر خدای نکرده نماینده‌ای به این دو کانون متصل شود، دیگر نمی‌تواند خدمت کند؛ آن زمان که به همراه نمایندگان خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، که خصوصی هم نبود، من به خاطر اینکه سخنان ایشان را می‌نوشتم و البته دوست دارم که همان‌جا بنویسم و هر از چندگاهی به آن نگاه کنم، عبارت آقا یادم هست، ایشان به اصرار می‌فرمودند که من تواصی به حق می‌کنم، یعنی سفارش موکد به حق می‌کنم. وصیت یعنی سفارش مؤکد. وقتی می‌گوییم طرف وصیت کرد، به این معناست که سفارش موکد کرد و آخرین حرف را زد.

آقا در دیدار با نمایندگان آخرین حرف را زد. خودشان فرمودند که من تواصی به حق می‌کنم، یعنی شما را وصیت و سفارش موکد به حق می‌‎کنم و این وظیفه من است. بعد فرمودند که اگر این کار را نکنید، عاقبت به خیر نخواهید شد. عاقبت به خیری گاهی از اوقات برای شخص است و گاهی از اوقات هم برای یک نظام؛ برای همین بود که رهبر انقلاب در دیدار با مردم کرمانشاه تاکید داشتند "مردم بايد كسانى را انتخاب كنند كه به كانون‌هاى ثروت و قدرت متصل نباشند" خب وقتی که ایشان از رأس رصد می‌کنند و با دقت می بینند، بعد خطر را این موضوع معرفی می‌کنند و هشدار می‌دهند، آن وقت ما هم که ادعای ولایت‎مداری داریم، باید این هشدار رهبر انقلاب را جدی گرفته و نسبت به رفع دغدغه‌های ایشان گام برداریم.

وابستگی به کانون‌های ثروت و قدرت بسیار بد است، طبیعی است که شخص وقتی وابستگی و تعلقی پیدا کرد، دیگر نمی‌تواند هوای مردم را داشته باشد و باید  مطابق خواسته آن چه که به آن تعلق داشته، عمل کند.

ساختار فعلی مجلس در حد آبی است که بخوریم و نمیریم

با توجه به سابقه نزدیک به چهار سال شما در مجلس آیا ساختار فعلی و نحوه انتخاب نمایندگان می‌تواند مطالبات توده‏های مردم را برآورده کند؟

به اعتقاد بنده، ساختار فعلی مجلس در حد این است که یک آبی بخوریم که از تشنگی نمیر‌یم. حد شورای نگهبان هم این است که اگر دید مصوبه‌ای خلاف قانون اساسی و اسلام و خط و مشی نظام است، رد کند و بیشتر از آن کاری ندارد. اما اگر بخواهیم آن کاری که باید انجام شود، انجام شود، در آینده با این وضعی که الان ما داریم، نماینده نمی‌تواند سرش را هم بخواراند! چون تا فرصتی پیش می‌آید، بودجه به مجلس می‌آید، بودجه تا تمام نشده برنامه‌هاي پنج ساله می‌آید و همین‌طور ادامه دارد. اینها هر کدام وقت می‌گیرد و نمایندگان را خسته می‌کند، همین  هفته گذشته مجلس یک برنامه‌ای گذاشت که بعد از ظهر یک‌شنبه‌ها هم جلسه علنی برگزار شود، اینها به خاطر این است مصوبات و لوایح بسیار زیاد است. این در حالی است که اولین وظیفه نماینده، نظارت است. تقریبا نظارت مجلس و رصد اجرای قوانین صفر است. فقط همین اندازه که ما بتوانیم سریع برخی از لوایح و طرح‌ها را به کمسیون ببریم و بودجه را به نتیجه برسانیم، کلاه خود را به عرش می‌اندازیم که خیلی کار شده است! در آینده باید  درباره ساختار مجلس بیشتر کار کرد.  مجلس ما حالتی شبیه مجلس عوام دارد؛ به این معنا که عده‌ای به هر نحوی به مجلس می‌آیند؛ اگر چه تلاش می‌کنند که تخصص‌ها را در کميسیون‌ها دخالت دهند ولی آن‌گونه که باید باشد، نمی‌شود.

چرا طرحی را امروز تصویب می‌کنند هفته بعد نقض

فکر می‌کنم کمسیون ما (کمیسیون آموزش و تحقیقات) نسبت به کمسیون‌های دیگر وضعیت بهتری داشته باشد. با یکی از دوستان نماینده که صحبت می‌کردم، می‌گفت که کميسیون ما غایب زیاد دارد، نمی‌توانند زیاد در جلسات کميسیون‌ها شرکت کنند. وقتی این‌طور شد، قانونی که به مجلس می‌آید تا به تصویب صحن علنی برسد، قوی نیست؛ برای همین است که مشاهده می‌کنیم که الان به یک طرحی رأی می‌دهند، هفته بعد همان را نقض می‌کنند؛ قانون که نباید این‌گونه باشد. وقتی که قانونی تصویب شد تا 20 سال دیگر باید به خوبی اجرا شود. وقتی مصوبه‌ای یک هفته بعد از تصویب، نقض می‌شود معلوم است که درست مورد بررسی و جرح و نقد قرار نگرفته و چکش‌کاری نشده است.

وقتی طرح یا لایحه‌ای به صحن علنی مجلس بیاید، رییس مجلس هم مجبور است که طبق آیین‌نامه مجلس عمل کند و یک رأيی بگیرد، بعد از چند روز یک وقت می‌بینند که این قانون دردسر شد، دوباره باید آن را برگرداند.

با این ساختار فعلی نمی‌توانیم در نظارت با قوت عمل کنیم

با این ساختار فعلی ما نه می‌توانیم در نظارت با قوت عمل کنیم، که باید در خصوص آن فکر اساسی کرد، عده‌ای که قبلاً در مجلس بودند ولو اینکه الان در مجلس نیستند و هیچ منفعت شخصی در این قضیه نداشته باشند، دعوت شوند و حسن و عیب ساختار فعلی مجلس را احصاءکنند و بهترین روش را انتخاب کرده و به مسئولان ارائه کنند و بعد دوباره به مجلس برگردد تا تصویب نهایی شود.

البته نکته مهم این است که مردم در تشخیص نمایندگان دقت لازم را داشته باشند تا بتوان در آینده شراطی مختلف را مورد نقد و بررسی قرار داده تا به راه‌کارهای بهتری دست پیدا کنیم.

دلایل انزوای نمایندگان دانشگاهی و حوزوی اخلاق گرا

آسیب دیگری که مشاهده می‌شود این است که نمایندگان دانشگاهی و حوزوی اخلاق‌گرا عمدتا پس از پایان دوره مجلس منزوی می‏شوند، دلیل اصلی آن چیست؟

اتفاقا یک‌بار آخرین حرف‌های اساتید بزرگواری را که پیش از ترک مجلس بیان کردند، بررسی کردم؛ آنچه که مشخص شد، این بود که آنها کم و بیش احساس ناخوشایندی دارند. اما نکته‌ای که باید به آن توجه داشت، این است که انسان ابتدا باید وظیفه خود را به‌درستی تشخیص داده و به آن عمل کند. پشتوانه این نظام خون عزیزانی است که بهترین‌ها بودند.

یک‎بار یکی از آشنایان، مدیران کشور را با تعداد شهدا مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده بود که به ازای هر مسئولیتی، دو شهید است، - البته اگر این بررسی درست باشد و من اشتباه نکنم- ؛ اسلام در سیاست ورود جدی دارد، این‌طور نیست که سیاست یک چیزی باشد و ضوابط، اخلاق و احکام اسلامی چیز دیگر؛ سیاست ما عین دیانت ماست، منظور همین است؛ یعنی یک بخش از اسلام سیاست است. نمی‌شود سیاسی کاری کرد، چرا که الگوی ما غرب نیست، غرب، به معنای واقعی کلمه سکولار است، دین ندارد و ماتریالیست است، با افکار ماتریالیستی که نمی‌شود مملکت را اداره کرد. ما ادعای اسلام داریم و وقتی که تکیه به وحی الهی و عقل داریم، کار سخت می‌شود؛ اگر خواستیم کاری کنیم، اما اکثریت کسانی که می‌خواهیم با آنها کار کنیم، نمی‌توانند بر اساس اسلام و عقل حرکت کنند، روشن است که نتایج خوبی نمی‌گیریم، انسان احساس می‌کند که تنها وقتش ضایع می‌شود. کار دیگری نمی‌تواند انجام دهد و این بسیار بد است.

مردم در انزوای نمایندگان نقش دارند

برای همین، بخشی از دلیل انزوای برخی از نمایندگان به مردم عزیز ما بر‌ می‌گردد. چون مردم تا حال کمتر از خواص اشتباه کرده‌اند؛ در مسائلی همچون فتنه که ورود کردند، نسبت به خواص کمتر ریزش داشتند. برای همین از مردم می‌خواهیم که با دقت و درایت بیشتری نماینده بفرستند تا این مشکلات پیش نیاید، بلکه آن عده‌ای که به مجلس می‌آیند، با عمق بیشتر و پشتوانه مردمی بهتر بتوانند کار کنند و دل رهبر را بیشتر شاد کرده و دشمن را ناامید کنند. اگر مردم با تدبیر بیشتر عمل کنند، بازدهی خیلی خوبی خواهد داشت. به همه اقشار مردم عرض می‌کنم که تحقیق کرده و افرادی بفرستند که برای دین و دنیا و آخرتشان مفید باشند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها