دقايقي بعد وقتي مأموران خود را به محل حادثه در خيابان خاوران رساندند دختر جوان جزئيات بيشتري از اين حادثه را بازگو كرد و گفت: ساعتي قبل همراه خواهرم در بزرگراه بسيج منتظر تاكسي بوديم كه پرايدي سفيد رنگ جلويمان توقف كرد و ما هم سوار شديم. قرار بود كمي جلوتر پياده شويم اما راننده به مسيرش ادامه داد و وقتي براي مان چاقو كشيد فهميديم فكر پليدي دارد. او پايش را روي پدال گاز گذاشته بود و حاضر نبود خودرواش را متوقف كند.
راننده در ادامه با سرعت وارد مسير ويژه اتوبوسهاي تندرو شد و در نهايت ما را به كوچهاي تاريك و خلوت كشاند. او خودرواش را كنار يك سطل زباله متوقف كرد. طوري كه در خودرو باز نميشد و ما نميتوانستيم از دستش فرار كنيم. او در همان حالت من را با تهديد چاقو از خودرو پياده كرد و درحاليكه هنوز خواهرم داخل خودرواش بود از آنجا فرار كرد.
بهدنبال گزارش اين آدمربايي مأموران تحقيقات گستردهاي را براي يافتن دختر جوان آغاز كردند. او گوشي تلفن همراهش نيز خاموش بود و تماس با وي ممكن نبود. هيچكس نميدانست چه بلايي سر او آمده است. با وجود اين تجسسها ادامه يافت تا اينكه چند ساعت بعد دختر ربوده شده درحاليكه اشك ميريخت و وضعيت روحي بدي داشت به يكي از كلانتريها رفت و گفت مرد آدمربا بعد از آنكه او را مورد آزار و اذيت قرار داده در خيابان رهايش كرده است.
وي در توضيح اين حادثه تلخ گفت: در بين راه هر چه به مرد شيطانصفت التماس كردم فايدهاي نداشت و او مدام با چاقو من را به مرگ تهديد ميكرد و ميگفت جنازهات را جايي مياندازم كه دست هيچكس به آن نرسد. من هم از ترسم فقط اشك ميريختم تا اينكه او من را به خانهاي دور افتاده برد و در آنجا مورد آزار و اذيت قرار داد. به اين ترتيب پرونده به دستور مديرروستا، بازپرس شعبه ششم دادسراي امور جنايي به پليس آگاهي فرستاده شد تا جوان آدم ربا دستگير شود.
در شرايطي كه تحقيقات پليس در جريان بود قرباني اين پرونده نزد مأموران رفت و سرنخ مهمي را در اختيارشان گذاشت. او گفت متهم شب حادثه شماره تلفن او را گرفته بود و ساعتي قبل با وي تماس گرفته است. كارآگاهان با شنيدن اين موضوع از شاكي خواستند درصورتي كه متهم بارديگر تماس گرفت با او صحبت كند و درصورت امكان با وي قرار ملاقات ترتيب دهد. چند روز از اين حادثه گذشته بود كه مرد آدمربا بار ديگر با قربانياش تماس گرفت و قرار گذاشت.
به اين ترتيب مأموران محل ملاقات را بهطور نامحسوس تحت نظر گرفتند و منتظر شدند تا متهم را در دام بيندازند اما او سر قرار حاضر نشد. با اين حال چندمرتبه ديگر با شاكي تماس گرفت تا اينكه سرانجام مأموران به سرنخهايي درباره او دست يافتند و سرانجام چند روز قبل وي را بازداشت كردند. متهم در بازجوييهاي مقدماتي اتهام تجاوز به عنف را انكار ميكرد با اين حال صبح ديروز براي تفهيم اتهام و بازجويي به شعبه ششم دادسراي امور جنايي منتقل شد.
بعد از آنكه بازپرس مديرروستا اتهام آدمربايي و تجاوز را به متهم تفهيم كرد او در دفاع از خود گفت: من قبول دارم كه آنها را با چاقو تهديد كردم اما تجاوز به عنف را قبول ندارم و همه اين ماجرا دروغ است. با وجود اين دختر جوان بار ديگر جزئيات اين حادثه را شرح داد و گفت: متهم مدام با چاقو تهديدم ميكرد او من را به ساختماني 5طبقه برد و 2نفر از همسايه هايشان هم شاهد ورود ما بودند. او در آنجا من را مورد آزار و اذيت قرار داد و ساعتي بعد هم من را در خيابان رها كرد. حالا با اينكه چند هفته از آن شب ميگذرد و مرد شيطانصفت دستگير شده، اما هنوز من از سايه خودم هم ميترسم. او بايد مجازات شود.براساس اين گزارش هماكنون متهم در بازداشت به سر ميبرد و تحقيقات در اينباره ادامه دارد.