و البته اقدامات ایشان هم متعدد بوده است که از آمدن پشت درب، تا خطبه در مسجد تا فدک و آخرین آن هم بحث شهادت ایشان می بود. ایشان در دوران جوانی به شهادت رسیدند، اگر حضرت لازم می دیدند که باید تا سال ها در کنار حضرت علی بمانند، این گونه می شد. ولی ایشان مرگشان را این موقع برگزیدند و به انتخاب خودشان این سن را انتخاب کرده بودند. و اقدام دیگر هم مخفی بودن قبر ایشان است. هرچند همه اینها ظاهر کار است و در باطن اصلا برای مشهود نیست. و در این سطح درگیری هم کار حتی کسانی مثل سلمان و ابوذر و مقداد و... هم نیست.
ایشان آمدند که این فاصله ها را پرکنند و ما را از دره عمیق و
طوفانی عبور دهند. لذا در زیارت نامه ایشان آمده است: «فَإِنَّا
نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا
لَهُمَا بِالْبُشْرَى لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا
بِوَلَايَتِكِ» ایشان هستند که اتصال ما رسول الله(ص) علی(ع) هستند و ما را
از عالم ظلمانی عبور می دهد. وگرنه ما با ذهن و عقل و فکرمان نمی توانیم
از آن عبور کنیم.
البته به نحوی هم وارد شدند که غلبه تاریخی با ایشان است و البته این با امتحانات سنگین خودشان همراه بوده است که عهد آنرا در عالم میثاق داده اند. فرمود: «یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ» قبل از این دنیا از ایشان میثاق دستگیری و شفاعت گرفته شده است. و این البته میثاق بلاست و بعد در این دنیا هم امتحانات را پس داده اند. و عاشورا قسمت مهمی از آن ابتلائات بوده است. عاشورا از امتحانات صدیقه طاهره است.
این درگیری عظیم بین دو جبهه حق و باطل که ایجاد شد و ایشان
به میدان آمدند، کار را تمام کردند و جبهه حق پیروز شد. در نقلی هست که
هنگامی که حضرت پشت درب آمد از ایشان سؤال می شود که چرا پشت درب آمدند؟
زهرا(س) جواب می دهند که: «طغیانک یا فلان» یعنی چون تو چنین طغیانی به پا
کرده ای باید خودم به صحنه بیایم. من هستم که باید کار را درست کنم و کسی
نمی تواند این کار را بکند.
حضرت با تحمل کردن بلا فشار این فتنه را گرفته است. مانند کشتی که تمام فشارها را تحمل می کند تا کسانی که در دل این کشتی نشسته اند، در آرامی به سر ببرند و کسانی که از این کشتی بیرون آمدند حتماً غرق شدند و غرق هم می شوند. یعنی اگر کسی در هر مقطعی بدنبال ایشان راه افتاد نجات یافت وگرنه غرق شده است. و ائمه هم ادامه ایشان هستند. یعنی دنبال فرزندان ایشان باید رفت تا نجات بدست آید.
در همین باب و ارتباط بین ائمه و حضرت زهرا(س) است که در
روایت پرسیده شد چرا زهرا(س) به این نام نامیده شده است؟ فرمودند: خداوند
از نور خود نوری آفرید. ملائکه به علتی خاص در یک ظلمتی رفتند و به خدای
متعال پناه بردند و خدا با نور حضرت زهرا آنها را از این ظلمت نجات داد.
بعد می فرماید این نوری است که از عظمت خودم آفریده شده است. یعنی حجابی
بین او و خدا نیست. بعد می فرماید و این نور را در آسمان خودم سکنا داده
ام. و آنرا از صلب رسول خاتم خارج می کنم. (هرچند همه ائمه از اصلاب طاهر و
ویژه ای هستند لکن زهرا(س) را باید رسول خدا در شب معراج از خدا بگیرد.
زمانی هم که چهل روز در غار حرا خلوت گزیدند در روز چهلم انار و برخی از
میوه های بهشتی بر ایشان نازل شد و ایشان تناول کردند و تنها شبی که حضرت
کس دیگری را در طعام خود شریک نکردند، که این مرحله دوم انتقال نور حضرت
زهرا(س) است.
یعنی حتی از اصلاب قبلی هم عبور نکرده اند) بعد در روایت ادامه می دهد که: «وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ أَئِمَّة يَقُومُونَ بِأَمْرِي يَهْدُونَ إِلَى حَقِّي» یعنی ائمه که هادی به وادی حق هستند، شفاعت و هدایت و دستگیری ما را از این وادی ظلمات را بر عهده دارند؛ همه از نور ایشان صادر خواهند شد. لذا در زیارت آمده است: «وَ سَلَلْتَ مِنْهَا أَنْوَارَ الْأَئِمَّة» پس برای تمسک به ائمه هم سوار کشتی زهرا(س) شدن است و ایشان ما را عبور خواهد داد.