کد خبر: ۳۰۵۰۵۵
زمان انتشار: ۰۸:۵۳     ۲۶ اسفند ۱۳۹۳
خبرآنلاين/ کاپيتان تيم ملي مي گويد کساني که در دادگاه عليه او شهادت ناروا داده اند را نمي بخشد.
سال 93 به نفس نفس افتاده و در اين واپسين روزها با چهره‌هاي فوتبال خاطرات امسال را مرور مي‌کنيم. جواد نکونام کاپيتان تيم ملي يکي از اين چهره‌ها بود. او از خاطراتش گفت و ناخواسته مصاحبه نوروزي، حالت جدي به خود گرفت.
* چند روز تا پايان سال 93 باقي مانده است. به آرزوهايي که در اين سال داشتيد، رسيديد؟
بله، اولين آرزوي من سلامتي خانواده‌ام بود و بعد حضور در جام جهاني و جام ملت‌ها.
* البته جام ملت‌ها بد تمام شد...
بله، مي‌توانم بگويم دو خاطره خوب و بد امسالم به تورنمنت جام جهاني و جام ملت‌ها بازمي‌گردد. بهترين خاطره امسالم حضور در برزيل کنار تيم ملي بود و بدترين خاطره‌ام حذف از جام ملت‌ها و باخت به عراق. خيلي دوست دارم يک بار ويليامز را از نزديک ببينم و دوباره از او بپرسم چرا با ايران آن کار را کرد. آرزو داشتم بين 4 تيم بروم و بعد قهرمان جام ملت‌ها شويم اما افسوس...
* چقدر به آن بازي فکر مي‌کنيد؟
زياد، هنوز حسرتش را مي‌خورم. شايد باورتان نشود حتي چند روز قبل خواب ويليامز را ديدم.
* واقعاً؟ چه خوابي؟
خواب ديدم چهره او تغيير کرده. به ويليامز گفتم چرا ما با اين کار را کردي که پاسخ داد اشتباه شد و پيش مي‌آيد.
* بازيکنان تيم مي‌گفتند شما بعد از بازي خودتان را در اتاق حبس کرديد.
همه ناراحت بودند، مثل من. با اعتمادي که به کروش و تيم داشتم فکر نمي‌کردم ببازيم. مي‌گفتم جزو 4 تيم خواهيم بود ولي به اشتباه داور باختيم و حذف شديم. برايم خيلي سنگين بود.
* و بهتر بود از همه دور بمانيد، درست است؟
دو باخت در عمرم روي قلبم سنگيني مي‌کند. يکي باخت به لبنان در بيروت و ديگري همين باخت به عراق. هيچ‌وقت اين دو شکست را فراموش نمي‌کنم.
* سال 93 براي شما سال پرفشاري بود، درست است؟
نه من سال پرفشارتر هم داشته‌ام. وقتي با اوساسونا در حذفي، جام يوفا و ليگ بودم و براي تيم ملي هم بازي مي‌کردم روزهاي پرفشارتري را سپري مي‌کردم. شايد منظورتان فشار خارج از زمين است.
* دقيقاً.
از اين نظر که فشار بود و بعضي‌ها دوست نداشتند نکونام و تيم ملي موفق باشند ولي در استقلال يک نيم‌فصل بسيار سخت و پرفشارتر را پشت سر گذاشتم؛ فصلي هم که در اوساسونا رباط صليبي پاره کردم، روزهاي پرفشار و سختي را سپري کردم.
* روزهاي حضور در استقلال براي شما چگونه بود. از همان ابتدا روزهاي سخت‌تان شروع شد.
من يک اشتباه بزرگ در استقلال کردم و آن اين بود که بعد از 45 روز دور بودن از تمرينات گروهي، آمدم و به عشق استقلال بازي کردم. به حرف يکسري‌ها گوش دادم و گفتم بازي مي‌کنم چون استقلالي‌ام ولي شايد بهتر بود مدتي پرفشار تمرين مي‌کردم تا آماده‌تر شوم. با اين حال به توانايي خودم ايمان داشتم و مي‌دانستم مي‌توانم دوباره آماده شوم و مثمرثمر باشم اما دوباره تأکيد مي‌کنم به عنوان بازيکني حرفه‌اي کار اشتباهي کردم که نيامده براي استقلال به ميدان رفتم. بعد از آن رفته رفته بدنم آماده شد و توانستم بهتر بازي کنم. خدا را شکر، بد هم کار نکردم با اين حال توقع بيشتري از خودم داشتم و چيزي که مي‌خواستم نشد. شرايط طوري شد که نتوانستم يا نگذاشتند تمام توانايي‌ام را نشان دهم با اين حال توانستم در زمان حضورم کنار تيم قهرماني ليگ را به دست بياورم و به جمع 4 تيم نهايي ليگ قهرمانان هم برسيم. آرزو داشتم قهرمان آسيا شويم ولي وقتي دانش نباشد رسيدن به چنين موفقيتي سخت است! بعد از آن کانديداي بهترين بازيکن سال آسيا شدم که به گفته کارشناس‌ها حقم بود که انتخاب شوم ولي نگذاشتند؛ به ويژه در سالي که دوست نداشتند من در استقلال موفق باشم.
* بعضي‌‌ها مي‌گويند نکونام با يک سال بازي کردن براي استقلال، استقلالي به حساب نمي‌آيد.
من پيشکسوت استقلال نيستم چون يک سال و نيم براي اين تيم بازي کردم. طبعاً از اين نظر خيلي بيشتر از من حق دارند ولي از بچگي طرفدار استقلال بودم و استقلالي به حساب مي‌آيم. افرادي هستند که پرسپوليسي‌اند ولي سال‌ها براي استقلال بازي کرده‌اند و برعکس استقلالي‌هايي بوده‌اند که پيراهن قرمز را سال‌ها پوشيده‌اند. تکليف من ولي روشن است. از روز اول استقلالي بودم. الان هم پيشکسوت استقلال به حساب نمي‌آيم ولي قلباً استقلالي‌ام. از بچگي عاشق اين تيم بودم و هستم.
* اخيراً سرمربي استقلال گفت شما يک سال براي تيم بازي کرده‌ايد و 3 ميليارد گرفته‌ايد.
اگر کسي به من 3 ميليارد داده مدارکش را نشان بدهد. من کلاً 800 ميليون از استقلال گرفتم. اگر بيشتر از اين بود، مدرکش را نشان بدهند. تازه وقتي از اين تيم جدا شدم 100 هزار دلار هم دادم، آقاي فتح‌ا...زاده شاهد است. قرار بود فدراسيون هم بخشي از پول قراردادم را بدهد ولي هنوز کامل پرداخت نکرده است.
* هميشه درباره رقم قرارداد شما بحث بوده. فکر مي‌کنيد دليلش چيست؟
کساني که اين حرف‌ها را مي‌زنند فراموش نکنند من از لاليگا آمدم. اگر هم پول گرفته‌ام برخلاف بعضي‌ها منت نگذاشته‌ام. اگر گرفته‌ام گفته‌ام گرفته‌ام نه اينکه بگويم يک ريال دريافتي نداشته ولي بعداً با مدرک ثابت شود که بخش زيادي از پولم را گرفته‌ام! بهتر است کساني که خودشان ميلياردي مي‌گيرند در اين باره اظهارنظر نکنند. من مي‌گويم 800 ميليون گرفتم. آقاي فتح‌ا...زاده شاهد است در فصل دوم حضورم بدون دريافت يک ريال در تمرين استقلال حاضر شدم. کساني که اين حرف‌ها را مي‌زنند، خودشان اين کار را مي‌کنند؟!‌ در جمع‌بندي اين بحث بگويم حضور در استقلال واقعاً ارزشش را داشت. به آرزويي که داشتم رسيدم. شايد خيلي مسائل خوب نبود ولي حداقل پيراهن استقلال را به تن کردم. همسرم و خانواده‌ام از روز اول مخالف بازگشتم بودند. خيلي‌ها گفتند نيا ولي من عاشق استقلال هستم و خوشحالم که به اين تيم رفتم.
* رابطه خوبي هم با هواداران استقلال داشتيد و داريد.
من خودم هوادار استقلال بودم و مثل خيلي از طرفداران روزگاري به ورزشگاه مي‌رفتم. روي سکو با برد استقلال خوشحال شدم و با شکست اين تيم گريه کردم. براي دوستانم کري خواندم و دعوا کردم. به خاطر استقلال حتي از مدرسه چند بار فرار کردم. من از روي سکوها به استقلال رسيدم و مي‌توانم طرفداران را به خوبي درک کنم. خيلي از آنها براي گرفتن يک عکس و امضا ساعت‌ها در سرما و گرما مي‌ايستند. براي يک ديدار کوتاه از شهرهاي ديگر مي‌آيند. من هميشه سعي مي‌کنم کنار هواداران باشم تا اينکه از دستشان فرار کنم. خودم بارها منتظر بازيکنان مانده‌ام.
* چرا در استقلال به آرامش نرسيدي؟
من چيزهايي در اين باشگاه ديدم که در خواب هم نديده بودم. خيلي چيزها گفته‌ام و خيلي چيزها هم نگفته‌ام.
*يکي از اتفاقات زندگي شما در سال 93، ماجراي آن مصاحبه جنجالي و شکايت سرمربي استقلال بود. اخيراً هم دادسرا به نفع شما رأي داد...
خب من يکسري صحبت انجام دادم و براي ارائه توضيحات به دادسرا رفتم. دفاعياتم را انجام دادم و شهودهايم را هم بردم. آنجا حرف‌هايم را زدم. قبلاً گفتم و دوباره هم مي‌گويم؛ من فقط از خدا مي‌ترسم. او شاهد است که چه کساني حرف حقيقت را مي‌زنند و چه کساني دروغ مي‌گويند. از اين به بعد هم ديگر چيزي برايم مهم نيست. من پس از شروع اين اتفاقات گفتم براي من دادگاه، دادگاه الهي است و هنوز هم تأکيد مي‌کنم. هر جا هم نياز باشد حرفم را مي‌زنم. يکسري هم در اين پرونده عليه من شهادت دادند که قطعاً بايد آن دنيا جواب پس بدهند. حقايق را پنهان کردند تا به منافع دنيوي خود برسند.
* فکر مي‌کنيد آخر اين پرونده چه شود؟
من حرفم را زدم! انشاءا... حق به حقدار مي‌رسد. از حرف‌هايي که زده‌ام ناراحت نيستم و پاي آن ايستاده‌ام. يک‌سال و نيم فشار تحمل کردم و هر اتفاقي که بيفتد از آن هراسي ندارم. ولي مي‌دانم حق به حق‌دار مي‌رسد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها