کد خبر: ۳۰۱۳۱۳
زمان انتشار: ۱۲:۰۲     ۱۳ اسفند ۱۳۹۳
حضرت مهدی (عج) حضرت زهرا (س) را به ‌عنوان الگو مطرح کرده‌‌اند و می‌ فرمایند: «دختر پیامبر (سلام الله علیها) برای من الگویی نیکوست.» اما چرا حضرت زهرا (س) به‌ عنوان الگو مطرح می‌‌شوند و اسرار این مسئله چیست؟

به گزارش پایگاه 598، چرایی الگو بودن حضرت زهرا (س) و واکاوی ابعاد وجودی ایشان موضوعی است که حجت الاسلام و المسلمین حسامی، در یادداشتی شفاهی، به تبیین آن پرداخته‌اند که در ادامه آمده است:
ویژگی‌های فردی حضرت فاطمه (س)
 نحوه‌ی ظهور نور حضرت زهرا در این جهان و به دنیا آمدن ایشان برای هیچ‌یک از اهل بیت رخ نداده است. این بزرگواران از یک عالم بالا بودند، از عرش بودند و برای زمینی شدن، هیچ‌کدام مراحلی را که حضرت زهرا (س) سپری نمود، طی نکردند. در مورد تولد ایشان چنین آمده است:
روزى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم در «ابطح» نشسته بود، جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند بزرگ، برتو سلام فرستاده است و مى‌‏فرماید: چهل شبانه‌‌روز از خدیجه کناره‏‌گیرى کن و به عبادت و تهجد مشغول باش. پیغمبر اکرم بر طبق دستور خداوند حکیم، چهل روز به خانه‏‌ى خدیجه نرفت و در آن مدت، شب‌‌ها به نماز و عبادت مى‌‏پرداخت و روزها روزه‌‏دار بود. توسط عمار براى خدیجه پیغام فرستاد که اى بانوى عزیز، کناره‏‌گیرى من از تو بدان جهت نیست که کدورتى داشته باشم، تو همچنان عزیز و گرامى هستى؛ بلکه در این کار از دستور پروردگار جهان اطاعت می‌‌کنم و خدا به مصالح آگاه‌‌تر است. اى خدیجه، تو بانوى بزرگوار هستى که خداوند، در هر روز چندین مرتبه به وجود تو بر فرشتگان خویش مباهات مى‌‏کند. شب‌‌ها درب خانه را ببند و در بستر استراحت کن و منتظر دستور پروردگار عالم باش. من در این مدت در خانه‌‏ى فاطمه، دختر اسد، خواهم ماند. خدیجه بر طبق دستور رسول خدا رفتار کرد و در آن مدت از مفارقت همسر محبوب خویش و اندوه تنهایى مى‏‌گریست. چون چهل روز بدین منوال سپرى شد، فرشته‌‏ى خدا فرود آمد. غذایى از بهشت آورد و عرض کرد امشب از این غذاهاى بهشتى تناول کن. رسول خدا با آن غذاهاى روحانى و بهشتى افطار کرد. هنگامی که برخاست تا آماده‌‏ى نماز و عبادت شود، جبرئیل نازل شد و عرض کرد:
 اى رسول گرامى خدا، امشب از نماز مستحبى بگذر و به سوى خانه‏ى خدیجه حرکت کن؛ زیرا خدا اراده نموده است که از صلب تو فرزند پاکیزه‏اى بیافریند. پیغمبر اکرم با شتاب رهسپار خانه‏‌ى خدیجه شد.
 خدیجه مى‌‏گوید: در آن شب، طبق معمول، درب خانه را بسته و در بستر استراحت کرده بودم. ناگهان صداى کوبیدن در بلند شد. گفتم: کیست؟ که جز محمد (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) کسى سزاوار نیست درب این خانه را بکوبد. آهنگ دلنشین پیغمبر بگوشم رسید که فرمود: باز کن، محمد هستم. شتابان در را باز کردم. با روى گشاده وارد خانه شد. طولى نکشید که نور فاطمه (علیها السلام) از صلب پدر به رحم مادر وارد شد.(1)      
در این مورد، چند نکته قابل تأمل است: اول اینکه اعتکاف چهل‌‌روزه‌ی حضرت در خانه فاطمه بنت اسد و شب زنده‌‌‏دارى و روزه‌‌‏هاى مکرر و کناره‏‌گیرى از مردم و از همسر بزرگوارش خدیجه، شباهتى به دوران آغازین نزول وحى و روزهاى نخستین قبل از بعثت داشت. در آن ایام، آماده‌ی پذیرش تحفه‌‌ی الهى بود که به‌‌زودى منشأ پیدایش امامت و ولایت مى‌‏شد؛ او ریشه‌ی اصلى درخت نبوت بود.
 دوم آنکه حضرت سنت و روش همیشگى خود را در هنگام افطار ترک کرده و آن غذا را به خود اختصاص داده بودند و دیگران را از ورود به آن خانه منع کرد و نکته‌ی دیگر اینکه پیامبر سنت خود را در تطهیر و وضو گرفتن به هنگام ورود به خانه و آماده شدن براى نماز قبل از خوابیدن ترک کرد که این رها کردن سنت جاریه دلالت بر اهمیت آن موضوع دارد.
نکته‌ی دیگر در مورد شخصیت حضرت آنکه در حدیثی از امام باقر (ع) در تفسیر آیه‌ی شجره‌ی طیبه در قرآن کریم «الشجرةُ الطیبه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم» آمده است: ‏الشَّجَرَةُ الطَّیِّبَةُ رَسُولُ‏ اللَّهِ ص وَ فَرْعُهَا عَلِیٌّ ع وَ عُنْصُرُ الشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ ع وَ ثَمَرَتُهَا أَوْلَادُهَا وَ أَغْصَانُهَا وَ أَوْرَاقُهَا شِیعَتُهَا این درخت پیغبر است، ساقه‌ی این درخت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب است و «عنصر الشجره» ریشه‌ی شجره‌ی پیغمبر، فاطمه‌ی زهراست (ریشه و اساس فاطمه است) میوه‌های این درخت فرزندان او و برگ‌های آن شیعیان هستند.(2)
در روایتی آمده است: «قال ان الله تبارک و تعالی اُمَهِّرَ فاطمه ربع الدنیا»(3) برای ازدواج حضرت فاطمه (س) یک چهارم دنیا مهر ایشان شد. از امام حسن عسکری (ع) نیز نقل شده «نحن حجج الله علی خلق» ما حجت‌های خدا بر مردم هستیم و مادرمان زهرا (سلام الله علیها) حجت خدا برماست.  
حضرت زهرا (س) چه شباهت‌هایی با امام زمان (عج) دارد؟
اولین نکته‌ای که خیلی واضح است و در روایات و در لسان عامه‌ی مردم بیان می‌شود، نسبتی است که همه‌ی مردم به امام زمان می‌دهند؛ یعنی «مهدی فاطمه». این یک اصطلاح ذوقی نیست، بلکه در روایاتی که از پیغمبر در معرفی امام زمان نقل شده دائماً آمده است: «مهدی مِن عترتی مِن وُلدِ فاطمه» (مهدی پسر من است از نسل من است از بچه‌های فاطمه).
در اینجا یک سؤال مطرح است: چرا می‌گویند «مهدی فاطمه» چرا نمی‌گویند «مهدی علی»، چرا نمی‌گویند «مهدی حسین»؟ نکته‌ای که در این مورد وجود دارد آن است که مهدی فاطمه (عج) دلخوشی فاطمه‌ی زهراست و اساساً یکی از فلسفه‌های وجودی امام زمان دل خوش کردن فاطمه (س) بوده است. این مسئله در چندجا اتفاق افتاده است. یکی در زمان رحلت پیغمبر بود؛ وقتی پیغمبر در بستر بیماری بودند، حضرت زهرا (س) خیلی رقیق‌القلب و ناراحت از بی‌حرمتی‌هایی که اتفاق افتاده بود خدمت پیامبر رسیدند؛ پیامبر خطاب به ایشان وعده‌ی آن را دادند که حضرت مهدی (عج) از فرزندان ایشان خواهند بود. داستان ولادت امام حسین (ع) نیز جز این مصداق است. وقتی ایشان به دنیا آمدند جبرئیل نازل شد و فرمود: یا رسول‌الله خدا به تو تبریک می‌گوید اما «قتلوا و عطشانا» پیغمبر گریست سپس جبرئیل ادامه داد یا رسول‌الله این پیام را به فاطمه نیز برسان. پیغمبر پیام را به حضرت رساندند. حضرت گریه و بی‌تابی کردند و فرمودند اگر قرار است امت این‌چنین بیچاره شود، من نمی‌خواهم. پیامبر در پاسخ فرمودند: خداوند در عوض مهدی را از نسل تو قرار داده است و این‌چنین حضرت آرام شدند. بین حضرت زهرا و امام زمان (عج) ارتباط تنگاتنگی وجود دارد؛ زیرا امام زمان مایه‌ی خشنودی قلب حضرت زهرا (س) است.
ارتباط دیگر امام زمان با وجود حضرت زهرا بحث الگو بودن است. در قرآن، اسوه‌ی حسنه بودن دو بار مطرح شده است؛ یکی پیرامون شخص پیغمبر است، سوره‌ی احزاب آیه‌ی 21 «لقد کان رسول‌ا... اسوه حسنه» و دیگری سوره‌ی ممتحنه «قد کانت لکم اسوه حسنه فی ابراهیم والذین معهوا» ابراهیم و کسانی که با ابراهیم هستند آن‌ها هم اسوه‌ی حسنه هستند. اینکه امام زمان می‌گویند مادرم زهرا اسوه‌ی حسنه‌ی من است، نه از این جهت که پیغمبر اسوه‌ی حسنه‌ی من نیست، بلکه از این جهت است که زهرا (س) جان پیغمبر است.
در روایت آمده است شبیه‌ترین فرد به پیغمبر حضرت فاطمه (س) است. رضای پیغمبر در رضای فاطمه است. همان‌طور که رضای خدا هم در رضای پیغمبر است. پیغمبر به سلمان فرمود: «یا سلمان! ابنتی فاطمه ملأها و جوارحها ایماناً و مشامشها» سلمان! خدا چنان ایمانی به دخترم فاطمه داده، به قلب و جوارحش، حتی تا مغز استخوانش، که او را خالی می‌کند از هر چه غیر خداست.
در تربیت هم باید از ایشان الگو گرفت؛ زمانی پیش آمد که در خانه‌ی علی (ع) چیزی برای خوردن پیدا نمی شد. علی ابن ابیطالب رفت و 3 صاع گندم از یک یهودی قرض گرفت؛ یعنی مسلمانان از کمک به حضرت دریغ کردند و حال آنکه فاطمه زهرا برای همین مردم نیز دعا می‌کردند. در دامان چنین مادری، فرزندی (امام حسن) به دنیا می‌آید و تربیت می‌شود که وقتی فردی نزد ایشان آمد و شروع به فحاشی کرد با او مهربانی کردند و فرمودند: اهل شام هستی، در اینجا کسی را نداری، حالا بیا برویم خانه‌ی ما، لباس‌هایت را عوض کن، یک غذایی بخور، رفیق نداری؟ خودم رفیقت می‌شوم.
یکی از شباهت‌های امام زمان با حضرت زهرا مربوط به حقیقت شب قدر است. امام صادق (ع) فرمودند: شب قدر فاطمه‌ی زهراست. کسی شب قدر را درک نمی‌کند، مگر آنکه فاطمه را بشناسد. در زمان ما شب قدر از آن امام زمان (عج) است. بنابراین کسی در شب قدر به معرفت امام زمان نمی‌رسد مگر با معرفت فاطمه‌ی زهرا؛ خیلی ارتباط نزدیک است.
شب قدر منزلتش مخفی است، منزلت حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم مخفی است. شب قدر تبلیغ امور می‌شود و یک بحث مفصلی دارد که ملاک حق و باطل با حضرت زهراست. دلیل آن هم رضایت خدا در گرو رضایت فاطمه است؛ یعنی رضایت با رضایت زهرا. خط‌کش اندازه‌گیری رضایت خدا رضایت حضرت زهراست که تفریق امور انجام می‌شود. ظرف نزول وحی است. در روایت داریم هیچ پیغمبری، هیچ نبی به نبوت نرسید مگر اینکه اقرار به فضل فاطمه‌ی زهرا کرد.
یک‌سری شباهت‌هایی هم بین حضرت زهرا و حجت‌بن الحسن در اسامی وجود دارد. روایت داریم 9 اسمی که خدا برای حضرت زهرا انتخاب کرد؛ این 9 اسم غیر از فاطمه، که البته این اسم هم با تعبیر شب قدر ایشان هم سنخیت دارد؛ تمام اسم‌ها مصداقش برای امام زمان هم وجود دارد؛ مثلاً روایت داریم که سیده النساء لقب حضرت زهراست، سیدالخلق هم لقب امام زمان است، امام رضا (ع) فرمودند: طاهره، طاهر، مبارک، مبارکه، زکیه، زکی، طیبه، طیب، مطهره، مطهر، تقیه، تقی، محدثه و محدث. این‌ها همه مشترک است بین حضرت زهرا و حضرت مهدی (عج).
جلوه‌ی وجودی حضرت زهرا محبتش طبیعی و تکلیفی نیست، قرآن می‌فرماید: «لو کنت غلیظ‌ القلب لنفضوا من حولک»  پیغمبر اگر تو غلیظ‌القلب باشی؛ یعنی تو در قلبت محبت نداشته باشی، هیچ‌کس اطرافت جمع نمی‌شود. قرآن می‌گوید اگر در قلبت محبت نبود، از تو دور می‌شدند نه رفتار محبت‌آمیز؛ این خیلی نکته‌ی مهمی است. فکر نکنید اگر ما رفتارمان رفتار محبت‌آمیز باشد، افراد جذب خواهند شد. باید از عمق وجود دوست داشت. باید از عمق وجود مهربان بود و این مهربانی فقط با اتصال به حضرت حق ایجاد می‌شود. اینکه توصیه شده است کسی که از تو قطع کرد با او رابطه برقرار کن، به کسی که به تو بدی کرد خوبی کن، بر چه مبنایی است؟ مبنای خدا، یعنی تنها کسی می‌تواند رفتار بد را با رفتار خوب پاسخ بدهد که متصل به بی‌نهایت باشد و الا جواب نفسانی خواهد داد. حضرت زهرا (سلام الله علیها) متصل به بی‌نهایت بود. فرزندان ایشان هم همین طور هستند. امام زمان منتقم هست، ولی مهربان است.
منابع:
1. طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین.
2. همان.
3. الأمالی للطّوسی، ص 668.

*حجت الاسلام و المسلمین حسامی

منبع‌: برهان


اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها