در پي توليد و پخش سريال «جاودانگي» از
تلويزيون كه به زندگي شهيد تندگويان اختصاص داشت، محمد مهدي تندگويان (پسر
آن شهيد) در نامهاي خطاب به رييس سازمان صداوسيما به انتقاد از اين سريال
پرداخته است.
در متن اين نامه كه نسخهاي از آن با امضاي پسر شهيد تندگويان به ايسنا ارسال شده، آمده است:
«رياست محترم سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران
سلام عليكم
احتراما همانطور كه مستحضريد سريال
جاودانگي مربوط به زندگينامهي آزاده شهيد تندگويان از ابتداي محرم امسال
در شبكه سوم سيما پخش ميشد و طبق توافق به عمل آمده قرار بود كه در 20
قسمت پخش شود كه متاسفانه به دلايلي كه هنوز براي بنده نامعلوم است به
تعداد 16 قسمت، تبديل شد. با توجه به اعتراض بنده در جلسه حضوري مورخ ـ 20
آذر ماه 90 ـ در گروه فيلم و سريال شبكه سه و همچنين با حضور قائم مقام
شبكه جناب آقاي مقيسه برگزار شد قرار شده با نظارت مستقيم خانواده اين
سريال تا حداقل چهار قسمت ديگر ادامه يابد ولي امشب بدون هيچ علتي شبكه
عليرغم ميل خانواده و بدون اطلاع قبلي مبادرت به پخش آخرين قسمت كرد كه
باعث تحريف فراوان در سريال زندگينامه اين شهيد غريب شد.
از جنابعالي تقاضا دارم ضمن دستور
رسيدگي موضوع، جلوي اين توهينها و هتك حرمت از شهداء گرفته شود و همچنين
دستور پخش باقيمانده سريال را تا انتهاي كار بفرماييد.»
به گزارش ايسنا، مجموعه تلويزيوني «جاودانگي» دربارهي زندگي وزير شهيد نفت، محمد جواد تندگويان از يكشنبه ششم آذر پخش شد.
اين سريال در گروه فيلم و سريال شبكه
سه و روابط عمومي وزارت نفت، به تهيهكنندگي صديقه صحت و به كارگرداني اكبر
منصور فلاح ساخته شده است.
بنا بر اين گزارش، «جاودانگي» توسط
وزير سابق نفت «مهندس غلامحسين نوذري» در موزه عبرت كليد خورد و پس از گذشت
دو سال و با خاتمه يافتن مراحل تدوين و صداگذاري آماده پخش شده است.
تصويربرداري اين مجموعه در شهرهاي آبادان،اهواز، محلات، تهران، جزيره خارك و شهرهاي بغداد و كربلا در كشور عراق انجام شده است.
خلاصه داستان مجموعه جاودانگي: «محمد
جواد تندگويان در بيست و نه سالگي به عنوان وزير نفت جمهوري اسلامي برگزيده
شد اما پس از سي و هشت روز از زمان تصدي وزارت به اسارت نيروهاي بعثي عراق
در ميآيد چند ماه پس از اسارت او «هدي» دختر او به دنيا ميآيد. سالها
ميگذرد و هدي در انتظار بازگشتن پدر ناديدهي خويش است همهي اسرار به وطن
باز ميگردند اما پس از سالها چشم انتظاري جنازه پدر بر ميگردد و به هدي
مي گويند پدرش به بهشت و نزد خداي خويش بازگشته است. هدي كوچك با خودش
قرار ميگذارد مسيري را در زندگي پيش بگيرد تا هم چون پدر شهيدش به بهشت
برود و او را كه هيچ گاه نديده ببيند. پس با اين تصميم بزرگ ميشود و در
زندگي با نشانههايي از حضور او مواجه ميشود»