شاید بتوان گفت که پربینندهترین بخش در برنامههای صداو سیما پیامهای بازرگانی است؛ چراکه برنامهریزان صداو سیما همیشه زمانی در میان پربینندهترین برنامههای سیما را برای پخش پیامهای بازرگانی انتخاب میکنند. بنابراین این پیامها از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند؛ هم برای مدیران اقتصادی صداو سیما بهدلیل درآمدهای فراوان و هم برای مدیران محتوایی صداو سیما بهدلیل فراوانی مخاطبان. براساس همین طبقهبندی، میتوان پیامهای بازرگانی را از دو منظر مورد بررسی قرار داد؛ جنبۀ اقتصادی و جنبۀ فرهنگی.
جنبۀ اقتصادی
جنبۀ اقتصادی پیامهای بازرگانی صدالبته فقط به مدیران صداو سیما مربوط میشود که در پی تأمین هزینههای برنامهسازی خود هستند و در این میان از قربانیکردن پربینندهترین سریالها نیز نمیگذرند. همۀ مخاطبان شبکۀ یک سیما بهیاد دارند که چگونه فصل سوم سریال محبوب پایتخت که با نام «پایتخت3» نوروز امسال میهمان خانههای مردم بود، به غیرهنریترین شکل قربانی تبلیغات اسپانسر این سریال شد.
کسی نمیگوید و نباید بگوید که صداو سیما در فکر درآمدزایی نباشد، اما این درآمدزایی نباید بهقیمت قربانیکردن برخی موضوعات بسیار مهم باشدروشن است که اینگونه درآمدزایی برای مدیران صداو سیما چقدر اهمیت دارد و احتمالا میتوانند پاسخگوی نهادهای پرسشگر باشند، اما آنجا که این درآمدزایی به قیمت لطمهزدن و هجمه به فرهنگ ایرانی تمام شود، گناهی نابخشودنی خواهد بود؛ اتفاقی که در بسیاری از پیامهای بازرگانی این شب و روزهای سیما بهوفور میافتد.
مدتهاست که تبلیغات وسایل منزل، بخش وسیعی از پیامهای بازرگانی سیما را به خود اختصاص داده است. در این پیامها معمولاً خانههایی لوکس، وسایلی گرانقیمت، لباسهایی مارکدار و چهرهای از یک زندگی فوقالعاده تجملاتی نمایش داده میشود.
کافی است به یکی از این پیامها بهدقت نگاه کنید و ببینید که با یک حساب سرانگشتی، قیمت لباسها و متعلقات افراد در این پیامها از قبیل مرد، زن و بچه، هر کدام شاید به چندینمیلیون تومان برسد. از سوی دیگر وسایل بسیار گران نمایشدادهشده در این پیامها بهشکلی چیده شدهاند که یک متخصص معماری داخلی چنددهمیلیون تومان از شما خواهد گرفت تا وسایلتان را شبیه به آن بچیند. در چنین وضعیتی که میدانیم اکثریت قشر متوسط جامعۀ ما شامل کارمندان و کارگران و… که درآمد ماهیانۀ آنها به یکمیلیون تومان نمیرسد، مخاطبان صداو سیما هستند، نمایش چنین پیامهایی میتواند جفایی بزرگ در حق آنها باشد.
جنبۀ فرهنگی
گذشته از این، آنچه در این پیامها مغفول مانده و حتی مورد هجمه قرار گرفته «سبک زندگی ایرانی» است و آنچه تمام و کمال تبلیغ میشود «شیوۀ زندگی غربی» است. در اکثر این پیامها شیوۀ زندگی، غذاها، پوشش، رفتار مردها و زنها، شیوۀ بازی بچهها، دکوراسیون خانه و… همه و همه بهشکلی است که ذرهای از هویت و فرهنگ و رفتار یک ایرانی در آنها دیده نمیشود.
شما در کدامیک از پیامهای بازرگانی سیما که ویژۀ تبلیغ وسایل منزل است، دیدهاید که فرش دستباف ایرانی یا یک غذای واقعاً سنتی ایرانی یا پوشش عموم مردم این جامعه را نشان دهد؟ چند پیام بازرگانی دیدهاید که در آن یک گوشی چند میلیونتومانی دست مرد خانه و یک تبلت گرانقیمت دست بچۀ خانواده نباشد؟ در کدام پیامهای بازرگانی توجهی به گرامیداشت سبک زندگی و فرهنگ ایرانی میشود؟
این در حالی است که مسئولان «رسانۀ ملی» همواره یکی از وظایف خود را حفظ و تقویت هویت فرهنگی ایرانی و اسلامی و تفاوت برنامههای خود را با برنامههای شبکههای ماهوارهای در همین نکتۀ مهم میدانند؛ نکتۀ مهمی که متأسفانه باید گفت رعایت میشود اگر پای مسائل اقتصادی و منافع مادی در میان نباشد.
البته روشن است که کسی نمیگوید و نباید بگوید که صداو سیما در فکر درآمدزایی نباشد، اما آنچه همه میگویند این است که این درآمدزایی نباید بهقیمت قربانیکردن برخی موضوعات بسیار مهم باشد.
ما وقتی میبینیم در سریالهای سیما برخی پیامهای فرهنگی بهطور سفارشی و بهشکلی ساده لوحانه گنجانده میشوند و هیچ تأثیری هم ندارد و باز وقتی میبینیم در پیامهای بازرگانی که وقت معتنابهی از برنامههای سیما را بهخود اختصاص دادهاند، معنا و محتوای همان پیامهای فرهنگی نادیده گرفته میشود، به عمق این غفلت پی میبریم.
مسئلۀ پیامهای بازرگانی صداو سیما در دیدار رئیس این سازمان با علما مورد اعتراض یکی از مراجع تقلید نیز قرار گرفت. آیتالله ناصر مکارمشیرازی خطاب به رئیس سازمان صداو سیما در قم اظهار داشت: «صداو سیما گاهی بهسبب نداشتن بودجۀ مالی به برخی تبلیغات جذب میشود که شکل ارزشی ندارد؛ برخی برنامههای تبلیغاتی ناسالم هستند. این تنها به صداو سیما لطمه نمیزند، بلکه اعتماد افکار عمومی را نیز کم میکند؛ در حالی که اعتماد مردم مهمترین سرمایههاست.»
یک راه بهتر
شاید اگر مسئولان فرهنگی صداو سیما بهجای صرف وقت برای گنجاندن پیامهای فرهنگی سفارشی در سریالها، بهفکر این باشند که به پیامهای بازرگانی سروسامانی بدهند و با توجه به شاخصههای فرهنگ ایرانیاسلامی، بستههای تبلیغی مناسب برای عامۀ مخاطبان صداو سیما فراهم کنند، بتوانند گامی در راستای تحقق شعارهای خود بردارند.
بیشک اگر در یک پیام بازرگانی از فرش دستباف ایرانی، غذای ایرانی، لباس عامۀ مردم ایران، دکوراسیون خانۀ طبقۀ متوسط مردم و مواردی از این دست نشان داده شود، بسیار بیشتر از آن پیامهای سفارشی ناهمخوان با سریالها برای جلب توجه به سبک زندگی ایرانیاسلامی مفید فایده خواهد بود.
یوسف بینا
منبع: رصد