
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است
با حضور مأموران پلیس در محل درگیری مشخص شد که دو پسر جوان بر سر موضوعی با هم درگیر شده و یکی از این دو پسر با ضربات مشت و لگد دیگری روانه بیمارستان شده است. با اطلاع مأموران از این حادثه خیلی زود پسرجوان که خودروی سانتافه داشت، دستگیر شد.
جوان زخمی در بیمارستان به مأموران گفت: با خودروی زانتیای خودم در اتوبان در حرکت بودم که ناگهان این پسر با خودروی سانتافه خود کنارم آمد و شروع به کورس گذاشتن کرد، من هم با او کورس گذاشتم ولی این پسر خیلی وحشتناک رانندگی میکرد و مرتب میخواست به خودروی من صدمه بزند تا جایی که خودروی خود را متوقف کردم. او هم وقتی دید من متوقف شدم ایستاد و از خودرویش پیاده شد، به سمت من آمد و شروع کرد به درگیری و سرانجام مرا کتک زد.
با اظهارات این جوان، راننده سانتافه نیز تحت بازجویی قرار گرفت و به مأموران گفت: این پسر بیدلیل در اتوبان با من کورس گذاشت و مرا عصبانی کرد، من هم کنترلم را از دست دادم و او را کتک زدم. با اعتراف این پسر وی با قرار قانونی روانه زندان شد و تحقیقات در این خصوص در دادسرای ناحیه 5 تهران ادامه دارد.