مشرق، حضرت آيت الله خامنه اي پس از قيام ملت مصر عليه ديکتاتور اين کشور، اين انقلاب را قيامي اسلامي خواندند و تأکيد کردند: «اينها [ملت مصر]، مردمى هستند مسلمان. حرکت از نماز جمعه شروع می شود، از مساجد شروع می شود. شعارها، شعارهاى «اللَّهاکبر» است. مردم شعار دینى می دهند و قوىترین جریان مبارز در آنجا، جریان اسلامى است.»
اگرچه جماعت اخوان المسلمين، سال ها در جامعه مصر ريشه دوانده و پايدارترين جريان اسلامي در اين کشور به شمار مي آيد، اما در کنار اين جماعت، احزاب و گروه هاي ديگري که سال ها از دريافت مجوز فعاليت حزبي و تبليغي محروم بوده اند، پس از انقلاب بزرگ ملت مصر، وارد عرصه سياسي و اجتماعي اين کشور شده و فعاليت هاي گسترده اي را آغاز کرده اند به گونه اي که اکنون تعداد احزاب و گروه هاي اسلامي و انقلابي در اين کشور به قدري زياد شده که امکان احصاي همه آنها در يک گزارش وجود ندارد.
از سوي ديگر، تغيير بسيار اندک در ساختار پير و گفتمان سنتي حاکم بر اخوان المسلمين، انديشمندان مسلمان مصري را واداشته که با اتخاذ شيوه هاي نوين و رويکردهاي اسلامي مترقي و پويا، جوانان انقلابي اين کشور را به يک گفتمان معتدل اسلامي عاري از افراط گري گروه هاي سلفي مرتجع و تفريط گرايي گروه هاي وابسته و منفعل و ليبرال مسلک، بسوي گروه ها و احزاب جديدي که علاوه بر مزيت هاي اخوان المسلمين، آموزه هاي نوين انقلابي و اسلامي را سرلوحه فعاليت هاي خود قرار داده اند، سوق دهند.
تلاش براي مردمسالاري ديني در بلاد فراعنه
در اين ميان، حزب اسلامگراي "الوسط" پس از 15 سال انتظار، سرانجام یک هفته پس از سرنگونی رژیم مبارک تأسیس شد و مؤسسان حزب، اعضای سابق جماعت اخوان المسلمون بودند که شعار تلفیق جامعه اسلامی با مردمسالاري و در يک کلام "مردمسالاري ديني" را سر میدهند.
ایده تشکیل حزب "الوسط" به 15 سال پیش باز میگردد که گروهی از جوانان جنبش اسلامگرای مصر به دنبال تغییر و تحولات فکری و تجارب عملی به دست آمده، به این نتیجه رسیدند که باید حزبی تشکیل دهند که نماد و بیانگر ایدهها و افکار تمدن اسلامی و عربی باشد.
این جوانان، اواخر سال 1995 ميلادي، به این نتیجه رسیدند که این ایده و اندیشه را به منصه عمل و ظهور برسانند و به همین منظور نام "الوسط" را برای آن برگزیدند و تدوین برنامه حزب آغاز شد، اما برای این که حزب، برنامه جامع و کاملی ارائه دهد، نشستی با حضور قبطیهای مسیحی و تعدادی از جوانان و زنان مصری در 10 ژانویه برگزار کردند تا برنامه حزب را تدوین کنند.
اعلام تصمیم تشکیل این حزب، جنجال خبري وسيعي در رسانههای مصری به راه انداخت و پرسش هاي بسیاری را درباره اهداف اين حزب و معنای "مرجعیت اسلامی" مطرح شده در بيانيه آن، مطرح کرد.
پيش از اين و در دوره حاکميت مبارک، کمیته احزاب مجلس شورای مصر در جلسه روز سيزدهم مي 1996 ميلادي خود، با تأسیس اين حزب مخالفت کرده بود و در روز بيست و ششم همان ماه، "محمد سلیم العوا" به عنوان وکیل بنیانگذاران حزب، درخواست تجدید نظر در حکم صادره را داد که بار دیگر و در 9/5/1998 درخواست تشکیل حزب رد شد.
دو روز پس از آن "العوا" بار دیگر در درخواستي با نام "حزب الوسط مصر" که تعداد بیشتر و جدیدتری از مؤسسان را دربرمیگرفت، درخواست تأسیس این حزب را داد و با جدایی از "جماعت اخوان المسلمون"، بنیانگذاران حزب موفق شدند، تصویری شفاف و روشن از حزب ارائه داده و تأکید کنند که این حزب، حزبی مدنی با مرجعیتی اسلامی و مستقل است و خود را نماینده قشر گستردهای از جامعه مصر میداند و به جز اسلامگرایان، پذیرای دیگر دیدگاهها و اندیشههای موجود در جامعه نیز هست.
با این حال، درخواست تأسیس حزب بار دیگر مورد موافقت مجلس قرار نگرفت اما این، موجب دلسردی مؤسسان حزب نشد بلکه با به روز سازي دیدگاهها و افکار و اندیشههای آن، بار دیگر درخواست تاسیس این حزب را با نامی جدید به نام "حزب الوسط جدید" در هفتم ماه مي سال 2004 ميلادي ارائه دادند که تعداد بیشتری از بنیانگذاران و مؤسسان را دربرمیگرفت و در میان آنها هفت قبطی مسيحي و 44 زن نیز مشاهده میشدند.
اما با اینکه حزب، اینبار شخصیتهای برحستهای چون اندیشمند بزرگ مصری "عبد الوهاب المسيري" و سياستمدار کهنهکار مصری "فكري الجزار" ملقب به "شيخ مستقل ها" در پارلمان و تعدادی از اساتید دانشگاهها، قضات، وکلا و هنرمندان مصری را نیز در خود جای داده بود،رژیم مبارک بار دیگر با درخواست تشکیل آن مخالفت کرد و با متهم کردن حزب به پنج اتهام، "ابو العلاء ماضی" وکیل بنیانگذاران حزب "الوسط" و تعدادی از مؤسسان را بازداشت و برای محاکمه به دادگاه نظامی معرفی کرد.
این حزب و بنیانگذاران آن، در طول حاکمیت رژیم مبارک، تحت فشار قرار داشته و ممنوع از فعالیت بودند تا اینکه با شعلهور شدن انقلاب 25 ژانویه مصر و پیروزی اوليه آن در ماه فوریه، حزب فرصتی دیگر یافت تا درخواست تأسیس خود را ارائه دهد و به این ترتیب درحالی که تنها یک هفته از پیروزی انقلاب پرشکوه مصر نگذشته بود، با درخواست تأسیس آن موافقت شد.
دیدگاهها، برنامهها و اهداف حزب
الوسط، معتقد است مصر با تغییر و تحولات عمیق داخلی و خارجی مواجه است، به همین دلیل باید از این تغییر و تحولات به سود ملت و منافع ملی مصر در راستاي تحقق رشد و پیشرفت اقتصادی و از بین بردن شکاف اقتصادی موجود در جامعه بهرهبرداری کرد.
الوسط تأکید میکند که مصر جز با تکیه بر دو اصل "عدل و آزادی" آن هم به شکل توأمان، نمیتواند شکوه و عظمت گذشته خود را محقق کند و استدلال میکند که حزب الوسط، "راهی سازنده است که پای گذاشتن در آن به مصریها اعتماد به نفس میدهد تا بار دیگر برای احیای عظمت گذشتهاشان به پا خیزند".
بنيانگذاران اين حزب در اظهارنظرهاي خود تأکيد کرده اند که اگرچه ایمان دارند که عدالت یک شبه محقق نخواهد شد و نیازمند کار منظم، تلاش و اراده است اما دست کم، سه عامل را موجب تحقق عدالت اجتماعی در مصر میدانند: یک؛ تعیین حداقل دستمزدها؛ دوم، حمایت از صنایع داخلی و سوم، اجرای طرحهای تولیدی که موجبات فراهم آمدن فرصتهای شغلی شود.
نشست ماهيانه الوسط با حضور اعضاي ارشد حزب
افزون بر این، حزب نگاه ویژهای به ارائه خدمات بهداشتی و آموزشی و تأمین مسکن برای تحقق عدالت اجتماعی نیز دارد.
بر اين اساس، الوسطي ها به کثرتگرایی و حفظ ارزشهای عربی، اسلامی و مصری و نيز اصلاحات سیاسی و قانونی و آزادیهای عمومی اعتقاد راسخ دارند و در بُعد اقتصادی نیز خواستار رشد و پیشرفت اقتصادی با تکیه بر تدبیر و دانش جوانان مصري و منابع غنی و ثروتهای سرشار کشور مصر هستند.
الوسط با اخوان المسلمين چه فرقي دارد؟
درباره تفاوت حزب الوسط با جماعت اخوان المسلمون و بازوی سیاسی آن یعنی حزب " آزادی و عدالت" باید گفت که اخوان المسلمون، تاریخی بسیار قدیمیتر از الوسط دارد با اینکه ایده تأسیس حزب اسلامی از سوي بنيانگذاران الوسط، قدیمیتر از اخوان است چرا که ایده تأسیس اين حزب، 15 سال پیش ارائه شد درحالی که حزب "آزادی و عدالت" به عنوان شاخه سياسي اخوان، پس از انقلاب مصر تأسیس شده است.
ابوالعلاء ماضي، دبيرکل حزب الوسط
محمد سليم العوا، نامزد حزب الوسط براي انتخابات رياست جمهوري مصر
در حال سخنراني در جمع جوانان انقلابي ميدان التحرير
نفوذ و تأثيرگذاري انديشه هاي فعالان حزب الوسط و دیدگاههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آنان در میان مسلمانان و حتي قبطیها، از نفوذ بیشتری نسبت به حزب " آزادی و عدالت" برخوردار است از جمله اینکه الوسط با اینکه بسان جماعت و " آزادی و عدالت" حزبی اسلامگراست اما دیدگاههای کاملاً متفاوتی با آنها دارد و اسلام معتدل و در عين حال انقلابي از يک سو و مردمسالاري ديني از سوي ديگر را نصب العين خود قرار داده است.
الوسط پس از انقلاب
حزب الوسط، پس از پیروزی انقلاب 25 ژانویه، بسان دیگر جریانهای سیاسی و انقلابی مصر، حضوری فعال داشت و در برابر رخدادهای سیاسی جاری در آن، به ویژه برگزاری انتخابات پارلمانی (مجلس شورا و مجلس ملت) و انتخابات ریاست جمهوری، موضعگیری و اعلام کرد که با تمام توان در انتخابات شرکت خواهد کرد.
از آنجا که "ابو العلاء ماضي" دبيرکل اين حزب اسلامي اعتقاد دارد که هم اکنون مصر، بیش از هر چیز دیگری، نیاز به يک حزب اسلامی میانهرو دارد، به همین دلیل بسیار خوشبین است که در انتخابات اخير، بتواند کرسیهای بيشتري را به دست آورد، بویژه آنکه معتقد است انقلاب مصر، انقلابي حقیقتاً برخاسته از میان مردم است و به همین دلیل، مردم نمایندگانی را به پارلمان راه خواهند داد که تحقق اهداف انقلاب دغدغه اصلی آنها باشد.
اکنون اعضا و هواداران اين حزب در مصر، در انتظار صدور نتايج نهايي انتخابات نشسته اند و اين در حالي است که ترديدها همزمان با انتشار اخباري مبني بر تقلب و تخلفات گسترده در انتخابات پارلماني مصر اوج گرفته است و مسؤولان قضائي از شوراي نظامي حاکم خواسته است دستور بازشماري صندوق هاي حوزه هاي فرعي انتخابات را صادر کند.
از سو ديگر، حزب ايمن نور و "ائتلاف مصري" و حزب "انقلاب مستمر"، حزب "آزادي و عدالت" را متهم به سوءاستفاده از شعارهاي ديني کرده و گزارش هايي را از تخلفات ناظران اين حزب در برخي حوزه ها منتشر کرده اند.
احتمال بازشماري صندوق هاي حوزه هاي قصرالنيل هم خبري است که از سوي رسانه هاي مصري مطرح شده و همچنين برخي از کارکنان مسؤول شمارش آرا، از ساعتي پيش از کار دست کشيده و اعتصاب کرده و همچنين تهديد کرده اند که صندوق ها را تحويل نخوااهند داد تا زماني که حق الزحمه قطعي آنها از سوي مقامات عالي رتبه مصر رسماً اعلام شود.
اکنون احزاب مصري منتظر اعلام نتيجه قطعي انتخاباتي هستند که زير سايه حکومت خشونت بار و وابسته نظاميان، به سرکردگي مشير الطنطاوي برگزار شده و بسياري از اکنون درباره فرايند و نتايج آن مردد هستند و تنها کاري که از دست شان بر مي آيد نظاره گري تحولات در ساحت سياسي مصر است؛ تحولاتي که مي تواند با روي کار آمدن هر يک از احزاب اسلامي و ملي مصر، سرمنشأ رويدادهايي بسا بزرگتر، شگرف تر و شگفت انگيزتر از انقلاب اخير اين کشور باشد.»
اگرچه جماعت اخوان المسلمين، سال ها
در جامعه مصر ريشه دوانده و پايدارترين جريان اسلامي در اين کشور به شمار
مي آيد، اما در کنار اين جماعت، احزاب و گروه هاي ديگري که سال ها از
دريافت مجوز فعاليت حزبي و تبليغي محروم بوده اند، پس از انقلاب بزرگ ملت
مصر، وارد عرصه سياسي و اجتماعي اين کشور شده و فعاليت هاي گسترده اي را
آغاز کرده اند به گونه اي که اکنون تعداد احزاب و گروه هاي اسلامي و
انقلابي در اين کشور به قدري زياد شده که امکان احصاي همه آنها در يک گزارش
وجود ندارد.
از سوي ديگر، تغيير بسيار اندک در
ساختار پير و گفتمان سنتي حاکم بر اخوان المسلمين، انديشمندان مسلمان مصري
را واداشته که با اتخاذ شيوه هاي نوين و رويکردهاي اسلامي مترقي و پويا،
جوانان انقلابي اين کشور را به يک گفتمان معتدل اسلامي عاري از افراط
گري گروه هاي سلفي مرتجع و تفريط گرايي گروه هاي وابسته و منفعل و ليبرال
مسلک، بسوي گروه ها و احزاب جديدي که علاوه بر مزيت هاي اخوان المسلمين،
آموزه هاي نوين انقلابي و اسلامي را سرلوحه فعاليت هاي خود قرار داده
اند، سوق دهند.
تلاش براي مردمسالاري ديني در بلاد فراعنه
در
اين ميان، حزب اسلامگراي "الوسط" پس از 15 سال انتظار، سرانجام یک هفته پس
از سرنگونی رژیم مبارک تأسیس شد و مؤسسان حزب، اعضای سابق جماعت اخوان
المسلمون بودند که شعار تلفیق جامعه اسلامی با مردمسالاري و در يک کلام
"مردمسالاري ديني" را سر میدهند.
ایده
تشکیل حزب "الوسط" به 15 سال پیش باز میگردد که گروهی از جوانان جنبش
اسلامگرای مصر به دنبال تغییر و تحولات فکری و تجارب عملی به دست آمده، به
این نتیجه رسیدند که باید حزبی تشکیل دهند که نماد و بیانگر ایدهها و
افکار تمدن اسلامی و عربی باشد.
این جوانان، اواخر سال 1995 ميلادي، به این نتیجه رسیدند که این ایده و
اندیشه را به منصه عمل و ظهور برسانند و به همین منظور نام "الوسط" را
برای آن برگزیدند و تدوین برنامه حزب آغاز شد، اما برای این که حزب، برنامه
جامع و کاملی ارائه دهد، نشستی با حضور قبطیهای مسیحی و تعدادی از جوانان
و زنان مصری در 10 ژانویه برگزار کردند تا برنامه حزب را تدوین کنند.
اعلام تصمیم تشکیل این حزب، جنجال خبري وسيعي در رسانههای مصری به
راه انداخت و پرسش هاي بسیاری را درباره اهداف اين حزب و معنای "مرجعیت
اسلامی" مطرح شده در بيانيه آن، مطرح کرد.
پيش از اين و در دوره حاکميت مبارک، کمیته احزاب مجلس شورای مصر در
جلسه روز سيزدهم مي 1996 ميلادي خود، با تأسیس اين حزب مخالفت کرده بود و
در روز بيست و ششم همان ماه، "محمد سلیم العوا" به عنوان وکیل بنیانگذاران
حزب، درخواست تجدید نظر در حکم صادره را داد که بار دیگر و در 9/5/1998
درخواست تشکیل حزب رد شد.
دو روز پس از آن "العوا" بار دیگر در درخواستي با نام "حزب الوسط
مصر" که تعداد بیشتر و جدیدتری از مؤسسان را دربرمیگرفت، درخواست تأسیس
این حزب را داد و با جدایی از "جماعت اخوان المسلمون"، بنیانگذاران حزب
موفق شدند، تصویری شفاف و روشن از حزب ارائه داده و تأکید کنند که این حزب،
حزبی مدنی با مرجعیتی اسلامی و مستقل است و خود را نماینده قشر گستردهای
از جامعه مصر میداند و به جز اسلامگرایان، پذیرای دیگر دیدگاهها و
اندیشههای موجود در جامعه نیز هست.
با این حال، درخواست تأسیس حزب بار دیگر مورد موافقت مجلس قرار نگرفت
اما این، موجب دلسردی مؤسسان حزب نشد بلکه با به روز سازي دیدگاهها و
افکار و اندیشههای آن، بار دیگر درخواست تاسیس این حزب را با نامی جدید به
نام "حزب الوسط جدید" در هفتم ماه مي سال 2004 ميلادي ارائه دادند که
تعداد بیشتری از بنیانگذاران و مؤسسان را دربرمیگرفت و در میان آنها هفت
قبطی مسيحي و 44 زن نیز مشاهده میشدند.
اما با
اینکه حزب، اینبار شخصیتهای برحستهای چون اندیشمند بزرگ مصری "عبد
الوهاب المسيري" و سياستمدار کهنهکار مصری "فكري الجزار" ملقب به "شيخ
مستقل ها" در پارلمان و تعدادی از اساتید دانشگاهها، قضات، وکلا و
هنرمندان مصری را نیز در خود جای داده بود،رژیم مبارک بار دیگر با درخواست
تشکیل آن مخالفت کرد و با متهم کردن حزب به پنج اتهام، "ابو العلاء ماضی"
وکیل بنیانگذاران حزب "الوسط" و تعدادی از مؤسسان را بازداشت و برای محاکمه
به دادگاه نظامی معرفی کرد.
این حزب و بنیانگذاران آن، در طول حاکمیت رژیم مبارک، تحت فشار
قرار داشته و ممنوع از فعالیت بودند تا اینکه با شعلهور شدن انقلاب 25
ژانویه مصر و پیروزی اوليه آن در ماه فوریه، حزب فرصتی دیگر یافت تا
درخواست تأسیس خود را ارائه دهد و به این ترتیب درحالی که تنها یک هفته از
پیروزی انقلاب پرشکوه مصر نگذشته بود، با درخواست تأسیس آن موافقت شد.
دیدگاهها، برنامهها و اهداف حزب
الوسط،
معتقد است مصر با تغییر و تحولات عمیق داخلی و خارجی مواجه است، به همین
دلیل باید از این تغییر و تحولات به سود ملت و منافع ملی مصر در
راستاي تحقق رشد و پیشرفت اقتصادی و از بین بردن شکاف اقتصادی موجود در
جامعه بهرهبرداری کرد.
الوسط تأکید میکند که مصر جز با تکیه
بر دو اصل "عدل و آزادی" آن هم به شکل توأمان، نمیتواند شکوه و عظمت گذشته
خود را محقق کند و استدلال میکند که حزب الوسط، "راهی سازنده است که پای
گذاشتن در آن به مصریها اعتماد به نفس میدهد تا بار دیگر برای احیای عظمت
گذشتهاشان به پا خیزند".
بنيانگذاران اين حزب در اظهارنظرهاي خود تأکيد کرده اند که اگرچه
ایمان دارند که عدالت یک شبه محقق نخواهد شد و نیازمند کار منظم، تلاش و
اراده است اما دست کم، سه عامل را موجب تحقق عدالت اجتماعی در مصر
میدانند: یک؛ تعیین حداقل دستمزدها؛ دوم، حمایت از صنایع داخلی و
سوم، اجرای طرحهای تولیدی که موجبات فراهم آمدن فرصتهای شغلی شود.
نشست ماهيانه الوسط با حضور اعضاي ارشد حزب
افزون بر این، حزب نگاه ویژهای به ارائه خدمات بهداشتی و آموزشی و تأمین مسکن برای تحقق عدالت اجتماعی نیز دارد.
بر اين اساس، الوسطي ها به کثرتگرایی و حفظ ارزشهای عربی، اسلامی و
مصری و نيز اصلاحات سیاسی و قانونی و آزادیهای عمومی اعتقاد راسخ دارند و
در بُعد اقتصادی نیز خواستار رشد و پیشرفت اقتصادی با تکیه بر تدبیر و دانش
جوانان مصري و منابع غنی و ثروتهای سرشار کشور مصر هستند.
الوسط با اخوان المسلمين چه فرقي دارد؟
درباره
تفاوت حزب الوسط با جماعت اخوان المسلمون و بازوی سیاسی آن یعنی حزب "
آزادی و عدالت" باید گفت که اخوان المسلمون، تاریخی بسیار قدیمیتر از
الوسط دارد با اینکه ایده تأسیس حزب اسلامی از سوي بنيانگذاران الوسط،
قدیمیتر از اخوان است چرا که ایده تأسیس اين حزب، 15 سال پیش ارائه شد
درحالی که حزب "آزادی و عدالت" به عنوان شاخه سياسي اخوان، پس از انقلاب
مصر تأسیس شده است.
ابوالعلاء ماضي، دبيرکل حزب الوسط
محمد سليم العوا، نامزد حزب الوسط براي انتخابات رياست جمهوري مصر
در حال سخنراني در جمع جوانان انقلابي ميدان التحرير
نفوذ و تأثيرگذاري انديشه هاي فعالان حزب الوسط و دیدگاههای سیاسی و
اقتصادی و اجتماعی آنان در میان مسلمانان و حتي قبطیها، از نفوذ بیشتری
نسبت به حزب " آزادی و عدالت" برخوردار است از جمله اینکه الوسط با اینکه
بسان جماعت و " آزادی و عدالت" حزبی اسلامگراست اما دیدگاههای کاملاً
متفاوتی با آنها دارد و اسلام معتدل و در عين حال انقلابي از يک سو و
مردمسالاري ديني از سوي ديگر را نصب العين خود قرار داده است.
الوسط پس از انقلاب
حزب
الوسط، پس از پیروزی انقلاب 25 ژانویه، بسان دیگر جریانهای سیاسی و
انقلابی مصر، حضوری فعال داشت و در برابر رخدادهای سیاسی جاری در آن، به
ویژه برگزاری انتخابات پارلمانی (مجلس شورا و مجلس ملت) و انتخابات ریاست
جمهوری، موضعگیری و اعلام کرد که با تمام توان در انتخابات شرکت خواهد
کرد.
از
آنجا که "ابو العلاء ماضي" دبيرکل اين حزب اسلامي اعتقاد دارد که هم اکنون
مصر، بیش از هر چیز دیگری، نیاز به يک حزب اسلامی میانهرو دارد، به همین
دلیل بسیار خوشبین است که در انتخابات اخير، بتواند کرسیهای بيشتري را به
دست آورد، بویژه آنکه معتقد است انقلاب مصر، انقلابي حقیقتاً برخاسته از
میان مردم است و به همین دلیل، مردم نمایندگانی را به پارلمان راه خواهند
داد که تحقق اهداف انقلاب دغدغه اصلی آنها باشد.
اکنون اعضا و هواداران اين حزب در مصر،
در انتظار صدور نتايج نهايي انتخابات نشسته اند و اين در حالي است که
ترديدها همزمان با انتشار اخباري مبني بر تقلب و تخلفات گسترده در انتخابات
پارلماني مصر اوج گرفته است و مسؤولان قضائي از شوراي نظامي حاکم خواسته
است دستور بازشماري صندوق هاي حوزه هاي فرعي انتخابات را صادر کند.
از سو ديگر، حزب ايمن نور و "ائتلاف مصري" و حزب "انقلاب مستمر"،
حزب "آزادي و عدالت" را متهم به سوءاستفاده از شعارهاي ديني کرده و گزارش
هايي را از تخلفات ناظران اين حزب در برخي حوزه ها منتشر کرده اند.
احتمال بازشماري صندوق هاي حوزه هاي قصرالنيل هم خبري است که از
سوي رسانه هاي مصري مطرح شده و همچنين برخي از کارکنان مسؤول شمارش آرا، از
ساعتي پيش از کار دست کشيده و اعتصاب کرده و همچنين تهديد کرده اند که
صندوق ها را تحويل نخوااهند داد تا زماني که حق الزحمه قطعي آنها از سوي
مقامات عالي رتبه مصر رسماً اعلام شود.
اکنون احزاب مصري منتظر اعلام نتيجه
قطعي انتخاباتي هستند که زير سايه حکومت خشونت بار و وابسته نظاميان، به
سرکردگي مشير الطنطاوي برگزار شده و بسياري از اکنون درباره فرايند و نتايج
آن مردد هستند و تنها کاري که از دست شان بر مي آيد نظاره گري تحولات در
ساحت سياسي مصر است؛ تحولاتي که مي تواند با روي کار آمدن هر يک از احزاب
اسلامي و ملي مصر، سرمنشأ رويدادهايي بسا بزرگتر، شگرف تر و شگفت انگيزتر
از انقلاب اخير اين کشور باشد.