کد خبر: ۲۸۶۱۰
زمان انتشار: ۱۷:۴۰     ۰۸ آذر ۱۳۹۰
پژوهشی از یحیی عبداللهی در باب هنر دینی:
یحیی عبداللهی
سرویس فرهنگی نقد رسانه پایگاه 598/ همانطورکه در سیاست گذاری های سرویس فرهنگی نقد رسانه اشاره شد، هدف از تأسیس این پایگاه، تنها انتقاد و ایرادگیری از زحمات دیگران نیست، بلکه با اطلاع از ضعف نرم افزاری در حوزه هنر و رسانه، اقدام به ارتباط با پژوهشگران این عرصه نموده و نظریات اثباتی در باب مقولات ذکر شده را بازتاب می دهد. متن زیر، یادداشتی از یحیی عبداللهی، پژوهشگر فلسفه هنر می باشد که در آن به نقد رویکردهای سطحی در اسلامیزاسیون هنر و نهایتاً ارائه اجمالی طرحی اثباتی برای این امر پرداخته است.
 
ساده انگاری در مقوله «هنر و رسانه»، امری است که نه تنها موجب عدم توفیق و بهره مندی از گرایش ها و معارف والای دینی و ارزشی در هنر می شود، بلکه عرصه هنر را یک سره برای جولان ضد ارزش ها و ارزش های باطل خالی می کند. مدیران ارشدِ بزرگترین کانون هنر و رسانه در کشور ما تحت عنوان «رسانه ملی»، همواره جزو مسئولان مومن و متعهد بوده و هستند، اما با این حال شاهد هستیم این اراده ها و نیت های خالصانه، اثری چشمگیر در محصولات هنری و رسانه ای نداشته و کارنامه ای مقبول را در این خصوص برجای نگذاشته است. از این روی می توان نتیجه گرفت مدیران صالح و متعهد در جریان سازی دینی در یک نظام و ساختار بیمار، لازم ولی کافی نیست.

1- ناکارآمدی رویکرد دستوری در دینی سازی هنر
همچنین هرگونه رویکرد دستوری و تصمیمات حذفی از طریق ماده و تبصره قانونی در راستای دینی سازی هنر، مردود و مطرود می باشد؛ چرا که با ذات و جوهره هنر سنخیت ندارد. هنر امری است لطیف و ظریف که از روح هنرمند می جوشد و از دستور و تحکّم و ضوابط خشک و بی روح گریزان است. این امر تا بدانجا مورد اهتمام است که برخی گفته اند حتی سنخ هنر با سفارش نیز ناسازگار بوده و هنر سفارشی، مذبح و مقتل هنر اصیل است.
اما به راستی مقوله هنر، قابلیت هیچ گونه مدیریت و جهت دهی، را ندارد؟ اگر اینگونه باشد که هرگونه موضع گیری نسبت به نتیجه و محصول هنر، از دسترس ما خارج باشد و یا اینکه آن محصول را از هنر اصیل دور می کند، در اینصورت «هنر دینی» چه معنایی می دهد؟ پاسخ به این سوال نیازمند بررسی موضوعات متعددی در عرصه «انسان شناسی» و «فلسفه اخلاق»، «روان شناسی» است که از مجال این نوشتار خارج است. آنچه به اجمال بدان نیاز داریم مروری کلی به ابعاد وجودی انسان است که متناظر با آن رویکرد های پیوند «دین» و «هنر» را تحلیل نمائیم.
 
2- «روح، ذهن، رفتار»، سه بعد وجودی انسان و ضرورت پیوند «دین» و «هنر» در این سه بُعد
 با نگاهی کلی و کلان می توان زوایای وجودی انسان را به سه بخش تقسیم کرد: 1. بعد «روحی» انسان که شامل احساسات، عواطف و تمایلات انسان می شود. 2. بعد «ذهنی» انسان که شامل قوه محاسبه و سنجش او شده و مفاهیم و معلومات نظری را در بر می گیرد. 3. بعد «حسی» انسان که ناظر به جسم و رفتار عینی اوست. سه بعد «روحی، ذهنی و حسی» انسان در ارتباط و تقوم با یکدیگر عمل می کنند و دارای تأثیر و تأثر متقابل برهم می باشند ولی سهم تأثیر آنها یکسان و مساوی نیست بلکه همواره بعد «روحی» نقش اصلی و اساسی را ایفا می کند به گونه ای که جهت گیری کلیِ دو بعد دیگر - ذهنی و رفتاری- بیش از همه منتسب به بعد روحی است. به عبارت دیگر تمایلات و حب و بغض های انسان به ذهن و رفتار او جهت می دهند. این بعد انسان که موطن تمایلات و میل و نفرت های اوست، از آن در ادبیات قرآن و روایت به «قلب» تعبیر شده است. بعد روحی انسان از جهات دیگری نیز بر دو بعد دیگر تفوق و برتری دارد که در اینجا درصدد بیان آنها نیستیم، کاربرد بسیار «قلب» در قرآن و روایات و انتساب کارکرد های بسیاری به آن، دلیل بر جایگاه اصلی و منحصر به فرد آن در نسبت با دیگر قوا می باشد.
روح و قلب انسان به طور کلی به دو جهت حق یا باطل سوق پیدا می کند، یعنی می تواند با دستگاه ولایت حق در عالم ارتباط برقرا کند و نظام حساسیت های الهی در او پدید آید و گرایش های فطری و توحیدی در او تقویت کند که نتیجه آن ظهور و بروز همه محاسن اخلاقی و جنود عقل می باشد و یا اینکه با دستگاه ولایت باطل و طاغوت پیوند خورده و تمایلات نفسانی و شیطانی در آن شکل گیرد.
 مبتنی بر این دو گرایش روحی حق و باطل، ما می توانیم شاهد دو گونه «هنر» نیز باشیم؛ هنری که بر آمده از روح متعالی و ملکوتی هنرمند الهی است و یا هنری که تجسد و تجسم أهوای نفسانی انسان پست مادی است.

3- «تهذیب روحی هنرمند، تئوری پردازی دینی در عقلانیت نظری هنر، تحول در مهارت ها و فنون هنری» طریق وصول به «هنر دینی»
طبق این مبنا آنچه در فرایند سوق و گرایش به هنر دینی می بایست مد نظر قرار گیرد، در مرحله اول، بستر سازی برای پرورش و تربیت هنرمند مؤمن است که روح متعالی او بستر خلق هنر دینی گردد. چراکه بی تردید «هنر» زاییده روح انسان است، اگر انسان را از حالات روحی و روانی خود تخلیه کنیم و بُعد گرایشات و امیال او را منتزع نمائیم، «هنر» نسبت به چنین کالبدی بی معنا خواهد شد. خاستگاه و مخاطب هنر، هردو بُعدی نامحسوس از شبکه وجودی انسان است؛ از روح انسان برمی خیزد و بر روح انسان می نشیند. بر این اساس وارستگی و تهذیب روحی هنرمند در طریق وصول به هنر دینی نقش اساسی و محوری را ایفا می کند.
در مرحله بعد این گرایش و انگیزه مطهر می بایست در فکر و ذهن هنرمند جریان پیدا کرده و بتواند از طریق تئوری پردازی دینی، این معنویت را تبدیل به عقلانیت هنری و نرم افزار متناسب نماید. از نویسندگی اثر تا تئوری های کارگردانی سر صحنه فیلمسازی، همگی می تواند مصادیق عقلانیت هنر دینی در این مرحله باشد. 
و در آخر نیز، این عقلانیت ها می بایست در عرصه عینیت به مهارت ها، فنون و تکنیک های متناسب تبدیل شود به گونه ای که از این طریق یک زبان مشترک پدید آید تا  انتقال و آموزش آنها ممکن گردد.
این سه رویکرد اساسی می بایست ابتدائاً در مراکز پرورش و آموزش هنرمند،کاربست ویژه خود را پیدا کنند، آنگاه شاهد ثمرات عینی آن در بلندمدت در عرصه محصولات هنری باشیم..انشاالله.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
یاسر قربانی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۱۵ - ۱۲ آذر ۱۳۹۰
۰
۰
روش جدید مهمان نوازی اوقاف مازندران برای عزادران حسینی
" ساندویچ "برای مردم ؛ "جوجه کباب " برای مسئولین مردمی !!!
صداي شمال: دلم می خواست به داخل اتاق می رفتم و می پرسیدم : حاج آقا ؛ آقای نماینده ؛ آقای رئیس ؛ و... اگر شما زمان امام علی بودید امام علی شما را به عنوان کارگزار خودش انتخاب می کرد؟

صداي شمال: یکی از کاربران صدای شمال همزمان با ایام محرم حسینی در بخش نظرات سایت به نکاتی قابل تامل اشاره نمود که عینا منتشر می شود :

بالاخره پس از گذشت چند روز از ماه محرم و با توجه به تبلیعات انبوه مراسم عزاداری در امامزاده عباس ساری ، شب ششم به همراه خانواده به این مراسم که متولی اصلی آن اداره اوقاف بود رفتیم .

از ضعف های برگزاری این مراسم اداری ! که انگار جزئی از بیلان کار آقایان بشمار می آید و نیمی از فضای مراسم که از سربازان وظیفه پر شده بود بگذریم تبعیض درنحوه پذیرایی مهمانان و عزاداران حسینی بسیار تعجب آور و ناشایست بود !

مراسم که تمام شد مسئولین حاضر برخاستند و پس از دیده بوسی های مکرر خارج شدند . پس از آن سفره های یکبار مصرف پهن شد و فقط ساندویچ های پیچیده شده در نایلون های فریزر بدست عزاداران داده شد .
تا اینجا عیب و ایرادی در پذیرایی دیده نشد .

عزاداران هم این نوع پذیرایی ساده را به حساب بضاعت کم برگزار کنندگان گذاشتند . اصلا مردم فقط برای بهره مندی از فیوضات معنوی به این گونه مراسمات می روند و اگر تبرکی باشد هم از آن بهره مند می شوند .

در خروج از حسینیه امام زاده عباس و در مسیر خروجی در کمال تعجب مسئولینی که گمان می کردیم از محوطه خارج شدند و رفتند را در اتاقی که احتمالا اتاق هیئت امنای امامزاده عباس بود دیدیم که با برنج و جوجه کباب پذیرایی می شدند .

کنجکاو شدم . تنها نبودم چند نفراز عزاداران دیگر هم بودند . خوب که نگاه کردم برخی را می شناختم . مدیر کل اوقاف مازندران ، رئیس اوقاف شهرستان ساری و یک نماینده مجلس ساری و .... که دور یک میز پذیرایی می شدند . یک پذیرایی متفاوت از مردم عادی !!!

اطرافیانم که این وضعیت را می دیدند هرکدام چیزی می گفت ! یکی می گفت : نهج البلاغه را نخوانده اند ؟ ! یک دیگر می گفت : خوانده اند اما یادشان رفت که مولا علی فرمودند : حاکم باید با مردم باشد.

یعنی مسئولان ما در هر پست مقامی در کنار مردم باشند و نشست و برخواست کنند و سفره شان را از آنان جدا نکنند . این چه معنایی دارد که یکجا مردم با تکه نانی پذیرایی شوند و فقط چند متر آنطرف تر چند مدیرکل و رئیس و نماینده مجلس با جوجه کباب ! واقعا اگر این آقایان در کنار مردم و از همانی که مردم می خورند ، نوش جان می کردند چه اتفاق ناخوشایندی می افتاد ؟!

دلم می خواست به داخل اتاق می رفتم و می پرسیدم : حاج آقا ؛ آقای نماینده ؛ آقای رئیس ؛ و... اگر شما زمان امام علی بودید امام علی شما را به عنوان کارگزار خودش انتخاب می کرد؟

خیلی زود یادم آمد ، امام علي (ع) فرمودند : خداوند بر پیشوایان دادگر واجب نمود خود را با مردم ناتوان برابر نهند .

داستان هم مربوط مي شود به آخرين شب زندگي با بركت ايشان كه امام علي (ع) مهمان دختر بزرگوارشان حضرت ام الكلثوم (س) بودند . حضرت ام الكلثوم هنگام شام نان و نمك و شير براي امام علي آوردند . همه مي دانيم كه امام چه جوابي به ايشان دادند . امام علي (ع) فرمودند تا به حال كجا ديده اي كه علي دو نوع خورشت با هم بخورد؟ ام الكلثوم (س) آمد تا نمك را بردارد و امام شير را كه غذاي مطلوب تري است نوش جان كنند اما امام عليه السلام نمك را گرفته و شير را پس زد و آن شب كمي نان خشك با نمك خوردند.

چه شوری در من پیدا شد ! عزاداری حسین (ع) و یادآوری سفارشات پدرش مولا علی (ع) و آخرین شب زندگی آن مولای بزرگ !
http://www.sedayeshomal.com/News.aspx?id=2720
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها