۱- ظاهرا قرار است هر وقت یکی از چهرههای دو جناح مشهور کشور نظری داد٬ جناح مقابل با آن مخالفت کند و نظر دیگری بدهد. اگر رییس جمهور بگوید رفراندم، طبق این قاعده٬ جناح رقیبش باید با آن مخالفت کند. اگر علی مطهری بگوید محاکمه کروبی و موسوی٬ آنگاه کسانی که تا قبل از آن پلاکارد محاکمه را در تجمعات خود بالای سر میگرفتند٬ سریع در نظر خود ۱۸۰ درجه چرخش میدهند و طرفدار حصر میشوند!
۲- جنگ زرگری دو جناح مشهور در کشور نه تازه است و نه عجیب، اگر غیر از این باشد فلسفه وجودی آنها از بین میرود. وجود هریک از این این دو جناح وابسته به مخالفت با دیگری است. اما موضوع وقتی عجیب میشود که بخشهایی از رسانههای حزباللهی هم داخل این جنگهای زرگری میشوند و گفته را با گویندهاش میسنجند نه با حق!
۳- رفراندم یعنی همهپرسی و رجوع به آرای مردم و این رجوع در حوزه مباحات و مکروهات و مستحبات بهترین روش تشخیص مبنای عمل در حکومتداری است (نظریه منطقهالفراغ شهید صدر) و البته رجوع به نظر مردم در حوزه واجبات و محرمات هر چند مبنای تشخیص حق و همینطور تشخیص مبنای عمل نیست٬ اما بهترین مبنا برای شناخت اولویتها در فرهنگسازی است چرا که با تشخیص اینکه بخش زیادی از مردم با فلان واجب دینی مخالفند یا با یکی از محرمات موافقند٬ آنگاه اولویت فرهنگسازی به سمت تبیین آن واجب و یا آن حرام خواهد رفت و به موضوعات با اولویت کمتر نخواهد پرداخت.
۴- همهپرسی راه تشخیص علاقه اکثریت مردم است هنجارهای شهروندان را نشان میدهد و مسئولان را برای اجرای آنها زیر فشار میگذارد و این در جامعهای که مسلمانان در آن زندگی میکنند بخشی از امر به معروف و نهی از منکر (و نه همه آن) در مقیاس کلان است.
۵- لفظ رفراندم در قانون اساسی وجود ندارد٬ اما اگر منظور معنای لغوی همهپرسی باشد٬ در اصل ۵۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است: «در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.»
۶- رجوع به آرای مردم یک فرصت است نه تهدید؛ حتی اگر قانون اساسی احتیاط کرده باشد. در رسانهها زیاد از طرح انحلال مجلس و برگزاری مجدد انتخابات و همچنین برداشتن منع کاندیداتوری روئسای جمهور برای دوره سوم انتقاد شده است و آن را حرکت در مسیر دیکتاتوری قلمداد کردهاند. به راستی رییس جمهوری که میخواست برای سومین بار کاندیدا شود رای میآورد؟ بر فرض اینکه رای میآورد باز هم جای نگرانی نبود. یا مثلا اگر مجلس کنونی منحل شود و دوباره انتخابات برگزار شود و با رای مردم نمایندگانی انتخاب شوند در کشور دیکتاتوری میشود؟! دیکتاتوری در کجا رخ میدهد؟ جایی که رای مردم ملاک باشد یا جایی که رای مردم ملاک نباشد؟
۷- مراجعه به نظر مردم مخالفان نظری هم دارد. برخی آن را پوپولیسم میدانند، عدهای عمل بر مبنای نظرات لبوفروش و راننده تاکسی را عاقلانه نمیدانند، برخی از علمای مرکزنشین٬ به صلاح دین میدانند که انتخاب نماینده یک شهر دور افتاده از «پای تخت» طبق نظر آنان باشد. وجه مشترک همه اینها معمولا این است که از همراهی مردم غافل شدهاند.
۸- از رجوع به نظر مردم چه کسانی متضرر میشوند؟ دکان و دستگاه کدام عده تعطیل و یا کم رونق میشود؟ یک دسته از متضررها مسولانی هستند که بجای مردم و بر خلاف نظر مردم تصمیم میگیرند. دسته دوم آن دسته از مردم هستند که خود را به عنوان اکثریت مردم جا میزنند مانند تهرانیها در مقیاس کشور یا شمال تهرانیها در مقیاس تهران یا مرکز استانیها در مقیاس استانها.
۹- انتشار علنی نتایج همهپرسی را هم میتوان به رای مردم گذاشت. فرض کنید مردم میخواهند نظر خود را به مسولان خود اعلام کنند٬ اما نمیخواهند اغیار و بیگانه و غریبه از آن مطلع شوند، این را هم میتوان از مردم پرسید: آیا با انتشار نتایج این نظرسنجی موافقید؟
۱۰- همهپرسی در روزگار فنآوری ارتباطات الزاما پرهزینه و پرمقدمه نخواهد بود. یک پیامک معتبر با یک کد رمز شناسایی به راحتی جایگزین صندوق رأی میشود و با این توضیح هر روز میتوان رفراندوم برگزار کرد:درباره همه موضوعات کوچک و بزرگ! نتیجه آرا هم شمارش نمیخواهد. رایانه این کار را به سرعت انجام میدهد و حتی در حین برگزاری هم میتوانید نتایج را ببینید. این کار را برنامههای تلویزیونی هر هفته در مقیاس کوچکتر انجام میدهند.
۱۱- رجوع به نظر مردم چند سالی است که در رسانهها هم زمان با پیشرفت و رواج فنآوری ارتباطات با عنوان نظرسنجی صورت میپذیرد. شاید پرمخاطبترین آن،نظرسنجیهای زرد و کمفایدهای است که در برنامه نود انجام میشود. در رتبههای بعدی برنامههای مناظره، پایش و ثریا است که معمولا موضوعات جدیتری مطرح میشود؛ هر چند که شرکتکنندگان آن به میلیون نمیرسد. نکته جالبی که در نتیجه این نظرسنجیها وجود دارد فاصله میان نظر مردم و سیاست دولت است که از جمله آنها میتوان به حذف یارانه اغنیا و توزیع سبد کالا اشاره کرد. به عبارت واضحتر اکثریت شرکتکنندگان با بسیاری از نظرات و سیاستهای دولت یا قوای مقننه و قضاییه و نهادهای نظامی موافق نیستند.
۱۲- برخی کارها نیاز به نظرسنجی ندارد. در یک رستوران دانشجویی نباید درباره قیمه یا قرمهسبزی نظرخواهی کرد! مدیر عاقل هم قیمه سرو میکند و هم قرمهسبزی، انتخاب با خود دانشجوست. مدیر عاقلتر پول غذا را میدهد به خود دانشجو و بجای او تصمیم نمیگیرد شاید یک دانشجو فلافل را بیشتر دوست داشته باشد و به سبد کالای شما رغبتی نداشته باشد! اینکه دولت به کدام ورزش بودجه بیشتری بدهد یا به هر رشته ورزشی چقدر بدهد نیاز به نظرخواهی ندارد. کافی است سهم هر شهروند را به حسابش واریز کنند و به او اختیار بدهند که پول را در یکی از رشتهها خرج کند. اینکه یارانه مطبوعات چگونه توزیع شود نیاز به تصمیم مدیران ندارد، کافی است سهم هر کس را به حسابش واریز کنند و به او اختیار بدهند تا هر نشریه یا سایتی را که دوست دارد مشترک شود. پیشبینی من این است که یالثارات بیش از حالا درآمد خواهد داشت و البته هزاران نشریه و سایت مشابه و قویتر از یالثارات و کیهان و ۹دی پیش از آن که اینها پولهای مردم را جذب کنند٬ گوی سبقت را خواهند ربود. و قس علی هذا در بودجه سینما و شبکههای تلویزیون و کمک به مساجد و حرم امام و یارانه انرژی و…