به گزارش پایگاه 598 به نقل از واحد مرکزی خبر، میسان می نویسد هفتم ژانویه 2015 ،
یک گروه کماندویی در پاریس به ساختمان های شارلی ابدو یورش بردند و 12 تن
را کشتند . چهار تن از زخمی ها در وضع وخیمی قرار دارند.
در ویدئوهایی
که درباره این حادثه وجود دارد ، صدای مهاجمان شنیده می شود که فریاد «
الله اکبر» و سپس فریاد « ما انتقام محمد را گرفتیم» به گوش می رسد.
یک
شاهد ( کاریکاتوریستی با نام مستعار کوکو از طراحان شارلی ابدو ) گفته است
آنها خود را وابسته به القاعده خوانده اند . حتی همین یک جمله کافی بود که
شمار زیادی از فرانسوی ها این حمله را به اسلامگرایان نسبت دهند.
اما این فرضیه غیر منطقی است . ماموریت این گروه کماندویی هیچ ارتباطی با ایدئولوژی جهادی ها ندارد.
در
واقع ،اعضا یا طرفداران اخوان المسلمین ، القاعده یا داعش فقط به کشتن
شماری کاریکاتوریست کافر بسنده نمی کنند ،آنها احتمالا بایگانی این نشریه
را در زیر نگاه های کارکنان شارلی ابدو، براساس الگوی آنچه در کل اقدامات
خود در القاعده در مغرب و شرق انجام دادند ، نابود می کنند. به عقیده جهادی
ها ،مهم ترین وظیفه آنان نابود کردن اشیایی است که به عقیده آنان به
خداوند توهین می کند و سپس مجازات « دشمنان خدا » است .
به این
ترتیب ،آنان بلافاصله و بدون کامل کردن ماموریت خود عقب نشینی نمی کنند و
از پلیس نمی گریزند . برعکس آنان ماموریت خود را به پایان می برند حتی اگر
در محل کشته شوند.
علاوه بر این ، ویدئوها و برخی از گفته های شاهدان
نشان می دهد که مهاجمان حرفه ای هستند . آنان در خصوص استفاده از سلاح های
خود بسیار وارد بودند و فقط آگاهانه تیراندازی کردند. آنان به شکل جهادی ها
لباس نپوشیده بودند بلکه لباسی شبیه به کماندوهای نظامی داشتند.
روشی
که آنان یکی از نیروهای زخمی پلیس را بر روی زمین اعدام کردند ، نیرویی که
هیچ خطری برای آنان نداشت ، تایید می کند که ماموریت آنان انتقام از شارلی
ابدو نبود.
میسان هدف از این عملیات را آغاز جنگ داخلی می داند.
اینکه
مهاجمان به زبان فرانسه تسلط داشته و احتمالا فرانسوی بوده اند به ما این
امکان را نمی دهد که نتیجه گیری کنیم این حمله اقدام فرانسوی ها علیه
فرانسوی ها بوده است . برعکس ،باتوجه به اینکه آنان حرفه ای بوده اند نمی
توان آنها را طراح دانست و هیچ چیزی نیست که ثابت کند این افراد فرانسوی
باشند.
این واکنشی عادی اما از نظر عقلی اشتباه است که فکر کنیم فرد
مورد هجوم در هنگام حمله مهاجمان خود را می شناسد. این هنگامی منطقی است
که موضوع جرم و جنایات عادی در میان باشد اما هنگامی که پای سیاست بین
المللی در میان است ، درست از آب در نمی آید.
طراحان این حمله می
دانستند که این حمله موجب شکاف بین فرانسوی های مسلمان و فرانسوی های غیر
مسلمان می شود. شارلی ابدو متخصص اقدامات تحریک آمیز ضد اسلامی بود و اغلب
مسلمانان فرانسه مستقیم یا غیر مستقیم قربانی اقدامات این نشریه بوده اند.
در
صورتی که مسلمانان فرانسه بی هیچ شک و تردیدی این حمله را محکوم کنند برای
آنان دشوار است که مانند خوانندگان این نشریه فکاهی متاثر شوند . این
اوضاع را برخی همدستی مسلمانان با قاتلان تلقی می کنند.
به این سبب
است که به جای تلقی کردن این حمله بسیار مرگبار به عنوان انتقامی
اسلامگرایانه علیه نشریه ای که کاریکاتورهایی از ( حضرت)محمد ( ص) را
منتشر کرده و صفحه های نخست خود را به ضدیت با مسلمانان اختصاص داده است
،دیگر منطقی خواهد بود که تصور شود که این نخستین دوره روندی با هدف ایجاد
اوضاع جنگ داخلی است .
راهبرد « برخورد تمدن ها » در تل آویو و واشنگتن طراحی شده است .
ایدئولوژی
و راهبرد اخوان المسلمین ، القاعده و داعش ایجاد جنگ داخلی را در غرب
توصیه نمی کند بلکه برعکس ایجاد آن را در شرق و جدا کردن شدید دو جهان را
توصیه می کند.
هیچ وقت سید قطب یا هیچ یک از جانشینان او خواستار ایجاد درگیری بین مسلمانان و غیر مسلمانان در خاک غیر مسلمانان نشده است .
برعکس
، راهبرد « برخورد تمدن ها » را برنارد لویس برای شورای امنیت ملی آمریکا
تدوین و سپس ساموئل هانتینگتون آن را نه به عنوان راهبرد تسخیر بلکه به
عنوان اوضاعی قابل پیش بینی ،گسترش داده است .
هدف از این راهبرد
متقاعد کردن ساکنان کشورهای عض ناتو برای درگیری اجتناب ناپذیری است که به
صورت محتاطانه ای شکل « جنگ با تروریسم » به خود می گیرد.
نظریه برخورد تمدن ها در قاهره ، ریاض و یا کابل توصیه نشده است بلکه این کار در واشنگتن و تل آویو انجام شده است .
طراحان
حمله به شارلی ابدو برای خرسند کردن جهادی ها یا طالبان تلاش نکردند بلکه
قصد داشتند نو محافظه کاران و یا نولیبرال ها را خوشحال کنند.
ما
نباید سابقه های قبلی را فراموش کنیم -ما باید به یاد بیاوریم که در سال
های اخیر ، شاهد بوده ایم دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و یا ناتو در فرانسه
تاثیرات مخرب برخی از مواد مخدر را بر مردم غیر نظامی آزمایش کرده اند .
-باید تلاش دستگاه های اطلاعاتی آمریکا را برای قتل شارل دوگل رئیس جمهوری وقت فرانسه به یاد آوریم .
-وقوع حملاتی با پرچم های دروغین علیه غیر نظامیان در شمار زیادی از کشورهای عضو ناتو وجود داشته است.
ما
باید به یاد داشته باشیم که از زمان فروپاشی یوگسلاوی ،سادت ارتش آمریکا
در بسیاری از کشورها راهبرد « جنگ سگ ها » را آزمایش کرده است .
جنگ
سگ ها شامل کشتن اعضای یک جامعه اکثریت و سپس اعضای اقلیت و انداختن
مسئولیت آن بر دوش دو طرف تا زمانی است که هرکس اعتقاد داشته باشد در خطر
مرگ قرار دارد. به این ترتیب بود که واشنگتن جنگ داخلی را هم در یوگسلاوی و
هم اخیرا در اوکراین به راه انداخته است .
فرانسوی ها همچنین به
خوبی متوجه می شوند که آنان ابتکار مبارزه با جهادی هایی که از سوریه و
عراق بازگشته اند ، به دست نگرفته اند. علاوه بر این ،تاکنون هیچ یک از
آنان کمترین حمله ای را در فرانسه انجام نداده اند ،مورد مهدی نموش را نمی
توان مورد یک تروریست تک رو دانست بلکه یک مامور بود که در بروکسل دو تن
از ماموران موساد را به قتل رساند. این واشنگتن بود که ششم ژانویه 2014
وزیران کشور آلمان ،آمریکا ، فرانسه ( والس نماینده فرانسه بود) ،ایتالیا
، لهستان و انگلیس را برای اعلام بازگشت جهادی های اروپایی فراخواند. پس
از این نشست بود که مطبوعات فرانسوی این موضوع را مطرح کردند و پس از آن
مقامات واکنش ها را شروع کردند.
جان کری برای نخستین بار به زبان فرانسوی سخن گفت تا به فرانسوی ها پیامی بدهد.
او
حمله به آزادی بیان را محکوم کرد ( درحالی که کشورش از سال 1995 همواره
ایستگاه های رادیویی و تلویزیونی را در یوگسلاوی ، افغانستان ، عراق و لیبی
بمباران و نابود کرده است ) و از مبارزه با تاریک اندیشی سخن گفت.
ما
نمی دانیم چه کسی این عملیات حرفه ای را علیه شارلی ابدو طراحی کرده است
اما ما نباید عصبانی شویم . ما باید همه فرضیه ها را مد نظر قراردهیم و
بپذیریم که تاکنون ، محتمل ترین هدف آن ایجاد اختلاف در درون ما است و
طراحان احتمالی این حمله در واشنگتن هستند.