با علی کریمی که اولین تجربهاش بهعنوان مربی را با پیروزی مقابل کره همراه با کارلوس کی روش تجربه کرده، میتوان همکلام شد. کریمی وقتی بخواهد راحت حرف بزند، بهترین سخنور این فوتبال میشود.
* قطعا نباید بپرسیم که دربی را دیدید یا نه چون حتما بازی را تماشا کردید.
- بله دیدم. به نسبت آن چهار بازی قبل واقعا بازی بهتری بود. فکر میکنم هواداران دو تیم لذت بردند.
* حتی استقلالیها؟
- قاعدتا نه وقتی بازی تمام شد. شما هم مثل من دیدید که بعضی از هواداران استقلال چطور گریه میکردند و ناراحت بودند. این خیلی طبیعی است که بازنده دربی در آن ساعتهای اولیه و حتی روز بعد از دربی حال خوشی نداشته باشد. من خودم شکست در دربی را تجربه کردم. واقعا وقتی بازی تمام میشد و چشمم به هوادار میافتاد میخواستم زمین دهان باز کند و مرا ببلعد اما همین امروز اگر با هواداران دو تیم حرف بزنید میگویند بازی خوبی بوده چون هم گل داشت، هم حمله داشت، هم به تیر دروازهها کوبیدند. بازی پرهیجانی بود. نمیگویم در حد استانداردهای دنیا اما از بازیهای قبل خیلی بهتر بود.
* وقتی بازی را تماشا میکردید دوست نداشتید با پیراهن شماره 8 آن وسط زمین برای پرسپولیس بازی میکردید؟
- دارم سعی میکنم که یاد بگیرم به عقب برنگردم. دوران بازیگری من تمام شده. هر چقدر سعی کنم به عقب نگاه کنم، جلوی پایم را کمتر میبینم. آن علی کریمی شماره هشت که بازی میکرد تمام شده و یک علی کریمی دیگر بهعنوان مربی متولد شده. باید این را بفهمم.
* وسوسه هم نشدید؟ حتی یک لحظه؟
- باید جلوی وسوسهها را گرفت دلم برای بازی کردن تنگ میشود اما باز جلوی پایم را نگاه میکنم. من این را از دوران بازی کردنم فهمیدم که وقتی مربی میشوید، باید روزهای بازیگری را فراموش کنی.
* این حس جدید در سلیقههای علی کریمی هم نقش داشته؟ یعنی وقتی دربی را تماشا میکردید قطعا هوادار پرسپولیس بودید. حالا اگر نگوییم "هوادار" میتوانیم بگوییم دلت با پرسپولیس بوده.
- این هم یکی دیگر از ویژگیهای زندگی جدید است. برای شما یک مثال ساده میزنم. ممکن است یک روز کارلوس کروش با تیم ملی ایران مجبور شود مقابل تیم ملی پرتغال قرار بگیرد. آن روز او قطعا تلاش میکند تا تیم ملی مملکتش را شکست بدهد. خب بعد از بازی یا قبل از مسابقه باید از او پرسید که شما هوادار کدام تیم هستید؟ ببینید وقتی این علی کریمی دربی یا هر بازی لیگ را تماشا میکند، یک وظیفه تازه به جز هواداری یا دوست داشتن پرسپولیس دارد. اینکه بازی و بازیکنان را زیر نظر بگیرد. همه ما (کادر فنی تیم ملی) باید دربی را به شکلی متفاوت میدیدیم. واقعا سوال سختی پرسیدید!
* این جواب محافظهکارانهای برای علی کریمی جدیدی که قرار است مربی تیم ملی ایران باشد نیست؟
- نه! این عین واقعیت است.
* دیدن دربی به عنوان مربی تیم ملی سخت نبود؟
- (چند لحظه مکث میکند) هم سخت بود، هم تازه بود. به هرحال من عمرم را در پرسپولیس گذاشتم. روزهای خوب و بد زیادی در این تیم داشتم. تا حدودی هم زندگیام را مدیون پرسپولیس هستم اما واقعا این دربی با همه دربیهای قبل برای من فرق داشت. تجربه جدیدی بود. سخت بود! تماشا کردن این شکلی دربی کمی عجیب و سخت بود.
* وقتی پرسپولیس نیمه اول را با شکست به رختکن رفت، فکر میکردید که اگر جای درخشان بودید بین دو نیمه به بازیکنان پرسپولیس چه میگفتید؟
- خب چرا نمیپرسید که اگر جای قلعهنویی بودم باید چه چیزی به بازیکنانم میگفتم؟! (میخندد) من داشتم بازی را میدیدم. به این چیزها فکر نکردم.
* شاید اگر علی کریمی امروز کنار کارلوس کی روش روی نیمکت تیم ملی نمینشست، هم قبل از دربی سر تمرینات پرسپولیس حاضر میشد و هم روز بازی به ورزشگاه میرفت.
- خب از این اگرها که خیلی زیاد است. میتوانیم بگوییم اگر علی کریمی فوتبالیست نمیشد کلا چهکاره میشد؟! من که هم سر تمرین استقلال رفتم هم سر تمرین پرسپولیس. امیدوار هم هستم باز بتوانم برای نزدیک شدن فکر کادر فنی تیم ملی با باشگاهها، با مربیان و بازیکنان تیمها در هفتههای بعد سر تمریناتشان دیدار کنم.