پایان دور اخیر مذاکرات هستهای میان
ایران و گروه ۱+۵ که نهایتا به نتیجهای به جز «هیچ» نرسید و ادامه فرآیند
تعلیق و کاهش دستاوردهای هستهای کشورمان بدون لغو تحریمها تمدید شد؛
دستاوردی که باید کارشناسان درباره پیامدهای آن نظر بدهند.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از رجانیوز، روند مذاکرات در
یکسال گذشته به گونهای پیش رفت که بعد از توافق ژنو، هیچ دستاوردی در
زمینه لغو یا حتی تعلیق تحریمها برای ایران به دست نیامد و در چند مرحله
نیز تحریمهای جدید از سوی ایالات متحده و اتحادیه اروپا علیه کشورمان وضع
شد تا با وجود تعطیلی نسبی صنعت هسته ای کشور، رژیم تحریمها همچنان باقی
بماند.
اما در این میان بازخوانی اظهارات یکی
از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم درباره روند مذاکرات هستهای
در دوران هدایت تیم ایرانی توسط دکتر سعید جلیلی، میتواند بسیار آموزنده و
البته تکان دهنده باشد.
علی اکبر ولایتی بجای آن که مبنای دشمنی
و تحریم ها علیه ملت ایران را خباثت ذاتی شیطان بزرگ در قبال مردم ایران
ترسیم کند، آنرا ناشی از موضوع هسته ای عنوان کرده و اینگونه وانمود کرد که
با شیوه مذاکره ای غیر از آنچه که اکنون در جریان است، می توان این موضوع
را حل کرد.
وی در بخشی از سخنان خود در مناظره سوم
که با استقبال گسترده رسانههای غربی روبرو شد و حتی هیلاری کلینتون، وزیر
امور خارجه سابق آمریکا هم در کتاب خاطراتش از آن به شدت استقبال کرد، با
اشاره به مذاکرات آلماتی خطاب به سعید جلیلی گفت:
-
دیپلماسی هستهای این نیست که بنشینیم حرف بزنیم. در آخرین صحبتی که آقای
جلیلی در آلماتی داشتند پیشنهادات طرف مقابل دادند که اگر به آن پیشنهادها
توجه میشد ما میتوانستیم یک مقدار جلو برویم اما این پیشنهادها را آقای
جلیلی نپذیرفتند.
-
گروه ۱+۵ پیشنهاد داد اگر شما غنی سازی ۲۰ درصد را متوقف کنید و فوردو را
کند کنید، ما این سه تحریمها را از روی شما برداریم و معلوم است که هر
کاری آدم باید انجام دهد، باید قدم به قدم بردارد و میشد به آنها گفت ما
فلان کار را انجام میدهیم و شما تمام تحریمها را بردارید.
-
وقتی که طرف میخواهد صد قدم بردارد و شما سه قدم بردارید، معلوم است که
نمیخواهید کار را پیش ببرید. دیپلماسی بیانیه پشت میز خواندن نیست. اگر
اینطور نبود وضع ما به اینجا نمیرسید.
این سخنان تعجببرانگیز ولایتی در
مناظره که نشان داد میزان آشنایی او با روند پیشرفت مذاکرات تا چه اندازه
است، با استقبال چهرههای خاص در عرصه سیاست رورو شد؛ استقبالی که در ایران
به سمت جریان اصلاحطلب بود و در خارج نیز طرف غربی ایران در مذاکرات.
در همین زمینه «هیلاری کلینتون»، وزیر امور خارجه سابق ایالات متحده در بخشی از کتاب خاطرات خود نوشته است: در
آخرین روزهای پیش از انتخابات ژوئن، اتفاقی جالب توجه به وقوع پیوست. در
میان انتخابات، این سرخوردگیها به نمایش عمومی راه پیدا کردند و تناقضات و
شکستهای سیاستهای رژیم ناگهان در مقابل تمام کشور در حال زیرسوال رفتن
بود.
در
یک مناظره داغ که در رسانه ملی پخش میشد، رقبای جلیلی او را به دلیل
سوءمدیریت سیاست هستهای کشور و تأثیرات وحشتناکی که بر اقتصاد داشته است،
به شدت مورد مواخذه قرار دادند. علی اکبر ولایتی، یکی از وزرای امور خارجه
سابق که از تندروان محسوب میشد گفت: «محافظه کار بودن به معنی نامنعطف و
یک دنده بودن نیست.»
محسن
رضایی، یک فرمانده عالی مقام سابق در سپاه گفت: «نمیشود که ما انتظار
داشته باشیم همه چیز به ما بدهند و ما در مقابل هیچ ندهیم.» سپس با زیرسؤال
بردن شعار مقاومت در برابر جهان اضافه کرد: «آیا منظور شما این است که ما
باید مقاومت کنیم و مردم را گرسنه نگه داریم؟»
جلیلی
سعی کرد که از کارشکنیهایش در آخرین مذاکرات ۵+۱ با استناد به گفته رهبری
دفاع کند: «آنها میخواستند درّ بگیرند و در قبالش آبنبات بدهند.» اما
این حرف مانع حملات نشد.
اکنون و پس از به نتیجه نرسیدن یک سال
مذاکرات گسترده و چند مرحلهای میان ایران و طرف غربی، برخی رسانهها از
استادگی و مقاومت تیم مذاکره کننده کشورمان در برابر زیادهخواهیهای طرف
مقابل سخن میگویند. اگر حتی این تحلیل را بپذیریم، اکنون باید به سراغ
ادعای تاریخی آقای ولایتی مبنی بر رعایت اصول مذاکره رفت و این مساله را
سنجید که آیا تمدید مجدد توافق ژنو پس از یکسال مذاکرات بینتیجه، همان
رویکرد درخشانی است که دکتر ولایتی و دست پرودگان او در دستگاه دیپلماسی
(آنچنان که هاشمی رفسنجانی در توصیف تیم فعلی مذاکره کننده اظهار داشت) به
دنبال آن بوده است؟
اکنون و با وجود از دست دادن تمامی برگ
برنده های کشور در زمینه دستاوردهای هستهای نظیر ذخایر سوخت 20 درصد و نسل
جدید سانتریفیوژها، همچنان بر دامنه تحریمها از سوی آمریکا و اروپا
افزوده میشود و یک سال مذاکرات طولانی مدت نیز نهایتا به هیچ نتیجهای
نرسید و این وضعیت تا هفت ماه دیگر تمدید شد.
حالا و پس از به نتیجه نرسیدن مذاکرات
اخیر با طرف غربی، بهتر میتوان متوجه شد که ذوقزدگی وزیر سابق امور خارجه
ایالات متحده از حمله لفظی آقای ولایتی به دکتر جلیلی در مناظره انتخاباتی
به چه علت بوده و این نوع تفکر نهایتا به چه نتیجهای منجر خواهد شد.
علت این ذوق زدگی خیلی واضح بود؛ عامل
اصلی فشارها بر مردم ایران، یعنی خباثت غرب و دولت امریکا را نادیده بگیریم
و آنرا به شیوه مذاکره با 1+5 تقلیل بدهیم!
چه هدیه ای از این با ارزش تر!؟