به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرورزشی،از ما نپرسید این حرفها را کدام پدیده زده و موضوع را پیگیری نکنید چون پیگرد قانونی دارد! اصلاً شما فکر کنید این مصاحبه خیالی است...
* نام شما چیست؟
- فعلاً که مهاجم نیمکتنشین پرسپولیس هستم!
* اسم مستعار شما چیست؟
- پدیده! البته لقبهای دیگری هم دارم که بماند.
* چطور شد که این طور نیمکتنشین شدی؟
- من فریب خوردم! البته خودم هم سادگی کردمها! من بدبخت، فکر میکردم دوست و هماتاقیام به فکر من است. او گفت اگر اعتراض کنی دیگر مربی جرأت نمیکند تو را تعویض کند و با آن اشتباه نیمکتنشین شدم.
* یعنی خودت مقصر نبودی؟
- چرا، ولی همهاش زیر سر همان دوستم بود. او به من خیلی نزدیک شد و...
* او بود که گفت مدل موی سرت را تغییر بدهی؟
- بله! دست مرا گرفت و با خود به یک آرایشگاه در بالای شهر برد و گفت حالا که به پایتخت آمدی باید شبیه تهرانیهای باکلاس شوی و من هم فریب خوردم.
* دیگر نمیخواهی به آن آرایشگاه بروی؟!
- اصلاً، چند روزی است که دیگر ژل هم به موهایم نمیزنم. میخواهم همان آدم ساده قبل باشم و جبران کنم.
* راستی نگفتی آرایشگاهی که رفتی کجا بود؟
- خیابان آفریقا یا همان جردن سابق!
* مگر خیابان جردن را هم میشناسی؟
- کاش نمیشناختم. تیرهروزیهای من از همان روز شروع شد.
* حالا با سرمربی تیم صحبت و عذرخواهی کردی تا تو را ببخشد؟!
- بله، رفتم و از او معذرتخواهی هم کردم اما ظاهراً فایدهای نداشت. فکر کنم بدجوری از چشم آقای مربی افتادم.
* ولی توی تیم فقط تو که اعتراض نکردی، خیلیها...
- بله، شاید به آنها احتیاج دارد.
* شاید هم سابقهدار بودی؟!
- نه بابا! اولین و آخرین بار بود که اعتراض کردم و همان یک بار هم برای هفتاد پشتم بس است.
* الان چه کار میکنی؟
- باید بسوزم و بسازم. روی نیمکت بنشینم و حرص بخورم. از آن بدتر میدانید چیست؟
* خودت بگو.
- کادر فنی میخواهد یک مهاجم خارجی بخرد و آن گاه اوضاع از این هم بدتر خواهد شد!