کد خبر: ۲۶۵۶۰
زمان انتشار: ۱۹:۵۷     ۲۳ آبان ۱۳۹۰
سابقه «غدیر» و «عیدگرفتن‏» این روز مقدس، به زمان ‏پیامبراکرم(ص) مى‏رسد. در دوران ائمه دیگر نیز این سنت دینى ‏ادامه داشته و امینان وحى الهى، همچون امام صادق(ع) و امام‏ رضا(ع) آن را آشکار ساخته و یادش را گرامى و زنده نگه مى‏داشتند. پیش از آنان نیز، امیرالمومنین(ع) احیاگر این عید بود.
غدیر، تنها نه به‌عنوان «روزى تاریخى‏»، بلکه به‌عنوان یک‏ «عید اسلامى‏» مطرح است. عید بودن آن نیز، مراسم و سنت‌هاى خاصى ‏را مى‏طلبد و نه تنها باید آن را عید دانست، بلکه باید آن را عید گرفت و به شادمانى پرداخت و به‌عنوان تعظیم شعائر دینى، آن ‏را بزرگ داشت و بر شکوه آن افزود، تا ارزش‌هاى نهفته در این روز عظیم، همواره زنده بماند و سیره معصومین(علیهم السلام) احیا گردد.
سابقه «غدیر» و «عیدگرفتن‏» این روز مقدس، به زمان ‏پیامبراکرم(ص) مى‏رسد. در دوران ائمه دیگر نیز این سنت دینى ‏ادامه داشته و امینان وحى الهى، همچون امام صادق(ع) و امام‏ رضا(ع) آن را آشکار ساخته و یادش را گرامى و زنده نگه مى‏داشتند. پیش از آنان نیز، امیرالمومنین(ع) احیاگر این عید بود.
استاد جواد محدثی طی یادداشتی درباره عید غدیر می‌افزاید: رمز عید بودن «غدیر» نیز، اکمال دین و اتمام نعمت در سایه‏ تداوم خط رسالت در شکل و قالب امامت‏ بود. به فرمان پیامبر خدا(ص) مسلمانان مأمور شدند «ولایت‏» را به‏ صاحب ولایت تبریک گویند و با آن حضرت بیعت کنند. رسول خدا نیز بر این نعمت الهى شادمانى کرد و فرمود: «الحمدلله الذى فضلنا على جمیع العالمین.»
آیه قرآن که به صراحت، این روز را روز اکمال دین و خشنودى‏ پروردگار از این واقعه و این تعیین وصى دانسته، رمز دیگرى از عید بودن غدیرخم است. فرخندگى این روز و عظمت این مراسم و عید بودن غدیر، در آن روز و لحظه بر همگان روشن بود. این نکته را حتى «طارق بن شهاب‏» مسیحى که در مجلس عمربن خطاب حضور داشت، فهمیده بود که گفت: اگر این آیه (الیوم اکملت لکم‏دینکم...)(مائده، 3) در میان ما نازل شده بود، روز نزول آیه ‏را عید مى‏گرفتیم. هیچ یک از حاضران نیز حرف او را رد نکردند. خود عمر هم سخنى گفت که به نوعى پذیرش حرف او بود.
عید گرفتن غدیر
غدیر، تنها نه به‌عنوان «روزى تاریخى‏»، بلکه به‌عنوان یک ‏«عید اسلامى‏» مطرح است. عید بودن آن نیز، مراسم و سنت‌هاى خاصى ‏را مى‏طلبد و نه تنها باید آن را عید دانست، بلکه باید آن را عید گرفت و به شادمانى پرداخت و به‌عنوان تعظیم شعائر دینى، آن‏ را بزرگ داشت و برشکوه آن افزود، تا ارزش‌هاى نهفته در این روز عظیم، همواره زنده بماند و سیره معصومین(علیهم السلام) احیا گردد.
همه این ویژگی‌ها براى این روز بزرگ، موقعیتى والا و ارزشمند پدید آورد، آن‌چنان که رسول خدا(ص) و ائمه هدى(ع) و مؤمنانى که پیرو آنان بودند، از موقعیت این روز شادمان بودند. مقصود ما از «عیدگرفتن‏» این روز نیز همین است. خود حضرت رسول به این ‏نکته اشاره و تصریح فرموده است، از جمله در روایتى که ‏مى‏فرماید: «روز غدیرخم، برترین اعیاد امت من است، روزى است که خداى ‏متعال مرا فرمان داد تا برادرم على‏بن ابى‏طالب را به‌عنوان ‏پرچمى هدایتگر براى امتم تعیین کنم که پس از من به وسیله او راهنمایى شوند، و آن، روزى است که خداوند در آن روز، دین را کامل ساخت و نعمت را بر امتم به کمال و تمام رساند و اسلام را به‌عنوان دین، برایشان پسندید.»
کلام دیگر پیامبر(ص) که فرموده بود: «به من تهنیت‏ بگویید، به ‏من تهنیت ‏بگویید» نیز نشان‌دهنده همین عید بودن روز غدیر در کلام حضرت رسول(ص) است.
خود امیرالمومنین(ع) در ادامه خط پیامبر، این روز را عید گرفت ‏و در سالى که روز جمعه با روز غدیر مصادف شده بود، در ضمن خطبه‏ عید فرمود: «خداوند متعال براى شما مؤمنان، امروز دو عید بزرگ و شکوه‌مند را مقارن قرار داده است که کمال هرکدام به دیگرى است، تا نیکى و احسان خویش را درباره شما کامل سازد و شما را به راه ‏رشد برساند و شما را دنباله‏رو کسانى قرار دهد که با نور هدایتش ‏روشنایى گرفته‏اند و شما را به راه نیکوى خویش ببرد و به نحو کامل از شما پذیرایى کند. پس جمعه را محل گردهمایى شما قرارداده و به آن فراخوانده است، تا گذشته را پاک سازد و آلودگی‌هاى ‏جمعه تا جمعه را بشوید، نیز براى یادآورى مؤمنان و بیان خشیت ‏تقوا پیشگان مقرر ساخته است و پاداشى چند برابر پاداش‌هاى ‏مطیعان در روزهاى دیگر قرار داده و کمال این عید، فرمانبردارى ‏از امر الهى و پرهیز از نهى او و گردن نهادن به طاعت اوست. پس‏توحید خدا، جز با اعتراف به نبوت پیامبر(ص) پذیرفته نیست و دین، جز با قبول ولایت ‏به امر الهى قبول نمى‏شود و اسباب طاعت ‏خدا جز با چنگ زدن به دستگیره‏هاى خدا و اهل ‏ولایت، سامان نمى‏پذیرد.
خداوند در روز غدیر، بر پیامبرش چیزى نازل کرد که بیانگر اراده‏اش درباره خالصان و برگزیدگان است و او را فرمان داد که ‏پیام را ابلاغ کند و از بیماردلان و منافقان هراس نداشته باشد و حفاظت او را عهده‌دار باشد....
(تا آن‌جا که فرمود:) رحمت‏ خدا بر شما باد! پس از پایان این ‏تجمع، به خانه‏ها برگردید و به خانواده خود، وسعت و گشایش دهید و به برادران خود نیکى کنید و خداوند را بر نعمتى که ارزانى‏تان‏ کرده، سپاس گویید. با هم باشید، تا خداوند هم متحدتان سازد، به ‏یکدیگر نیکى کنید، تا خداوند هم الفت‏ شما را پایدار کند، از نعمت الهى به یکدیگر هدیه دهید، آن‌گونه که خداوند بر شما منت ‏نهاده و پاداش آن را در این روز، چندین برابر عیدهاى گذشته و آینده قرار داده است. نیکى دراین روز، ثروت را مى‏افزاید و عمر را طولانى مى‏کند. ابراز عاطفه و محبت ‏به هم در این روز، موجب ‏رحمت و لطف خدا مى‏شود. تا مى‏توانید، در این روز از وجودتان خرج‏ خانواده و برادرانتان کنید و در برخوردها و ملاقات‌ها ابراز شادمانى و سرور کنید... »
آیین عید غدیر و ائمه
ائمه اهل‏بیت(ع)، این روز را شناخته و شناسانده و آن را عید نامیدند و همه مسلمانان را به عیدگرفتن آن دستوردادند و فضیلت آن روز و ثواب نیکوکارى در آن را بیان کردند.
فرات بن احنف مى‏گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: جانم فدایت!
آیا مسلمانان عیدى برتر از عید فطر و قربان و جمعه و روز عرفه‏ دارند؟ فرمود: آرى! با فضیلت‏ترین، بزرگ‌ترین و شریف‌ترین روز عید نزد خداوند، روزى است که خدا دین را در آن کامل ساخت و بر پیامبرش محمد(ص) این آیه را نازل فرمود: «الیوم اکملت لکم ‏دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا». گفتم: آن‏کدام روز بود؟ فرمود: هرگاه یکى از پیامبران بنى‏اسرائیل ‏مى‏خواست جانشین خود را تعیین کند و انجام مى‏داد، آن روز را عید قرار مى‏دادند. آن روز، روزى است که پیامبر اکرم(ص)، على(ع) را به ‏عنوان هادى امت نصب کرد و این آیه نازل شد و دین کامل گشت و نعمت ‏خدا بر مؤمنان، تمام ‏شد. گفتم: آن روز، کدام روز از سال ‏است؟ فرمود: روزها جلو و عقب مى‏افتد، گاهى شنبه است، گاهى یک‏شنبه، گاهى دوشنبه، تا... آخر هفته. گفتم: در آن روز، چه کارى‏ سزاوار است که انجام دهیم؟ فرمود: آن روز، روز عبادت و نماز و شکر و حمد خداوند و شادمانى است، به خاطر منتى که خدا بر شما نهاد و ولایت ما را قرار داد. دوست دارم که آن روز را روزه ‏بگیرید.
حسن بن راشد از امام صادق(ع) روایت مى‏کند که: به آن حضرت عرض‏کردم: جانم فدایت! آیا مسلمانان را جز عید فطر و قربان، عیدى‏است؟ فرمود: آرى اى حسن! بزرگ‌تر و شریف‏تر از آن دو. پرسیدم: چه‏ روزى است؟ فرمود: روزى که امیرالمؤمنین(ع) به‌عنوان نشانه ‏راهنما براى مردم منصوب شد. گفتم: فداى شما! در آن روز چه کارى‏ سزاوار است که انجام دهیم؟ فرمود: روزه مى‏گیرى و بر پیامبر و دودمانش درود مى‏فرستى و از آنان که در حقشان ستم کردند، به ‏درگاه خدا تبرى مى‏جویى. همانا پیامبران الهى به اوصیاء خویش ‏دستور مى‏دادند روزى را که جانشین تعیین شده، «عید» بگیرند. پرسیدم: پاداش کسى که آن روز را روزه بگیرد چیست؟ فرمود: برابر با روزه شصت ماه است.
عبدالرحمان بن سالم نیز از پدرش روایت کرده که: از حضرت ‏صادق(ع) پرسیدم: آیا مسلمانان غیر از جمعه، قربان و فطر، عیدى ‏دارند؟ فرمود: آرى، عیدى محترم‏تر. گفتم: چه روز؟ فرمود: روزى‏که حضرت رسول(ص)، امیرالمومنین(ع) را به امامت منصوب کرد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا على مولاه‏». عرض کردم: آن روز، چه‏ روزى است؟ فرمود: به روزش چه کار دارى؟ سال در گردش است، ولى آن ‏روز، هیجدهم ذى‏حجه است. پرسیدم: در آن روز شایسته است چه کارى ‏انجام شود؟ فرمود: در آن روز، با روزه و عبادت و یاد کردن محمد و آل محمد(ع)، خداوند را یاد مى‏کنید. همانا پیامبراکرم(ص) توصیه ‏فرمود که مردم این روز را عید بگیرند. پیامبران همه چنین ‏مى‏کردند و به جانشینان خود وصیت مى‏کردند که روز تعیین جانشین ‏را عید بگیرند.
امام صادق(ع) نیز روزه غدیرخم را برابر با صد حج و عمره مقبول ‏نزد خداوند مى‏دانست و آن را «عید بزرگ خدا» مى‏شمرد.
در «خصال‏» صدوق از مفضل بن عمر روایت ‏شده که: به حضرت ‏صادق(ع) عرض کردم: مسلمانان چند عید دارند؟ فرمود: چهار عید. گفتم: عید فطر و قربان و جمعه را مى‏دانم. فرمود: برتر از آن‌ها روز هیجدهم ذى‏حجه است؛ روزى که پیامبر خدا(ص)، (دست) حضرت ‏امیر(ع) را بلند کرد و او را حجت ‏بر مردم قرار داد. پرسیدم: در این روز، چه باید بکنیم؟ فرمود: با آن‌که هرلحظه باید خدا را شکر کرد، ولى در این روز، به شکرانه نعمت الهى باید روزه گرفت. انبیاى دیگر نیز این گونه به اوصیاى خود سفارش مى‏کردند که روز معرفى وصى را روزه بدارند و عید بگیرند.
در حدیث دیگرى در «مصباح‏» شیخ طوسى‏، امام صادق(ع) آن روز را روزى عظیم و مورد احترام معرفى کرده است که خداوند حرمت آن ‏را بر مؤمنان گرامى داشته و دینشان را کامل ساخته و نعمت را بر آنان تمام نموده و در این روز، با آنان عهد و میثاق خویش ‏را تجدید کرده است. امام، غدیرخم را روز عید و شادمانى و سرور و روز روزه شکرانه دانسته که روزه‏اش معادل شصت ماه از ماه‌هاى ‏حرام (محرم، رجب، ذى‌قعده و ذى‌حجه) است.
در حدیثى دیگر است که، حضرت صادق(ع) در حضور جمعى از هواداران ‏و شیعیانش فرمود: آیا روزى را که خداوند، با آن روز، اسلام را استوار ساخت و فروغ دین را آشکار کرد و آن را براى ما و دوستان ‏و شیعیانمان عید قرار داد، مى‏شناسید؟ گفتند: خدا و رسول و فرزند پیامبر داناتر است، آیا روز فطر است؟ فرمود: نه. گفتند: روز قربان است؟ فرمود: نه، هرچند این دو روز، بسیار مهم و بزرگند، اما روز «فروغ دین‏» از این‌ها برتر است، یعنى روزهیجدهم ذی‌حجه.... فیاض بن محمدبن عمر طوسى در سال 259 (درحالى که خودش 90 سال داشت) گفته است که حضرت رضا(ع) را در روز غدیر ملاقات کردم، درحالى که در محضر او جمعى از یاران خاص وى ‏بودند و امام(ع) آنان را براى افطار نگاه داشته بود و به‏ خانه‏هاى آنان نیز طعام و خلعت و هدایا، حتى کفش و انگشتر فرستاده بود و وضع آنان و اطرافیان خود را دگرگون ساخته بود و پیوسته فضیلت و سابقه این روز بزرگ را یاد مى‏فرمود.
محمدبن علاء همدانى و یحیى بن‏جریح بغدادى مى‏گویند: ما به قصد دیدار احمدبن اسحاق قمى (از اصحاب امام عسکرى(ع)) در شهر قم به در خانه‏اش رفته، در زدیم. دخترکى آمد. از او درباره احمدبن اسحاق پرسیدیم. گفت: او مشغول عید خودش است، امروز عید است. گفتیم: سبحان ا...! عید شیعیان چهارتاست: عیدقربان، فطر، غدیر و جمعه. این نیز نشان‌دهنده سیره عملى بزرگان شیعه، نسبت ‏به این روز فرخنده است.
امید است که جامعه شیعى، با اهتمام ورزیدن به عید ولایت و رهبرى، رشد خودشان را نشان دهند و با تکریم این حبل‌المتین‏ استوار شیعه، دین خویش را نسبت ‏به بنیادهاى اعتقادى ادا کنند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها