این اظهارات نشان میدهد که آمریکا بعد از هیروشیما و ناکازاکی، سومین مورد استفاده از بمب اتمی را در عراق و طی اولین جنگ خلیج فارس مرتکب شده است. بمبهای اتمی 5000 تنی، بمبهایی نسبتاً کوچک هستند، البته در مقایسه با بمب هیروشیما (16000 تن) و ناکازاکی (22000 تن). با این حال، تجربه انفجار هر سه بمب برای شهروندانی که زندگی عادی خود را میکنند، به یک اندازه وحشتآور است.
گزارش جیم براون را اولین بار "ویلیام توماس" یک خبرنگار کانادایی افشا کرد که مدتها با سربازان بازنشسته آمریکایی کار کرده است. توماس ما را با این سرباز بازنشسته آشنا میکند. وقتی از براون میپرسیم آیا با اظهاراتی که کرده است و از آنجا که صورت خود را هم علناً نشان داده است، از جان خود نمیترسد، وی در پاسخ میگوید: "ترس را برای من تعریف کنید. من به جایی رسیدهام که میگویم: دیگر بس است! هر کس در زندگی خود باید این تصمیم را بگیرد که بالأخره جلوی ناحق بایستد. البته وقتی از این خط قرمز عبور میکنید، میبینید که افراد زیادی این طرف خط نیستند. من وقتی به ارتش پیوستم، دست راستم را بالا آوردم و قسم خوردم از کشورم دفاع کنم. الآن هم به این روش دارم دفاع میکنم."
براون در سال 1965 به دنیا آمد و در سن 22 سالگی به ارتش آمریکا پیوست. وی مهندس مکانیک لشکر دهم سوارهنظام شد و از 25 سپتامبر سال 1990 تا 16 فوریه سال 1991 در عملیات طوفان صحرا در عربستان سعودی شرکت داشت. براون سپس به دلیل مسائل خانوادگی به آمریکا برگشت و از آن زمان تا کنون، با اختلالات مختلفی دست به گریبان است. او هم مثل سربازان بازنشسته دیگر در ارتش آمریکا، مبارزهای طولانی برا آغاز کرد به امید آنکه بیماریاش به رسمیت شناخته شود. براون میگوید بیماریاش به خاطر واکسنی بوده که در عربستان سعودی به او تزریق کردهاند.
براون در سال 1997 رسماً از مهندس رتبه 4 به مهندس رتبه 3 تنزل پیدا کرد. این تنزل رتبه موجب شد تا دیگر برای انجام وظایف محوله به او، مجاز نباشد و بنابراین او را از ارتش اخراج کردند، اگرچه با افتخار. وی تا کنون به خاطر فعالیتهایش در قالب گروههای سربازان بازنشسته نیز تحت پوشش رسانهای قرار گرفته است، مثلاً در گزارشی که نیویورک تایمز در سال 2003 منتشر کرد. براون همچنین درباره بیماریهای سربازان حاضر در جنگ خلیج، خطاب به کمیته مشاورین رئیسجمهور نیز سخنرانی کرده است. براون پس از بازگشت از جنگ خلیج سازمانی نیز با عنوان "سیستم شبکه اطلاعاتی رصد خلیج" تأسیس کرد.
این سرباز بازنشسته برای اولین بار، با اسمی مستعار و در وبسایت توماس ویلیامز خبرنگار کانادایی، درباره یک بمب هستهای کوچک مینویسد که توسط دولت آمریکا استفاده شده است. وی درباره دلیل استفاده آمریکا از بمب اتمی در عراق میگوید: "بهترین دلیلی که من تا کنون توانستهام برای این کار پیدا کنم این است که دولت آمریکا میخواست به صدام حسین این پیام را بدهد که ما کاملاً جدی هستیم و میخواهیم هر چه سریعتر به جنگ خاتمه بدهیم."
برای آنکه بفهمیم استفاده از یک بمب اتمی در قالب چه سیاستی توجیهپذیر است، روند اتفاقات در جنگ خلیج فارس را بررسی میکنیم. در تاریخ 2 آگوست 1990، صدام حسین به کویت حمله کرد. جورج بوش پدر رئیسجمهور وقت آمریکا در تاریخ 16 ژانویه 1991 آغاز عملیات "طوفان صحرا" را به دنیا اعلام کرد. این عملیات، بزرگترین عملیات جنگی از سال 1948 تا آن زمان بود. 28 کشور در کنار آمریکا در این عملیات شرکت داشتند. اما واکنش کشورهای اسلامی چه میتوانست باشد؟
اگر صدام حسین از سلاحهای شیمیایی یا میکروبی استفاده میکرد، بعید نبود که آمریکا هم از سلاحهای اتمی در این عملیات استفاده کند. البته اظهاراتی که همان زمان هم مطرح میشد، بسیار دو پهلو بود و نشان نمیداد که آیا آمریکا از سلاح اتمی استفاده میکند یا خیر. "جیمز بیکر" وزیر خارجه وقت آمریکا حتی اصطلاح "دکترین ابهام حسابشده" را در همین خصوص اختراع کرد.
براون با یادآوری حوادث آن زمان تصریح میکند: "این کار یک بازی دو سر برد برای آمریکا بود. هم میتوانستند یک بمب اتمی در منطقهای خالی از سکنه آزمایش کنند و هم به علت درگیری بزرگی که در جریان بود، هیچکس نمیفهمید که آمریکا دست به چنین کاری زده است. میتوانستید نسخه کوچکی از یک انفجار هستهای را تجربه کنید. نکته دیگر اینکه انفجار این بمب برای افرادی که در محدوده منطقه انفجار هستند محسوس است، اما اگر فاصله زیادی از منطقه داشته باشید، اصلاً متوجه انفجار بمب نمیشوید. با این وجود، آثاری که این بمب میگذارد از یک سو بلافاصله است و از یک سو بسیار طولانیمدت."
اما چه دلیلی وجود داشته که ارتش آمریکا را متقاعد کرده تا در آخرین روز جنگ، از بمب اتمی استفاده کند؟ در تاریخ 25 فوریه، یعنی دو روز قبل از آنکه تصمیم به استفاده از بمب اتمی گرفته شود، یکی از موشکهای اسکاد که توسط ارتش عراق شلیک شده بود، به یکی از پایگاههای آمریکا در عربستان سعودی برخورد کرد. در این حادثه، 28 سرباز آمریکایی کشته و 99 نفر نیز زخمی شدند. دولت آمریکا به این اتفاق، واکنش بسیار شدیدی نشان داد. در شب بین 26 و 27 فوریه، یک کاروان خودرویی عراق، در نزدیکی مرز کویت به طور کامل تخریب شد. اما شاید این تنها انتقامی نبود که آمریکا از عراق میگرفت. شاید دلیل ابهام در سیاستهای سال 1991 آمریکا نیز همین بود.
از براون میپرسیم: "آیا شاهد عینی هم برای استفاده آمریکا از بمب اتمی سراغ دارید؟" جواب میدهد: "بله، سراغ دارم. من خودم با چند شاهد عینی صحبت کردهام که در هنگام انفجار بمب، در آن منطقه بودهاند. من افراد دیگری هم میشناسم که با افرادی به جز من صحبت کردهاند. این روشی است که نهادهای اطلاعاتی از آن استفاده میکنند. یک سری اطلاعات را خودتان جمع میکنید، یک سری اطلاعات را از دیگران میشنوید و این دو را با هم تطبیق میدهید و نهایتاً از راههای دیگر مطمئن میشوید که صحت دارند. مسلماً هیچ دولتی نمیخواهد بپذیرد که دست به چنین کاری زده است."
پیش از این که با براون مصاحبه کنیم، به وزارت دفاع آمریکا خبر دادیم که یکی از سربازان بازنشسته ارتش گفته است که آمریکا یک بمب اتمی کوچک را در جنگ خلیج فارس استفاده کرده است. از ما خواستند تا جزئیات تاریخی را که این اتفاق افتاده به آنها بگوییم، سپس برای ما این بیانیه را ارسال کردند: "تنها سلاحهای متعارف در جنگ خلیج در سال 1991 استفاده شد. آمریکا سلاحهایی را دارد که قدرت انفجاری معادل 5000 پوند و بیشتر را دارند، بنابراین ما نمیتوانیم دقیقاً این رویدادی را که شما به آن اشاره کردهاید، تأیید کنیم. اما اگر بمبی با آن قدرت در آن منطقه منفجر شده باشد، طبیعی است که ایستگاههای لرزهنگاری این انفجار را ثبت کرده باشند. باز هم تکرار میشود: تنها سلاحها و مهمات متعارف در جنگ خلیج فارس سال 1991 استفاده شده است." در نامهای که وزارت دفاع بعداً برای ما ارسال کرد، آمده بود که بمب «بیالیو82» ممکن است در این رویداد استفاده شده باشد. این بمب قدرت انفجاری معادل تقریباً 7000 پوند دارد. ضمناً دوباره تأکید کردند که تنها سلاحهای متعارف در این جنگ استفاده شده است.
بمب بیاییو 82 که نام دیگرش "مادر همه بمبها"ست از راه انفجار ترکیبی از اکسیژن، هیدروژن و برخی عناصر دیگر در هوا، نه در زمین، میتواند انفجاری معادل 3 ریشتر را ایجاد کند، که این با 4.2 ریشتر در آمار لرزهنگاری تفاوت دارد. براون میگوید: "این انفجار همزمان با تجهیز آمریکا به بمبهای "انفجار سوخت در هوا" یا "مادر همه بمبها" بود. تفاوت بزرگ بین این دو این است که بمبهای "مادر همه بمبها" تأثیری شبیه به بمب اتمی دارد، حتی ممکن است ابر قارچی هم ایجاد کند، اما تشعشع هستهای را ندارد. در حالی که پس از انفجار بمبهای هستهای، تشعشع هستهای ماندگار به جای میگذارد."
بسیاری از مردم و تعداد بیشماری کودک، بعد از عملیات طوفان صحرا، در شهر بصره به بیماری دچار شدند. "جواد العلی" یکی از پزشکان مرکز تومورشناسی در بصره است. وی تحقیقاتی درباره اثرات مواد رادیواکتیو در بصره انجام داده است. العلی میگوید: "ماجرای تشعشعات اتمی در بصره در طول جنگ اول خلیج فارس و سال 1991 آغاز شد. حدود 300 تن اورانیوم ضعیف شده در بخش غربی بصره پخش شد که موجب افزایش محسوس سطح تشعشعات اتمی در این شهر شد، سطپح تشعشات هستهای در این منطقه، تا قبل از جنگ، نزدیک به صفر بود. این اتفاق در سال 2003 هم تکرار شد و چند صد تن اورانیوم ضعیف شده روی شهرهای مختلف و مناطق مسکونی عراق ریخته شد."
العلی ادامه میدهد: "این تشعشعات موجب بزرگ شدن اندامهای داخلی بدن افراد و همچنین تولد نوزادهایی با اشکال عجیب میشد. همانطور که میدانید، نیمهعمر اورانیوم ضعیفشده، 4.5 میلیارد سال است. بنابراین اتفاقی که میافتد این است که خاک منطقه آلوده میشود و تا چند میلیارد سال، مردمی که در آن منطقه هستند، گرفتار مرگ و میر و بیماری خواهند بود."
این آمار و ارقام، علاوه بر آنکه ادعای براون درباره استفاده از بمبهای اورانیوم ضعیفشده برای پنهان کردن استفاده از بمب بزرگتر اتمی توسط دولت آمریکا را تقویت میکند، از سوی دیگر نشان میدهد که چگونه بعد از این اتفاقات، بمبهای اورانیوم ضعیفشده به بخشی از زرادخانه ناتو، اسرائیل، و روسیه، تبدیل شد و اکنون در کنار بمبهای اتمی آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، هند و پاکستان، آماده استفاده در صحنه جنگ هستند.