کد خبر: ۲۶۳۱۵
زمان انتشار: ۱۰:۱۰     ۲۲ آبان ۱۳۹۰
آن کسانى که توصیه می‌کردند ما روشهاى نظام سرمایه دارى را دنبال کنیم، ببینند که امروز نظام سرمایه‌دارى در یک بن‌بست کامل است....
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری ، مجموعه‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی را در طول ۲۲ سال اخیر درباره نظام سرمایه‌داری غرب به شرح زیر منتشر کرد:

بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان1390/08/11

امروز در خود آمریکا، در خود کشورهاى غربى، در خود نظام سرمایه‌دارى و به اصطلاح لیبرال‌دموکراسى - که هم «لیبرال»اش دروغ است، هم «دموکراسى»اش دروغ است - اینها شکست‌خورده‌اند. امروز مردم آمریکا در سرتاسر ایالات آمریکا، و مردم در هشتاد کشور جهان علیه این نظام ایستادگى کردند. ممکن است مردم را سرکوب کنند، اما این آتش خاموش نخواهد شد. نمیتوانند دفاع کنند؛ دستشان خالى است. دنیا جریان دیگرى پیدا کرده است و بدانید به حول و قوه‌ى الهى، مبارزه‌ى حق - که با سردمدارى ملت ایران و با پرچم اسلام آغاز شده است - با باطل، با طاغوتها، با فرعونها و با فرعون استکبار، تا سرنگونى استکبار ادامه پیدا خواهد کرد.

تحلیلگران - به قول خودشان - در اتاقهاى فکرشان مى‌نشینند مطالعه میکنند، بررسى میکنند، مى‌بینند نقطه‌ى کانونى و مرکزى این حرکت، جمهورى اسلامى است؛ لذا متوجه شماها میشوند؛ متوجه جوانهاى ما، متوجه مسئولان ما که محکم ایستادند و این راه را با جرأت، با قدرت، با توکل به خدا، با خوشبینى به آینده و با امیدِ تمام دارند ادامه میدهند.

بیانات در دیدار نخبگان و برگزیدگان کرمانشاه1390/07/26

برجستگى‌هاى یک جامعه در این زمینه‌هاى ذهنى و فکرى و علمى باید در خدمت تعالى انسان قرار بگیرد. امروز در دنیا اینجور نیست؛ امروز در دنیا نه علم در خدمت تعالى انسان است، نه هنر و نه بقیه‌ى چیزها. خب، یک نمونه‌ى هنر، سینماست. قله‌ى سینماى دنیا، هالیوود است. این دستگاه‌هاى هنرى دنیا چقدر به اخلاق بشرى، به معنویت انسان، به امیدبخشى به انسان کمک میکنند؟ عکس قضیه است؛ نمیشود گفت صفر، مبالغى زیر صفر! یعنى بنیانهاى اخلاقى را، بنیانهاى فکرى را، تعالى بشرى را تخریب میکنند. امروز در دنیا، هنر در خدمت تعالى انسان نیست؛ علم هم همین جور. علم در خدمت سرمایه‌دارى است، در خدمت ثروت‌اندوزان است. دانش بشرى امروز در خدمت کسانى است که کمپانى‌هاى بزرگ اقتصادى مال اینهاست؛ جنگها را اینها راه مى‌اندازند، انسانها را اینها میکُشند، کشتارهاى جمعى را اینها میکنند؛ علم در خدمت اینهاست. علم در خدمت مردم محروم افغانستان نیست. علمى که به افغانستان رفته، همان هواپیمائى است که بالاى سرشان میرود، بمبارانشان میکند. علمى که آن روز به عراق آمد، ابزارهاى شیمیائى بود که حلبچه را به آن روز درآورد. در این مناطق، علم اینجورى است. علم در خود کشورهاى غربى هم همین طور است. بله، ثروتِ یک جمعى را، یک اقلیتى را بالا برده؛ خود آن ثروت موجب شده که علم پیشرفت پیدا کند؛ اما علم شده یک ابزارى براى تبعیض و عدم تعادل اجتماعات و عقب‌رفتگى اجتماعات. ما باید این را برگردانیم.

بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه1390/07/24

امروز بسیارى از مشکلاتى که در کشورهاى اروپائى، مثل انگلیس، مثل فرانسه، مثل آلمان، مثل ایتالیا وجود دارد، ناشى از این است که سیاستهاى شبکه‌ى خبیث صهیونیستى بر دولتهاى این کشورها حاکم است. اینها از سرمایه‌داران و کمپانى‌داران صهیونیست که در دنیا زیادند، چشم میزنند و حساب میبرند. در آمریکا هم همین جور است. تملق‌گوئى به صهیونیستها، یک شیوه‌ى معمول در بین قدرتمندان آمریکاست. در اروپا هم کم و بیش همین جور است. وقتى ملتها - چه ملت آمریکا، چه ملتهاى اروپا - بدانند که خیلى از این بدبختى‌ها ناشى از سلطه‌ى شیطانى و اهریمنى این شبکه است، یقیناً انگیزه‌شان بیشتر خواهد شد، حرکتشان شدیدتر خواهد شد. ممکن است امروز آمریکا با پلیس، بلکه با ارتش، مردم را سرکوب کند - که سابقه هم دارد؛ چند سال قبل از این در شیکاگو یک حرکتى به وجود آمد، ارتش را وارد کردند؛ گمانم زمان کلینتون بود، حاکمیت آن مجموعه‌ى قبل از بوش - هیچ ابائى ندارند؛ ارتش را وارد میکنند، مردم را سرکوب میکنند، میزنند، میکُشند، زندانهاى سخت میکنند؛ این حرکت سرکوب میشود، اما از بین نمیرود؛ آتش زیر خاکسترى خواهد ماند و یک روزى آنچنان شعله خواهد کشید که همه‌ى این بناى پوشالى استکبارى و سرمایه‌دارى را خواهد سوزاند و خاکستر خواهد کرد.

بیانات در جمع روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه‌1390/07/20

در مرکز مالى آمریکا، در پایتخت اقتصادى آمریکا، یعنى در نیویورک، آن هم در خیابان «وال استریت» که کانون اصلى سرمایه‌دارى دنیاست، هزاران نفر جمعیت جمع بشوند، بگویند ما سرمایه‌دارى را نمیخواهیم. اینها نه مهاجرند، نه همه سیاه‌پوستند، نه از طبقات پائین جامعه‌اند؛ در میانشان استاد دانشگاه هست، سیاستمدار هست، گروه‌هاى دانشجوئى به اینها پیوسته‌اند؛ میگویند ما نظام کاپیتالیستى را نمیخواهیم. خب، این همین حرف ماست؛ ما هم که از اول گفتیم «نه شرقى، نه غربى»، یعنى نه نظام کاپیتالیستى، نه نظام سوسیالیستى؛ آن سوسیالیستى‌اش بود که به جهنم رفت، این هم دارد یواش یواش سرازیر میشود. بعد از این حادثه، اقبال به اسلام بیشتر خواهد شد. این هم یک موج دیگر است؛ موج سوم است.

بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه‌1390/07/20

یک مسئله این است که فساد رژیم سرمایه‌دارى براى آن مردم، محسوس و عینى شده است. ممکن است این حرکت را سرکوب کنند، اما نمیتوانند ریشه‌هاى این حرکت را از بین ببرند؛ بالاخره یک روزى این حرکت آنچنان خواهد بالید که نظام سرمایه‌دارى آمریکا و غرب را بکلى به زمین خواهد زد.

رژیم فاسد سرمایه‌دارى نه فقط به مردم کشورهاى افغانستان و عراق و بقیه‌ى جاها رحم نمیکند، بلکه به مردمِ خودش هم رحم نمیکند. مردم در این اجتماعات و تظاهرات چندین هزار نفرى نیویورک یک تابلوئى بلند کردند که رویش نوشته بود: «ما 99 درصدیم». یعنى 99 درصد ملت آمریکا - اکثریت ملت آمریکا - محکومِ یک درصدند. جنگ عراق و افغانستان را آن یک درصد راه مى‌اندازد، اما کشته و غرامتش را آن 99 درصد میدهد. این آن چیزى است که مردم را بیدار کرده، وادار به اعتراض کرده. البته شیوه‌هاى تبلیغاتى و جنگ روانى مسئولان آمریکائى و سازمان سیا و دیگران، شیوه‌هاى بسیار قهار و جبارى است؛ ممکن است بر اینها فائق بیایند؛ اما بالاخره حقیقت قضیه روشن شد و بیشتر روشن خواهد شد. با این همه ادعا، رژیم سرمایه‌دارى این است؛ لیبرال دموکراسى غرب این است.

حمایت از اسرائیل را همین یک درصد میکنند. مردم آمریکا انگیزه و علاقه‌اى به حمایت از اسرائیل ندارند، که پول بدهند، مالیات بدهند، خرج کنند، براى اینکه بتوانند غده‌ى سرطانى اسرائیل، دولت جعلى اسرائیل را در یک منطقه‌اى سر پا نگه دارند. بعد هم نوع برخوردشان؛ آن از کتمان و مسکوت نگهداشتن، بعد هم شدت عمل؛ هم در آنجا، هم در بعضى کشورهاى اروپائى. در انگلیس آنچنان شدت عملى به خرج دادند که ده یکِ آن را انسان در کشورهاى عقب‌افتاده‌اى که نظامهاى دیکتاتورى با مردم برخورد میکنند، مشاهده نمیکند. اینها آن وقت مدعى طرفدارى از حقوق بشر، مدعى آزادى بیان، مدعى آزادى اجتماعات، مدعى همه‌ى مردم دنیایند. آن کسانى که توصیه میکردند ما روشهاى نظام سرمایه دارى را دنبال کنیم، آنها را یاد بگیریم، آنها را عمل کنیم، به این واقعیتها نگاه کنند، ببینند که نظام سرمایه‌دارى چیست؛ بن‌بست کامل. امروز نظام سرمایه‌دارى در یک بن‌بست کامل است. ممکن است نتائج این بن‌بست سالها بعد به نتائج نهائى برسد، اما بحران غرب به طور کامل شروع شده.


بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روزماه رمضان1389/05/31

ما داریم جلو میرویم، داریم پیشرفت میکنیم. دشمنان ما منحنى‏شان به طرف ضعف است، منحنى ما به طرف قوّت است. نظام طاغوتى، نظام سرمایه‏دارىِ متجاوز و ظالم در دنیا- که مظهرش رژیم ایالات متحده‏ى آمریکاست- امروز از ده سال پیش و از بیست سال پیش، بسیار ضعیف‏تر است. در نقطه‏ى مقابل، تفکر اسلامى و نظام جمهورى اسلامى، امروز از ده سال پیش، از بیست سال پیش، بسیار قوى‏تر و بسیار پیشرفته‏تر و بسیار آماده‏تر است.


بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روزماه رمضان1389/05/31

خوشبختانه روند پیشرفت در کشور، در زمینه‌هاى مختلف، روند خوب و مطلوبى است. روند عدالت هم خوب است. خوب، این دهه، دهه‌ى پیشرفت و عدالت نامیده شده است. پیشرفت که گفتیم، پیشرفت علمى است، پیشرفت فناورى است، پیشرفت سیاسى است، پیشرفت اخلاقى است؛ همه‌ى اینها مورد نظر است. خوب، یک کارهاى خوبى دارد انجام میگیرد؛ لااقل زیرساختهائى براى کارهاى بزرگ و جهشها دارد فراهم میشود. در مورد عدالت هم حداقل این است که این تفکر دارد همه‌گیر میشود؛ یعنى همه معتقد میشوند به اینکه باید دنبال عدالت رفت، باید عدالت را اجرائى کرد، باید این آرزوها را اجرائى کرد، در محیط اجراء وارد کرد - که توى صحبتهاى دوستان هم بود - این خودش پیشرفت است. البته این معنایش این نیست که ما به این مقدار پیشرفت در زمینه‌ى عدالت قانع هستیم؛ نه، آرزو و همت خیلى بالاست؛ آرزوها بالاست، همتها هم بالاست؛ اما میخواهم به شما عرض کنم که ما داریم جلو میرویم، داریم پیشرفت میکنیم. دشمنان ما منحنى‌شان به طرف ضعف است، منحنى ما به طرف قوّت است. نظام طاغوتى، نظام سرمایه‌دارىِ متجاوز و ظالم در دنیا - که مظهرش رژیم ایالات متحده‌ى آمریکاست - امروز از ده سال پیش و از بیست سال پیش، بسیار ضعیف‌تر است. در نقطه‌ى مقابل، تفکر اسلامى و نظام جمهورى اسلامى، امروز از ده سال پیش، از بیست سال پیش، بسیار قوى‌تر و بسیار پیشرفته‌تر و بسیار آماده‌تر است.


بیانات در دیدار کارگران نمونه سراسر کشور1389/02/08

اهمیت به تلاش و فعالیت کارگر است؛ فهمیده بشود که این یک جهاد است؛ این مهم است. کارگر در پشت دستگاه، یا در حین طراحى و نقشه‏پردازى، یا در کارِ در مزرعه، یا در هر نقطه‏اى که کار دارد تولید مى‏شود و محصولى دارد به وجود مى‏آید، باید احساس کند و بداند که یک عمل بزرگ را، یک عمل مهم را، یک ارزش را دارد به وجود مى‏آورد؛ اسلام این را مى‏خواهد بیان کند. این، اعتقاد قلبى ماست. خیلى فاصله است بین این نگاه و نگاه دنیاى مادى، اعم از دنیاى سرمایه‏دارى یا دنیاى سوسیالیستى که به کارگر به عنوان یک ابزار نگاه مى‏کند. امروز در دنیاى سرمایه‏دارى، گاهى بعضى از کارگرها از لحاظ برخوردارى مادى وضعشان هم خوب است- البته عمومیت ندارد، بعضاً این‏جور است که وضعشان خوب است- لیکن همان هم از چشم کارفرما، از چشم سیاست‏گذاران کار و تولید، یک ابزار است؛ مثل یک پیچ و مهره؛ تا وقتى ارزش دارد که بتواند به آن‏ها ارزش مادى تحویل بدهد، پول تحویل بدهد. خیلى فاصله است بین این نگاه به کارگر، و این نگاه که کارگر را یک مجاهد فی سبیل الله مى‏داند؛ براى کارى که او انجام مى‏دهد، فراتر از همه‏ى اجرهاى مادى، یک اجر الهى، یک ارزش الهى، یک پاداش الهى در نظر مى‏گیرد؛ این‏ها خیلى باهم فاصله دارد؛ این لازم است، این آن نیاز حقیقى است.


بیانات در دیدار کارگران نمونه سراسر کشور1389/02/08

مسئله‏ى دیگر در زمینه‏ى کار، رابطه‏ى کارگر و کارفرماست. هر دو روشى که در دنیاى متعارفِ زمان ما معمول بود- روش سوسیالیستى و روش سرمایه‏دارى- غلط است. در منطق تفکر سوسیالیستى، کارگر و کارفرما دوتا دشمن بودند در مقابل هم؛ دوتا دشمن، به خون هم تشنه؛ این تحلیلشان بود. راه حلى هم که نشان دادند، راه حل ضایعِ باطلِ غلطى بود: مالکیت دولت بر همه‏ى منابع تولید و ابزارهاى تولید؛ که بعد از گذشت چند دهه، به آن‏ فضاحت انجامید. آن یک نگاه بود، که نگاه دشمنى و ستیزه‏گرى بین کارگر و کارفرما بود. نگاه دیگر، نگاه منطق غربى است که کارفرما سلطان کارگر است، صاحب‏اختیار کارگر است، کارگر ابزارى است در دست او و در اختیار او. این هم تحقیر شخصیت انسان است؛ غلط
اندر غلط. هر دو نگاه، غلط است.


بیانات در دیدار کارگران نمونه سراسر کشور1389/02/08

دنیائى هم که در مقابل ایران صف‏آرائى مى‏کند و دندان نشان مى‏دهد و پنجه‏ى خونین حواله مى‏کند و بداخلاقى مى‏کند و در همه‏ى جاهائى که دستش برسد، مى‏خواهد یک اشکالى ایجاد کند، دنیاى استکبارى است؛ دنیاى تحت تأثیر و در مشت نظام سرمایه‏دارىِ ظالم و ستمگر است. این را نمى‏تواند تحمل کند، چون این از قاعده‏ى آن‏ها خارج است؛ لذا با او دشمنى مى‏کند، که مى‏بینید دشمنى‏ها را در این سى سال. آنچه که کم نبوده و همه دیده‏اند و چشمشان پر است، دشمنى‏ها و عنادها و خباثتهاى دشمنان ماست. آن‏ها نتوانستند کارى بکنند، بعد از این هم مطمئن باشید هیچ کارى نمى‏توانند بکنند.


بیانات در دیدار جمعی از مردم آذربایجان1388/11/28

سردمداران کشورهاى مستکبر- چند تا دولت مستکبر- مى‏نشینند در باره‏ى نظام جمهورى اسلامى اظهار نظر مى‏کنند و این‏جور وانمود مى‏کنند که جامعه‏ى جهانى با جمهورى اسلامى مخالف است. کدام جامعه‏ى جهانى؟ کدام جامعه‏ى جهانى با جمهورى اسلامى مخالف است؟ چهار تا، پنج‏تا دولت مستکبر- که غالباً ملتهاى خودشان هم حرف آن‏ها را قبول ندارند- با نظام اسلامى، با جمهورى اسلامى مخالفند. نظامهائى که در پنجه‏ى کمپانى‏دارهاى صهیونیست است، توى مشت زالوهاى بین‏المللى است، البته که با جمهورى اسلامى- که فریاد عدالت سر داده است- مخالفند؛ باید هم مخالف باشند. آن روزى که شبکه‏ى اختاپوسى سرمایه‏دارى جهانى از ما تعریف کند و با ما مخالف نباشد، آن روز ما باید عزا بگیریم.


بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1388/07/02

اسلام آمریکائى فقط آن نیست که آمریکاپسند باشد؛ هر چیزى که خارج از این اسلام ناب است؛ اسلام سلطنتى هم همین‏جور است، اسلام التقاطى هم همین‏جور است، اسلام سرمایه‏دارى هم همین‏جور است، اسلام سوسیالیستى هم همین‏جور است، اسلام‏هائى که با شکلها و رنگهاى مختلفى عرضه بشود و آن عناصر اصلى در او وجود نداشته باشد، همه‏اش مقابل اسلام ناب است؛ در واقع اسلام آمریکائى است. انسان مشاهده مى‏کند در این معارضه‏هائى که با نظام در طول این سى سال انجام گرفته، این اسلام‏هاى گوناگون حضور داشته‏اند؛ هم اسلام التقاطى وجود داشته، هم اسلام سلطنتى وجود داشته، هم اسلام سوسیالیستى وجود داشته؛ انواع و اقسام این اسلامها در مواجهه‏ى با نظام جمهورى اسلامى وجود داشته‏اند. خوب، در این نگاه به اسلام و درک و فهم از اسلام، فرد و جامعه باهم ملاحظه مى‏شوند، معنویت و عدالت باهم ملاحظه مى‏شوند، شریعت و عقلانیت با یکدیگر ملاحظه مى‏شوند، عاطفه و قاطعیت در کنار هم دیده مى‏شوند؛ این‏ها همه باید باشد. قاطعیت در جاى خود، عواطف در جاى خود، شریعت در جاى خود، عقلانیت- که آن هم خارج از شریعت البته نیست- در جاى خود؛ همه در کنار هم بایستى مورد استفاده قرار بگیرند؛ انحراف از این منظومه‏ى مستحکم، موجب انحراف از نظام اسلامى خواهد بود.


بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان‏1388/02/27

جهانى شدن، اسم خیلى قشنگى است و هر کشورى فکر مى‏کند بازارهاى جهانى به رویش باز مى‏شود. اما جهانى شدن به معناى تبدیل شدن به یک پیچ و مهره‏اى در ماشین سرمایه‏دارى غرب، نباید مورد قبول هیچ ملت مستقلى باشد. اگر قرار است جهانى شدن به معناى درست کلمه تحقق پیدا بکند، باید کشورها استقلال خودشان- استقلال اقتصادى و استقلال سیاسى- و قدرت تصمیم‏گیرى خودشان را حفظ کنند؛ و الّا جهانى شدنى که ده‏ها سال پیش از طریق بانک جهانى و صندوق بین‏المللى پول و سازمان تجارت جهانى و امثال این‏ها- که همه ابزارهاى آمریکائى و استکبارى بودند- به وجود آمده، ارزشى ندارد. بنابراین، یک اصل مهم، مسئله‏ى استقلال است؛ که اگر این نباشد پیشرفت نیست، سرابِ پیشرفت است.


بیانات در دیدار مردم مریوان1388/02/26

مروز همه‏ى دنیا شاهدند که سیستم سرمایه‏دارى غرب، چقدر در مقابله‏ى با حوادث و بحرانها توخالى و ناتوان است. خودِ این سیستم بحران‏آفرین است و وقتى بحران به وجود مى‏آید، از خودش نمى‏تواند دفاع کند. این سیستمِ اقتصادى غرب است که همه‏ى افتخارشان به این سیستم اقتصادى بوده است؛ اقتصاد سرمایه‏دارى. و سعى داشته‏اند این سیستم را به هزار شیوه و هزار زبان، به عنوان نسخه‏ى منحصربه‏فردِ اقتصاد، به ملتها تحمیل کنند.


پیام نوروزى رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال 13881388/01/01

سال 87 که بر ما گذشت، سال بسیار پرماجرائى بود؛ هم در زمینه‏ى مسائل بین‏المللى، و هم در زمینه‏ى مسائل کشور. در سطح بین‏المللى حوادث بزرگ و مهمى اتفاق افتاد که بى‏گمان در مجموعه‏ى سیاستهاى جهانى داراى تأثیرات عمیق و مؤثرى است، که از جمله‏ى آن‏ها در زمینه‏ى اقتصادى، بحران عظیم مالى و اقتصادى است که از کشور آمریکا شروع شد و به اروپا و دیگر کشورها و از جمله به کشورهاى منطقه‏ى ما رسید. این مسئله براى مردم جهان، مسئله‏ى بسیار مهمى است؛ نه فقط در زندگى روزمره‏ى آن‏ها و برنامه‏ریزى‏هاى اقتصادى آن‏ها تأثیر مى‏گذارد، بلکه در دیدگاه‏هاى آن‏ها نسبت به نظریات اقتصادى و اقتصاد سرمایه‏دارى احتمالًا تأثیرات شگرفى را بر جاى خواهد گذاشت. خوشبختانه کشور ما و ملت ما توانستند تا حدود زیادى از آثار زیانبار این طوفان سهمگین جهانى خود را برکنار بدارند، و البته همچنان مراقبتهاى لازم بایستى ادامه پیدا کند.


بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهى1387/06/05

هیچ کشورى از این کشورهائى که در زمینه‏هاى مختلف چنین پیشرفت‏هائى پیدا کرده‏اند، مثل کشور ما نیست! ما مظلومانه، تنها و در بین این همه دشمنیها- در حالى که هم شرقِ کمونیستى و هم غربِ سرمایه‏دارى با ما به جد دشمن بودند؛ اروپا هم که مایل بود یک نقش مثلًا میانه‏اى ایفا کند، هیچ‏گونه کمکى به ما نکرد، بلکه ضربه هم زد- این جوانهاى باهوش و زیرک و احیاناً بسیار زبل از میان ملت ما، توانستند این نهالها را رشد بدهند و به ثمر برسانند. کارهاى بزرگى شده؛ این خیلى امیدبخش است. در آینده هم مى‏توانید این کارها را انجام بدهید. لذا من نگاهم به آینده، نگاه خیلى خوبى است؛ اگرچه وضع کنونى را قابل تحسین مى‏دانم، اما به‏هیچ‏وجه قناعت به این وضع را مجاز نمى‏شمارم، براى هیچ‏کس: نه براى دولتى‏ها، نه براى خود شما جوانها، نه براى اساتیدتان. ما هنوز خیلى باید راه برویم؛ خیلى باید حرکت کنیم. فاصله‏ى ما هنوز با آن قله‏ها- حتّى، برخى پائین‏تر از قله‏ها- زیاد است. باید این فاصله‏ها را طى کنیم.


بیانات در دیدار با مردم شیراز1387/02/11

اردوگاه سرمایه‏دارى و استعمارى با همه‏ى توان سیاسى خود، با همه‏ى قدرت مالى و اقتصادى خود و با همه‏ى شبکه‏هاى تبلیغاتى خود، دارد فشار مى‏آورد تا شاید بتواند ملت ایران را وادار به عقب‏نشینى و تسلیم بکند؛ نه فقط از حق هسته‏اى- حق هسته‏اى یکى از حقوق ملت ایران است- بلکه مى‏خواهند ملت ایران را از حق عزتش، از حق استقلالش، از حق قدرت تصمیم‏گیریش و از حق پیشرفت علمیش، وادار به عقب‏نشینى کنند. ملت ایران امروز در جاده‏ى پیشرفت علمى و پیشرفت فنّاورى افتاده و مى‏خواهد دو قرن عقب‏افتادگى خود را در دوران‏ طاغوتها، جبران کند. این‏ها دستپاچه شده‏اند و نمى‏خواهند ملت ایران- که در این نقطه‏ى حساس دنیا قرار گرفته است و به عنوان پرچم‏دار اسلام شناخته شده- به این توفیقات دست پیدا کند؛ لذا فشار مى‏آورند. اما ملت ایران ایستاده است.


بیانات در دیدار گروه کثیرى از کارگران و کارآفرینان1387/02/04

در منطق کشورهاى سرمایه‏دارى، کارگر یک ابزار است؛ وسیله‏اى است در خدمت کارفرما. در منطق آن مکتبهاى مضمحل‏شده و نابودشده‏اى که ادعاى طرف‏دارى از کارگر مى‏کردند، وجود جنگ میان کارفرما و کارگر بود. از این جنگ بود که آن نظامها مى‏خواستند نان بخورند و اسمشان را بگذارند مدافعین کارگر. آن وقت در نظام به اصطلاح سوسیالیستى شوروى سابق، همان بساط سرمایه‏دارى، همان اسرافها، همان فسادهاى گوناگون مالى به اسم کارگر و به نام دفاع از طبقه‏ى کارگر وجود پیدا کرده بود. منطقشان، منطق تضاد و تعارض بود. اسلام و نظام اسلامى و جمهورى اسلامى هیچ‏یک از این دو طریق را قبول ندارد؛ معتقد است که این دو عامل، یعنى عامل کارآفرینى و ایجاد بنگاه‏هاى اشتغال و کارآفرینى یک بازوست، وجود نیروى کار یک بازوى دیگر است. این‏ها باید هر دو باشند و همکارى کنند. نقش دولت، ایجاد یک خط عادلانه‏ى میانه براى این همکارى است؛ ظلم نشود. نه آن‏ها به این‏ها تعرض کنند، نه این‏ها از کار آن‏ها کم بگذارند؛ هیچ‏کدام به حقوق یکدیگر تعرض نکنند. اگر این‏جور باشد، آن وقت جامعه با سلامت و صفا پیش خواهد رفت؛ نه آن پرخورى‏ها و اسرافها و زیاده‏روى‏ها فرهنگ رائج خواهد شد، نه محرومیت یک طبقه براى آن طبقه فرهنگ ثابت خواهد شد. این، منطق نظام جمهورى اسلامى است.


بیانات در دیدار نخبگان جوان1386/06/12

شما امروز لحن کسانى را که بر کرسیهاى سیاسى‏اى سوارند که پایه‏هاى آن بر روى سرمایه و علم منحرف- سرمایه‏دارى- قرار گرفته، ببینید. دولتهاى غربى الآن این‏جورى‏اند. حالا در قله‏ى قدرتهاى غربى، امریکاست. کرسى قدرت پایه‏هایش بر روى کارتلها و تراست‏هاى سرمایه‏داران قرار دارد و ابزارش علم است. از سلاح به وسیله‏ى علم استفاده مى‏کنند؛ از جاسوسى و دزدى اطلاعات به وسیله‏ى علم استفاده مى‏کنند؛ از زد و بند در جاهاى مختلف دنیا به وسیله‏ى علم استفاده مى‏کنند. ببینید سران این‏جور کشورها که این‏جور علم منحرف دارند، لحنشان چیست؟ شنیدید این سخنرانى چند روز قبل رئیس‏جمهور امریکا را که چقدر نفرت‏انگیز، چقدر خشونت‏طلبانه و متکبرانه بود. همین غرور و تکبر روز به روز هم دارد این‏ها را در گرداب فرومى‏برد. امروز شما این را بدانید- من حالا دارم به شما مى‏گویم. شما آن روز را خواهید دید؛ آن‏روز ماها نیستیم، اما شما جوانها آن روز را خواهید دید- که این تمدن بناشده‏ى بر این پایه‏ى غلط، در گرداب دارد فرومى‏رود؛ دارد لحظه به لحظه در باتلاق پائین‏تر مى‏رود و سقوط خواهد کرد؛ بدون شک. همین غرور هم، همین تکبر ابلهانه و احمقانه هم یکى از عوامل همان سقوطى است که انتظارِ این‏ها را مى‏کشد. این‏ها سقوط مى‏کنند. یک هارت‏وهورتى امروز مى‏کنند؛ اما در سراشیب دارند حرکت مى‏کنند، خودشان هم ملتفت نیستند؛ البته هوشیارهاشان چرا. هوشمندانشان سالهاست فریاد مى‏کشند، هشدار مى‏دهند؛ زنگ خطر! منتها کیست که بشنود؛ مَستند. مست.


بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسى مشهد1386/02/25

غربى‏ها هیچ مایل نبودند و نیستند که غیر غربى وارد باشگاه علمى غرب شود. این کشورهاى آسیائى که الآن پیشرفت کرده‏اند- مثل ژاپن، مثل چین، مثل تا حدودى هند- غرب به هیچ‏کدام از این‏ها کمکى نکرد. چین در کشمکش‏هاى شدید شرق و غرب- کمونیسم و دنیاى سرمایه‏دارى- از طرف شوروىِ آن روز سخاوتمندانه مورد حمایت قرار گرفت؛ حتّى انرژى هسته‏اى‏اش را روس‏ها دادند. چین هیچ‏چیز نداشت؛ شوروى‏ها چون مى‏خواستند یک جبهه‏ى آسیائى بزرگى در مقابل امریکا و اروپا تشکیل بدهند، چین را تجهیز کردند؛ چون چین کمونیستى بود، تجهیزش کردند. هند هم در درجه‏ى بعد همین‏طور؛ یعنى در جبهه‏بندى‏هاى شرق و غرب، هند گرایش به چپ داشت، شوروى‏ها- چپ‏ها- کمکش کردند. امریکایى‏ها متقابلًا پاکستان را تقویت مى‏کردند. البته پاکستان هم انرژى هسته‏اى را خودش به وجود نیاورد، آن‏ها از چین گرفتند؛ اما امریکا چشمش را بست و در موازنه‏هاى سیاسى منطقه‏اى به رو نیاورد. ژاپن، پیشرفت علمى خودش را به کمک امریکا و غرب به دست نیاورد؛ ژاپنى‏ها توانستند نفوذ علمى کنند- شاید تعبیر سرقت، تعبیر خوبى نباشد- و توانستند علم را به شکلى که طرف راضى نیست، از او بقاپند؛ منتها ملت سخت‏کوشى بودند و خودشان را پیش بردند؛ غرب به آن‏ها کمکى نکرد.


بیانات در دیدار مسئولان اقتصادى و دست‌‌اندرکاران اجراى اصل 44 قانون اساسى‌‌1385/11/30

نویسندگان قانون اساسى و اصل 44، هم هوشمند بودند، هم منصف؛ به نظر بنده. ما با بیشتر این‏ها از نزدیک کار کرده بودیم. در محصول کار هم که همین اصل 44، اصل 43 و این‏هاست، کاملًا پیداست که این‏ها هم مردمان هوشمندى بودند، هم مردمان باانصافى بودند. این‏ها آن چیزى را که از نظرشان به شکل کلى درست هم هست، خط میانه‏ى بین اقتصاد سرمایه‏دارى و اقتصاد سوسیالیسم شناخته بودند و این را در قالب آن سه محور اصلى مالکیت، در اصل 44 ریختند. مالکیتهاى اختصاصى دولتى، مالکیت تعاونى، و مالکیت بخش خصوصى؛ این‏ها را تقسیم‏بندى کردند. بعد، در ذیلش براى این، دو سه تا شرط قرار دادند. یکى از شرطها این است که این تقسیم‏بندى با این مصادیق- که مصادیق را ذکر کردم- باید موجب رشد و توسعه‏ى اقتصاد بشود؛ باید مایه‏ى زیان نباشد. یعنى اگر یک روزى مسئولان کشور تشخیص دادند که این تقسیم‏بندى، مایه‏ى زیان است؛ موجب رشد اقتصادى نیست، این قانون دیگر در آن روز، بدین شکل اعتبار ندارد و به شکلى که منطبق بر مصلحت باشد، انطباق دارد. این، هوشمندى و انصاف آن‏ها را مى‏رساند.


پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی بمناسبت کنگره عظیم حج1385/10/08

اکنون دولت امریکا و سرمایه‏سالارى غرب و فعالان مفسد صهیونیست حقیقت زنده‏ى بیدارى اسلامى را حس مى‏کنند و با اعتراف به این که سلاح و قدرت نظامى در برابر این حقیقت، کارآئى ندارد، همه‏ى توان خود را در حیله‏ها و شیوه‏هاى سیاسى به کار مى‏گیرند.


بیانات در دیدار کارگران‌‌‌1385/02/06

یک مسئله مربوط به روابط و احساسات کارگر و کارفرماست. این روابط در اسلام، برخلاف روابط کارگر و کارفرما در مکاتب مادى است. در مکاتب مادى، چه مکتبهاى سرمایه‏دارى- که یکسره طرف‏دار سرمایه‏دارند و به کارگر مثل ابزار کار و ماشین نگاه مى‏کنند- و چه در مکتب کمونیسم- که خود را طرف‏دار قشر کارگر مى‏دانستند و وانمود مى‏کردند که بهشت را براى کارگران در همین دنیا به ارمغان خواهند آورد و عملکردشان نشان داد که دوزخ زندگى را، نه فقط بر کارگر، بلکه بر دیگر قشرهاى جامعه ملتهب‏تر مى‏کنند- در هر دو نظام (چه نظام سرمایه‏دارى و چه نظام کمونیستى) رابطه‏ى کارگر و کارفرما، رابطه‏ى خصمانه است. در نظام سرمایه‏دارى، رابطه، رابطه‏ى استثمارگرى و فشار کار از آن ناحیه است؛ در نظام کمونیستى هم کارفرما را مثل یک شیطان مجسم و یک هیولائى تصویر مى‏کردند؛ علتش هم این بود که مى‏خواستند زمام همه‏ى منابع تولید و کارخانه‏ها را به دست دولت بدهند و خودشان بشوند کارفرماى بزرگ. همین کار را هم کردند و همین هم پدرشان را درآورد و نابودشان کرد؛ هم خودشان را نابود کرد و هم ملتهایشان را به خاک سیاه نشاند.
در اسلام این‏طورى نیست؛ در اسلام رابطه‏ى کارگر و کارفرما، رابطه‏ى دوتا دشمن نیست، رابطه‏ى دوتا همکار است؛ رابطه‏ى استثمارگرى هم نیست؛ یعنى کارفرما سلطان کارگر نیست. در نظام سرمایه‏دارىِ غربى، مالک امور، کارفرماست؛ حالا براى مصلحت ممکن است یک امتیازاتى هم براى کارگر قائل شود تا کار او را از دست ندهد؛ اما رابطه این است، او مثل ابزار کار است. نگاهش به کارگر، نگاه به یک انسان نیست، نگاهِ مثل یک ماشین است. اسلام این را قاطعانه رد مى‏کند. کارگر و کارفرما دو عنصرند، هرکدام نباشند، کار زمین است. کارگر آن کسى است که بالمباشره کار و محصول کار را تولید مى‏کند؛ کارفرما آن کسى است که زمینه‏ى این تولید را فراهم مى‏کند. او تولیدکننده‏ى کار و محصول کار است؛ این فراهم‏آورنده‏ى زمینه و کارآفرین است. او هم نباشد، کار لنگ مى‏شود؛ این هم نباشد، کار لنگ مى‏شود؛ مثل دو شریک، مثل دو هم‏سنگر. این نگاه اسلام است. هر دو باید نسبت به هم صداقت و محبت و صفا داشته باشند؛ هم کارفرما نسبت به کارگر، هم کارگر نسبت به کارفرما. حق هرکدام به وسیله‏ى آن دیگرى رعایت شود. اگر این شد، که این نگاه اسلام است؛ هم حرمت سرمایه‏گذار و کارآفرین و کارفرما باقى و محفوظ مى‏ماند؛ هم حرمت کارگر و کننده‏ى کار و حاضر در صحنه. حرمت و حق هر دو محفوظ است و کشور هم به سوى اعتلا پیش مى‏رود. رابطه‏ى کارگر و کارفرما این است. کارگران قدر کارفرماها را بدانند، کارفرماها هم قدر کارگران را بدانند؛ مثل دو همسنگرى که اگر هرکدام آسیب ببینند، آن دیگرى هم آسیب خواهد دید؛ مسئله این است. تنظیم این روابط هم به عهده‏ى مسئولان کشور است؛ چه آن‏هایى که قانون مى‏گذارند و چه آن‏هایى که قانون را اجرا مى‏کنند. این هم یک مطلب است که باید مورد توجه باشد.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار عمومى مردم قم‏‏‏1384/10/19

یک روز تفکرات چپ حاکم بود؛ مارکسیسم و سوسیالیزم در دنیا براى جوان‏ها جاذبه داشت؛ اما امروز نیست. یک روز تفکرات ناسیونالیستى و ملت‏گرایى‏هاى افراطى در دنیا دل بعضى را مى‏بُرد؛ اما امروز این‏ها کهنه شده است. یک روز لیبرالیسمِ غربى و منطق دولت‏هاى سرمایه‏دارى دم از گسترش جهانى مى‏زد و مى‏گفت همه‏ى دنیا باید ما را بپذیرند؛ اما امروز لیبرال دمکراسىِ غرب خودش را با کارهاى امریکا مفتضح کرده است؛ اروپا هم همین‏طور است و آن‏ها هم شنیدن حرفى را که برخلاف منافع ملى‏شان باشد، تحمل نمى‏کنند؛ روسرى دختران مسلمان را نمى‏توانند تحمل کنند؛ امنیت شهروندان‏شان را به جُرم مسلمان بودن، به جُرم رنگین‏پوست بودن، نمى‏توانند تأمین کنند؛ این لیبرال دمکراسى غرب است. همین‏هایى که ادعا مى‏کردند همه‏ى دنیا مال ماست؛ ماییم که باید فکر اساسى و ایدئولوژى جهانى را به مردم دنیا بدهیم(!) این رفتار خودشان است در اروپا و امریکا؛ این‏ها دیگر حرفى براى گفتن ندارند.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار کارگزاران نظام و قشرهاى مختلف مردم‏‏1384/06/11

امروز دنیاى غرب و امریکا و سیاست‏سازان تفکر غربى- صهیونیست‏ها و محافل سرمایه‏دار غربى- خوب مى‏دانند که حرکت عظیم ملت فلسطین ناشى از گرایش آن‏ها به اسلام است. چون محور را اسلام قرار داده‏اند، شجاعت پیدا کرده‏اند و به معناى واقعى کلمه دل به مجاهدت داده‏اند. هرجا ملتى این روحیه را پیدا کند، هیچ قدرتى- قدرت نظامى و غیر نظامى- قادر به برخورد با آن‏ها و سرکوب آن‏ها نخواهد بود؛ این را خوب مى‏فهمند. قضایاى دنیاى اسلام، همه مؤید این واقعیت است. این یک واقعیتِ مسلم است که امروز بیدارى اسلامى، بلکه نهضت اسلامى، در دنیاى اسلام یک حقیقت روشن است؛ هیچ‏کس نمى‏تواند این را انکار کند.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار رئیس جمهور و هیأت وزیران‏‏1384/06/08

بعضى‏ها مى‏گویند عدالت یعنى توزیع فقر. نخیر، کسانى که بحث عدالت را مى‏کنند، به‏هیچ‏وجه منظورشان توزیع فقر نیست؛ بلکه توزیع عادلانه‏ى امکانات موجود است. آن‏هایى که مى‏گویند عدالت توزیع فقر است، مغز و روح حرفشان این است که دنبال عدالت نروید؛ دنبال تولید ثروت بروید تا آنچه تقسیم مى‏شود، ثروت باشد. دنبال تولید ثروت رفتن بدون نگاه به عدالت، همان چیزى مى‏شود که امروز در کشورهاى سرمایه‏دارى مشاهده مى‏کنیم. در غنى‏ترین کشور عالم- یعنى امریکا- کسانى هستند که از گرسنگى و از سرما و گرما مى‏میرند؛ این‏ها که شعار نیست؛ واقعیتهایى است که مشاهده مى‏کنیم. کسانى هستند که در آرزوى یک آپارتمانِ سه چهار اتاقه سالهاى سال تلاش مى‏کنند و چون به جایى نمى‏رسند، مى‏روند خیانت مى‏کنند تا به این امکانات برسند.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه‏هاى استان کرمان1384/02/19

در امریکا، معناى آزادى رسانه‏ها، آزادىِ سخن گفتنِ بزرگ سرمایه‏داران است. عمده‏ترین مطبوعات، متعلق به آن‏هاست. مهم‏ترین چاپخانه‏ها و ناشران کتاب متعلق به سرمایه‏داران است. یکى از مسئولان کنونى در باره‏ى تسخیر لانه‏ى جاسوسى کتابى به زبان انگلیسى نوشته بود. این مسئول محترم خودش به من مى‏گفت: به هر ناشرى در امریکا مراجعه کردیم، حاضر نشدند این کتاب را چاپ کنند؛ چون ناشران عمده، وابسته به دستگاه‏هاى سرمایه‏دارى‏اند؛ بنابراین مجبور شدیم به کانادا برویم. در آنجا با زحمت توانستیم یک ناشر پیدا کنیم که این کتاب را چاپ کند. ایشان مى‏گفت آن ناشر بعداً با من تماس گرفت و گفت از وقتى من تعهد کرده‏ام این کتاب را چاپ کنم و آن‏ها این را فهمیده‏اند، به من تلفن‏هاى تهدیدآمیز مى‏شود و جان من را تهدید مى‏کنند! آزادى واقعىِ بیان و آزادى انتخاب هم به معنایى که آن‏ها شعارش را مى‏دهند، در آنجا نیست.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه‏هاى استان کرمان1384/02/19

بنده دعواى اصلاح‏طلب و اصول‏گرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم‏بندى را غلط مى‏دانم. نقطه‏ى مقابل اصول‏گرا، اصلاح‏طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح‏طلب، اصول‏گرا نیست. نقطه‏ى مقابل اصول‏گرا، آدم بى‏اصول و لاابالى است؛ آدمى که به هیچ اصلى معتقد نیست؛ آدم هرهرى مذهب است. یک روز منافع او یا فضاى عمومى ایجاب مى‏کند که به‏شدت ضد سرمایه‏گذارى و سرمایه‏دارى حرکت کند، یک روز هم منافعش یا فضا ایجاب مى‏کند که طرف‏دار سرسخت سرمایه‏دارى شود؛ حتّى به شکل وابسته و نابابش! نقطه‏ى مقابل اصلاح‏طلبى، افساد است. بنده معتقد به اصول‏گراى اصلاح‏طلبم؛ اصول متین و متقنى که از مبانى معرفتى اسلام برخاسته، با اصلاح روش‏ها به صورت روز به روز و نوبه‏نو.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در اجتماع بزرگ مردم رفسنجان‏1384/02/18

ملتهاى مسلمان تا قبل از آنکه انقلاب اسلامى به صحنه بیاید، مى‏پنداشتند نام عدالت در اردوگاه چپ و سوسیالیستى است، و رفاه و پیشرفت مادى در اردوگاه راست- یعنى نظام سرمایه‏دارى- قرار دارد. اسلام به صحنه آمد؛ وعده‏ى زندگى همراه با رفاه مادى و عدالت اجتماعى را به مردم داد و آن‏ها مجذوب این شعار و این حرکت عظیم شدند؛ لذا در تمام دنیاى اسلام، نام انقلاب اسلامى و نام امامِ این انقلاب براى مردم به صورت یک خورشید درخشان و یک نقطه‏ى پُرجاذبه درآمد. بااینکه ما در سالهاى نخستین انقلاب تبلیغات وسیعى هم در دنیاى اسلام نداشتیم؛ اما هرکس از نظام جمهورى اسلامى به نقاط دوردست دنیا که مسلمانان در آنجا زندگى مى‏کردند، سفر کرد، دید نام امام، نام انقلاب، نام نظام جمهورى اسلامى و این پرچمِ برافراشته، در اعماق قلب مردم مسلمان جا دارد. حتّى بسیارى از ملتهاى غیر مسلمان به خاطر این شعار به اسلام جذب شدند. ما باید به این شعارها عمل کنیم. به صرفِ گفتن و تکرار کردن، نمى‏توان دلخوش بود که به آن هدفها خواهیم رسید؛ باید این‏ها را در عمل و در تجربه‏ى میدانى و واقعى پیاده کنیم؛ این مسئولیت بزرگ مسئولان جمهورى اسلامى است. همه‏ى مسئولان به این معنا معتقد بوده‏اند و هستند و آن را دنبال مى‏کنند؛ ولى باید تلاش و کار کنند تا این اهداف و آرمان‏ها تحقق پیدا کند.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار اعضاى هیأت دولت‏‏1383/08/20

ممکن است شما بگویید مثلًا در امریکا یا انگلیس به نسبت جمعیت این کشورها فقیر وجود ندارد. این را نباید حساب کرد؛ باید نگاه کرد که دولت انگلیس در شبه قارّه‏ى هند چقدر فقیر ایجاد کرده؛ یا فلان دولتى که استعمار آفریقا یا امریکاى لاتین را داشته، آنجا چقدر فقر ایجاد کرده؛ یا امروز امریکا با سعه‏ى نفوذ اقتصادى‏اى که در تمام‏ دنیا دارد، چقدر فقر و گرسنگى و محرومیت در دنیا ایجاد کرده است. ملاک، این‏هاست. البته در خود این کشورها هم فقر و فقیر و فاصله‏ى طبقاتىِ بسیار زیاد وجود دارد؛ اصلًا شگفت‏آور است. گاهى در آمارهاى ما متأسفانه چیزهاى بى‏ربطِ ساده‏لوحانه‏ى کوته‏بینانه‏یى دیده مى‏شود که مثلًا شکاف اقتصادى کشور ما از امریکا یا از فلان‏جا بیشتر است؛ این‏ها حرفهاى ناشى از ندانستن و جهلِ به واقعیت‏هاست؛ اصلًا از واقعیت‏ها اطلاع ندارند. نخیر، دره‏ى اقتصادى در کشورهاى سرمایه‏دارى، وحشتناک و فوق تصور و از همه جاى دنیا بیشتر است. علاوه بر این، آن‏ها را نباید در خود آن کشورها مقایسه کرد؛ بلکه باید در همه‏ى دنیا محاسبه کرد؛ چون دامنه‏ى نفوذ و اقتدار و حرکت این‏ها در همه‏ى دنیاست. ما فعلًا نمى‏خواهیم در مسائل جهانى و بین‏المللى وارد شویم؛ خودمان را محاسبه کنیم. اگر مى‏خواهیم دنیا آباد شود، باید خودمان را کنترل کنیم. من و شما که زمامدار و مدیر هستیم و اداره‏ى امور مالى و صنعتى و کشاورزى کشور دست ماست- یعنى گلوگاه‏هاى فعال کشور دست من و شماست- باید خود را کنترل کنیم. فقط شخص خود ما نیستیم؛ ما یعنى مجموعه. شما، یعنى شما و معاونان و مدیران و مسئولانِ اثرگذارتان. البته ممکن است کسى در گوشه‏یى و در سطوح خیلى پایین خطایى بکند که قابل کنترل و پیشگیرى و پیش‏بینى نباشد؛ آن بحث دیگرى است؛ اما مجموعه‏یى که شما مدیر و رئیس و وزیر آن هستید، باید این خصوصیات را داشته باشد.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار قاریان شرکت کننده در بیست‏ویکمین دوره مسابقات بین‏المللى قرآن کریم‏1383/06/26

این خواندن و تلاوت قرآن، قدم اول است، قدم آخر نیست. اول، آشنایى و انس با قرآن لازم است. بعد، مفاهیم قرآنى را به صورت سطورِ قطعى و مجسمِ برنامه‏ى زندگى در مقابل چشم نگه داشتن، تا ما را به این طرف و آن طرف نکشانند؛ یک روز ما را به سمت کمونیسم بکشانند، یک روز به سمت لیبرالیسم؛ یک روز از سوسیالیسم بگویند، یک روز از سرمایه‏دارى. قرآن را وقتى‏که یاد گرفتیم و با آن آشنا شدیم، نمى‏توانند ما را به این طرف و آن طرف بکشانند؛ چون خط روشن قرآن ما را هدایت مى‏کند. و آن‏گاه، پیاده کردن این مفاهیم در واقعیت زندگى است.


رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار مسوولان وزارت امورخارجه و روسای نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور1383/05/25

اسلام ما اسلام عقلانى است. عقل کاربرد بسیار وسیعى در فهم ما، تشخیص اهداف و تشخیص ابزارهاى ما داراست. از عدالت هم به‏عنوان یک هدف به‏هیچ‏وجه صرف‏نظر نمى‏کنیم. اینکه تصور شود چون دنیاى سرمایه‏دارىِ مبتنى بر لیبرال دمکراسى برایش مسأله‏ى عدالت، مسأله‏ى فرعى و درجه‏ى دو و ابزارى است و براى آن‏ها مسأله‏ى نفع و سود و پول مسأله‏ى اصلى است، موجب نمى‏شود که ما از عدالت به معناى یک مسأله‏ى محورى و اصلى صرف‏نظر کنیم. ما در قالبهاى اقتصادى و در کارکرد سیاست داخلى و خارجى‏مان، مسأله‏ى عدالت محور است. اسلام ما این است: اسلامِ معنویت، عقلانیت و عدالت. به اسم اسلام قانع نیستیم که اسلام لیبرال داشته باشیم تا ارزشهاى غربى و ارزشهاى امریکایى را ترویج کند و از روشهاى آن‏ها استفاده کند و با آن‏ها در بخش‏هاى مختلف هم‏رنگ و هم‏صدا شود و احیاناً دعاى ندبه‏اى هم بخواند. ما اسلام متحجرِ طالبانى را هم قبول نداریم. نه اینکه حالا قبول نداریم، از اولِ جریان نهضت آن را قبول نداشتیم.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار مداحان به مناسبت میلاد حضرت فاطمه (سلام‏اللَّه‏علیها)1383/05/17

امروز دستگاه‏هاى تبلیغاتى دنیا براى گمراه کردن انسانها دائم الگو جلوى چشم نسلهاى بشر در همه‏ى دنیا مى‏آورند. البته الگوها کم‏جاذبه و ناموفق است، اما دست‏بردار نیستند؛ هنرپیشه مى‏آورند، نویسنده مى‏آورند، آدم‏هاى پرهیاهوى خوش‏ظاهرِ بدون باطن مى‏آورند، هیکلهاى پوچ و بى‏معنا را مى‏آورند و مرتب نمایش مى‏دهند، تا بتوانند به وسیله‏ى این الگوها، انسانها را به سمتى حرکت بدهند و به راهى بکشند. آن‏ها براى این کار، پولها خرج مى‏کنند و فیلمهاى هالیوودى و چیزهایى از این دست که مى‏بینید و مى‏شنوید و مى‏دانید، اغلبش جهت‏دار است. بااینکه مى‏گویند هنر بایستى فارغ از سیاست و جهت‏گیرى سیاسى باشد، رفتار خودشان بعکس است و این‏جورى نیست؛ مستکبران عالم هنر، سینما، فیلم، شعر، نوشتن، مغز و استدلال و فلسفه را در راه منافع استکبارى و چپاولگرى خودشان استخدام کرده‏اند؛ همین چیزى که امروز مظاهر سرمایه‏دارى دنیاست؛ قدرت نظامى‏اش امریکاست، قدرتهاى اقتصادى‏اش هم شرکتهاى پشت سر دولت آمریکایند. آن‏ها از همه‏ى امکانات استفاده مى‏کنند براى الگوسازى، ملتها هم دستشان خالى است و الگو و نمونه‏یى که بتوانند در مقابله‏ى با آنچه که آن‏ها مى‏آورند، از خودشان نشان بدهند، ندارند.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار هیأت علمى و کارشناسان جهاد دانشگاهى‏1383/04/01

وقتى جهاد؛ یعنى تلاش هدف‏دار براى خدا، وجود داشت، بدون تردید موفقیت هم با آن همراه خواهد بود. ما راهى که به سمت مرزهاى پیشرفته‏ى دانش در همه‏ى زمینه‏ها داریم، مسلم بدانید که جز با روحیه‏ى استقلال، روحیه‏ى توکلِ به خدا و روحیه‏ى کار براى ایمان طى نخواهد شد. باید این راه را سریع طى کنیم و راههاى میان‏بُر را پیدا کنیم و خودمان را برسانیم؛ مرزهاى دانش را باز و مرزهاى جدیدى را ایجاد کنیم؛ این کار ممکن است؛ زیرا اینجا سرزمین علم‏خیز است و شماها نشان دادید که مى‏شود. درهاى بسیارى از این دانشها بر روى کشورهایى مثل کشور ما و غیر دارندگانش بسته است و وقتى اجازه مى‏دهند دانش منتقل شود، که کهنه و دستمالى شده است و از نویى و طراوت افتاده است. البته در همه‏ى زمینه‏ها همین‏طور است؛ در زمینه‏هاى علوم انسانى هم همین‏طور است. من آن‏روز به دوستانى که در زمینه‏هاى اقتصاد و مدیریتهاى گوناگون کشورى کار مى‏کنند و در اینجا بودند، گفتم که مطالبى را امروز بعضى‏ها در اینجا دنبال مى‏کنند، که منسوخ شده است. نظریات برتر آن‏ها به بازار آمده و مورد عمل قرار گرفته و آن‏ها مشغول کار هستند، ولى تعدادى در اینجا- کسانى که مجذوب حرف آن‏ها هستند- تازه دارند آن دنباله‏ها را مطرح مى‏کنند! بعضى مى‏گویند تعبد پیش خداى متعال و پیش دین نداشته باشیم، اما خودشان در مقابل غرب و در مقابل اروپا و امریکا تعبد دارند! این افراد تعبد در مقابل خدا را قبول نمى‏کنند، ولى تعبد در مقابل سرمایه‏دارى غرب و دستگاه‏هاى قدرت سیاسى متکى به آن سرمایه‏دارى را با جان و دل مى‏پذیرند!


بیانات در دیدار نمایندگان هفتمین دوره‏ى مجلس شوراى اسلامى‏1383/03/27

من به‏خاطر دارم که اوایل انقلاب امام این را مکرر به یاد مى‏آوردند که در مجالس دیگر در دنیا درگیرى‏هاى شنیع و کتک‏کارى هست؛ اما تفاخر مى‏کردند که در مجلس ما این حرفها نیست؛ مباحثه و مجادله هست. این، مهم است. ما باید ببینیم دیگران چه مى‏کنند که نقطه‏ى ضعف آن‏ها محسوب مى‏شود؛ از آن پرهیز کنیم. در بسیارى از مجالس کشورهاى سرمایه‏دارى معمول و رایج است که نماینده علناً به زبان مى‏آورد و در عمل هم نشان مى‏دهد که حافظ منافع شرکتها و کارتلها و تراستها و کمپانى‏هاى گوناگون است؛ از این کار ابایى هم ندارد. مقاصد و منافعى را که کمپانى‏هاى بزرگ و مراکز عظیم مالى- که بیشترین ظلم دنیا از سوى آن‏هاست- تعریف مى‏کنند، این‏ها در مجالس دنبال قانون‏گذارى و ردیف کردن کار آن‏ها هستند؛ این بزرگ‏ترین نقطه‏ى ضعف آن‏هاست.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینى(ره)1383/03/14

پدیده‏ى استعمار- که دهها کشور و میلیونها انسان را سالهاى متمادى غرق در سخت‏ترین و شدیدترین محنتها کرد- یکى از چیزهایى است که در نتیجه‏ى تفکیک علم از معنویت، سیاست از معنویت و دولت از اخلاق در اروپا اتفاق افتاد. دو جنگ جهانى اول و دوم هم از همان میوه‏هاى تلخ بود. کمونیزم و حکومتهاى اختناق مارکسیستى هم جزو نتیجه‏ها و میوه‏هاى تلخ جدایى حرکت علمى و صنعتى از معنویت بود. ویران شدن کانون خانواده، سیلاب فساد جنسى و طغیان سرمایه‏دارىِ افراطى، همه نتایج همان تفکیک است.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینى(ره)1383/03/14

ضابطه‏هاى رهبرى و ولایت فقیه، طبق مکتب سیاسى امام بزرگوار ما، ضابطه‏هاى دینى است؛ مثل ضابطه‏ى کشورهاى سرمایه‏دارى، وابستگى به فلان جناح قدرتمند و ثروتمند نیست. آن‏ها هم ضابطه دارند و در چارچوب ضوابطشان انتخاب مى‏کنند، اما ضوابط آن‏ها این است؛ جزو فلان باند قدرتمند و ثروتمند بودن، که اگر خارج از آن باند باشند، ضابطه را ندارند. در مکتب سیاسى اسلام، ضابطه، این‏ها نیست؛ ضابطه، ضابطه‏ى معنوى است. ضابطه عبارت است از علم، تقوا و درایت. علم، آگاهى مى‏آورد؛ تقوا، شجاعت مى‏آورد؛ درایت، مصالح کشور و ملت را تأمین مى‏کند؛ این‏ها ضابطه‏هاى اصلى است برطبق مکتب سیاسى اسلام. کسى که در آن مسند حساس قرار گرفته است، اگر یکى از این ضابطه‏ها از او سلب شود و فاقد یکى از این ضابطه‏ها شود، چنانچه همه‏ى مردم کشور هم طرف‏دارش باشند، از اهلیت ساقط خواهد شد


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههاى استان زنجان‏1382/07/22

پس از به وجود آمدن نظام اسلامى بر پایه‏ى مستحکم ایمان‏هاى مردم، چالش عظیم جهانى در برابر آن پیدا شد. چرا؟ چون این نظام به‏طور طبیعى با اختاپوس خطرناک نظامهاى استکبارى دنیا درگیر مى‏شد. معناى این درگیرى این نبود که ما مى‏خواستیم به جنگ امریکا یا انگلیس یا فلان کشور برویم. شما جوانان بدانید که در طول دوران بیست و پنج سال انقلاب اسلامى، حتّى یک روز هم نشد که مسئولان انقلاب به ذهنشان خطور دهند که به جنگ و معارضه با این کشور و آن کشور بروند؛ نه، این چالش از ناحیه‏ى هویّت و ذات انقلاب است. وقتى یک کشور اسلامى با داشتن موقعیت حسّاس جغرافیایى و با فرهنگِ عمیق به میدان مى‏آید و ایده‏اى را مطرح مى‏کند و براى جان بخشیدن به آن، تمام مجاهدت و تلاش خود را مى‏کند و نشانه‏هاى موفقیّت در چهره‏ى او آشکار مى‏شود، به‏طور طبیعى منافع استکبار را در کلّ منطقه به خطر مى‏اندازد. لذا دستگاه‏هاى استکبارىِ آن روز- که در یک طرف اردوگاه لیبرالیزم سرمایه‏دارى و در طرف دیگر اردوگاه سوسیالیزم ادّعایىِ الحادىِ دیکتاتورى بود- با انقلاب اسلامى درافتادند. عجیب این بود که این‏ها در نوددرصدِ مسائل با همدیگر اختلاف داشتند، اما در اینکه باید این شعله‏ى برافروخته را خاموش کرد و این نهال برآمده را کَند، باهم متّحد بودند! شما جوانان عزیز روى این مسائل فکر کنید؛ این‏ها حرفهاى تکرارى نیست؛ این‏ها راه ما را براى آینده روشن مى‏کند.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار معلّمان و کارگران‏1382/02/10

عدّه‏اى در جامعه طورى حرف مى‏زنند و مشى مى‏کنند که تصوّر مردم این‏گونه باشد که بله، بزن و بکوب مسابقه‏ى مادیّات است؛ هرکه پول بیشترى به‏دست آورد و استفاده‏ى بیشترى کرد، او بُرده است؛ هرکس استفاده‏ى کمترى کرد، کلاهش پس معرکه است و عقب‏مانده و بدبخت است! قضیه این نیست. این مربوط به قانون جنگلِ حیوانهاى مدرن است! بله؛ در نظامهاى سرمایه‏دارى که دعوا بر سر پول و مادیّات است، همین‏طور است- چون معنویتى وجود ندارد- اما در جامعه‏ى انسانى، فضیلت و شرف و آبرو و کرامت انسانى و ارزش معنوى حرف اوّل را مى‏زند. البته این بهانه نشود براى اینکه به فکر مادیّات و ترمیم معیشت نباشند؛ باید باشند و راهش هم همان چیزى است که عرض کردم: پایه‏هاى اقتصادى را مستحکم کنند.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت میلاد امیرالمؤمنین على(ع)1381/06/30

ما امروز اگر جمهورى اسلامى هستیم، اگر حکومت علوى هستیم، باید این‏ها را رعایت کنیم. شما مردم هم این‏ها را باید از ما بخواهید. اقامه‏ى دین خدا را باید بخواهید. اینکه ما نگاه کنیم ببینیم شرق و غرب در مفاهیم حکومتى و مفاهیم سیاسى حرفشان چیست، آن‏ها چه مى‏گویند، ما هم سعى کنیم خودمان را آن طور تطبیق دهیم، این مثل همان خلافت عثمانیهاست، مثل خلافت بنى امیّه و بنى عبّاس است. آن‏ها هم اسمشان خلیفه‏ى پیغمبر بود؛ اسمشان حاکم اسلامى بود؛ اما رسم و عملشان حکومت کسرى و قیصر و حکومت پادشاهان بود. همان‏طور که آن‏ها عمل مى‏کردند، این‏ها هم همان‏طور عمل مى‏کردند. اسممان حکومت علوى و حکومت اسلامى باشد، بعد برویم سراغ سرمایه‏دارى غرب، سراغ حکومتى که سرمایه‏داران و کمپانى‏داران و زشت‏روترین ظالمان و ستمگران عالم آن را اداره مى‏کنند؟! این درست است؟ این همان نفاق خواهد شد. پرچمى را با یک نامى بلند کنیم، آن وقت در زیر این پرچم سراغ چیزهاى دیگر برویم!؟ امروز در نظام اسلامى، همه‏ى کارگزاران حکومت، از پایین تا بالا؛ از رهبرى- که خدمتگزار همه است- از رئیس‏جمهور، از وزرا، از مسئولین قضائی، از نمایندگان مجلس و از مدیران گوناگونى که در اکناف کشور هستند، باید همّتشان این باشد که دین خدا را اقامه کنند، عدالت را احیا کنند، تبعیض در اجراى مقرّرات را از میان بردارند، بیشترین توجّهشان به طبقه‏ى محروم و مستضعف و فقیر باشد- همچنان که امیر المؤمنین بود- شعار تقوا را شعار شخصى و عمومى خودشان قرار دهند؛ این وظیفه‏ى ماست.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در اجتماع بزرگ زایران حرم امام خمینى(ره)1381/03/14

هنر بزرگِ امام بزرگوار ما این بود که چارچوب محکمى را براى این انقلاب به وجود آورد و نگذاشت این انقلاب در هاضمه‏ى قدرتها و جریانهاى سیاسىِ مسلّط هضم شود. شعار «نه شرقى، نه غربى، جمهورى اسلامى»، یا شعار «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» که تعالیم امام و خطّ اشاره‏ى انگشت ایشان در دهان مردم انداخت، معنایش این بود که این انقلاب متّکى به اصول ثابت و مستحکمى است که نه به اصول سوسیالیزمِ اردوگاه آن روز شرق ارتباطى دارد، نه به اصول سرمایه‏دارىِ لیبرال اردوگاه غرب. علّت اینکه شرق و غرب با این انقلاب دشمنى کرده‏اند و سرسختى نشان داده‏اند، همین بود.


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى‏1380/12/27

آمریکاییها اصولى را به عنوان اصول امریکایى معرفى مى‏کنند و مى‏گویند این اصول، جهان‏شمول است. این اصول، آزادى انسان، آزادى فکر، کرامت انسان، حقوق بشر و از این قبیل چیزهاست. این‏ها اصول آمریکاییند؟! مشخّصه‏ى جامعه‏ى آمریکایىِ امروز این‏هاست؟! مشخّصه‏ى حکومت امروز امریکا اینهایى است که شما ذکر کردید؟! آیا این حکومت نبود که بومیان اصلى سرزمین امریکا را قتل عام کرد؟ سرخ‏پوستان امریکا را نابود کرد؟ آیا این حکومت و عوامل مؤثّر در این حکومت نبودند که میلیونها آفریقایى را از داخل خانه‏هایشان به بردگى گرفتند و دختر و پسر جوان آن‏ها را براى بردگى ربودند و سالهاى متمادى با سخت‏ترین فاجعه‏ها با این‏ها رفتار کردند؟ امروز یکى از تراژدى‏ترین آثار هنرى، اثرى است به نام «کلبه‏ى عموتام» که زندگى برده‏دارى را در امریکا نشان مى‏دهد که شاید قریب دویست سال است که این نوشته هنوز زنده است. واقعیّتهاى امریکا این است؛ حکومت امریکا این است؛ آن مشخّصه و ممیّزه‏اى که نظام امریکایى به دنیا نشان داده، این است؛ نه آزادى انسان، نه برابرى انسان. کدام برابرى؟! شما هنوز هم بین سیاه و سفید برابرى قائل نیستید. همین امروز هم از نظر شما رگه‏ى سرخ‏پوستى در یک نفر آدم در هریک از مراحل گزینش ادارى یک نقطه‏ى ضعف براى او محسوب مى‏شود. برابرى انسانها؟! آزادى فکر؟! شما حاضرید همین سخنرانى، یا سخنرانى آقاى رئیس‏جمهور را در رسانه‏هایتان در امریکا پخش کنید؟ اگر آنجا آزادى فکر و آزادى بیان هست، همین سخنرانى نیم‏ساعته‏ى آقاى خاتمى را بردارید پخش کنید. کدام آزادى فکر؟! رسانه‏ها متنوّع است، اما بند ناف همه متّصل به دستگاه سرمایه‏دارى و سرمایه‏داران بزرگ امریکاست که اکثریّتشان در اختیار صهیونیستهاست! این معنى آزادى رسانه‏ها در امریکا است؟! چرا به مردم دنیا دروغ مى‏گویید؟ این‏ها اصول امریکایى است؟! آن وقت مى‏گویند اصول امریکایى جهان‏شمول است. شما کى هستید که به خودتان حق مى‏دهید که براى بشریّت، اصول جهان‏شمول وضع کنید؟ خوب؛ قبل از شما هم کمونیستها، اصول جهان‏شمول داشتند؛ استالین هم اصول جهان‏شمول داشت؛ مى‏گفت همه‏ى دنیا باید از من اطاعت کند؛ از این اصول باید پیروى کند. فاشیستهاى دنیا هم به نظر خودشان اصول جهان‏شمول داشتند. این چه منطقى است که این اصول ماست؛ این اصول جهان‏شمول است، هرکه در دنیا قبول نکند، باید برویم با بمب اتم او را بکوبیم. این منطق، منطق یک ملت آزاد است؟! این منطق، منطق یک دولتى است که حقیقتاً معتقد به کرامت انسان است؟! این‏طور به بشریت دروغ مى‏گویید؟!


بیانات در دیدار کارگزاران نظام1380/09/21

کارهاى بزرگى بر عهده‏ى شماست. واقعاً بارهاى سنگینى بر دوشتان قرار دارد. باید بتوانید این بارها را تحمّل کنید. از اطراف دنیا فشارهاى سیاسى وارد مى‏شود و تبلیغات منفى از همه طرف دنیا هجوم مى‏آورد. علّتش هم معلوم است؛ چون نظام، نظامى است که با قلدرهاى دنیا درافتاده است. وقتى نظامى شعار عدالت بدهد و با ظلم دربیفتد، یعنى با ظالمها درافتاده است. ظالمها چه کسانى هستند؟ همیشه قلدرهاى دنیا ظالمند؛ ظالمها هم همان قلدرها هستند. کمتر اتّفاق مى‏افتد که آدم‏هاى ضعیف، ظالم شوند. زورداران هستند که ظالم مى‏شوند؛ پس به طور طبیعى نظام اسلامى با این‏ها درمى‏افتد. این شبکه‏ى عظیمِ به هم‏پیوسته‏ى درهم‏تنیده‏ى بسیار فاسدِ سرمایه‏دارى جهانى- که استکبار جهانى هم در حقیقت، همان است و اداره‏کننده‏ى سیاستهاى جهانى است- دائم تبلیغات مى‏کند، حرف مى‏زند، جوّ مى‏سازد و افکار عمومى درست مى‏کند. بازتابهاى این‏ها مى‏آید تا به یکى‏یکىِ افراد مى‏رسد؛ به نماینده‏ى مجلس مى‏رسد، به مسئولان قضائی مى‏رسد، به دولت مى‏رسد، به وزارت خارجه مى‏رسد، به بخشهاى مختلف مى‏رسد. ایستادگى در مقابل این‏ها، ذخیره لازم دارد. بد نیست که دوستان در مواردى این ذخیره را در خود به وجود آورند.


پیام به حجاج بیت‏اللَّه الحرام در موسم حج‏1379/12/12

حج همچنین مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان است. اینکه خداوند متعال همه‏ى مسلمانان و هرکه از ایشان را که بتواند، به نقطه‏یى خاص و در زمانى خاص فرامى‏خواند و در اعمال و حرکاتى که مظهر همزیستى و نظم و هماهنگى است، آنان را روزها و شبهایى در کنار یکدیگر مجتمع مى‏سازد، نخستین اثر نمایانش، تزریق احساس وحدت و جماعت در یکایک آنان و نشان دادن شکوه و شوکت اجتماع مسلمین به آنان و سیراب کردن ذهن هریک یک‏تن آنان از احساس عظمت است. با احساس این عظمت است که مسلمان اگر تنها در شکاف کوهى هم زندگى کند، خود را تنها حس نمى‏کند. با احساس این حقیقت است که مسلمین در هریک از کشورهاى اسلامى، شجاعت برخورد با اردوگاه ضدیت با اسلام، یعنى همین سلطه‏ى سیاسى، اقتصادى دنیاى سرمایه‏سالارى و عوامل و ایادى آن و نیرنگ و فتنه‏گرى آن را مى‏یابند و افسون تحقیر که اولین سلاح استعمارگران غربى در برابر ملل مورد تهاجمشان بوده و هست در آنان نمى‏گیرد. با احساس این عظمت است که دولتهاى مسلمان با تکیه به مردم خود، از تکیه به قدرتهاى بیگانه خود را بى‏نیاز حس مى‏کنند و این فاصله‏ى مصیبت‏بار میان ملتهاى مسلمان با دستگاه‏هاى حاکم بر آنان پدید نمى‏آید. با احساس این وحدت و جماعت است که نیرنگ استعمارى دیروز و امروز یعنى احیاى احساسات افراطآمیز ملى‏گرایى این فاصله‏ى وسیع و عمیق میان ملتهاى مسلمان را پدید نمى‏آورد و قومیت عربى و فارسى و ترکى و آفریقایى و آسیایى، به‏جاى آنکه رقیب و معارض هویت واحده‏ى اسلامى آن‏ها باشد، بخشى از آن و حاکى از سعه‏ى وجودى آن مى‏گردد؛ و به جاى آنکه هر قومیتى، وسیله و بهانه‏ى نفى و تحقیر قومیتهاى دیگر شود، وسیله‏اى براى نقل و انتقال خصوصیات مثبت تاریخى و نژادى و جغرافیایى هر قوم به سایر اقوام اسلامى مى‏گردد.


پیام به حجاج بیت‏اللَّه الحرام در موسم حج‏1379/12/12

امت اسلامى امروز در حال تجربه‏ى این موفقیتها و ناکامیها است. هم دولتهاى مسلمان و هم ملتها در برابر این واقعیّتها، تکالیف بزرگى بر دوش دارند و جهان اسلام در حال گذار از مرحله‏ى حساسى از تاریخ خویش است. آشنایى با این تکالیف و احساس تعهد در برابر آن مى‏تواند ورق شوربختى و ضعف را از کتاب تاریخ اسلام بگرداند و بار دیگر صفحه‏ى عزت و عظمت مسلمانان و درخشش مادى و معنوى دنیاى اسلام را بگشاید. امروز دنیاى غرب که عامل تشدیدکننده‏ى ضعف و عقب‏ماندگى کشورهاى اسلامى بوده است، دستخوش گرفتاریهاى بزرگ و حل نشدنى است. فساد مادى‏گرى و نظام سرمایه‏سالارى بتدریج نفوذ خود در پایه‏هاى آن تمدن مادى را آشکار مى‏سازد و بیماریهاى مزمنى را که در زیر تشعشع خیره‏کننده‏ى صنعت و سرمایه پنهان مانده بود، بتدریج برملا مى‏کند و نزدیکى بحران را به آنان خبر مى‏دهد. دنیاى اسلام، نسیم بیدارى اسلامى را بر چهره‏ى ملتهب و رنج‏کشیده‏ى خود حس مى‏کند و نشانه‏هاى آن را در جابه‏جاى جهان اسلام، به‏ویژه در ایران مجاهد و سربلند و نیز در فلسطین و لبنان به چشم مى‏بیند. فروغ امید، دلهاى جوانان را در همه جا روشن کرده و طلسم تحقیر و تحکّم غرب، در هم شکسته است. این فرصت، آسان به دست نیامده و هزاران جان گرامى در راه آن ایثار شده است. از این پس نیز راه، دراز و دشوار، لیکن مطمئن و بى‏چون و چرا است. در حال حاضر، ملت فلسطین سهم بزرگى در گشودن و پیمودن این راه بر دوش گرفته است، و همه باید به آن ملت مظلوم و شجاع و بیدار کمک کنند. دیگر ملتها و دولتها مى‏توانند در یارى رساندن به ملت قهرمان فلسطین، سهم خود را در پیمودن این راه بر عهده گیرند.


بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتى امیرکبیر1379/12/09

امروز تئوریسین‏ها و تبلیغاتچى‏هاى غربى در صددند خطّ ارتجاع به غرب خط برگشتِ به همان تحمیل‏پذیرى غربى را دوباره برگردانند. البته همان‏طور که گفتم، تحت عنوان یک تئورى شبه روشن‏فکرانه؛ به عنوان یک حرف نو؛ تئورى جهانى شدن و تئورى تغییر گفتمان. مى‏گویند دانشجوى این دوره دیگر نمى‏تواند دانشجوى دوران ضدّ استعمارى باشد. مى‏گویند دوران ضدّیت با استعمار و استکبار و مرگ بر استکبار گفتن، گذشته است؛ دوران عدالت‏خواهى و مبارزه‏ى با سرمایه‏دارى سرآمده است؛ دوران آرمان‏خواهى و تبرّى و تولّاى سیاسى تمام شده است؛ گفتمان جدید دانشجویى عبارت است از گفتمان جهانى، جهانى شدن، گفتمان واقع‏بینى، گفتمان پیوستن به نظم نوین جهانى؛ یعنى سیاهى لشکر امریکا شدن! این جهانى شدن، اسمش جهانى شدن است؛ اما باطنش امریکایى شدن است. معنایش این است که ملت ایران على‏رغم مجاهدتهایى که کرده، على‏رغم پرچمهایى که بر قلّه‏هاى پیروزى کوبیده، على‏رغم بیدارى عظیمى که در ملتهاى مسلمان به وجود آورده، باید دوباره مثل دوران قبل از انقلاب، سیاهى لشکر و عمله و ابزار تأمین منافع آمریکاییها شود. هدف به صورت لخت و پوست‏کنده جز این چیز دیگرى نیست؛ اما مى‏خواهند در زیر نامهاى زیبا جهانى شدن و تحوّل و پیشرفت این هدف را پنهان کنند.


بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار با گروه کثیرى از بانوان‏1379/06/30

فرهنگ غربى در مورد زن و بى‏بندوبارى و به ابتذال کشاندن زنان آن مناطق، موجب شده است که بنیان خانواده، سُست و متزلزل گردد و خیانت زن و مرد به یکدیگر، در داخل خانواده چندان مهم شمرده نشود. این گناه نیست؟ این خیانت به جنس زن نیست؟ با این فرهنگ، از همه‏ى دنیا هم طلبکارند؛ در حالى که باید بدهکار باشند! فرهنگ غربى در مورد زنان باید در موضع مدافع قرار گیرد؛ باید از خودش دفاع کند؛ باید توضیح بدهد؛ اما غلبه و سلطه‏ى سرمایه‏دارى و رسانه‏هاى مستکبرِ جبّارِ غربى قضیه را بعکس مى‏کنند؛ آن‏ها مى‏شوند طلبکار؛ آن‏ها مى‏شوند مدافع حقوق زن به قول خودشان و به اصطلاح خودشان! در حالى که چنین چیزى نیست. البته در بین غربى‏ها هم مسلّماً متفکّرانى، فلاسفه‏اى و انسانهاى صادق و صالحى هستند که صادقانه فکر مى‏کنند و حرف مى‏زنند. آنچه که من مى‏گویم، گرایش عمومى فرهنگ و تمدّن غربى به زیان زن و علیه زن است.


بیانات در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران1379/04/19

اگر تعریف مشخّصى از اصلاحات نشود، الگوهاى تحمیلى غلبه خواهد کرد؛ همان اتفاقى که در شوروى افتاد؛ چون نمى‏دانستند چه‏کار مى‏خواهند بکنند؛ لذا به سراغ تقلید ناشیانه‏ى اصلاحات در الگوها و مدلهاى غربى رفتند و به آن‏ها پناه بردند. امام بزرگوار ما هوشمندانه این ضعف را در آن‏ها تشخیص دادند؛ لذا در نامه‏اى که ایشان به گورباچف نوشتند، این نکته را متذکّر شدند. ایشان نوشتند شما اگر بخواهید گره‏هاى کور اقتصاد سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایه‏دارى غرب حل کنید، نه تنها دردى از جامعه‏ى خود را دوا نخواهید کرد، بلکه دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند؛ چرا که امروز اگر مارکسیسم در روشهاى اقتصادى و اجتماعى به بن‏بست رسیده است، دنیاى غرب هم در این مسائل البته به شکلى دیگر و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است. اینکه بنده مکرّر مى‏گویم امام یک حکیم واقعى بود، به این خاطر است. در آن جنجال تبلیغاتى رسانه‏اى جهان، نکته‏ى اصلى را امام تشخیص داد.


بیانات مقام معظم رهبرى در خطبه‏هاى نمازجمعه تهران‏1379/02/23

اما چرا از آن دو رژیم جهانى رژیم شرقىِ کمونیستى و رژیم غربىِ سرمایه‏دارى الگو نگرفتیم؟ چون رژیمهاى باطلى بودند. رژیمهاى کمونیست، رژیمهاى مستبدى بودند که با شعار حکومت مردمى سرِ کار آمده بودند؛ اما اشرافى هم بودند! بااینکه دم از ضدّیت با اشرافیگرى مى‏زدند، اما عملًا حکومتهاى اشرافى بودند. از لحاظ استبداد، در نهایت درجه‏ى استبداد بودند و حاکمیت مطلق دولت بر اقتصاد، بر فرهنگ، بر سیاست و بر فعالیتهاى گوناگون اجتماعى و غیره به چشم مى‏خورد! در رژیمهاى شرقى، مردم هیچ‏کاره‏ى محض بودند. بنده از نزدیک رفته بودم و این کشورها را در اواخر عمرشان دیده بودم. حتى در رأس بعضى از کشورهاى عقب افتاده و فقیرشان هم یک رژیم به اصطلاح و به قول خودشان کارگرى سرِ کار بود؛ اما همان رفتارهاى اشرافیگرى و همان کارهاى غلطِ دربارهاى قدیم را تکرار مى‏کردند! نه انتخاباتى در این کشورها بود، نه رأى مردمى در کار بود؛ اما به خودشان دمکراتیک هم مى‏گفتند و ادّعاى مردمى بودن مى‏کردند! مردم هیچ‏کاره‏ى محض بودند: از لحاظ اقتصادى، صددرصد وابسته‏ى به دولت؛ از لحاظ کارهاى فرهنگى، صددرصد وابسته‏ى به دولت! معلوم بود که چنین رژیمهایى محکوم به فنا بود. البته چون شعارهاشان، شعارهایشان برّاق و جذّابى بود، توانستند در اطراف دنیا جوانانى را به سمت خودشان جذب کنند و حکومتهایى تشکیل دهند؛ اما دیگر نمى‏توانستند عمرى بکنند. دیدید آخرش هم به کجا رسیدند؛ بعد از چند ده سال به‏کلّى زایل شدند. طبیعى بود که آن رژیمها براى ما قابل الگو گرفتن نبود. آن روزى که انقلاب ما پیروز شد یعنى بیست و یک سال قبل از این هیچ انقلابى در دنیا وجود نداشت که وقتى پیروز مى‏شد، به همین حکومت شرقى یا مارکسیستى و یا سوسیالیستى که مرتبه‏ى رقیق‏ترش بود گرایش نداشته باشد؛ لیکن اسلام و ملت ایران و رهبر این ملت آن را رد کردند و قبول نداشتند و کنار گذاشتند.


بیانات مقام معظم رهبرى در خطبه‏هاى نمازجمعه تهران‏1379/02/23

از غرب هم نمى‏خواستیم و نمى‏توانستیم الگو بگیریم؛ چون غرب چیزهایى داشت، اما به قیمتِ نداشتن چیزهاى مهم‏ترى. در غرب، علم بود، اما اخلاق نبود؛ ثروت بود، اما عدالت نبود؛ فناورى پیشرفته بود، اما همراه با تخریب طبیعت و اسارت انسان؛ اسم دمکراسى و مردم‏سالارى بود، اما در حقیقت سرمایه‏سالارى بود، نه مردم‏سالارى؛ امروز هم همین‏طور است. این مطلبى که عرض مى‏کنم، ادّعاى من نیست. من از قول فلان نویسنده‏ى مسلمانِ متعصّب نقل نمى‏کنم؛ از قول خود غربى‏ها نقل مى‏کنم. امروز در کشورهاى غربى و در خود امریکا، آن چیزى که به نام دمکراسى و انتخابات وجود دارد، صورت انتخابات است. باطن آن، حاکمیت سرمایه است. من مایل نیستم که از نویسندگان و کتابهایشان اسم بیاورم؛ اما خود نویسندگان امریکایى تشریح مى‏کنند و مى‏نویسند که انتخابات شهردارى‏ها، انتخابات نمایندگى مجلس و انتخابات ریاست جمهورى، با چه سازوکارى انجام مى‏گیرد. اگر کسى نگاه کند، خواهد دید که در آنجا، آراء مردم تقریباً هیچ نقشى ندارد و آنچه که حرف اوّل و آخر را مى‏زند، پول و سرمایه‏دارى و شیوه‏هاى تبلیغاتىِ مدرن و همراه با فریب و جذاب از نظر آحاد مردم سطحى‏نگر است! اسم دمکراسى هست، اما باطن دمکراسى مطلقاً نیست. پیشرفتهاى علمى در غرب بود، اما این پیشرفتهاى علمى وسیله‏اى براى استثمار ملتهاى دیگر شده بود. غربى‏ها به مجرّد اینکه یک قدرت علمى پیدا کردند، آن را به قدرت سیاسى و اقتصادى تبدیل نمودند و به طرف شرق و غرب دنیا راه افتادند. هرجا کشورى ممکن بود رویش دست بگذارند و آن را استثمار کنند، بى‏دریغ کردند. هرجا نکردند، ممکنشان نشد! در غرب، آزادى بود، اما آزادى همراه با ظلم و بى‏بندوبارى و افسارگسیختگى. روزنامه‏ها در غرب آزادند و همه چیز مى‏نویسند؛ اما روزنامه‏ها در غرب متعلّق به چه کسانى هستند؟ مگر متعلّق به مردمند؟! اینکه امر واضحى است؛ بروند نگاه کنند. شما در همه‏ى اروپا و امریکا یک روزنامه‏ى قابل ذکر نشان دهید که متعلّق به سرمایه‏داران نباشد! پس روزنامه که آزاد است، یعنى آزادى سرمایه‏دار که حرف خودش را بزند؛ هرکس را مى‏خواهد، خراب کند؛ هرکس را مى‏خواهد، بزرگ کند؛ به هر طرف مى‏خواهد، افکار عمومى را بکشد! اینکه آزادى نشد.


بیانات مقام معظم رهبرى در خطبه‏هاى نمازجمعه تهران‏1379/02/23

آن‏هایى که به ارزشها توجّه مى‏کنند و تحوّل و تغییر و پیشرفت را ندیده مى‏گیرند، خطر تحجر تهدیدشان مى‏کند؛ باید مراقب باشند. آن‏هایى که به تحوّل و تغییر توجّه مى‏کنند و ارزشها را در درجه‏ى اول قرار نمى‏دهند، خطر انحراف برایشان وجود دارد؛ این‏ها هم باید مراقب باشند. هر دو طرف باید مواظب باشند. مبادا گروه اوّل دچار جمود و تحجّر شود. مبادا گروه دوم دچار انحراف و زمینه‏سازى براى دشمن و مخالفان اساس ارزشها شود. اگر دو گروه این توجه را داشته باشند، آن‏وقت جامعه مى‏تواند جامعه‏اى باشد که با همان وحدتى که مورد نظر و لازم است، زندگى خودش را به سمت تکامل و تعالى‏اى که اسلام براى او در نظر گرفته، پیش ببرد.
پس یک خطر، عبارت شد از اینکه دو جناح و دو طرف، خودشان غفلت کنند و دچار خطر شوند. اما خطر بزرگتر از این هم وجود دارد. آن چیست؟ آن خطرِ نفوذ است. از هر دو طرف ممکن است افرادى نفوذ کنند. گاهى یک دشمن از هر دو طرف نفوذ مى‏کند: از آن طرف به عنوان ارزش‏گرایى مى‏آید و با هرگونه تحوّلى مخالفت مى‏کند؛ حتى با راههاى رفته هم مخالفت مى‏کند و مى‏خواهد حرکت انقلابى را برگرداند. از این خطرناک‏تر، این طرف قضیه است؛ به عنوان تغییر و تحوّل و پیشرفت، کسانى بیایند که با اساس ارزشها و با اصل اسلام و با اصل تدیّن مردم و با اصل عدالت اجتماعى مخالفند؛ دچار همان سرمایه‏سالارى غربى‏اند؛ دنبال کیسه دوختن‏اند؛ با اصل رفع تبعیض طبقاتى مخالفند؛ با نام دین هم مخالفند، و لو به زبان نیاورند! این‏ها به نام تحوّل، به نام تغییر، به نام پیشرفت، به نام اصلاح، بیایند وارد میدان شوند و میدان‏دارى کنند. این‏ها ممکن است در بدنه‏ى اقتصادى جامعه نفوذ کنند. اگر این‏گونه آدم‏هاى بیگانه و غریبه در بدنه‏ى اقتصادى جامعه نفوذ کنند، البته خطرناک است؛ چون اقتصاد و مال و ثروت در جامعه مهم است و باید دست انسانهاى امین باشد. اما از آن خطرناک‏تر این است که بیایند در مراکز فرهنگى نفوذ کنند؛ ذهن مردم، ایمان مردم، باورهاى مردم، خط سیر صحیح مردم را قبضه کنند و در اختیار بگیرند. همان چیزى اتفاق بیفتد که در صحنه‏ى مطبوعات و صدا و سیماى دنیاى غرب اتفاق مى‏افتد؛ یعنى سرمایه‏سالارى. همچنان که رادیوها و تلویزیون‏هاى بین‏المللى امپراتورى خبرى دنیا در دست سرمایه‏دارهاست، این‏ها به داخل کشور ما بیایند و مراکز فرهنگى را هم تصرف کنند و از طریق فرهنگى بخواهند اثر بگذارند. این همان چیزى است که بنده چند سال قبل از این، نشانه‏هاى آن را در گوشه و کنار مشاهده کردم و «تهاجم فرهنگى» را گفتم. بعضى پذیرفتند، بعضى هم اصلش را انکار کردند و گفتند اصلًا تهاجم فرهنگى وجود ندارد!


بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار با جوانان در مصلّاى بزرگ تهران‏1379/02/01

نکته‏ى چهارم در فرصتهاى ما، راهنماییهاى اسلام و اصول و ارزشهاى اسلامى است که امروز در کشور ما رسمیت دارد. در بسیارى از مناطق دنیا ممکن است دمکراسى هم باشد، فعّالیت اقتصادى هم باشد؛ اما چیزى به نام عدالت اجتماعى و رفع تبعیض مطرح نیست. امروز در کشورهاى سرمایه‏دارى و در میان طبقات گوناگون، آنچه که رسمیت و اعتبار دارد، مبارزه و جنگ اشخاص براى حفظ منافع خودشان است و چیزى به نام عدالت اجتماعى، به عنوان یک وظیفه، به عنوان یک ارزش و به عنوان یک تکلیف بر دوش برنامه‏ریزان آن کشورها، وجود ندارد. اسلام که قانون اساسى ما را تشکیل مى‏دهد و قوانین ما را هدایت مى‏کند، عدالت اجتماعى جزو بزرگترین توصیه‏هایش آن است. اگر مسئولانى در کشور براى عدالت اجتماعى، براى نفى فقر در جامعه و براى کم کردن شکاف میان طبقات فقیر و غنى کار نکنند، از چشم مردم خواهند افتاد و مردم آن‏ها را به عنوان مسئولانى که مورد علاقه و قبول آن‏ها باشند، طبعاً نمى‏پذیرند.


پیام به کنفرانس بین‏المجالس اسلامى‏1378/03/25

بلاى دیگرى که سلامت جوامع اسلامى، بخصوص جوانان را تهدید مى‏کند تهاجم فرهنگى غرب است. امواج صوتى، تصویرى حامل ابتذال، بدتر و نافذتر از کشتى‏ها و هواپیماهاى جنگى، براى سلطه مجدد دشمنان جهانى اسلام، زمینه‏سازى مى‏کنند. و با ترویج ارزشهاى کاذب، غرب‏گرایى را که موجب ذلت و اسارت مسلمانان است تبلیغ مى‏نمایند. این اجلاس علاوه بر مقابله با این تهاجم خانمان برانداز، باید در جستجوى راههاى مناسب ترویج فرهنگ غنى و ارزشهاى اصیل اسلامى و تقویت مبانى اعتقادى ملّتهاى اسلامى باشد. به علاوه رسانیدن پیام حیات‏بخش اسلام به دنیاى غیر مسلمان به‏ویژه جوامع صنعتى تشنه معنویت و خسته از مکاتب شکست‏خورده مادّى جزء وظایف اجلاسهاى بین‏المللى اسلامى مى‏تواند باشد. مارکسیسم جزء موزه تاریخ سیاسى جهان شده و سرمایه‏دارى از پاسخ دادن به نیازهاى معنوى و رو به رشد ملل غربى عاجز است و گرایش به معنویت در بین آن‏ها روزافزون است و هیچ آئین و مکتب فکرى، ظرفیت اسلام براى پاسخ‏گویى به نیازهاى روحى انسان عصر ما را ندارد.


بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی1377/12/04

تبلیغ کارى لازم است؛ منتها تبلیغ یک معناى صحیح و اسلامى و انسانى دارد و آن، رساندن است. بالاخره انسان بایستى حرفى را که در دل دارد به مخاطب مورد نظرش برساند. این هیچ اشکالى هم ندارد؛ یعنى از روشهاى معمولى استفاده کند و برساند. یک معناى تبلیغ که امروز در دنیا رایج است، به معناى غربى تبلیغ است؛ یعنى آن چیزى که در نظام سرمایه‏دارى غرب معمول است. تبلیغ در آنجا اصلًا به معناى این نیست که حقیقتى را از جایى به مغزى منتقل کنند؛ بلکه معنایش تحت تأثیر قرار دادن دلها و مغزها با شیوه‏هاى علمى و روان‏شناسى است. مثلًا فرض کنید یکجا پنجاه قطعه عکس را بغل هم مى‏زنند؛ آدم همین‏طور هرچه نگاه مى‏کند، طبعاً در ذهنش مى‏ماند. این مانع تفکّر و تعقّل مى‏شود.


بیانات در مراسم تنفیذ حکم آقاى خاتمى‏ سال 761376/05/12

نظام اسلامى، نظام سرمایه‏دارى نیست. من چهار سال قبل، در همین‏جا در روز تنفیذ همین موضوع را به حضّارى که بودند، عرض کردم و گفتم: «نظام ما، نظام سرمایه‏دارى نیست. نظام سرمایه‏دارى، به جمعِ ثروت، به رونق اقتصادى و به مجموع در آمد ملى نگاه مى‏کند و برایش مهم نیست که این ثروتْ چگونه به دست مى‏آید، به دست کى مى‏آید و چند درصد از مردم، چگونه از آن استفاده مى‏کنند!» باید در آمد ملى بالا برود، ثروت زیاد شود، تلاش اقتصادى مورد حمایت قرار گیرد؛ که مورد حمایت هم قرار مى‏دهند. قوانین هم در این جهت است. قدرت اجرایى هم در این جهت است. کشورهاى سرمایه‏دارى آن هم نه همه بلکه بعضى حد اکثر کارى که مى‏کنند این است که بیمه‏ها و تضمین‏هایى را براى قشرهاى مظلوم و محروم مى‏گذارند، تا حد اقلى هم به آن‏ها برسد. این، نظام سرمایه‏دارى است.


بیانات مقام معظم رهبرى در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینى(ره) مشهد مقدّس رضوى‏1376/01/01

مردم در دنیا به شدّت تشنه‏ى عدالتند. امروز در کشورهایى که دم از دمکراسى مى‏زنند، بى‏عدالتى از همه جا بیشتر است. در همین کشورِ امریکا، بااینکه سالهاى متمادى مى‏گذرد که رسماً برابرى حقوقى سیاه و سفید را روى کاغذ اعلان کرده‏اند، هنوز که هنوز است، میان سیاهان و سفیدان تبعیض حاکم است. در بعضى از کشورهاى اروپایى، تبعیض هست. مسأله‏ى نژادى هنوز در آن جاها مطرح است. هنوز که هنوز است، قدرتمندان این کشورها از جمله در امریکا اگر در داخل ملاحظه کنند که کسى، چیزى و جماعتى، با اقتدار مطلقِ سرمایه‏دارى آن‏ها معارضه‏اى دارد، بى‏رحمانه مى‏کوبندش!


بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار روحانیون و مبلّغان، در آستانه «ماه محرم»1375/02/26

خصوصیت دین مقدّس اسلام، بخصوص مجموعه‏ى فکرى و عقیدتى شیعه- که امتیازاتى دارد- این است که همه‏ى عوامل لازم براى رشد فردى و اجتماعىِ انسان را در خودش جمع دارد. این، نکته‏ى خیلى مهمّى است. ملاحظه کنید: یک‏وقت فرهنگى، تمدّنى، عقیده‏اى و یا مکتبى بر بشر عرضه مى‏شود که ممکن است جهات خیلى خوبى هم در آن باشد. مثلًا- فرض بفرمایید- مجموعه‏ى تفکّرات مکتبِ عرضه شده، موجب گردد که نیروهاى درونى افراد بشر به کار بیفتد؛ استعدادهایشان شکوفا شود؛ کار کنند، ابتکار کنند، سازندگى کنند، تولید ثروت کنند و دنیا را نوسازى کنند. این خصوصیات هم ممکن است در مکتب عرضه شده باشد. اما همین مکتب، عیبى هم در درون خود داشته باشد، که موجب شود همین مردمى که این بهره‏ها را از قِبَل این مکتب مى‏برند، زیانهاى سختى تحمّل کنند که گاهى آن زیانها، از این منافع هم بیشتر مى‏گردد. مثال واضحش، تفکّر غرب و فرهنگ سرمایه‏دارى و آزادى فردى و لیبرالىِ رایج در غرب است. شما که مبلّغ دینى و روحانى هستید، لازم است در این نکات، خیلى مداقّه کنید. ما که مى‏گوییم «فرهنگ غرب»، نمى‏خواهیم بگوییم که این فرهنگ، همه‏اش از باى بسم اللّه تا تاى تَمَّت، بدى و زشتى و خرابى است. شما دیده‏اید که بنده مکرّر راجع به غرب و تهاجم فرهنگ غربى حرف مى‏زنم. معناى صحبتهاى بنده، صرفاً این نیست که فرهنگ غرب از باى بسم اللّه تا تاى تمّت، همه‏اش خراب و خرابى و بدى است. اگر این‏گونه بود، شهروندان ممالک غربى، از اوّل آن را نمى‏پذیرفتند و اصلًا تحمّل نمى‏کردند. بنابراین، فرهنگ مذکور، نقاط مثبتى دارد که آن نقاط مثبت، چشم مردم را گرفت و جوامع را به خود جذب کرد.


بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار روحانیون و مبلّغان، در آستانه «ماه محرم»1375/02/26

اغلب مکاتب بشرى، از جمله مکتب سرمایه‏دارى غرب هم، همین‏طور است. یک طرفش را دیده‏اند. آن طرفى که انسانها را به کار و تلاش و پیشرفت و رشد مادّى و ثروت و علم مى‏کشاند، دیده‏اند و درست هم بوده است. اما طرف دیگرش را ندیده‏اند، که در این جامعه‏اى که آسمان‏خراش‏ها وجود دارد و ثروتها و تجمّلات هست، فقر و بیچارگى افراد زیادى از انسانها هم هست. از گرسنگى مردن هم هست. ظلم هم هست. بدتر از همه، فساد همه‏گیرى هست که به داخل خانه‏ى همه کسانى که از این وضع لذّت مى‏برند، نفوذ مى‏کند و زندگى را بر آن‏ها تلخ خواهد کرد. خوب؛ این معضل، گریبان‏گیر شد و کار را خراب کرد. هنرِ یک مجموعه و یک مکتب، این است که همه‏ى عوامل در آن جمع باشد. و الّا اگر یک مکتب، فقط جهان‏گیرى‏اش خوب باشد، مى‏تواند فتوحات کند؛ اما نمى‏تواند نگهدارد. منابع طبیعى را خوب مى‏تواند حفظ کند؛ ولى از حفظ منابع انسانى، ناتوان است. رشد مادّى مى‏تواند بدهد؛ اما در دادنِ رشد معنوى مى‏ماند. بالاخره، مساوات را در بین آحاد مردم، مى‏تواند برقرار کند؛ ولى نهایتاً المثنّاى مکتب کمونیسم مى‏شود! کمونیستها همه چیز را دولتى کردند؛ همه چیز را کوپنى کردند و براى اینکه مردم، مساوى شوند، سرمایه‏هاى شخصى را به کلّى از آن‏ها گرفتند. بسیار خوب! کسى که ثروتمند بود، ثروتش را از دست داد و همه مساوى- یعنى تقریباً فقیر- شدند! فرضاً یکجا اغنیا را هم به دم تیغ دادند تا فقرا سودى ببرند. ادّعایشان این بود که در طبقات پایین جامعه، به‏هرحال، مساواتى به وجود آورند. اما در طبقات بالا، تبعیض و اختلاف طبقاتى‏اى که در کشورهاى دیگر بود، اینجا چند برابر شد! ما کشورهاى کمونیستى را دیده بودیم. بنده در زمان مسئولیت دولتى خود، در مسافرتهایى که به کشورهاى کمونیستى کردم، وضع فقیر و غنى‏شان را از نزدیک دیدم. در طبقات پایین جامعه، مردم نان براى خوردن نداشتند. اما در رأس حکومتهایشان، چنان جاه و جلال و فرعونیت و امپراتورى‏اى به وجود آمده بود، که شانه به شانه‏ى سرمایه‏دارىِ بزرگِ جهانى مى‏سایید! انگار نه انگار که به گفته‏ى خودشان «سوسیالیست» هستند! آرى؛ وقتى یک مکتب ناقص باشد، وضعیت، بهتر از این نمى‏شود. یک طرف را درست مى‏کند، طرف دیگر خراب مى‏شود!


بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مدیران و مسؤولان مطبوعات کشور1375/02/13

همه‏ى مطبوعات باید توجّه داشته باشند که خطّ قرمزى وجود دارد و از این خطّ قرمز، هیچ‏کس نباید عبور کند. نه اینکه ما اجازه نمى‏دهیم؛ در هیچ جاى دنیا اجازه نمى‏دهند. در به اصطلاح دمکراتیک‏ترین کشورها هم اجازه نمى‏دهند. شما ببینید آن وقتها که در امریکا خبرى از موج چپ بود- حالا که دیگر این خبرها نیست- چپ‏هاى امریکا- اعم از گروههاى کمونیست یا سوسیالیست- و اجتماعاتشان تحت چه شرایطى زندگى مى‏کردند! شما رمانهایى را که بعضى از نویسندگان داراى گرایش به چپ، مثل «هوارد فاست» نوشته‏اند- چند رمان او به فارسى هم ترجمه شده و بنده دیده‏ام- بخوانید و ببینید در باره‏ى چپ‏ها چه مطالب تکان‏دهنده‏اى آورده‏اند! همین کتاب معروف «خوشه‏هاى خشم» اثر «جان اشتاین بک» یا دیگر کتابش را که الآن در ذهنم نیست، بخوانید و ببینید راجع به وضع چپ‏ها و برخورد سردمداران مرکزِ به اصطلاح دمکراسى با آن‏ها، چه نوشته است! بخوانید و بدانید که مرکزِ به اصطلاح دمکراسى و قبله‏ى کسانى که صاحب چنین قلمهاى بد و زشتى در ایرانند، حتّى حاضر نبودند چپ‏ها را تحمّل کنند؛ چون معتقد بودند، مارکسیسم، نظام سرمایه‏دارى امریکا را زیر سؤال مى‏برد. خوب؛ اگر چپ‏ها را تحمّل مى‏کردند، به معناى موافقت با عبور آن‏ها از خطّ قرمز بود. اگر امروز مجموعه‏اى در امریکا پیدا شود که بنویسد، بگوید و شعار بدهد «امریکا باید تجزیه گردد»، یا شعار بدهد «امریکا باید به چهل و نه ایالت تقسیم شود»، چگونه با آن رفتار مى‏کنند؟ اگر امروز کسى در امریکا قد عَلَم کند و بگوید «چون چهل، پنجاه میلیون سیاه در ایالات متّحده زندگى مى‏کنند، باید کشور جداگانه‏اى داشته باشند و بخشى از امریکا را به آن‏ها بدهید تا حکومت تشکیل دهند»، دولت امریکا با وى چه برخوردى خواهد داشت؟ آیا همان کارى را که با فرقه‏ى داودیها کردند و همه را در ساختمانى به آتش کشیدند، با او نخواهند کرد؟این‏ها خطوط قرمز یک ملت است. شما، انقلاب را زیر سؤال ببرى، اصل انقلاب را نفى کنى و در نفى نظام جمهورى اسلامى بکوشى؟! خوب؛ این خطّ قرمز است و قابل تحمّل نیست.


بیانات مقام معظّم رهبرى در دیدار کارگزاران، در روز «عید مبعث»1374/09/29

نظامهاى سرمایه‏دارى در دنیا، دنبال آبادى، عمران و پیشرفت علم و صنعت در کشورهایشان رفتند؛ بدون اینکه به اصل عدالت اجتماعى، اهتمام قابل اعتنایى داشته باشند. البته خیلى از آن هدفها را توانستند کسب کنند؛ مانند کسب علم، زندگى راحت، فناورى پیشرفته، زندگى لوکس و کسب قدرت نظامى. این‏ها به‏دست آمد و این هم وعده‏ى الهى است. خداوند متعال وعده فرموده است که هر ملتى، چنانچه به‏طور جدّى به دنبال هر هدفى حرکت کند، به آن هدف خواهد رسید. در این، شک نیست. آن‏هایى هم که به‏طور جدّى حرکت کردند، به همان مقدار، به این ظواهر زندگى؛ یعنى به ثروت جامعه، قدرت نظامى و قدرت و پیشرفت علمى رسیدند؛ اما در زندگیشان، سعادتمند نشدند. در آن کشورها، دردهاى بشریّت، تمام نشده است. ثروتى که در آن جامعه هست، عدّه‏اى از افراد جامعه را برخوردار کرده است؛ اما نتوانسته‏اند تبعیض را برطرف و عدالت اجتماعى را برقرار کنند. حتّى براى کسانى هم که از زندگىِ راحت برخوردارند، نتوانستند راحتى حقیقى، آرامش روحى و زندگى خوش به وجود آورند. آب خوش از گلویشان پایین نمى‏رود. انواع و اقسام گرفتاریها، گریبان آن‏ها را گرفته است. البته بعضى از گرفتاریها فورى ظاهر مى‏شود و بعضى بعد از مدّتى ظاهر مى‏گردد، که اکنون وقتِ ظاهر شدن گرفتاریهاى آن‏هاست. دنیاى غرب، ممکن است بیست تا چهل سال پیش این‏طور نبوده است؛ اما اکنون گرفتاریهاى زندگى مادّى، گریبان آن را گرفته است. دلیل آن، این است که به معنویّت و عدالت اجتماعى توجّه نکرده است.


بیانات مقام معظّم رهبرى در دیدار دانش آموزان و دانشجویان‏1374/08/10

این علم را باید آموخت. براى همه راه باز است که دین را یاد بگیرند و از آن استنباط کنند؛ اما استنباط از دین یک روش علمى دارد و کار عامیانه‏اى نیست. هرکس از هرجا رسید نمى‏تواند از قرآن و سنّت استنباط کند. دانش اصلى روحانیت، فقاهت است. البته فلسفه و عرفان اسلامى نیز هست که هر دو به معناى وسیع فقاهت، داخل در فقاهتند. اگر روش فقاهت را از میان بردارند، دیگر چیزى از دین باقى نمى‏ماند. عدّه‏اى از آن طرف مى‏آمدند و دین را با تفکّر مارکسیستى تفسیر مى‏کردند. این عدّه ظاهرِ اسلامى و باطنِ مارکسیستى داشتند و از این جهت منافق بودند. وقتى کتاب آن‏ها را در مقابل کتابهاى فکرى و نوشته‏هاى ایدئولوژیکِ حزب توده و گروههاى کمونیستى مى‏گذاشتیم، باهم مو نمى‏زدند. این شباهتها در زمینه‏هاى اقتصادى، تاریخ، فلسفه‏ى تاریخى و اقتصاد سوسیالیستى چشمگیرتر بود. تفاوت در این بود که این عدّه اسم خدا و پیغمبر را به کتابهایشان اضافه کرده بودند. وقتى دین، مفسّر و متصدّى و متولّىِ رسمى نداشته باشد، کار به اینجا مى‏رسد که عدّه‏اى از راه مى‏رسند و دین را با تفکّر مارکسیستى و یا دمکراسى و سرمایه‏دارى غربى تطبیق مى‏دهند. امروز در دنیا کسانى هستند که اسلام- و نه مطلق دین- را درست با آنچه که شرکتها و کمپانیهاى بزرگ مى‏خواهند، تطبیق مى‏دهند. اگر روحانیت وجود داشت، این طور نمى‏شد. البته همواره روحانیت احتیاج به اصلاحات داشته است.


بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمعى از اعضاى «نیروى انتظامى»، کارکنان «سازمان تأمین اجتماعى»، «سازمان بهزیستى» و اساتید و دانشجویان دانشگاهها1373/04/29

امروز در دنیا کسى به ترور متوسّل مى‏شود که منطق ندارد. پس بیهوده به خودشان زحمت ندهند که بخواهند جمهورى اسلامى را متّهم کنند. اتهام تروریسم زدن به جمهورى اسلامى، حرفِ چرند و بى‏قاعده‏اى است. جمهورى اسلامى به ترور احتیاج ندارد. خودِ شما مى‏گویید که شعارهاى انقلاب اسلامى، مصر و الجزائر و کجا و کجا و کجا را به هم ریخته است. ما که در این کشورها حضور نداریم. این، حرف و فکر ماست که در این سرزمینها رسوخ کرده است. خودِ شما مى‏گویید که تفکّرات اسلامىِ ایران، در دنیا، خطر بزرگى براى سرمایه‏دارى غرب و قدرتهاى غربى به حساب مى‏آید. مگر خودِ شما این را نمى‏گویید؟ پس، این فکر و اندیشه‏ى ماست که به همه جا مى‏رود و دلها را متحوّل مى‏کند. دولتهاى غربى، از ترسشان اجازه نمى‏دهند که افکار ما، در غرب منتشر شود. آیا با این اوصاف، ما احتیاج به ترور داریم؟! ما که از چنین سلاح برّایى- فکر و اندیشه- برخورداریم.


بیانات در مراسم تنفیذ حکم آقای هاشمی سال 721372/05/12

اساس در نظام اسلامى، عبارت است از رفاه عمومى و عدالت اجتماعى. فرق عمده‏ى ما با نظامهاى سرمایه‏دارى همین است. در نظامهاى سرمایه‏دارى، اساس، رشد اقتصادى و شکوفایى اقتصادى و ازدیاد و تولید ثروت است. هرکه بیشتر و بهتر تولید ثروت کند، او مقدّم است. آنجا مسئله این نیست که تبعیض یا فاصله پیش آید. فاصله در درآمدها و نداشتن رفاهِ جمع کثیرى از مردم، نگرانى نظام سرمایه‏دارى نیست. در نظام سرمایه‏دارى، حتى تدابیرى که ثروت را تقسیم کند، از نظر نظام سرمایه‏دارى، تدابیر منفى و مردودى است. نظام سرمایه‏دارى مى‏گوید: «معنى ندارد که ما بگوییم ثروت جمع کنید تا آن را از شما بگیریم تقسیم کنیم! این معنى ندارد. اینکه شکوفایى نخواهد شد!» نظام اسلامى این‏گونه نیست. نظام اسلامى معتقد به یک جامعه‏ى ثروتمند است، نه یک جامعه‏ى فقیر و عقب‏مانده. معتقد به رشد اقتصادى است؛ ولى رشد اقتصادى براى عدالت اجتماعى و براى رفاه عمومى، مسأله‏ى اوّل نیست. آنچه در درجه‏ى اوّل است، این است که فقیر در جامعه نباشد؛ محروم نباشد؛ تبعیض در استفاده از امکانات عمومى نباشد. هرکس براى خودش امکاناتى فراهم کرد، متعلّق به خود اوست. اما آنچه که عمومى است مثل فرصتها و امکانات متعلّق به همه‏ى کشور است و باید در این‏ها تبعیضى وجود نداشته باشد. معنى ندارد که یک نفر پاى خود را بگذارد روى دوش مأمورین دولتى و با ترفند و خداى ناکرده با اعمال روشهاى غلط، امتیاز بگیرد، رشدى افسانه‏اى بکند و بعد بگوید: «آقا، من ثروت را خودم به دست آورده‏ام.» در نظام اسلامى، چنین چیزى را نداریم. ثروتى که بر پایه‏ى صحیحى نیست، از اصل نامشروع است.


بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار کارگزاران و قشرهاى مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین علیه‏السّلام‏1371/10/17

بسیارى از کشورها در دنیا وجود دارند که خیلى ثروتمندند. نگاه کنید به کشورهاى سرمایه‏دارى دنیا! نگاه کنید به بعضى از کشورهایى که سرمایه‏هاى عظیم الهى در زیر خاکهاى آن‏هاست و حکامشان بیرون مى‏آورند و بى‏محابا مى‏فروشند و پولهایش را خرج مى‏کنند! این‏ها ثروتمندند. کشورهاى سرمایه‏دارى، طبق آنچه که معمول بین اقتصادیون است، وقتى سرانه‏ى کشورى را محاسبه و ملاحظه مى‏کنند، خودشان ده برابر کشورهاى متوسط سرانه دارند. معناى این چیست؟ آیا معنایش این است که همه‏ى مردم آن کشورها از این سرانه برخوردارند؟ ابداً معنایش این نیست! اگر شما در بعضى از کشورهاى سرمایه‏دارى، جلوه‏هاى ثروت، از جمله کارخانه‏هاى عظیم، آپارتمانها و ساختمانهاى سربه‏فلک کشیده را مى‏بینید؛ اگر ثروتهاى زیاد و پولهاى افسانه‏اى را ملاحظه مى‏کنید، آیا به این معناست که در این کشورها عدالت وجود دارد؟ خوب؛ معلوم است که از عدالت خبرى نیست! در همین کشورها کسانى هستند که از گرسنگى، از بى‏دارویى و از نبود مسکن، به شدت در رنجند و بعضى به دلیل همین کمبودها و ناراحتیها، در همان کشورها مى‏میرند.


بیانات مقام معظم رهبرى در جمع مردم چهارمحال و بختیارى، در استادیوم ورزشى شهرکرد1371/07/15

طبق آیه‏ى قرآن که فرمود: «و نرید أن نمن على الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمّة و نجعلهم الوارثین»، انسان مى‏فهمد جهت حرکت کلى ادیان الهى، به سمت رفع استضعاف و محرومیت است. این است که اسلام و پرچم دین را، از پرچمهاى فرهنگها و تمدنها و ایدئولوژى‏ها و مکاتب گوناگون، به کلى متمایز مى‏کند: سعى براى طبقه‏ى محروم. امروز در دنیاى سرمایه‏دارى و کشورهایى که زیر سلطه‏ى استکبار جهانى است، حرکت به سمت رشد پول‏داران و سرمایه‏داران است؛ و آنچه به فکر آن نیستند، طبقات محروم است. اگر یک‏وقت کمکى هم به محرومین بشود، براى این است که بتوانند از آن‏ها به نفع پول‏داران و سرمایه‏داران استفاده کنند. مبناى اقتصاد امروز دنیاى سرمایه‏دارى و استکبار، بر این است. در طول زمان هم، همیشه سلاطین و قدرتمندان و مستکبران، بر همین روال حرکت کرده‏اند. اما اسلام این را نمى‏گوید. اسلام مى‏خواهد محرومیت از روى زمین و بخصوص در جوامع اسلامى، برداشته شود. آنجا که دین خدا حاکم است، باید محرومیت نباشد. انسانها باید از مواهب الهى برخوردار شوند، تا بتوانند در یک محیط مناسب و مساعد، خود را به کمال برسانند. عدل در جامعه باید مستقر شود. این، شعار اسلام است و شعارى است که دنبال آن، عمل است و شعارى است که براى توده‏هاى مظلوم و محروم عالم، داراى‏ جاذبه است. نه مثل آن سوسیالیستها و کسانى که دم از طرف‏دارى از محرومین مى‏زدند؛ اما هفتاد سال کشورها و ملتها و جوامع را معطل کردند و روز به روز آن‏ها را عقبتر راندند.


پیام به حجاج بیت‏اللَّه الحرام1371/03/13

تبلیغات استکبارى بر ضد اسلام که بخشى از حمله‏ى صلیبى جدید است، چنین وانمود مى‏کند که اسلام قادر بر سازماندهى زندگى سیاسى و اقتصادى ملتهاى مسلمان نیست و ملتهاى مسلمان چاره‏اى جز این ندارند که با معیارها و شکل و محتواى حکومتها و نظامهاى سرمایه‏دارى غرب زندگى کنند! این، یک ترفند و دروغ مزورانه است که براى وابسته کردن کشورهاى اسلامى به اردوگاه استکبارى غرب و استثمار منابع مادى آن طراحى شده و سالها است تبلیغ مى‏شود. نظام سرمایه‏دارى غرب، تا گلو در مشکلات انسانى لاینحل فرورفته و با وجود ثروتهاى فراوانى که در اختیار دارد، از استقرار عدالت اجتماعى، به کلى ناتوان مانده است. شورش اخیر سیاهان در امریکا، نشان داد که نظام امریکا نه فقط نسبت به ملتهاى آسیا و آفریقا و امریکاى لاتین، که نسبت به ملت خود نیز با بى‏عدالتى عمل مى‏کند و در اینجا نیز مانند آنجاها، اعتراض را با خشونت و سرکوب پاسخ مى‏دهد. درست است که اردوگاه کمونیزم متلاشى و نابود شد، اما رقیب آن، یعنى اردوگاه سرمایه‏دارى هم، با وضع فعلى و بخصوص با غرور و طغیانى که پس از یکه‏تاز شدن در میدان قدرت بدان دچار شده، ماندنى نیست و دیر یا زود، دنیا شاهد سقوط و متلاشى شدن آن نیز خواهد بود.


بیانات در جمع علما و مدرّسان و فضلاى حوزه‏ى علمیه‏ى قم، در خجسته سالروز میلاد حضرت مهدى(عج)1370/11/30

مبناى سیاست سرمایه‏دارى بر این نیست که همه‏ى انسانها بایستى مستغنى باشند و فقیر نباشد. آن‏ها اگر فقیر را غنى مى‏کنند، به‏خاطر این است که فقیر باید برایشان کار کند؛ ولى فقیرى که براى آن‏ها کار نمى‏کند، مى‏گویند بگذار بمیرد! چنانچه سرمایه‏داران و کمپانیها و تراستها نتوانستند آدم ولگرد و بیکار را به کار بگیرند یعنى لازمش نداشتند اگر به آن‏ها بگویند آیا دلتان مى‏خواهد به شما یک آمپول بدهیم بزنید و این افراد را از بین ببرید، مى‏گویند بله، بدهید بزنیم! بنابراین، براى آن‏ها مسئله این است؛ اما براى ما مسئله غیر از این است. ما مى‏گوییم نه فقط انسانى که در این کشور هست منتها نسبت به انسان این کشور، ما یک مسئولیت فورى‏تر داریم بلکه همه‏ى مسلمین در عالم، به یک معنا عایله‏ى ما هستند. اگر از مسلمین هم فراغت پیدا کردیم، همه‏ى گرسنگان دنیا در صورتى که محارب نباشند عایله‏ى ما هستند؛ این مسئله، مسأله‏ى اعتقادى است. کشورهاى غربى و پیشرفته‏ى اقتصادى، نخواهند توانست بکلى فقر را برطرف کنند؛ اما جمهورى اسلامى در این جهت حرکت مى‏کند و إن شاء اللّه به اینجا خواهد رسید. آمار بى‏سوادى به‏شدت پایین آمده است. آمار مشکلات طبقات پایین در مناطق گوناگون کشور، به‏شدت پایین آمده است؛ البته سطح زندگى بالا رفته و توقعات بیشتر شده است.


بیانات در دیدار با اعضاى ستاد پیگیرى قطعنامه‏ى 598 شوراى امنیت سازمان ملل متحد(1)1370/09/30

امروز شاید تصور غربى‏ها یا لااقل تبلیغاتشان این است که اتحاد جماهیر شوروى به خاطر شکست تجربه‏ى سوسیالیسم به این نتیجه رسید که آن اقتصاد غلط بود؛ بعد از هفتاد سال فهمید که این اقتصاد درست است؛ یعنى فروپاشى نظام سوسیالیسم را به پاى یک تجربه‏ى دیگر، یا تجربه‏اى براى بیان استحکام مبناى جوامع سرمایه‏دارى به حساب آوردن! این غلط است؛ به‏هیچ‏وجه این محاسبه درست نیست؛ اصلًا ربطى به این قضیه ندارد؛ مسئله بایستى جاى دیگر علت‏یابى و علت‏جویى بشود؛ مسأله‏ى دشمنى با دین و بریده شدن از ایمان معنوى است. در هرجا و به هر اندازه که این عامل منفى وجود داشته باشد، به همان اندازه تلاشى و نابودى منتظرش است. البته عرض کردم، نباید تصور کرد که فردا باید اتفاق بیفتد. آن کشورهایى هم که به شکل دیگرى اگرچه نه با آن نمودارها و نمادها با دین مقابله مى‏کنند، باید منتظر چنین وضعى باشند. این قرن آن‏طور که به چشم مى‏خورد إن شاء اللّه قرن گرایش عمومى بشریت به سمت معنویت و به سمت دین است.


پیام به حجاج بیت‌اللَّه‌الحرام‌1370/03/26

حج همچنین مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان است. این‌که خداوند متعال همه‌ى مسلمانان و هرکه از ایشان را که بتواند، به نقطه‌یى خاص و در زمانى خاص فرا مى‌خواند و در اعمال و حرکاتى که مظهر همزیستى و نظم و هماهنگى است، آنان را روزها و شبهایى در کنار یکدیگر مجتمع مى‌سازد، نخستین اثر نمایانش، تزریق احساس وحدت و جماعت در یکایک آنان و نشان دادن شکوه و شوکت اجتماع مسلمین به آنان و سیراب کردن ذهن هر یک تن آنان از احساس عظمت است. با احساس این عظمت است که مسلمان اگر تنها در شکاف کوهى هم زندگى کند، خود را تنها حس نمى‌کند. با احساس این حقیقت است که مسلمین در هریک از کشورهاى اسلامى، شجاعت برخورد با اردوگاه ضدیت با اسلام، یعنى همین سلطه‌ى سیاسى، اقتصادى دنیاى سرمایه‌سالارى و عوامل و ایادى آن و نیرنگ و فتنه‌گرى آن را مى‌یابند و افسون تحقیر - که اولین سلاح استعمارگران غربى در برابر ملل مورد تهاجمشان بوده و هست - در آنان نمى‌گیرد. با احساس این عظمت است که دولتهاى مسلمان با تکیه به مردم خود، از تکیه به قدرتهاى بیگانه خود را بى‌نیاز حس مى‌کنند و این فاصله‌ى مصیبت‌بار میان ملتهاى مسلمان با دستگاههاى حاکم بر آنان پدید نمى‌آید. با احساس این وحدت و جماعت است که نیرنگ استعمارى دیروز و امروز - یعنى احیاى احساسات افراطآمیز ملى‌گرایى - این فاصله‌ى وسیع و عمیق میان ملتهاى مسلمان را پدید نمى‌آورد و قومیت عربى و فارسى و ترکى و آفریقایى و آسیایى، به‌جاى آن‌که رقیب و معارض هویت واحده‌ى اسلامى آنها باشد، بخشى از آن و حاکى از سعه‌ى وجودى آن مى‌گردد؛ و به جاى آن‌که هر قومیتى، وسیله و بهانه‌ى نفى و تحقیر قومیتهاى دیگر شود، وسیله‌یى براى نقل و انتقال خصوصیات مثبت تاریخى و نژادى و جغرافیایى هر قوم به سایر اقوام اسلامى مى‌گردد.


پیام به مناسبت روز ملى مبارزه با استکبار جهانى‏1369/08/13

اردوگاه «استکبار سرمایه‏دارى»، از سر برآوردن نیروى اسلامى، متوحش و به‏شدت نگران است و آن را زنگ خطرى براى بهره‏بردارى نامشروع خود از مظاهر حیاتى همه‏ى عالم، بلکه براى ادامه‏ى حیات خود مى‏داند. اگر کسانى تصور کنند که امریکا که خود مرکز اصلى این اردوگاه پُرفتنه و فساد است، ممکن است با نظام اسلامى که مظهر حیات مقتدرانه‏ى اسلام است، سر آشتى و مساعدت داشته باشد، بسى ساده‏لوحانه اندیشیده‏اند.


بیانات در دیدار با مسؤولان بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامى‏1369/07/24

اگر کسى گفت که بنیاد راکفلر مثلًا به وضعیت چهار نفر فقیر رسیدگى مى‏کند، باور نکنید؛ اصلًا چنین چیزى ممکن نیست. آن پولى که از آن طریقها به دست مى‏آید و محصول شیوه‏هاى کثیف سرمایه‏دارى موجود دنیاست، اصلًا نمى‏تواند در خدمت اهداف انسانى‏ قرار بگیرد. اگر فرضاً به فقیرى هم کمک بکنند مى‏کنند، آخر این بنیادها این‏طور چیزهایى دارند چنانچه به عمقش بروید، مى‏بینید که خراب مصرف مى‏شود؛ مثل آبى است که در چاه فاضلاب مى‏ریزد! لذا پول باید صحیح و نظیف باشد، تا به درد پُرکردن خلئى که در جامعه‏ى اسلامى وجود دارد، بخورد. مسأله‏ى ما این است.


پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره)1369/03/10

بعضى از رسانه‏هاى مغرض خارجى اصرار دارند وانمود کنند که پایبندى به اصول انقلاب، به معناى دورى از رفاه عمومى و علاج نکردن مشکلات طبقات ضعیف و مستمند است. این حرف از کسانى صادر مى‏شود که دهها سال جوامع خود را در سایه‏ى سنگین تفکر کمونیستى، به راهى بدبختى‏زا سوق داده‏اند. درحالى‏که سران آن کشورها مانند کشورهاى سرمایه‏دارى، غرق در زندگى اشرافى بودند، طبقات پایین جامعه در انواع سختیهاى مادّى و معنوى به سر مى‏بردند. در نظام اسلامى، رفع فقر و محرومیت، در شمار هدفهاى طراز اول است و پایبندى به اصول انقلاب، بدون مجاهدت در راه نجات مستضعفان و محرومان، سخنى بى‏معنى و ادعایى پوچ است.


بیانات در دیدار روحانیون و ائمه‌ى جمعه و جماعات استان مازندران‌1369/02/22

فلسفه‏ى مارکسیسم، یکى از آن‏هاست که سروصداى بیشترى پیدا کرد. بقیه‏ى مکتبهاى فلسفى، اجتماعى رایج و سربرداشته‏ى در قرن نوزدهم و بیستم، جهت و گرایش خالص و یا غالب مادّى و غیر مذهبى و ضد مذهبى دارند. این گرایش غیر معنوى و ضد معنوى، مثل جریانى که از کم شروع مى‏شود و لحظه‏به‏لحظه اوج مى‏گیرد و فراگیرى پیدا مى‏کند، در زندگى و افکار و خانواده و ارتباطات درون اجتماعى مردم وارد شد.
در کنار این جریان فکرى، سیاستها حرکتى را مستقلًا به سمت ضدیت با دین و معنویت شروع کردند. بعضى از این سیاستها، على‏الظّاهر به این فلسفه‏ها هم کارى نداشتند. البته کسانى هستند نمى‏خواهم حالا این فکر را مطرح کنم، اما بدانید و شاید هم مى‏دانید که معتقدند اصلًا تفکرات مادّى و لو چپ‏ترینش مخلوق و محصول فکر سیاستمدارهاست، نه فلاسفه. مى‏گویند: اصلًا همه‏ى این بساطها و جنجالها، یک کار سیاسى به معناى حقیقى بود؛ یک کار اقتصادى در جهت پیشرفت ثروتها و سرمایه‏ها و بساط سرمایه‏دارى در دنیا بود که روز به روز اوج مى‏گرفت. على‏اىّ‏حال، سیاستها هم در جهت ضدیت با معنویت افتادند و روز به روز این تضاد بیشتر شد.


بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام1368/11/09

خیلى‏ها در دنیا خواستند فقر را ریشه‏کن بکنند اما از چه طریقى استفاده کردند؟ همه‏ى حرف سر این طریقهاست. مثلًا از همین روش سوسیالیسم استفاده کردند، ولى دیدید که این روش غلط از آب درآمد. آن‏هایى که از اول روش سوسیالیسم را اختراع کردند، شاید- و یا حتماً- قصد سویى نداشتند؛ بلکه فکر مى‏کردند کار و راه آن‏ها درست است. گفتند بیاییم همه‏ى سرمایه‏ها را از مردم بگیریم و به دست دولتى که منابع را عادلانه تقسیم مى‏کند، بدهیم تا سرمایه‏دارى برافتد. آن‏ها غافل بودند که دولت هم متشکل از یک عده انسان است که آن‏ها هم مثل همان سرمایه‏دارها، همان احساسات را دارند. بعد از مدتى، حتّى به چیزى پُرضررتر و بیکاره‏تر از آن سرمایه‏دارها تبدیل شدند.


بیانات در دیدار مردم قم در سالروز قیام 19 دی1368/10/19

ما خواسته‏ایم که در میان ظلمات جاهلیت قرن بیستم، خورشید فروزان اسلام را به درخشش درآوریم. ما خواسته‏ایم در هنگامى که نسلهاى بشر، از مکتبهاى گوناگون- از سرمایه‏دارى پلید غرب تا کمونیسم ملحد شرق- دل‏زده شدند، بتوانیم مکتب حیات‏بخش و راه زندگى سالم و مطلوب و شیرین را به بشر نشان بدهیم و آن، حیات طیبه‏ى اسلامى است. تقریباً در طول این یازده سال، هرچه و در هر قسمتى که ما در راه اسلام پیش رفتیم، در همان قسمت زندگى شیرین شده است و در هر بخشى که توفیق‏ پیدا نکردیم در جهت اسلام حرکت بکنیم، در آن بخش زندگى سخت و تنگ و تلخ باقى مانده است.


بیانات در دیدار مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزه‌ى علمیه‌ى قم1368/09/07

این‏ها، راجع به اسلام کارشناس و متفکر دارند که مى‏نشینند بررسى مى‏کنند و در باره‏ى ملتها و اندیشه‏ها و روحیات و مذاهب گوناگون، پرونده‏هایى درست مى‏کنند و در مراکز تحقیقاتى و فرهنگى و جاسوسى و سیاسى خود، تمام آن پرونده‏هاى آرشیو شده را دو مرتبه مطرح مى‏کنند و کارهاى تحقیقاتى جدید انجام مى‏دهند. اینکه مى‏شنویم در اسرائیل، سمینارى تحت عنوان «شناخت اسلام و تشیع در ایران» برگزار مى‏شود، به همین معنا و در همین جهت است. در بسیارى از جاهاى دنیا، سمینارها و جلساتِ تحقیقاتى‏اى توسط دنیاى غرب و سرمایه‏دارى و استکبار تشکیل مى‏شود و تزهاى گوناگونى براى بازنگرى به اسلام مطرح مى‏گردد. استکبار، همه‏ى وجودش را اندیشمندانه در جهت اداره‏ى مطلوب خودش به کار مى‏گیرد و کاملًا با فکر حرکت مى‏کند و جریانات جهانى را هدایت مى‏نماید تا محفوظ بماند؛ چون مى‏داند که اگر فکر و پیش‏بینى و آینده‏نگرى نکرد و اگر آمار نداشت، ضربه خواهد خورد. عالى ترین و ممتازترین دستگاه‏هاى فکرى، در اختیار استکبار است. این‏ها، از پانزده یا بیست سال پیش، براى مسائل بلند مدت سرمایه‏دارى، فکر و طراحى مى‏کنند و نقشه مى‏ریزند تا در آینده از آن جواب بگیرند.


بیانات در دیدار مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزه‌ى علمیه‌ى قم1368/09/07

انقلاب اسلامى، ناگهان تمام موجودیت و نظام ارزشى دستگاه استعمارى غرب و دنیاى سرمایه‏دارى را زیر سؤال برد. یعنى آینده‏شان را کلًا تهدید کرد و ابهامى به آینده‏ى آن‏ها داد؛ چون این انقلاب بر مبناى اسلام بود و نتیجتاً هرجا مسلمانى باشد، ممکن است این انقلاب بالقوه در آنجا تحقق پیدا کند. بعد هم مرتب نمونه‏هاى آن را از افغانستان گرفته تا اندونزى و مالزى و مصر و تونس و حتّى در کشورهایى که سیستمهاى به اصطلاح انقلابى دارند- مثل الجزائر یا لیبى- دیدند و مشاهده کردند که همین اسلام در آن جاها سر بلند کرده است و هل من مبارز مى‏گوید و آینده را ترسیم مى‏کند. این‏ها، احساس وحشت کردند و تمام دنیاى سرمایه‏دارى و استکبارى دست به هم دادند، براى اینکه در مقابل اسلام بایستند. البته، دنیاى سوسیالیسم به گونه‏ى دیگر مقابله مى‏کرد؛ منتها مثل غربى‏ها ابزار لازمِ اندیشمندى و آینده‏نگرى و توجه را در اختیار نداشت. این، رشته‏اى از تمدن صنعتى و مسأله‏ى آمار و آرشیوها و آینده‏ها و حدسیات است که شرقیها به همان نسبت که در کار صنعتى عقبند، در این قضیه هم از غربى‏ها عقبند. علاوه بر این، آن‏ها اشتراک منافعى نیز با این انقلاب حس مى‏کردند؛ چون مى‏دیدند غرب صدمه مى‏خورد. آن‏ها، خیال مى‏کردند که برایشان خوب است؛ ولى حالا دیگر همه چیز یک‏کاسه شده و بلوک غرب و شرق معنا ندارد و آرزوها و ایده‏آل‏هاى مارکسیستى و سوسیالیستى تمام شده است و چند کشورِ منزوىِ بخت‏برگشته- مثل آلبانى و رومانى و ... باقى مانده‏اند که این‏ها هم چیزى بارشان نیست. ما رومانى را از نزدیک دیده‏ایم و مى‏دانیم که آنجا چه خبر است. اصلًا چیزى نیستند و واقعاً نمى‏شود گفت که این‏ها هستند، پس دنیاى سوسیالیسم وجود دارد! امثال کوبا و کشورهاى ضعیفِ عقب‏مانده هم که دیگر اصلًا قابل ذکر نیستند. تنفس آن‏ها هم با اجازه‏ى روسها و اربابهاى شرقى بود
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها