به گزارش پایگاه 598 به نقل از دنیای اقتصاد ؛ پس از آنکه در سال گذشته جایزه نوبل اقتصاد بین سه نفر تقسیم شد، حالا این
جایزه به یک اقتصاددان اعطا شده است. ژان تیرول از دانشگاه تولوز فرانسه
جایزه نوبل اقتصاد سال 2014 را به دست آورده است.
این جایزه به خاطر
تحقیقات اقتصاد خرد به او اعطا شده که نشان میدهد شرکتهای بزرگ چگونه
باید برای جلوگیری از آسیب رساندن به مصرفکنندگان توسط رفتار
انحصارگرایانه آنها مورد تنظیم قرار بگیرند.همان طور که آکادمی سلطنتی علوم
سوئد در پایگاه اینترنتی خود آورده، ژان تیرول یکی از تاثیرگذارترین
اقتصاددانان زمان ما است. او پژوهشهای نظری مهمی در چندین حوزه انجام
داده، اما بیش از هر چیزی درک ما از تنظیم مقررات صنایع را بالا برده است.
کار او عمدتا وابسته به صنایعی است که در آنها چند شرکت معدود قدرت بسیاری
دارند.
صنایع بسیاری تحت تسلط چند شرکت یا گرفتار انحصار تک قطبی هستند.
چنین بازارهایی که بدون تنظیم میمانند اغلب نتایج نامطلوب اجتماعی به بار
میآورند. نسبت افزایش قیمتها با هزینه از بین میرود یا شرکتهای
غیرمولدی به وجود میآیند که با جلوگیری از ورود شرکتها و محصولات جدید به
بازار به عمر خود ادامه میدهند.
ژان تیرول از میانههای دهه 1980 به
بعد جان تازه ای به پژوهشهای در این رابطه و به راه حلهای مشکلات چنین
بازارهایی داده است. تحلیل او از شرکتهای دارای قدرت در بازار نظریه ای
متحد را فراهم میآورد. او توانسته به سوالاتی مانند اینکه دولت چگونه باید
با ادغام شرکتها یا کارتلها کنار بیاید، پاسخ دهد. یا اینکه دولت چگونه
باید انحصار را با مقررات تنظیم کند.
محققان و سیاست گذاران پیش از
تیرول پیگیر اصولی کلی برای تمام صنایع بودند. آنها مدافع قوانین سیاستی از
قبیل مهار قیمتها برای انحصارگرایان و منع همکاری بین رقبا و تجویز
همکاری بین شرکتهایی با موقعیتهای متفاوت در زنجیره بازار بودند.
اما
تیرول به لحاظ تئوریک نشان داد که چنین قوانینی ممکن است در شرایطی خاص
جواب بدهد، ولی در دیگر موارد ممکن است بیشتر دربردارنده آسیب باشد.
مهار
قیمت میتواند باعث شود که شرکتهای غالب برای کاهش هزینهها انگیزه داشته
باشند و این برای جامعه خوب است، اما همچنین ممکن است اجازه دریافت سود
بیش از اندازه را بدهد که برای جامعه بد است. تبانی در تعیین قیمت در یک
بازار عموما آسیب رسان است، اما تبانی کنسرسیومهایی که برای رد و بدل کردن
حق انحصاری توافق کردهاند میتواند به نفع همه باشد. ادغام یک شرکت با
تامین کننده آن ممکن است تشویق کننده نوآوری باشد، اما همچنین ممکن است
رقابت را مختل کند.
از این رو تنظیم مقررات یا سیاست رقابت باید به دقت
با شرایط خاص هر صنعت هماهنگ شود. ژان تیرول در یکسری مقاله و کتاب چارچوبی
کلی برای طرحریزی چنین سیاستهایی ارائه کرده و آن چارچوب را در مورد چند
صنعت از ارتباطات گرفته تا بانکداری به کار گرفته است. دولتها با ترسیم
این چشماندازهای جدید میتوانند شرکتها را برای تولید بیشتر به گونه
بهتری تشویق کنند و همزمان مانع آسیب زدن آنها به رقبا یا مصرفکنندگان
شوند.
اما بر خلاف برخی دریافتکنندگان قبلی نوبل مانند رابرت انگل و
کلایو گرانگر در سال 2003 یا یوجین فاما در سال 2013 که برای بسط روشهای
اقتصادی که عوام به سختی درک میکنند جایزه گرفتند، تحقیقات تیرول ارتباطی
مستقیم با موضوعات حال حاضر سیاستگذاری دارد.
قابل توجهترین نکته این
است که ایدههای او برای چگونگی تنظیم مقررات صنایعِ تحت غلبه یک شرکت
بزرگ به ایجاد استراتژیهایی کمک میکند که مثلا گوگل را از عمل بهعنوان
یک انحصارگرا با استفاده از سهم بیبدیلش در صنعت جستوجوی اینترنت، باز
میدارد.
همانگونه که پیشتر نیز در اکونومیست توضیح دادهایم،
تئوریهای آقای تیرول میتواند به درک تاثیر نیروهای شکننده بر بازار نیز
کمک کند، نیروهایی مانند «اوبر» که اپلیکیشنی است که رانندگان و مشتریان را
با هم تطبیق میدهد.
اما آنچه اینجا گفته شد تنها بخش بسیار کوچکی است از آنچه ژان تیرول انجام داده و مطالعات او شایسته توجه و مطالعه بیشتری است.