اشتباه نشود؛ مقصود کنایه زدن به آوانتاژ داوری که استقلال برخورداری کاملی از آن داشت، نیست. منظور این نیست که گفته شود آقای زرگر – داور مسابقه – اگر برخورد محسن فروزان و رافخایی را با ماده چهارم قانون پنالتی وفق میداد، چه میشد و چه نمیشد. بحث داوری، بحث ما نیست، به ویژه آنگاه که درباره بازی گرفتن از بازیکنان، جای بحث بسیار است.
مثلاً باید پرسید و پاسخ مناسبی را انتظار کشید، تا یک «مسئله» یا یک شبهمسئله، حل شود! مسئله این است: … استقلال به عنوان یک تیم صاحب بازی و برخوردار از اصول بازی، آیا حق دارد این همه متکی به عملکرد یک بازیکن باشد؟ در تکمیل این سؤال باید دنبال جواب نکتهای دیگر هم بود: … آیا استقلال است که «جاسم کرار» را براساس اراده و خواست تاکتیکی، به گرهگشای بازیاش بدل کرده است یا این، وزن تکنیکی و حدود تاکتیکی عملکرد میدانی هافبک شماره 13 استقلال است که سنگینی خود را اول به تیم استقلال، سپس به تیم حریف و در آخر به کل بازی منتقل و بلکه تحمیل میکند؟! امروزه در استقلال با تیمی طرفیم که با جاسم کرار یک جور بازی میکند که بهتر است، مطلوبتر است و تماشاگرپسندتر است و بدون او، بازیاش اعتبار دیگری دارد و اشکالات متعددی!
امروزه با استقلالی مواجهایم که اگر بازیکن بازیسازش، در جای درست و دقیق خود بازی کند (هافبک وسط، پشت سر مهاجمانی با وظیفه تقسیم توپ در فاز نهایی) این تیم را صاحب برتریهای عینی پرشماری میکند و اگر جاسم کرار، برای توپ گرفتن به عقب برگردد، به چپ متمایل شود، نزدیک خط دفاع برود، حتی امید ابراهیمی را هم با همه تسلطی که دارد، با وجود جا افتادن در نقش و در شخصیت درجه اولش، فاقد تکلیف، کمی سرگردان و منتظر یک حمایتگر – جاسم کرار- میبینیم! آیا باید از بهترین بازیکن تیم چنین استفاده کرد؟ آیا باید در تمام 90 دقیقه بازی، یک بار اقدام به «یک - دو» و پاس دیواری کرد؟ استقلال بعد از سه باخت پیدرپی – همه در حلقه بازی در زمینهای سفت- برنده شد. آیا غلبه بر ملوان، با رعایت قواعد مسابقه دادن برابر حریفان سختگیر و پرفشار بود یا دوباره بازی با یک تیم تهجدولی، منجر به پیروزی و کسب «3» امتیاز دیگر شد؟! درباره استقلال تیمی که 6 مرد ملیپوش در فهرست اردوییان آقای کی روش دارد، حرف بسیار میتوان زد و باید زد. یک حرف این است: … آندرانیک تیموریان غایب بود و استقلال جای خالی آندو را حس نکرد!
آندو، گل بدون بوی فوتبال این روزها
استقلال جای خالی آندو را حس نمیکند! این خبر خوبی نیست! این اتفاق بدی
هم هست! استقلال هم ابراهیمی را میخواهد، هم خسرو را لازم دارد، هم باید
اتکای تکنیکیتری به کرار داشته باشد و هم باید بازی تیمش را، بازی تیمیاش
را گره بزند به فوتبال مردانه، به فوتبال هیجانی و به فوتبال چالشی آندو!
گفتهاند هر گلی یک بو دارد. آندو را در ردیف گلهای بدون بوی فوتبال ما،
نه میتوان و نه باید قرار داد. استقلال اگر از بازی بازیکنمحور، متمایل
شود به بازی تیممحور، هم برای کرار، هم برای آندو، هم برای خسرو، فرصتهای
حرکتی نوپدیدی پدید خواهد آورد! استقلال، اگر دوست داشته باشد از گل دوم و
گل سوم (به ویژه گل سوم) بیشتر بزند، باید به تیممحوری روی بیاورد!