به
محض رسیدن به فرودگاه بایستی تلفن همراهتان را تحویل دهید، هیچ سرویس
رومینگی در دسترس نیست. هیچ شخصی با تلفن همراه دیده نمیشود. اما استفاده
از لپتاپ اشکالی ندارد، به نظر میرسد که کره شمالیها از کارتهایی باخبر
نیستند که توانایی تبدیل لپتاپ به تلفن همراه را دارد.
خبری از اینترنت نیست، تنها اینترانت وجود دارد.
وقتی
که به کره شمالی وارد میشوید به شما یک راهنما و یک راننده اختصاص
میدهند و همیشه همراهتان هستند. شما نمیتوانید خودتان هتل را ترک کنید.
برنامه روزانه شامل ۲ تا ۳ بازدید تفریحی میشود. در هتل میتوانید BBC، چندین شبکه از چین و همچنین شبکه NTV روسیه را مشاهده کنید
نفت تقریبا وجود ندارد بنابراین بیشتر کارها دستی انجام میشود.
در شهر روشناییها ساعت ۱۱ خاموش میشوند. شهر در شب ترسناک است. خبری از روشنایی در خیابانها نیست.
در طول روز آسانسور برای ۱۵ دقیقه کار نمیکند.
تمام
«پیونگیانگ» به این شکل است. از راهنما درباره خانههای قدیمی پرسیدم، او
گفت، پیرها دوست ندارند که به خانههای جدید بروند، زندگی در این خانهها
را میپسندند.
در
ساحل کره شمالی، سیم خاردارهای برقدار شده وجود دارند تا از این طریق
شهروندان کره شمالی فکر شنا کردن به سرشان نزند. و البته شما اجازه عکس
گرفتن هم ندارید.
در حدود ۱۰ درصد از جمعیت در ارتش خدمت می کنند. عبور از سربازان غیرممکن است.
در
نزدیکی مرز دو کره، جاده برای مقابله با هجوم دشمن آماده است. مکعبهای
بزرگ برای این است که با افتادن به جاده، تانکهای دشمن را به تله
بیاندازند.
تنها تبلیغات در کره شمالی، تبلیغاتی برای یک ماشین است (ساخته شده با همکاری کره جنوبی) که آن را تنها در پایتخت خواهید دید.
هر
شهروند در کره شمالی، نشانی از «کیم ایل سونگ» بر سینهی خود دارد؛ به جز
کودکان و خدمتکاران که احتمالا این نشان به دلیل پوشیدن لباس کار مخفی شده
است.
شما نمیتوانید این نشان را خریداری کنید.
همانطور
که گفته شد، شما نمیتوانید آزادانه در کره شمالی حرکت کنید. همه جا ایست
بازرسی وجود دارد. وقتی که ماشین از ایست بازرسی عبور میکند، راننده چراغ
میزند. احتمالا به این معنا است که فردی خارجی در حال عبور است.
ورودی مترو فرسوده به نظر میرسد.
نوشتهایی وجود دارد که معنایش می شود: «کیم جونگ ایل» – خورشید قرن ۲۱ ام!
ترنها از ۴ واگن ساخته شدهاند. دربها با دست باز شده و خودکار بسته میشوند.
ویژگی
شهرها، نبود ماشین است. همه پیاده مسیر را طی میکنند، گاهی اوقات از
تراموا و اتوبوسها استفاده میکنند. دوچرخه نایاب و گرانقیمت است.
روند ساخت هتلی نیز از ۱۹۹۱ متوقف شده است. توصیه شد که از نزدیک عکسی گرفته نشود، البته…
البته اشکالی ندارد که از فاصلهی دور این کار را انجام دهیم!
کرهایها عادت دارند در هنگام راه رفتن، دستهایشان را در پشت محکم کنند. به ندرت مردان لباسهای روشن میپوشند.
تمام خارجیها را به تماشای پارک اصلی میبرند. محلیها اجازه ورود ندارند!
ما برخی از قوانین عجیب:
سکونت مادام العمر در یک محل مگر با اجازه حکومتی!
با
وجود اینکه طبیعت کرهشمالی بسیار زیبا و دلانگیز است و تنوع آب و هوایی
شگفتانگیزی دارد اما مردم این کشور در هر نقطه از این سرزمین که روزگار
میگذرانند باید تا آخر عمر همانجا بمانند و حق خروج از منطقه محل سکونت
خود را ندارند و اگر زمانی هوای سفر به سرشان بزند یا بخواهند برای کاری از
روستا یا شهر خود خارج شوند، حتما باید اجازه حکومتی داشته باشند، در غیر
این صورت قانون را شکستهاند و مجازات خواهند شد.
بیدار شدن رأس ساعت شش با صدای شیپور!
قوانین
حاکم بر کرهشمالی تمامی جوانب زندگی مردم را تحت کنترل قرارداده و بر
تمامی بخشهای زندگیشان به نوعی تاثیر گذاشته است. تقریبا ۵۰ سال
است که مردم کرهشمالی صبحها با نواختن صدای شیپوری که راس ساعت شش به
صدا درمیآید و از طریق بلندگو در تمام مناطق پخش میشود از خواب بیدار
میشوند.
برنامه های اجباری قبل از آغاز فعالیت های روزانه!
آنها
موظف هستند پیش از شروع کار روزانه، در مقابل مجسمه کیم ایل جونگ و پدر او
ادای احترام کرده و سر تعظیم فرود آورند. همه مردم کرهشمالی موظف هستند
با لباسهای رسمی خاص از منزل خارج شوند یا علامت مخصوصی روی لباس داشته
باشند تا وزارت اطلاعات و امنیت این کشور از اینکه چه افرادی در حال عبور و
مرور هستند، آگاهی کامل داشته باشد؛ البته کار به همینجا ختم نمیشود و
آنها باید پس از رسیدن به محل کار ده دقیقهای را هم باید وقت بگذارند و به
سخنرانیهای مافوق خود گوش دهند و پس از آن پنج دقیقه علیه دشمنانشان شعار
بدهند. پس از انجام تمامی این کارها تازه نوبت آغاز فعالیت روزانه میشود و
آنها میتوانند کار خود را شروع کنند.
خدمت سربازی؛ ده سال!
در
پیونگ یانگ، پایتخت کرهشمالی، هر دو ساعت یکبار از بلندگوهایی که صدای
بسیار قویای دارند در گوشهگوشه شهر مارش نظامی پخش میشود تا قدرت
ژنرالهای این کشور به رخ همه کشیده شود. آنها بنا بر عادتی دیرینه کیم
جونگ ایل، رهبر کشور خود را ژنرال صدا میزنند؛ البته دادن چنین لقبی به او
چندان هم بیراه نیست چراکه خدمت سربازی اجباری در این کشور گاهی به ده سال
هم میرسد.
عدم حق استفاده از خودرو برای رفتن به محل کار!
مردم
این کشور برای رفتن به محل کار خود حق استفاده از خودرو را ندارند و
معمولا با دوچرخه رفتوآمد میکنند. استفاده از خودرو تنها مختص به بالا
رتبههای نظامی این کشور است.
هیچ خانوادهای حق خواب دیدن ندارد!
پس
از پایان کار و فعالیت روزانه، شبها ساعت نه در سراسر کرهشمالی خاموشی
زده میشود و به این ترتیب مردم خود را برای یک روز کاری دیگر آماده
میکنند. نکته عجیب دیگر این است که در کرهشمالی هیچ خانوادهای حق خواب
دیدن ندارد و اگر پدر و مادری صبح از خواب بیدار بشوند و خوابی را که شب
قبل دیدهاند تعریف کنند، فرزند آنها موظف است تا علاوه بر خوابی که
والدینش دیدهاند خواب خود را هم به نماینده وزارت اطلاعات و امنیت کشور که
در کلاسشان حضور دارد، گزارش دهد.
عدم استقلال رسانه ها!
در کرهشمالی هیچ رسانه خصوصی دیده نمیشود و ۱۲ روزنامه و ۲۰ نشریه
موجود در این کشور کاملا تحت نظر دولت هستند و بیآنکه خبرنگاری وظیفه
تهیه گزارشها را برعهده داشته باشد، مطالب آنها را خبرهایی تشکیل میدهد
که هر روز از وزارت اطلاعات و امنیت دریافت و دقیقا همان اطلاعات بدون
کوچکترین تغییری منتشر میشود؛ در تمام رسانههای کرهشمالی، انتشار
هرگونه خبر ناخوشایند در مورد کرهشمالی در همه زمینهها از سیاسی و
اجتماعی گرفته تا اقتصادی و فرهنگی به شدت ممنوع است.
باوجود قحطی و گرسنگی، عدم پذیرش کمکهای غذایی دیگر کشورها!
با
توجه به اینکه دولت مسؤول آذوقهرسانی و تهیه مواد لازم به صورت کوپنی در
کرهشمالی است، درآمد ماهانه مردم بسیار ناچیز است؛ در بیشتر موارد هم نه
کمکهای دولت و نه درآمد مردم کفاف مایحتاج و نیازهای اولیه آنها را
نمیدهد و فقر و قحطی بر بسیاری از خانوادههای این کشور حاکم شده و سالانه
چندین هزار نفر از آنها به دلیل گرسنگی جان میدهند.
دولت
کرهشمالی با وجود نیازهای شدیدی که به کمکهای غذایی دیگر کشورها دارد
اما به خاطر اینکه معتقد است این غذاها روی طرز فکر مردم اثرات سوء دارد و
برای اینکه از آلودگی فرهنگی که نتیجه مصرف این غذاهاست در امان بماند، از
پذیرفتن آن سر باز میزند. شدت قحطی و گرسنگی در این کشور به حدی است که
سازمان تغذیه جهانی وابسته به سازمان ملل در اینباره به شدت هشدار داده
است.
ممنوعیت ورود هرگونه خبرنگار و عکاس به کره شمالی!
مسؤولان
این کشور نهتنها از پذیرفتن هرگونه کمک امتناع میکنند بلکه ورود هرگونه
خبرنگار و عکاس را هم به کرهشمالی ممنوع کردهاند؛ البته نهتنها ورود
اصحاب رسانه به این کشور ممنوع است
مرگ و تیرباران سرنوشت شهروندان تماس گیرنده با تلفن به خارج!
خروج
شهروندان کرهای هم از کشورشان به شدت کنترل میشود و اگر شخصی بخواهد به
دنیای بیرون از کره قدم بگذارد به عنوان عامل دشمن دستگیر میشود؛ این
قانون آنقدر سختگیرانه در این کشور به اجرا درمیآید که اگر فردی حتی از
طریق تلفن با خارج از کشور تماس برقرار کند، ممکن است سرنوشتی جز مرگ و
تیرباران در انتظارش نباشد؛ به عنوان مثال در ماه مارس امسال یک شهروند
کرهشمالی که در یکی از شرکتهای نظامی کرهشمالی مشغول به کار بود با تلفن
همراه خود با یکی از دوستانش که در سال ۲۰۰۱ به
سئول پایتخت کرهجنوبی گریخته بود، تماس گرفت و در مورد قیمت برنج و شرایط
زندگی در کرهشمالی با او صحبت کرد؛ این کار او از طرف دولت تخطی از
قوانین تلقی شد و در نتیجه حکمی جز اعدام برای او صادر نشد. این درحالی است
که مدتی بعد خبرگزاری یونهاپ، مرگ فرد خاطی به نام جونگ را تایید کرد و
گفت این شهروند اولین فرد در کرهشمالی است که به دلیل تماس با خارج از
کشور اعدام شده، اما جزئیات بیشتری از این ماجرا منتشر نکرد.
در
کرهشمالی فقط یک شرکت مخابراتی تلفن همراه که منطقه پایتخت، پیونگ یانگ،
را پوشش میدهد مشغول به فعالیت است. مشترکان این شرکت مخابراتی حق استفاده
از خدمات این شرکت برای تماس با خارج را ندارند. در نتیجه بسیاری از
شهروندان کرهشمالی برای تماس با بستگان و اقوام خود که در خارج از این
کشور زندگی میکنند از تلفنهای همراهی که به طور غیرقانونی از چین به
کرهشمالی وارد شدهاند، استفاده میکنند.
شرط ازدواج؛ رضایت وزارت اطلاعات آری، رضایت خانواده خیر!
اگر
پسر و دختری در کرهشمالی قصد ازدواج با یکدیگر را داشته باشند، رضایت
خانواده آنها هیچ نقشی در این ازدواج ندارد بلکه این وزارت اطلاعات و امنیت
این کشور است که صلاحیت ازدواج این دو نفر را صادر میکند. به این ترتیب
که هم پسر و هم دختر باید یک گزارش کامل از نحوه آشنایی، میزان علاقه، علت
آشنایی و … را به وزارت امنیت ارائه بدهند. پس از این مرحله و بررسیهای
لازم و شناسایی تمامی اقوام دختر و پسر برای آنها قرار مصاحبه صادر میشود و
پس از حضور دختر و پسر و پاسخ دادن به سوالهای خاص اگر مورد مشکوکی دیده
نشود، اجازه ازدواج آنها صادر میشود.