کد خبر: ۲۵۵۴۶
زمان انتشار: ۱۲:۵۵     ۱۵ آبان ۱۳۹۰

خبرنامه دانشجویان ایران:  در بخش اول این گزارش، از دلایل اصلی سناریوی متهم کردن ایران به ترور عادل الجبیر (سفیر عربستان در واشنگتن) پرده برداشته شد و بازگشت امريكا به برنامه اصلی‌اش [یعنی مقابله با ایران] را پس از ناکامی‌اش در سرنگونی رئیس جمهور سوریه (بشار اسد) نشان داده شد. همچنين عنوان شد که چگونه با انتساب اتهام ترور عادل الجبیر به ایران، زمینه برای متهم کردن جمهوری اسلامی و سوریه و حزب الله به ترور رفیق حریری آماده می شود. اما یک سؤال باقی می ماند و آن هم اینکه: چرا فقط عادل الجبیر (و نه هیچ کس دیگر) برای اعلام به عنوان "هدفی که ایران قصد داشت سر به نیستش کند"، انتخاب شد و اساساً ارتباط عادل الجبیر با این موضوع چیست؟

رجانیوز نوشت: برای پاسخ به این سؤال لازم است اولاً از یک طرف تاریخچه زندگانی این شخص و روابطش با رژیم صهیونیستی و با لابی اسرائیل در امريكا را بشناسیم و از طرف دیگر باید از دوستی گرم او با خاندان حریری و اینکه چگونه امريكا و کانادا و عربستان سعودی و سعد حریری در تهیه سناریوی ترور او (با حضور خودش) مشارکت کردند، اطلاع یابیم.

ساخته دست امريكا و دارای همان افکار ایالات متحده

عادل بن احمد بن عثمان الجبیر در سال 1962 میلادی در ورستای "حرمه" در منطقه "سدیر" و در خانه ای که نه آب داشت و نه برق متولد شد. اما پدر او (یعنی احمد) به تحصیلات خود ادامه داد تا جایی که به سمت رایزن فرهنگی سفارت عربستان سعودی در آلمان منصوب شد و عادل و شش برادرش هم در همان‌جا مشغول تحصیل شدند.

چندی بعد، احمد الجبیر به سمت رایزن فرهنگی سفارت عربستان سعودی در امريكا منصوب شد، بنابراين، خودش، همسر و فرزندانش به این کشور نقل مکان کردند و چنان در آنجا مستقر و جاگیر شدند که احمد الجبیر به ندرت به عربستان سر می زد، تا آنکه احمد الجبیر (پس از 20 سال که در امريكا بود) بازنشسته شد و تصمیم گرفت با خانواده به عربستان برگردد اما همسر و فرزندانش این تصمیم را رد کردند، چرا که با جامعه امريكایی خو گرفته بودند و باقی ماندن در امريكا را ترجیح می دادند، و همین موجب شد که در نهایت، پدر خانواده تنها به عربستان برگردد.

عادل الجبیر تحصیلاتش را در دانشگاه "نورث تکزاس" ادامه داد و توانست از این دانشگاه در سال 1982 مدرک کارشناسی اقتصاد و علوم سیاسی دریافت کند و در سال 1982 موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد روابط بین الملل از دانشگاه "جورج تاون" در واشنگتن شد (همان جایی که سعد حریری در آنجا درس می خواند و به حسب سند ویکی لیکس به مواد مخدر معتاد شده بود).

در سال 1986 عادل الجبیر توانست اعتماد سفیر وقت عربستان سعودی در واشنگتن (بندر بن سلطان) را به خود جلب کند و از طرف بندر بن سلطان به سمت دستیار مخصوص وی منصوب شود. نزدیکی بسیار زیاد عادل الجبیر به بندر بن سلطان موجب شد که قدرت او تا حدی افزایش یابد که می شد او را سفیر واقعی عربستان در امريكا دانست.

منابع ما می گویند عادل الجبیر به این معروف است که شخصی است ساخته و پرداخته دست امريكایی ها که همان تفکرات ایالات متحده را دارد. عادل الجبیر پس از استعفای مرموز و پیچیده شاهزاده "ترکی فیصل" (که 15 ماه سفیر عربستان در امريكا بود) به عنوان جایگزین او تعیین شد و عربستان سعودی در 29 ژانویه 2007 عادل الجبیر را به عنوان سفیر خود در امريكا منصوب کرد تا از ابتدای فوریه کارش را به صورت رسمی آغاز کند.

واسطه نزدیکی سعودی‌ها با غربی‌ها و صهیونیست‌ها

عادل الجبیر به عنوان یکی از شخصیت های شناخته شده نزد رسانه های امريكایی محسوب می شود، خصوصاً پس از انفجارهای یازدهم سپتامبر 2001، همان وقت که نظام سعودی او را مأمور کرد به انتقادات شدیدی پاسخ دهد که امريكایی ها پس از مصاحبه شاهزاده "نایف بن عبدالعزیز" با روزنامه "السیاسة" کویت مطرح می کردند (نایف بن عبدالعزیز در آن مصاحبه، صهیونیست ها را پشت صحنه حوادث 11 سپتامبر دانسته بود). الجبیر مأمور بود تأکید کند كه شخص اسامه بن لادن تنها کسی است که مسئول حوادث 11 سپتامبر محسوب می شود.

همچنین در سال 2004، الجبیر به واشنگتن رفت تا عکس العمل صهیونیست ها و راست‌گراهای امريكایی پس از اظهارات ملک عبدالله (مبنی بر اینکه "ایادی صهیونیست ها در پشت 95 درصد از تهاجمات مسلحانه [ضد حکومتی] در عربستان حضور دارند") را مهار کند. او سعی کرد که سفر هیئتی از یهودیان امريكایی عضو کنگره امريكارا به عربستان سازماندهی کند تا تهاجمات [سیاسی و رسانه ای] لابی یهودی بر ضد ملک عبدالله خاتمه یابد. و به سبب توانمندی‌اش در روابط عمومی، به او مأموریت داده شد تا با جمعیت های اسرائیلی و یهودی ارتباط برقرار کرده و با آنها هماهنگی های لازم را ایجاد کند.

در رابطه با نقش او در اين زمينه، روزنامه اسرائیلی "جزورالم پوست" نوشت: «عادل الجبیر، از ابتدای دهه 90 دائماً در حال تماس و هماهنگی با جمعیت های یهودی، از جمله لابی صهیونیست های امريكای (آیپک)، بود. و هنگامی که «یوسی بیلین» در کابینه اسرائیل وزیر بود با او دیدار كرده بود.»

طبق نوشته "جزورالم پوست" همین عادل الجبیر بوده که ملک عبدالله را قانع کرده تا "توماس فریدمان" را دعوت كرده و با او دیداری اختصاصی برگزار کند.

آبراهام فوکسمان (پیشوای مذهبی یهودی امريكایی و رئیس "اتحادیه مبارزه با افترا" [اتحادیه ای که برای مبارزه با آنچه "یهودستیزی" می خواند تأسیس شده است]) عادل الجبیر را این‌گونه توصیف می کند که او فردی است که امريكا را می فهمد و درک می کند و دائماً به تو از چیزی خبر می دهد که می خواهی بشنوی.

نقشه امريكا و کانادا و عربستان و سعد حریری برای متهم کردن ایران

در اواخر سپتامبر 2010، سعد حریری به جده رفته و با ملک عبدالله دیدار كرد. پس از این دیدار، به گزارش روزنامه الریاض (شماره 15428، مورخ 20 سپتامبر 2010) ملک عبدالله رئیس سازمان اطلاعاتی کانادا (دیوید چاترسون) را به حضور پذیرفته و با او دیدار کرده بود.

در آن دیدار، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت عمومی عربستان سعودی (شاهزاده مقرن بن سلطان)، دستیار وزیر کشور عربستان در امور امنیتی (شاهزاده محمد بن نایف بن عبدالعزیز) و مشاور ملک عبدالله (شاهزاده عبدالعزیز بن عبدالله) حضور داشتند، به علاوه سفیر عربستان سعودی در امريكا یعنی عادل الجبیر! اما دلیل اصلی این دو دیدار چه بود؟

منابع "سایت شبکه المنار" می گویند طرح واقعی سناریوی متهم کردن ایران به تلاش برای ترورعادل الجبیر (به عنوان مقدمه سازی جهت آنکه بعداً ایران را به ترور رفیق حریری متهم کنند) از همین دو دیدار شروع شد. منابع ما، اهداف این دو دیدار را چنین تشریح می کنند: «چه چیزی ممکن است موجب شود پادشاه عربستان با حریری دیدار کند و سپس شخصاً (و با حضور بالاترین مقامات امنیتی کشور و سفیر عربستان در امريكا) با رئیس سازمان اطلاعاتی کانادا ملاقات كند؟ ضمناً باید توجه داشت که اولاً رئیس کمیته تحقیق بین المللی در قضیه ترور رفیق حریری (همان کسی که بعداً به عنوان دادستان همان پرونده تعیین شد، یعنی دانیل بلمار) کانادایی است؛ و ثانیاً عادل الجبیر (که حامل طرح امريكایی ها بود) به عربستان آمد و پس از صورت گرفتن مشورت بین همه اطراف این قضیه، تصمیم اتخاذ شد.

پیش از این دیدار، عادل الجبیر پادشاه عربستان را در جریان طرح گذاشت و او نیز به نوبه خود سعد حریری را پیش از اتخاذ تصمیم حول این موضوع از این جریان مطلع کرد. اما راجع به غیاب بندر بن سلطان در این دیدارها باید گفت که این امر طبیعی بوده، چرا که با حضور شاگردش (یعنی عادل الجبیر) ضرورتی برای حضور او ملاحظه نمی شده است.»

دیدارها در امريكا طرح را تغییر می دهد: فعلاً هدف سوریه است

اما حوادث سریع جهان عرب، اجرای این طرح را به تأخیر انداخت، چرا که امريكا معتقد بود با سقوط نظام سوریه و ضعیف شدن ایران و حزب الله، دیگر نیازی به آن طرح نخواهد داشت. بنابراين، حریری مجدداً سفری ترتیب داد، ولی این بار به مقصد امريكا و به بهانه دیدار با رئیس جمهور امريكا باراک اوباما. درهمان وقت روزنامه "الرأی" (در شماره مورخ 9 ژانویه 2011) از مسئولین امريكایی چنین نقل کرد: «وزیر امور خارجه امريكا هیلاری کلینتون درباره بحران رو به افزایش در لبنان با سعد حریری و پادشاه عربستان ملک عبدالله در دو دیدار جداگانه در نیویورک به گفت‌وگو پرداخت. به گفته یک منبع آگاه که در دیدار کلینتون با حریری حضور داشته، وزیر امور خارجه امريكا دراین دیدار بر حمایت قوی امريكا از استقلال لبنان و از دادگاه بین المللی ترور رفیق حریری تأکید کرد.»

روزنامه الرأی چنین ادامه داده است: «دیپلمات ها اعلام کرده اند که سفیر عربستان سعودی در  امريكا هم با رفیق حریری دیدار داشته است و بعید ندانسته اند که دیداری بین نخست وزیر لبنان (سعد حریری) و پادشاه عربستان (که برای طی دوره نقاهت پس از عمل جراحی در نیویورک به سر می برد) صورت بگیرد.»

"الرأی" اضافه کرده است: «هیچ خبری از این دیدار به بیرون منتقل نشده است، اما سخنگوی وزارت امور خارجه امريكا (فیلیپ کراولی) پیش از این دیدار اعلام کرد که در دیدار با پادشاه عربستان و نخست وزیر لبنان، بر پشتیبانی خود از حکومت دموکراتیک در لبنان و همچنین بر حمایت مستمرمان از دادگاه بین المللی ترور رفیق حریری تأکید خواهیم كرد.

هیلاری کلینتون از هتلی که ملک عبدالله در آن قرار داشت به سمت هتل محل اقامت سعد حریری [نخست وزیر وقت لبنان] حرکت کرد تا با او دیدار کند. به گفته یک منبع آگاه که در دیدار کلینتون با سعد حریری حضور داشته، وزیر امور خارجه امريكا در این دیدار پشتیبانی قوی خود را از استقلال و سیادت لبنان و از دادگاه بین المللی ترور رفیق حریری اعلام كرده است. وزیر خارجه امريكا در هنگام ترک هتل تأکید کرد كه گفت‌وگوها بسیار خوب بود ولی هیچ گونه جزئیاتی از این دیدارها را ذکر نکرد.

اندکی پس از رفتن کلینتون، سفیر عربستان در امريكا (عادل الجبیر) در حالی که برای دیدار با حریری به سمت محل اقامت او می رفت، دیده شد.»

اما آنچه از این دیدارها سری باقی مانده بود، امروز منابع المنار از آن پرده بر می دارند و می گویند: «باتوجه به سری بودن مباحث آن دیدارها، به سادگی اطلاعاتی از آن‌ها منتشر نمی شود. در آن دیدارها، همه طرف ها موافقت کردند و تصمیم گرفتند که اجرای نقشه طراحی شده را به وقت دیگری موکول کنند، چرا که امريكا طرح جدیدی داشت که با آن می خواست از اتفاقاتی که در جهان عرب شروع شده بود، جهت تحقق منافعش استفاده کند و در همان زمان، طرحش برای ساقط کردن نظام بشار اسد را اجرا كند، و در این صورت احتیاج به متهم کردن ایران به ترور عادل الجبیر، دست کم فعلاً در این مرحله، منتفی می شد.»

همچنین منابع ما به روابط بسیار گرم عادل الجبیر با خاندان حریری اشاره می کنند، تا حدی که عادل الجبیر در مهمانی های سعد حریری حاضرمی شود، و به طوری که عادل الجبیر در محله "الورد" (پشت مسجد "الزنان") و در نزدیکی منزل رفیق حریری منزلی اجاره کرده است.

سعد حریری پس از این و در تاریخ13 مارس 2011 مستقیماً ایران و حزب الله را به چالش کشید؟ (در همان نمایش غیر موفقی که طی آن نصف لباس‌هایش را [مثلا از شدت عصبانیت و ناراحتی] جلوی مقبره پدرش از تن درآورد).

ناكامي طرح، با وجود بهترین انتخاب

پس، واشنگتن [به عنوان هدف طرح ادعایی ترور] شخصیتی عرب را انتخاب کرد که به دل های امريكایی ها نزدیک تر باشد و کسی باشد که طرز تفکر آنها و برنامه های آنها را قبول داشته باشد و کسی باشد که ده ها سال بین آنها زندگی کرده باشد؛ و هدف اساسی از این انتخاب، تضمین پذیرش روایت حکومت امريكا از سوی رسانه های امريكایی بود. اما از شدت بدشانسی حکومت امريكا، این دوست داشتنی بودن شخصیت عادل الجبیر برای امريكایی ها نتوانست شکاف های فجیع این سناریوی طراحی شده را بپوشاند، پس به صورت عمدی و به سرعت، این موضوع را از دستور کار رسانه ها خارج کرد تا این امر تأثیری بر تصمیم سازمان ملل برای آغاز تحقیق درباره اتهامات مطرح شده نگذارد.

ضمناً سناریوی این موضوع هرچه هم که بود، امريكا ابداً نگران عکس العمل عربستان سعودی نبود؛ به این دلیل که عربستان قبلاً از این نقشه جهنمی آگاه شده و قبلاً در باب نوع برخورد سیاسی و رسانه ای با این جریان آماده شده بود.

به اینها باید اضافه کرد که رابطه گرم عادل الجبیر با سعد حریری و ارتباط مستحکم الجبیر با رژیم صهیونیستی (رژیمی که بیشترین سود را از ترور رفیق حریری می بُرده و می بَرَد و همان رژیمی است که دائماً فشارمی آوردکه ایران و حزب الله را به اجرای ترور رفیق حریری متهم کند) مجموعاً موجب شد که الجبیر با این نقشه موافقت کند؛ نه تنها موافقت کند بلکه شخصاً برگه طرح ترور خودش را برای پادشاه کشورش و مسئولان امنیتی عربستان و کانادا ببرد... و البته  همچنین برای سعد حریری؛ سعد حریری‌ای که مثلاً به او اعتماد شده تا قاتل واقعی پدرش را بیابد و مجازات کند!

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها