در نشست خصوصی دکتر احمدی نژاد با تعدادی از حامیانش اظهاراتی از جانب
ایشان مطرح شد که برخی از سایتهای حامی لیدر جریان انحرافی از آن بعنوان
پاسخ محکم احمدی نژاد به علامه مصباح یزدی تعبیر کردند!
به گزارش بی باک،
اگرچه مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبلیغات ریاست جمهوری اقدام تعدادی از
سایتهای خبری در انتشار برخی مطالب و اخبار در خصوص سخنان رییس محترم
جمهور در نشست حامیان گفتمان انقلاب اسلامی را به شدت تکذیب مینماید و
ضمن دعوت رسانهها به حفظ اصول اخلاقی و رسانهای موکداً اعلام مینماید
که «پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری» تنها مرجع رسمی انتشار اخبار و
دیدگاههای رییس محترم جمهور میباشد امّا سایتهای خبری منسوب به لیدر
جریان انحرافی اظهاراتی از قول رئیس جمهور در این جلسه مطرح کرده اند که
بسیار عجیب و هتاکانه می باشد که البته در گزارش رسمی پایگاه اطلاع رسانی
ریاست جمهوری از این مراسم چنین اظهراتی درج نشده است.
یک
سایت حامی مشایی در حاشیه نگاری خود از این مراسم مدعی شده است که رئیس
جمهور در آن نشست و در بخشی از اظهارات خود گفت: " یک آقایی که تندروی کرد
و گفت
بزرگترین خطر از صدر اسلام تا کنون
و هفته بعد گفت اینها عددی نیستند ، پیغام دادم که نگران شما هستم. پیغام
دادم که این دولت را خدا بر سرکار آورده و اگر کسی در ذهنش این باشد که او
دولت را آورده ، خدا حالش را می گیرد و به جایی می رساند که همه بفهمند او
نبوده "
این اظهارت کنایه آمیز رئیس جمهور کافی بود تا ساز رقص قلم
بدستان حامی لیدر جریان انحرافی نواخته شود و از آن بعنوان "پاسخ محکم
رئیس جمهور به علامه مصباح " تعبیر نمایند.
در صورت صحت نقل این
اظهارات توسط سایت حامی مشایی، جای هیچ شک و تردیدی نیست که مقصود رئیس
جمهور در این عبارات، حضرت علامه مصباح یزدی بوده است مگر اینکه آقای
احمدی نژاد بعدها بخواهند به سبک لیدر جریان انحرافی، طفره رفته و ادعا
نمایند که عده ای کج فهم (!) سخنان بنده را بد تفسیر کرده اند ! امّا برای
کسانیکه در جریان انتقادات علما و بزرگان علیه جریان انحرافی بوده اند، پر
واضح و مشهود است که شخص مورد خطاب رئیس جمهور در این اظهارات حضرت علامه
مصباح یزدی بوده است.
البته
رسانه های حامی مشایی اینبار صادق بوده و از وضوح مصداق مورد نظر آقای
رئیس جمهور در این اظهارات طفره نرفته اند و شخص مورد نظر آقای احمدی نژاد
را حضرت علامه مصباح یزدی مطرح نموده اند به گونه ای که یکی از این
سایتهای خبری که سلسه گزارشات این نشست را مخابره می کرد، در تیتر گزارش
دهم خود را اینگونه انتخاب کرد " گزارش نشست حامیان/ 10/ پاسخ مصباح"
امّا
انگار دست اندرکاران این سایت خبری طبق توصیه و مصلحت اندیشی دوستان خود ،
بعد از چند ساعت عنوان تیترشان را به " گزارش نشست حامیان/ 10/ پیغام دادم
نگران شما هستم " تغییر دادند.
در ادامه با توجه به این اظهارات جنجالی و تهی از انصاف و ادب جناب آقای رئیس جمهور، نکاتی را متذکر می شویم:
1-
بسیاری از مردم و کارشناسان معتقدند که دولت نهم با استعانت از خداوند
متعال و اطاعت از ولایت فقیه و کمک گرفتن از افراد متخصص و کاردان و فاصله
گرفتن از حواشی ، خدمات گسترده زیادی را به مردم و کشور انجام داد از همین
رو در طول دوران تلاش و خدمت رسانی، همواره آن دولت مورد تائید حضرت امام
خامنه ای بوده و مردم نیز در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 به پاس آن
خدمات غیر قابل انکار، رضایت مندی و حمایت خود را با رای قاطع خویش به
جناب آقای احمدی نژاد به نمایش گذاشتند.
2-
با روی کار آمدن دولت دهم؛ علی رغم تلاش خستگی ناپذیر برخی از اعضای خدوم
دولت در امر خدمت رسانی به مردم و نظام، متاسفانه جریان انحرافی با نفوذ
گسترده خود مانع از تحقق کامل اهداف نیروهای متعهد و متخصص دولت دهم در
این امر گردید تا حدی که دولت از روند رو به رشد و درخشش های قبلی خویش
باز ماند و در برخی موارد و مقاطع گرفتار مباحث حاشیه ای فراوانی شد که
آسیبهای جدی و فراوانی را برای نظام و انقلاب وارد نمود. آسیب های جریان
نفوذی تا حدی بود که آقای رئیس جمهور برای رضایت هرچه بیشتر لیدر جریان
انحرافی ، حتی برخی از نیروهای متخصص ، متعهد و ولایتمدار دولت را که
بارها مورد تمجید صریح شخص رئیس جمهور قرار گرفته بودند، از مناصب دولتی
کنار گذاشت.
3-
اگرچه شخص آقای رئیس جمهور یکی از ولایتمدارترین مسئولین در دوران بعد از
انقلاب بوده است امّا عملکرد وی در دوران خانه نشینی و حمایتهای عجیب و
غیرقابل توجیه وی از لیدر جریان انحرافی برای عموم مردم و نخبگان به هیچ
وجه قابل قبول نبوده و بی شباهت به نامه های بدون سلام برخی از سیاسیون
فاصله گرفته از آرمانهای امام (ره) و انقلاب نمی باشد.
4- به فرض
مصون بودن آقای مشایی از مسائلی که درباره وی مطرح می شود، آیا بی توجهی
احمدی نژاد به مصلحت اندیشی حضرت امام خامنه ای و حکم ولایی معظم له که
بعد از گذشت یک هفته نه تنها اقای مشایی را عزل نکرد تا اینکه خود وی
استعفا دهد، بلکه آقای رئیس جمهور علی رغم همه حساسیت ها و حاشیه های
فراون وی را در پستهای مهم دیگری انتصاب نمود و علاوه بر پستهای مهم
متعارف، دست به پست سازیهای نامتعارف جدیدی برای ایشان زد و نهایتا همان
شد که حضرت امام خامنه ای از قبل پیش بینی کرده بودند ، یعنی فراهم کردن
موجبات سرخوردگی حامیان آقای رئیس جمهور و مردمی که برای روی کار آمدن
رئیس جمهورشان زحمات زیادی کشیده بودند.
5- در نشست اخیر که به نام
" حامیان گفتمان انقلاب اسلامی " برگزار گردید، جای حماسه سازان حقیقی این
گفتمان بسیار خالی بود به نوعی که این نشست نه تنها بوی انقلاب و
انقلابیون را نمی داد بلکه از گفتمان انقلاب هم خبری نبود و تنها محفلی
امن برای هتاکی علیه برخی بزرگان نظام و توجیه رفتارهای نامطلوب برخی
دولتمردان حاشیه ساز گردیده بود.
6- برخی از دوستان نادان آقای
رئیس جمهور و بعضا جیره خواران جریان انحرافی، این روزها برای تطهیر
مشایی، توهم علم در ذهن می پرورانند و گاهی برای خود مناظره درست می کنند
و یا به تقلید از برخی منحرفان مطرود سابق، یادداشتهای هتاکانه تندی را
علیه حضرت علامه مصباح یزدی به نگارش در می آوردند که هیچ بی شباهت به قلم
فرسایی های جریان مطرود و منسوخ دوّم خرداد نمی باشد که بخاطر نوع ادبیات
بکار رفته در عبارتهایشان و مغالطه های عوامانه صورت گرفته و از همه مهمتر
اشتیاق و عجله فراوان برخی از آنها برای مشهور شدن، ارزش وقت گذاشتن و
پاسخ دادن را ندارد و تاریخ اثبات کرده که در صورت اصرار بر ادامه این
مسیر، آنان نیز در آینده ای نزدیک به سرنوشت هتاکان خالی ذهنی چون اکبر
گنجی و نیک آهنگ کوثر مبتلا خواهند شد و به قطع حمایت های آنان از آقای
رئیس جمهور جز بی آبرویی برای شخص وی چیزی در پی ندارد.
نکته
پایانی: رئیس جمهور در بخشی از اظهاراتشان که در ابتدا آنرا نقل کردیم،
ادعاهایی را مطرح کرده است که بسیار دور از واقعیت، ادب، انصاف و تقوا بود
از همین رو صلاح نیست که بی جواب بماند.
امّا مساله این است که اگر
قرار به پاسخگویی به سبک ایشان باشد، خیلی راحت می توان در پاسخ وی چنین
گفت که به قطع همگان شاهد بودند چگونه خداوند حکیم که همواره یار
خدمتگزاران و مانع غرور بندگان متوهم می باشد، حال برخی منحرفان از مسیر
ولایت را گرفت به گونه ای که دور سوّم سفرهای استانی شان بدون حضور در
استان قم بعنوان پایگاه علم و فقاهت و انقلاب پایان پذیرفت. خدا حال کسانی
را گرفت که تصور می کردند خیل عظیم مردم استقبال کننده در سفرهای استانی و
اجتماعات عمومی تنها به عشق دیدار وی آمده اند نه دفاع از آرمانهای انقلاب
و نا امید کردن دشمنان نظام و انقلاب. موید این سخن را می توان از شعارهای
معنادار زائران حرم حضرت امام خمینی (ره) در حین سخنرانی رئیس جمهور در شب
سالگرد ارتحال امام عزیز امت در سال جاری استنباط کرد. باز می توان به
همان سبک گفت که خداوند متعال حال بنده ای که بخواهد از مسیر ولایت زاویه
پیدا کند را اینگونه می گیرد که خیل عظیم نخبگان حامی اش را در صف
منتقدینش قرار می دهد و عموم مجامع علمی و هیئات مذهبی که تا قبل از آن با
شور پذیرای رئیس جمهورشان بودند این روزها علیه وی شعار سر می دهند و
منحرفان را لعن و نفرین می کنند. آیا رئیس جمهور در دوران پس از ظهور
جریان انحرافی روز بروز از مراجع و علمای راستین فاصله محسوسی نداشته
است؟! ایا حالگیری خدا از این مشهودتر می تواند باشد که اولیای الهی و
مراجع عظام تقلید که هیچ صاحب مقام و منصبی در طول تاریخ قدرت حذف آنها را
نداشته است و خداوند متعال همواره آنها را حمایت نموده است، اجازه ملاقات
به رئیس جمهور را ندهند؟! راستی آیا رئیس جمهور هنوز هم همچون دوران دولت
نهم جرات حضور در مدرسه فیضیه که همان مرکز فقه شیعی در جهان می باشد را
دارند؟! آری خداوند حال بندگانی که دچار لغزش شوند را توسط صالحان و
اولیای حقیقی اش می گیرد. البته خداوند متعال در شرایط عادی و اصولا اهل
حال گیریی که آقای رئیس جمهور از آن تعبیر می کند، نیست بلکه منطق و حکمت
او بر آن است تا انسانها را بواسطه اولیائش دستگیری و راهنمایی کند. امّا
آنجا که شخصی توهم محبوبیت شخصی و همه چیز فهمی به سرش بزند و حتی حکم ولی
امر خود را بعد از یک هفته تاخیر و دهن کجی صرفا بصورت ظاهری عمل کند و
فرد مورد نظر در حکم ولایت را نه تنها طرد ننماید بلکه علاوه بر اهدای
سمتهای متعارف موجود، برای دهن کجی بیشتر دست به سمت سازیهای نوین
نامتعارف برای وی بزند ، آنجاست که بسته به نوع و میزان انحراف و دهن کجی
به اصول و ارزشها، حضرت باری تعالی از بندگانش اخذ حال می کند به گونه ای
که حضرات اجنه و رمالان نیز مساعدتشان کارساز نخواهد بود.
از
این نوع ادبیاتها و جدالهای عوامانه صرف نظر می کنیم و به شیوه عقلا بحث
را مطرح می کنیم چون با همه انتقاداتی که بر انحرافات فعلی در برخی از
بخشهای دولت مطرح می باشد، اعتقاد داریم شخص آقای احمدی نژاد کاندیدای
اصلح و بهترین گزینه در انتخابات های قبلی بوده اند و شاید اگر برخی دیگر
از رقبای ایشان به ریاست جمهوری می رسیدند، امروزه ملت و نظام می بایست
تبعات سنگین تری را متحمل می شد.
جناب آقای احمدی نژاد! بسیار جای
تعجب است که حضرتعالی ادعایی را بر زبان جاری می کنید که به نادرستی آن
علم کامل دارید امّا صرفا برای انجام وظیفه ای خود تعریف کرده و برای
تطهیر فرد منفور ملت که همواره از حضور در اجتماعات مردمی فراری است، حاضر
به مطرح کردن آن شده اید.
چنانچه خود شما نیز خوب می دانید، حضرت
علامه مصباح یزدی هیچ گاه ادعای سرکار آوردن این دولت و یا دولتهای دیگر
را بر زبان جاری نکرده است مگر اینکه این موضوع لحظه ای در ذهن ایشان
خطور کرده باشد و عوامل ماوراء طبیعی فردی خاص آنرا برای شما گزارش داده
باشند که نگارنده از ذهن خوانی و ابزارهایی از این قبیل بی بهره است لذا
در اینگونه مسائل وارد نمی شود و قضاوت را به صاحبان خرد واگذار می کند.
امّا
جناب اقای رئیس جمهور! با جستجویی ساده در فضای مجازی که قطعا حضرتعالی
نیز قادر به آن هستید، بی شک برایتان روشنتر از قبل خواهد شد که حضرت
علامه مصباح یزدی در همان اوایل روی کار آمدن حضرتعالی و در برهه ای که
عده ای شمشیر خویش را برای نابودی اساس انقلاب تیز کرده بودند، پیروزی
حضرتعالی در انتخابات ریاست جمهوری را حاصل دعای مردم و عنایات امام زمان
(عج) دانستند، نه تلاش شخصی خویش و به این موضوع بارها تصریح کردند. حال
چه شده است که حضرتعالی اینچنین و با خشم و کینه خاصی چنین ادعای خلاف
واقع و عجیبی را مطرح می کنید؟
حضرت علامه مصباح یزدی اگرچه به
اعتقاد همه دوستداران انقلاب و حتی معاندان، با روشنگریهای عمار گونه خود
کمک شایانی به پیروزی حضرتعالی انجام داد امّا ایشان به خود اجازه ندادند
که حتی برای یکبار هم که شده منّتی بگذارند و روی کار آمدن این دولت را
حاصل تلاش و روشنگریهای امثال خود معرفی نمایند و همچون برخی افراد که
بعد از پیروزی کاندیدای مورد نظر خود برای هر قدمشان طلب سهم خاصی می
کنند، مطالبه مادی و دنیوی از رئیس جمهور منتخب بنماید. بلکه ایشان صرفا
بر اساس تکلیف و وظیفه الهی خویش از خدمات و نکات مثبت دولت تقدیر کرده و
در مقابل برخی انحرافات و کج رویهای ملموس محکم ایستاده اند و از نیش زبان
هتاکان باکی ندارند. خواه عده ای سیاست زده حقیر از این منش علامه سوء
استفاده کنند و او را متوهم خطاب نمایند و خواه برایش سوت و کف بزنند. راه
همان است که معمار کبیر انقلاب ترسیم نموده است و علمای اسلام و بزرگان
انقلاب وظیفه ای جز روشنگری و تبیین آنرا ندارند.
امّا نکته اصلی این است:
جناب
آقای رئیس جمهور! اخیرا شما را چه شده است که برای دفاع از یک شخص مشکوک،
اینچنین به تمام افتخارات و ارزشهای ملت شریف ایران غضب می کنید؟! به فرض
پاک و وراسته بودن افرادی چون مشایی و... آیا عقل و شرع حکم می کند که در
مقابل خواست ملت و ولایت اینگونه ایستادگی نمایید؟! آیا باید دهها انسان
متخصص و متعهد پیش پای یک فرد مشکوک ذبح شوند و نام این رفتار نامعقول و
عجیب را جسارت گذارد. اگر جسارت این است پس لجاجت چه خواهد بود؟!
در
ادامه بخشی از بیانات حضرت علامه مصباح یزدی بعد از پیروزی اقای احمدی
نژاد را بازخوانی می کنیم تا برای آقای رئیس جمهور این توهم القا شده رفع
گردد که ایشان همواره پیروزی و موفقیتهای دولت را حاصل دعای مردم و عنایات
خدا و ائمه اطهار دانسته اند، نه تلاش شخصی خویش.
آن چه در ذيل
مي آيد، گزيده اي است از سخنان آيت الله مصباح يزدي می باشد كه پس از
پیروزی آقای احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و در جمع اعضاي
كانون طلوع موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) بيان شده است و هفته
نامه پرتو در آن ایام آنرا منتشر نمود.
"
انتخابات اخير ويژگي هايي داشت كه بعضي از آن ها براي ما خيلي شايان توجه
است. پيش از اين نيز مواردي وجود داشته كه كسي نامزد شود و برخلاف پيش
بيني ها، راي بياورد. حالا چه در ايران، چه در جاهاي ديگر. و حتي معروف
شده است كه رفتار ايراني ها قابل پيش بيني نيست. اين انتخابات هم يكي از
مواردي است كه آن چه واقع شد، غير از پيش بيني ها بود. حتي دوستان ما كه
به نامزد خاصي علاقه داشتند و به نفع او تلاش مي كردند، تا جايي كه بنده
اطلاع دارم، هيچ كدام به پيروزي او در انتخابات اميد نداشتند و فقط به
عنوان انجام وظيفه كار مي كردند.به همين جهت هم گاهي به آن ها گفته مي شد
شما كه اميدي به پيروزي او نداريد، چرا اين قدر تلاش ميكنيد؟ احساس مي
كردند كه از باب وظيفه بايد در اين مسير فعاليت كنند، گر چه اميدي به
پيروزي هم نداشته باشند. و در عمل يك چيزي واقع شد كه خيلي خلاف انتظار
بود.
به هر حال از اين مسائل به ويژه در كشور ما اتفاق مي افتد.
در
جريان انتخابات، كساني تبليغاتي عليه يكديگر به راه انداختند، پول هايي
خرج كردند و يا روشهايي به كار گرفتند كه بعضي هايش اخلاقي نبوده است.
اين هم خيلي جاي تعجب ندارد. زيرا انتخابات در اين شكلي كه انجام مي گيرد،
گاهي عوامل غير الهي هم در آن دخالت مي كنند. و انتظار اين كه هيچ تخلفي
در آن واقع نشود، واقع بينانه نيست. در عمل هم نشان داده شده كه هميشه در
كنار انتخابات، كارهاي ناهنجاري هم انجام گرفته است.يك گروهي، امكانات
زيادي داشتند، خيلي تبليغات كردند و پول هاي زيادي خرج كردند.اگر ما هم در
آن شرايط بوديم و آن همه پول و امكانات را داشتيم، شايد وسوسه مي شديم و
همين كارها را ميكرديم. ديديم كه تقريباً در اكثر ستادها شعارهاي غير
واقعي، كارهاي غيرشرعي - حتي از كساني كه اصلاً توقعي نداشتيم - كنسرت
موسيقي، حركات موزون توسط دخترها و ... براي جمع كردن راي، انجام شد. اين
ها هم خيلي باعث تعجب نيست؛ به نظر من، بحث درباره هزينه ها و رفتارها
خيلي مهم نيست و ما بحث هاي مهم تري داريم.
چيزي
كه واقعاً جاي تأمل فراوان دارد اين است كه حركتي اتفاق افتاد كه قابل
توجيه با عوامل ظاهري نيست. اگر كسي مي تواند توجيه كند، بفرمايد تا ما
استفاده كنيم. مردم به يك فردي كه هيچ امتيازي از نظر ظاهر و قيافه، پول و
حتي سيادت ندارد، علاقه مند مي شوند و به او را‡ي مي دهند. در انتخابات
شوراي شهر، يك گروه پيروز شدند كه بنده افراد اصلي آن گروه را كه انسان
هاي صادقي هستند، مي شناسم. گفتند ما پانزده نفر بوديم، هزينه انتخابات
هيچ كداممان براي شوراي شهر به صدهزار تومان نرسيد! و اين ها برنده شدند.
بعد
ايشان آمد در انتخابات رياست جمهوري شركت كرد و برنده شد. برخي ادعا مي
كنند كه ميلياردها دلار عليه رقيبان او صرف شده است! اما دوستان ما كه
اين جا نشسته اند، خبر دارند در ميان ايشان كساني هستند كه يك ميليون
تومان قرض كردهاند كه ماهيانه يك مبلغي بپردازند و اين پول را خرج تبليغ
آقاي احمدي نژاد كردند. در بين همين دوستان، كساني هستند كه هر چه توان
داشتند از پول خود، خانواده و دوستانشان خرج كردند. و اين چيزي است كه
اصلاً سابقه نداشته است. من در اين 26 سال انقلاب سراغ ندارم كه طلبه اي
يك ميليون تومان قرض كرده باشد - كه ماهي بيست سي هزار تومان برگرداند -
براي اين كه خرج انتخابات بشود.همچنين مواردي كه مردم نذرهاي عجيب و غريبي
كرده اند. خانمي را سراغ دارم كه براي پيروزي آقاي احمدينژاد، نذر كرده
چهل زيارت عاشورا، چهل زيارت جامعه كبيره، چهل زيارت آل ياسين و 14 ختم
قرآن كريم بخواند. چند نفر از خانم ها 140 هزار صلوات نذر كردند. و چقدر
تضرعات، گريه ها، زاري ها و توسلات عجيب و غريب تا اين كه يك كسي پيروز
شود. در حالي كه چندان شناخت و سابقه اي از اين شخص نداشتند. چه طور شد كه
مردم به اين شخص علاقه پيدا كردند؟
به
هر حال علاقه هايي كه مردم در طول اين مدت در سراسر كشور از مرد و زن و
پير و جوان نشان دادند و علاقه هاي منفي كه به طرف مقابل پيدا كردند.
چيزهاي عجيبي است كه حالا من مايل نيستم آن ها را - چون جنبه منفي دارد -
نقل كنم. من با روح عوامي كه دارم تصور مي كنم كه اين جريان عادي نيست كه
يك آدم ناشناسي بيايد و مردم اين طور به او علاقه مند شوند و اين گونه
برايش نذر و نياز كنند. از دوستان ما رفته بودند در يكي از استان ها،
گفتند چند تا خانم از آن جا تماس گرفتند كه ما مي خواهيم براي فلاني يك
ستاد بزنيم. نه پول داريم، نه جا. جواب داده بودند كه ما هم نه جا داريم و
نه پول.اگر مي توانيد يك كاري بكنيد،و اگر نمي توانيد نكنيد. رفته بودند
يك زمين متروكه اي گرفته بودند تا يك داربستي بزنند. خود اين خانم ها
چادرشان را به كمر مي بندند و از پلكان بالا مي روند براي نصب داربست. و
از خانه شان پارچه مي آورند تا به هم بدوزند و روي اين داربست بكشند و
بشود ستاد انتخابات ! اولا بايد خدا را خيلي شكر كنيم. خدا شاهد است بزرگ
ترين خوشحالي من از اين بابت است كه مردم ما هنوز به طور جدي ديندار هستند
و به دينشان علاقه دارند؛ با وجود همه عواملي كه باعث شده آن ها را از
ارزش هاي ديني دور كنند. وقتي مي بينند كه يك نفر صادقانه مي خواهد براي
دين كار كند، اين گونه اشك شوق مي ريزند و همه هستي شان را براي پيروزي او
صرف مي كنند و بهترين اوقات شب و روزشان را به دعا و توسل و نذر و نياز مي
پردازند. اين بزرگ ترين موهبت الهي است كه واقعاً هر چه شكر كنيم، كم است.
خدا شاهد است من با تمام وجود، خدا را هميشه در اين چند مدت شكر كرده ام،
حالا هم خودم را عاجز مي بينم از شكر. اصلا وجود چنين شخصي كه در اين
جريانات واقعاً علاقه به دين داشته باشد و بخواهد از دين حمايت كند، يك
موهبت بزرگ الهي است.
نكته
ديگر آن كه: خداوند كارهايش منوط به اسباب عادي نيست. اين طور نيست كه اگر
بخواهد كاري انجام دهد، مشروط به فراهم شدن اسباب عادي باشد. يكي از سنت
هاي خدا اين است كه اگر كساني صادقانه از خدا بخواهند، او منتظر نمي ماند
كه ببيند چه زماني اسباب عادي فراهم مي شود تا آن وقت كاري انجام دهد؛
بلكه از راه هاي غيرعادي هم مي تواند. به نظر بنده اگر اين جريانات، درست
بررسي و تحليل شوند، كمتر روزي است كه چند معجزه در آن ديده نشود. مگر
معجزه چيست؟ اين باعث مي شود كه ايمانمان به خدا زيادتر شود و واقعا ًباور
كنيم كه كار خدا محدود به اسباب عادي نيست.
آخرين
درس اين است كه ديديم كساني با كم ترين امكانات وقتي تصميم گرفتند براي
خدا كار كنند، خدا آن ها را كمك و پيروز كرد. در جنگ هشت ساله، عنايت هاي
الهي و امدادهاي غيبي وجود داشت.بنده بارها گفته ام كه خداي جبهه، خداي
دانشگاه و حوزه و بازار هم هست. اگر ما همان روحيه جبهه را داشته باشيم،
خدا همان خداست. در اين جريان ديديد عده اي احساس مسؤوليت كردند كه قدمي
بردارند آن هم نه اين كه به موفقيت اميد زيادي داشته باشند - بلكه فقط
براي انجام وظيفه - و ديديد كه خداوند چگونه آن ها را ياري كرد. اين ها
تكليف ما را سنگين مي كند كه براي كارهاي ديگر هم منتظر فراهم شدن اسباب
عادي نباشيم. حتي اگر به ما فحش بدهند و مسخره كنند، اگر تشخيص داديم
فلان كار مورد رضايت خدا و امام زمان است، بايد اقدام كنيم و مطمئن باشيم
كه خداوند كمك خواهد كرد. بارها نمونه هايش را ديده ايم. كساني مورد طعن و
لعن و بايكوت و اجماع بر خلاف واقع شده اند؛ ولي در نهايت موفق شده اند و
بعدها معلوم شده كه تشخيصشان درست بوده و كارشان هم صحيح بوده است.
در
آخر چند نكته را عرض مي كنم: 1.كساني گمان مي كنند كه بنده و دوستانم
قبلاً با آقاي احمدي نژاديمان بسته و وعده همكاري يا حمايتي داده بوديم.
در اين جريان انتخابات، چند نفر از كانديداها تشريف آوردند در مؤسسه يا
منزل. به بعضي هايشان هم چند مرتبه جواب نفي دادم ولي سرانجام با اصرار
آمدند. يكي از آن ها هم ايشان بود. والله العلي العظيم در گفت و گويي كه
من با ايشان داشتم، نه ايشان يك كلمه از انتخابات صحبت كرد نه من. فقط
درباره مسائل فرهنگي صحبت شد. چون ما با ايشان سابقه داشتيم، جلسه بسيج
اساتيد وقتي تشكيل شد ايشان هم يكي از اعضاي بسيج بود. ايشان جزء اساتيد
بسيجي دانشگاه علم و صنعت بود و در جلسه هاي ما هم شركت مي كرد. البته من
قبلاً از زماني كه ايشان استاندار اردبيل بود، با او آشنا بودم. ولي در
اين مدت وقتي ايشان آمد نه هيچ صحبتي كرد كه مي خواهد كانديدا شود و
مثلاً انتظار دارم شما كمك كنيد، و نه من اصلاً به روي خودم آوردم كه
شما كانديدا هستيد. بنابراين اگر كساني تصور مي كنند كه ما قراري داشتيم و
قولي داديم كه حمايت كنيم يا ايشان قولي به ما داده است، بدانند اين گونه
نيست.
2.كساني
تصور مي كنند كه ما از بودجه و امكانات مؤسسه براي تبليغات ايشان استفاده
كرده ايم. اگر كسي نشان بدهد كه من يك ريال از بودجه مؤسسه براي تبليغات
ايشان صرف كرده ام، من حرفم را پس مي گيرم. خانواده و دوستان ما از جيب
خودشان خرج كرده اند؛ ولي از بودجه مؤسسه ما يك ريال هم براي تبليغات
ايشان صرف نكردهايم. كمك هاي شخصي بوده و كساني كمك كرده اند.
3
.بنده به هيچ كس - حتي به خانواده خودم - نگفته ام كه به آقاي احمدي نژاد
را‡ي بدهيد يا براي ايشان تبليغ كنيد. اين هم به سبب تعهدي بوده كه از آن
جريانات قبلي انتخابات داشتيم كه من كسي را معرفي كرده و بعد پيش خودم
تعهد كرده بودم كه ديگر كسي را معرفي نكنم. البته نمي گويم به هيچ وجه
معرفي نكردم. اوصاف كلي را گفتم كه بر ايشان منطبق مي شد. اما اين گونه
نبوده كه اسم برده باشم كه به اين شخص را‡ي بدهيد يا از ايشان حمايت كنيد.
دوستان ما ايشان را مصداق اين اوصاف كلي دانستند و طبيعي است كه من حق
نداشتم به فرزندان يا دوستانم بگويم كه شما از او تبليغ نكنيد. البته راضي
هم بودم؛ براي اين كه تشخيصم اين بود كه ايشان اصلح است. ولي من امر نكردم
و حتي اسم هم نبردم كه از فلان كس تبليغ كنيد. بنابراين اگر كساني تصور
مي كنند يا گفته اند كه براي پخش شب نامه و تخريب يك شخصيتي، ميلياردها
پول در قم خرج شده، هيچ ربطي به بنده ندارد.من بعضي از شب نامه ها را هم
ديده ام. ولي خدا شاهد است كه نمي دانم چه كسي اين ها را نوشته، چه كسي
چاپ و چه كسي پخش كرده است؟ اما آن چه در «پرتو» نوشته شده است، آن ها هم
فقط وقتي كه چاپ مي شود، من تيترهايش را مي خوانم و حوصله ندارم كه همهاش
را مطالعه كنم. گاهي اتفاق ميافتد بخشي از مطالب آن را بخوانم. من هيچ
مسؤوليتي نسبت به آن چه در پرتو نوشته مي شود، ندارم؛ مسؤوليت مطالب آن،
با مدير مسؤول آن است. ولي به طور كلي خطي كه دنبال مي كنند، خلاف نظر
بنده نيست. حالا ممكن است از بعضي مطالب يا شكل كار يا مطلبي جزئي در آن
راضي نباشم. و گاهي تذكر هم داده ام. اما مطالب جزئي اش را نه من مي رسم
كنترل كنم و نه چنين مسؤوليتي در مقابل آن دارم. به خصوص كه ويژه نامه اي
براي انتخابات چاپ كردند و هيچ ربطي به مؤسسه ندارد، يك ريال از بودجه
مؤسسه صرف اين ويژهنامه يا ساير شماره هايش نشده و بنده اجازه نميدهم كه
بشود. اين نكته ها را آقايان توجه داشته باشند.
نكته
ديگر اينكه بعضي از بزرگاني كه بنده از عمق قلبم به ايشان ارادت دارم،
كانديداي ديگري را معرفي كرده بودند. بنده ترديدي ندارم كه اظهار نظر
ايشان صرفاًبر اساس تشخيصي بوده كه نسبت به مصالح كشور داشته اند. و به
هر حال بر فرض اين كه اشتباهي صورت گرفته باشد به هيچ وجه نبايد از احترام
ايشان كاسته شود؛زيرا اقدام بر اثر تشخيص هاي جاي تقدير دارد. (غفرالله
لنا و لهم)
و
نكته آخر اين كه ما بايد صاحب خودمان را بشناسيم، بدانيم كه به دعاي او دل
ها هم عوض مي شود و قضاهاي مبرم هم تغيير مي كند... . ما بايد ببينيم
آقايمان از چه راضي است. اگر تشخيص داديم او از چيزي راضي است، انجام
بدهيم و از هيچ كس باك نداشته باشيم و اگر چيزي را تشخيص داديم او راضي
نيست، اگر تمام عالم به ما اصرار كنند، نپذيريم. اگر خلاف اين بكنيم،
اشتباه كرده ايم و روزي پشيمان خواهيم شد. "