تا چند سال پیش بهترین تفریح ما دختران هم سن و سال فامیل این بود که
تقریبا هفته ای یک بار منزل یکی از خاله ها جمع شویم و کلی صحبت و درد دل
کنیم و تا نیمه های شب بیدار بمانیم.برای من و امثال من که مجرد هم بودیم و
تقریبا فرصتهای ازدواج مان از دست رفته بود این تفریحات هفتگی بسیار
خوشایند بود... تا اینکه سر وکله کامپیوترهای شخصی، گوشی های نسل جدید ،
وایبر، واتس آپ، شبکه های اجتماعی و .. میان اکثر جوانان پیدا شد.
من همیشه دختری گریزان از تکنولوژی بودم و این فضا ها اصلا برایم جذاب نبود اما سایر دختران فامیل مسحور این فناوری ها شدند.
دیگر
نشستهای خانوادگی برگزار می شد اما هر کس سرش به کارخودش گرم بود و
مشغول.دیگر خبری از صحبت و خنده و درددل تا نیمه های شب نبود. امثال من که
اهل این سرگرمی ها نبودیم مجبور بودیم همان ابتدای شب به رختخواب برویم
و... همیشه احساس تنهایی عذابم می داد ولی از زمانی که پای این تکنولوژی به
زندگی همسالانم باز شده بیش از پیش احساس تنهایی می کنم. گویی این
تکنولوژی نه تنها زندگی خود کاربر را تحت الشعاع قرارمی دهد بلکه زندگی
اطرافیان وی را هم دار متلاطم می کند...
ما عموماً تصور می کنیم که
تنهایی یعنی جدایی فیزیکی از دیگران. اما این تعریف ساده ، ماهیت خطرناک و
زیان اور این وضعیت را در بر نمی گیرد: پریشانی عمیقی که افراد هنگامی که
باور دارند روابط اجتماعی شان معنایی کمتر از آنچه باید باشد دارد، حس می
کنند. این وضعیت می تواند آن دسته از افرادی را توصیف کند که در میان
دریایی از ارتباطات موجود در سایت های شبکه اجتماعی به زحمت شنا می کنند.
منطق به ما می گوید ارتباطات اجتماعی فراوان می تواند درمانی برای افسردگی و
اندوه باشد: هر چه تعداد تماسها و ارتباطات بیشتر باشد، احتمال و شانس
پیدا کردن روابط خوشایند و لذتبخش بیشتر می شود. اما این موضوع چندان درست
نیست.
شبکه های اجتماعی ساختارهای اجتماعی اینترنتی پیچیده ای هستند
که امکان برقراری ارتباطات را در سطوح بسیاری تسهیل کرده اند. نتایج پژوهش
های مختلف بیانگر آن است که می توان از ظرفیت شبکههای اجتماعی در بسیاری
از سطوح فردی و اجتماعی برای شناسایی مسائل و تعیین راه حل آنها، برقراری
روابط اجتماعی، اداره امور تشکیلاتی، سیاست گذاری و هدایت افراد در مسیر
دستیابی به اهداف استفاده نمود. این شبکههای اجتماعی در عین حال که
فضاهایی برای پیدا کردن دوستان جدید و ارتباط با خانواده و دوستان هستند،
به افراد عضو این امکان را می دهند که دوستان قدیمی خود را در جریان
تغییرات زندگی شان قرار دهند. به علاوه مکانهایی برای تبادل نظر هستند و
در آنها افراد عضو عقاید و نظرات خود را با هم به اشتراک میگذارند. اگرچه
شبکه های اجتماعی تاثیرات مثبت بسیاری در ارتقای برخی روابط اجتماعی خاص،
پرکردن اوقات فراعت و افزایش اعتماد به نفس اعضای خود دارند اما تاثیرات
منفی آن امروزه بیشتر مورد نظر متخصصان قرار گرفته است. اعتیادآور بودن،
ایجاد حسادت، افسردگی و استرس شدید، به وجود آمدن مشکلاتی در تعاملات
اجتماعی در دنیای واقعی، احساس تنهایی و نارضایتی از زندگی از جمله آثار
منفی استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی به خصوص در نوجوانان محسوب می
شوند.
ما عموماً تصور می کنیم که تنهایی یعنی جدایی فیزیکی از دیگران.
اما این تعریف ساده ، ماهیت خطرناک و زیان آور این وضعیت را در بر نمی گیرد
پیامدهای عضویت در شبکه های اجتماعی
گروهی
از روانشناسان و محققان دانشگاه میشیگان در تحقیقی دریافتهاند که احساس
تنهایی، نارضایتی از زندگی و افسردگی که یک چرخه معیوب را تشکیل میدهند،
از پیامدهای حضور فراوان در شبکههای اجتماعی است. به گفتهی این
روانشناسان، دلیل به وجود آمدن این چرخه این است که افراد به دلیل احساس
تنهایی به شبکههای اجتماعی پناه میبرند. در این شبکهها با افرادی مواجه
میشوند که به ظاهر به نظر نمیرسد که حس آنها را داشته باشند یا وضعیت
اقتصادی یا اجتماعی بسیار بهتری نسبت به آنها دارند، بنابراین احساس
تنهاییشان بیشتر و به دلیل وضعیت درماندگی که برایشان ایجاد میشود به
افسردگی مبتلا میشوند.
بحران هویت
دکتر
بارونس گرینفیلد، استاد دانشگاه آکسفورد، با اشاره به اینکه شبکههای
اجتماعی نسلی را با آرزوی گرفتن بازخورد دائمی در زندگی پرورش میدهد،
استفادهی زیاد از این شبکهها را باعث بحران هویت کاربران میداند. چرا که
آنها از این شبکهها میآموزند بیصبرانه در انتظار توجه بیدرنگ سایرین
به خود باشند.
عذاب وجدان و تجربهی طردشدن
نتایج
یک تحقیق نشان میدهد 63 درصد اعضای شبکههای اجتماعی پاسخ به درخواست
افزودن دیگران را در لیست دوستانشان را به تأخیر میاندازند، از هر ده
نفر سه نفر با ردکردن این درخواست دچار عذابوجدان میشوند، و 12 درصد
اصلاً دوست ندارند چنین درخواستی دریافت کنند. نتایج یک تحقیق دیگر نیز
نشان میدهد افرادی که درخواست دوستیشان در فیسبوک رد میشود، همانقدر
ناراحت و آزرده میشوند که رد شدن در زندگی واقعی آنها را ناراحت میکند.
افت تحصیلی
دانشآموزان
و دانشجویانی که درگیر شبکههای اجتماعی میشوند تمرکزشان بر درس کاهش
مییابد و افت تحصیلی گریبانگیرشان خواهد شد. طبق نتایج یک تحقیق که در
سال 2012 توسط گروهی از روانشناسان در انگلستان انجام شده است، دانشجویانی
که در روز بیش از دو ساعت در شبکههای اجتماعی وقت خود را سپری میکنند در
مقایسه با دانشجویان دیگر که این کار را انجام نمیدهند، در سطح معناداری
افت تحصیلی بیشتری را نشان میدهند.
البته آسیب های جدی دیگری مثل
پرخاشگری، قطع روابط واقعی، مشکلات جسمانی، بیماری های روحی، مزاحمتهای
سایبری و .. نیز از آسیبهای جدی شبکه های مجازی می تواند به شمار رود که به
دلیل محدودیت زمان به آنها نمی پردازیم.
همانآگونه که صحبت شد،
افرادی که از شبکه های اجتماعی استفاده بیشتری می کنند؛ در معرض اضطراب،
افسردگی و شکایات جسمانی بیشتری قرار دارند و همچنین میزان رضایت از زندگی
کمتری دارند. افرادی که زمان بیشتری را صرف ارتباطات اینترنتی می کنند،
فرصت زیادی برای ارتباطات زندگی واقعی ندارند و در دنیایی مجازی زندگی می
کنند؛ دنیایی که لزوما همه آدم های آن قابل پیش بینی نیستند و صادقانه عمل
نمی کنند. این دنیای مجازی نوجوانان را در معرض اختلالات درونی سازی شده
قرار می دهد. از سویی دیگر، ارتباط های اینترنتی مداوم با خطر کاهش رضایت
از زندگی و کاهش کیفیت زندگی در افراد همراه است. در تبیین این یافته می
توان به قطع ارتباط با دنیای واقعی، کاهش ارتباطات اجتماعی خارج از
اینترنت و کاهش تفریحات اشاره کرد که به طور قطع تاثیری جز انزوا و تنهایی
جدی در بر نخواهد داشت.
اما همه اینها به کنار، یادگیری طرز صحیح
بهرهمندی از شبکههای اجتماعی و توجه به زندگی اجتماعی و سلامت فیزیکی و
روانی، میتواند از بسیاری از آسیبهایی که در کمین انسانهای دیجیتالی عصر
حاضر نشسته، جلوگیری به عمل آورد.آموزش نحوه ی استفاده از این شبکه ها تنها
در خانواده امکان پذیر است.