به گزارش پایگاه 598 به نقل از رجانیوز، رهبر معظم انقلاب در برخي
مناسبتهاي مختلف يادي از استاد محمدحسين بهجت متخلص به شهريار داشتهاند
كه در ذيل گزيده اي از سخنان ايشان در پي ميآيد:
* «شهريار»، يك چهره مطرح هنرى و ادبى امروز است
گاهى در اين سمينارهايى كه در سطح كشور
تشكيل مىگردد، سخنرانيهاى خوبى ايراد مىشود، كه انعكاس آن مفيد است.
البته همه سخنرانيها را نمىگويم؛ بعضى از آنها حشو است؛ يعنى همهاش
كاملاً لُب نيست؛ اما در عين حال در اين سخنرانيهاى خوب، لُبهاى خوبى وجود
دارد. فرض كنيد در تبريز يك سمينار در تجليل از علامه طباطبايى مىگذارند.
گاهى حرفهاى خوبى در آنجا زده مىشود؛ چرا شما آنها را منعكس نمىكنيد؟
يا مثلاً در تهران كنفرانس انديشه اسلامى برگزار مىشود، كه البته نه همه
حرفهاى آن، ليكن بعضى از موارد آن را مىشود منعكس كرد. شما كانال آموزشى
هستيد؛ چرا منعكس نمىكنيد؟
در بعضى از جاهاى ديگر، نمونههاى خوبى
در اين زمينهها وجود دارد؛ من مثال بىاشكالترش را بگويم؛ چون از معاصران
زنده، آدم يك كلمه بگويد، ممكن است مشكلاتى ايجاد بشود! امروز شما
مىتوانيد روى چهره «شهريار» كار كنيد. «شهريار»، يك چهره مطرح هنرى و
ادبى امروز است. ممكن است ديروز اينگونه نبوده باشد، ليكن امروز با توجه
به اين جمهوريهايى كه آزاد شدهاند، و با توجه به آن منطقه عظيمى كه گرايش
و گويش تركى دارند - كه از چين تا اروپا را گرفته است - عنصرى مثل
«شهريار»، يك شاعر تركزبان در اين حد، با آن عشق و اخلاص به جمهورى
اسلامى، زندهكردنى و نشاندادنى است؛ اين كار را شما بكنيد؛ البته به شكل
صحيح و هوشمندانهاش. از اين قبيل كارهاى خوب، مىشود انجام بدهيد؛ مثلاً
كار روى شعراى معاصر، ادباى حاضر، ادباى متوفى، در زمينههاى كودكان و
امثال اينها.
«بيانات در ديدار با مديران شبكه دوم سيماى جمهورى اسلامى ايران 7/11/1370»
* از شعر «شهريار» خيلى خوشم مىآمد
من شعراى معاصر را تقسيم مىكنم به
شعرايى كه غزلسرا بودند، شعرايى كه قصيدهسرا بودند و شعرايى كه نوسرا
بودند. هر كدام چند نفرى هستند كه من به ايشان علاقه داشتم. در غزل، مرحوم
«اميرى فيروزكوهى» است كه من با ايشان دوست هم بودم و ايشان به من هم خيلى
علاقه داشتند و سالها تا بعد از انقلاب، با يكديگر رفت و آمد داشتيم. در
زمان رياست جمهورى من، ايشان از دنيا رفتند.
البته غير از «اميرى» هم يكى، دو نفر
شاعر غزلسرا بودند كه شعرهايشان را دوست داشتم؛ يكى مرحوم «رهى معيّرى»
بود كه او را از نزديك نديده بودم، يكى مرحوم «شهريار» بود كه از شعرش خيلى
خوشم مىآمد. با ايشان هم آشنا بودم. البته من بعد از انقلاب با ايشان
آشنا شدم؛ قبل از انقلاب، هيچ ارتباطى با يكديگر نداشتيم.
«بيانات در ديدار صميمانه رهبر معظم انقلاب اسلامى با جوانان به مناسبت هفته جوان 7/2/1377»
* جلسه رهبر انقلاب با شهريار
من مشهد را مىشناسم. مشهد شهرى است كه
من در آن بزرگ شدم و مىدانم كه اين شهر، لبالب از هنر و ذوق و شعر و
توانايى ادبى است؛ ولى آيا استفاده مىشود؟ من نمىدانم آيا استفاده مىشود
يا نه. بايد برويد اين عناصر را شناسايى كنيد. تبريز هم همينطور است.
بنده چند سال قبل از اين به تبريز رفته بودم؛ مرحوم شهريار - خدا رحمتش كند
- جلسهيى با ما داشت. جمعى از اين شعراى تبريز را دعوت كرده بودند؛ من
ديدم كه واقعاً يك عده شعراى قوى و خوب در تبريز هستند؛ اما بنده اصلاً خبر
نداشتم كه در تبريز اين همه شاعر هست. با اينكه من به يك معنا تركزبان
هستم و تركى مىفهمم و صحبت مىكنم و با آنها احساس خويشاوندى مىكنم و به
آنجا رفتوآمد هم داشتهام، در عين حال نمىدانستم كه در آنجا اينقدر
شاعر و گوينده خوب وجود دارد؛ اينها را بايد شناسايى كرد و از وجودشان
استفاده نمود. در حوزههاى علميه گاهى افراد خيلى خوبى هستند. در حوزه
علميهى مشهد افراد بسيار خوبى هستند؛ جاهاى ديگر هم همينطور است.
«بيانات در ديدار با مديران مراكز سازمان صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران در استانها 7/12/1370»