
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است
تنها شش هفته به پایان مسابقات لیگ سیزدهم باقی مانده بود که پرسپولیس مغلوب بیعدالتی فوتبال شد و در تبریز بازی را به تک موقعیت گل گسترش باخت. این عکس، جدول ردهبندی بعد از آن بازی را نشان میدهد. پرسپولیسی که بارها در طول فصل فاصلهاش را با استقلال حتی هفت و هشت امتیازی دیده بود، طی فقط شش هفته پنج پوئن اختلاف را جبران کرد و تا یک میلیمتری قهرمانی هم رفت، آبیها اما سهمیه آسیا هم نگرفتند. برای آنها که «فوتبال» میفهمند، ناامیدی در هفته هفتم کمی خندهدار نیست؟