شبکه اول سیما برای رمضان سال 89 خود، سریال «در مسیر زاینده رود» را به روی آنتن برد. سریالی که «حسن فتحی» کارگردانش بود و مهدی سلطانی، حسین محجوب، مهرانه مهین ترابی، اشکان خطیبی، بهنوش طباطبایی، پردیس افکاری، افسانه پاکرو و مسعود رایگان نیز بازیگرانش.
«در مسیر زاینده رود» با وجود تمام نقایصی که داشت، تبدیل به سریالی شد که دربردارنده مباحثی مختص به دوران جدید جامعه ایران بود. تمام اتفاقات سریال، برگرفته از بحرانهای فردی و اجتماعی شخصیتهایی بودند که به نوعی گرفتار موضوعاتی شده بودند که حالت جبری داشت و بنابراین نقش اختیار در وقوع آن حوادث، چندان دخیل نبود. در این سریال، واکنشهای درخوری به عصبیتهایی که نمونههای مشابهش در جامعه به کرات دیده میشد، داده شد. سریال به خوبی این عصبیتها را به تصویر کشید و سعی بر قبح زدایی این ناهنجاریهای فردی و اجتماعی نکرد. اگرچه تمام این مولفهها به خوبی در سریال تعبیه شده بود اما داستان به لحاظ جذابیتهای دراماتیک، چندان پربار نبود تا این تجربه فتحی، تنها یک اثر خوب باشد.
شبکه دوم سیما برای رمضان این سال، سریال «ملکوت» را به روی آنتن برد. «محمدرضا آهنج» کارگردان این سریال بود و محمدرضا شریفی نیا، کوروش تهامی، پروانه معصومی، ایرج نوذری، رضا رویگری، فریبا متخصص، مهشید افشارزاده، نیما شاهرخ شاهی، علی دهکردی، فخرالدین صدیق شریف، آهو خردمند، کمند امیرسلیمانی، رز رضوی و ترلان پروانه نیز بازیگرانش.
این سریال پس از فراز و فرودهایی که سریالهای ماورایی در سالهای قبل، از سر گذرانده بودند، ساخته شد، اما این بار فاجعهای در سریالسازی تلویزیون اتفاق افتاده بود. باز همان جریان نخ نمای هبوط روح به دنیای انسانها و تماشای خصایل درونی آنها محور ماجرا بود، سریال از این طریق قصد عبرت آوری داشته و پرواضح است که بدون یک روایت داستانی جذاب، این تجربه، حالت شعاری به خود میگیرد کما اینکه این سریال نیز شعاری شد و تمام قسمتهای آن به ریاکشنهای حاج فتاح در قبال گفتهها و اعمال دیگر کاراکترها خلاصه شد. فیلم صحنههای مضحک و دقیقا مسخرهای داشت و سطح سریال را به یک ابتذال تمام عیار نزدیک کرده بود.
شبکه سوم سیما نیز برای رمضان سال 89 خود، سریال «جراحت» را پخش کرد. کارگردان این سریال، «محمدمهدی عسگرپور» بود و بازیگرانی چون امین تارخ، علی عمرانی، آتنه فقیه نصیری، مهوش صبرکن، رامین راستاد، لیلا بلوکات و هستی مهدوی فر در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
«جراحت» در تاریخچه سریالهای ماه رمضان تلویزیون، سریالی بیادعا اما مهم محسوب میشود. فیلمنامه این سریال، چالشهای دراماتیک متعددی را برای هر یک از کاراکترهای اصلی خود میآفریند و داستان را به گونهای پیش میبرد که کاراکترها، مشکلات خود را به موازات یکدیگر پیش برده و همزمان که سریال، به جلو پیش رفته، تعلیقهای داستانی مربوط به هر شخصیت نیز افزایش مییافت. داستان لایه لایه سریال، سبب میشود تا لحظات خنثی بسیار اندکی در سریال وجود داشته باشد.
شبکه تهران نیز در این سال، سریال «نون و ریحون» فرزاد موتمن را پخش کرد. رضا داوودنژاد، برزو ارجمند، امیرحسین رستمی، علی قربانزاده، مهران رنجبر، ملیکا شریفی نیا، گلاره عباسی، شقایق دهقان، بیتا سحرخیز، مائده طهماسبی، خسرو احمدی، سوسن مقصودلو و سعید پیردوست بازیگران این سریال کمدی هستند.
این سریال، تنها در سوژه خود، نشانههایی از کمدی داشت. اینکه 5 پسر تصمیم بگیرند ازدواج نکنند، خود میتواند مولود فیلمنامهای بسیار قوی باشد اما آنچه ما در این سریال میبینیم، استفادهای بصری از این سوژه، آن هم در اندازهای سطحی بوده است. فیلمنامه هیچ تلاشی نمیکند تا از دل این سوژه، نوزاییهای دراماتیکی به عمل آورد. تمام هم و غم سریال در نشان دادن شعارهایی سطحی مبنی بر عدم ازدواج خلاصه میشود. شاید بتوان نقطه مقابل این سریال را به لحاظ استراکچر روایی، سریال «پشت کنکوریها» بدانیم که توانست از دل یک سوژه که اتفاقا قرابت موضوعی خاصی نیز با این سریال دارد، یک کمدی موقعیت قوی بیرون آورد که در آن، به مصائب، امیدها و زندگیهای حال کاراکترها به دیدهای عمیق و با بیانی کمیک نگاه میشد در حالی که این سریال نیز میتوانست با پرداختی نوین، حتی گوی قصه گویی و جذابیت را از سریال «پشت کنکوریها» برباید اما موتمن آن سالها، متعلق به این گونه بود. اتفاقی که با «نون و ریحون» و «پوپک و مش ماشالا» برای این کارگردان رقم خورده بود را چندان هم نمیشد غیرآگاهانه و برحسب اتفاق قلمداد کرد.