به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرگزاری فارس، هفته پیش نیز چنین خبری در سایتهای ایرانی منتشر شد: هفته فیلم رخشان بنیاعتماد سینماگر شناخته شده ایرانی در تونس برگزار خواهد شد.
این خبر از دیدار حجتالله ایوبی رئیس سازمان سینمایی کشور با اعضای انجمن دوستی سینمایی تونس که با حضور رخشان بنیاعتماد، حبیب ایلبیگی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران و آرش امینی مدیرکل امور بینالملل سازمان سینمایی برپا شده بود، خارج شد.
اما چند روز پیش خبری با این مضمون منتشر شد: «رقاص بیابان»(Desert Dancer) ساخته ریچارد ریموند، فیلمساز تازهکار بریتانیایی و با بازی فریدا پینتو(بازیگر فیلم میلیونر زاغه نشین) و نازنین بنیادی( بازیگر سریال ضدایرانی همولند) فیلمی درباره یک رقاص ایرانی است که پیش از این در جشنواره فیلم کن و سپس در برخی سینماهای بریتانیا و فرانسه به نمایش درامده بود و حالا در سینماهای آلمان اکران شده است.
سایت رادیوزمانه داستان فیلم را چنین نقل میکند: «انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری برگزار شده و فضای سیاسی و اجتماعی کشور ملتهب و متشنج است. نام محمود احمدینژاد از صندوقهای رأی بیرون میآید. صدها هزار تن از جوانان و طرفداران میرحسین موسوی به خیابانها میریزند.»
در چنین فضای پرالتهاب و پرتنشی، افشین (با بازی ریس ریچی) که در دانشگاه تهران تحصیل میکند، به مهمانیهای شبانه میرود، با فیلترشکن وارد اینترنت میشود و رقصهای پینا باوش و مایکل جکسون را در سایت یوتیوب میبیند. او که آرزویی ندارد جز آنکه رقصنده باشد، با تقلید رقص این هنرمندان، رقص را به خود میآموزاند.
افشین بهزودی با جوانانی آشنا میشود که آنها هم مانند او عاشق رقصاند. الهه (با بازی فریدا پینتو) یکی از این جوانان عاشق رقص است. مادر او پیش از انقلاب بالرین بوده، اما پس از انقلاب به مواد مخدر اعتیاد پیدا میکند و میمیرد. افشین و الهه با هم دوست میشوند. الهه هم مثل مادرش به هروئین اعتیاد دارد. افشین به او کمک میکند که هروئین را ترک کند، اما الهه که نومید است و در چشمانداز خود، آینده روشنی نمیبیند این پرسش را در میان میآورد که وقتی امکان رفتن روی صحنه نیست، رقصیدن چه فایده دارد؟ چنین است که آنها تصمیم میگیرند سر به بیابان بگذارند و در برابر عدهای از تماشاگرانی که به دقت انتخاب شدهاند، رقصشان را اجرا کنند. در قالب چنین داستانی، ریچارد ریموند نهضت سبز را با خواست جوانان برای دست یافتن به آزادیهای فردی و حق شادی میآمیزد.»
این دو خبر را اگر کنار هم بگذاریم یک سوال به ذهن متبادر میشود که جریان دیپلماسی سینمایی کشور در چه مسیری حرکت میکند؟ آیا این جریان قرار است نسبت به صدور فرهنگی انقلاب اسلامی عمل کند یا قرار است با بها دادن به یک کارگردان فیلمهای فتنه به صدور فرهنگی جنبش سبز اقدام کند؟
شاید بسیاری هنوز از یاد نبردهاند که آقای ایوبی در مسئله پایین کشیده شدن فیلمهای ایرانی در هفته فیلم ایران در تونس نمایش فیلم مستند «کریم» که در بحبوحه بیداری اسلامی با هدف تبیین این اتفاق بزرگ و در راستای انقلاب اسلامی ساخته شده بود را علت آن تنش خوانده بود.
بنابر این گزارش به نظر میرسد نه تنها سازمان سینمایی به دنبال تولید فیلمهایی برای تبیین واقعی حوادث فتنه 88 نیست بلکه به دنبال حمایت از این گونه فیلمها نه تنها در توزیع داخلی بلکه در عرصه جهانی است.
چه اینکه در داخل برای اعطای مجوز نمایش به فیلم «عصبانی نیستم» و «قصهها» تلاش میکند و از طرف دیگر در عرصه جهانی هم خط با دشمنان انقلاب به بهانههایی به دنبال حمایت از نمایش آثار کارگردان فیلمهای فتنه است.