به
گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، غلامعلی حداد عادل خاطرهای جالب از خواستگاری و ازدواج پسر رهبر معظم انقلاب با دختر خود روایت کرده است که در ذیل میآید:
چند
روز پس از خواستگاری خانواده بزرگوار حضرتآیت الله خامنهای از دختر
بنده، خدمت مقام معظم رهبری رسیدم. ایشان فرمودند: آقای دکتر! اگر خدا
بخواهد با هم خویشاوند میشویم. عرض کردم چطور؟ فرمودند: آقا مجتبی و دختر
خانم شما ظاهراً یکدیگر را پسندیدهاند و در گفتگو به نتیجه رسیدهاند.
حالا نظر شما چیست؟ عرض کردم: آقا اختیار ما هم دست شماست! آقا فرمودند:
شما و همسرتان استاد دانشگاه هستید و زندگی شما با زندگی ما متفاوت است.
تمام زندگی ما غیر از کتابهایم، یک وانت لوازم کهنه است. خانه ما هم دو
اتاق اندرونی دارد و یک اتاق بیرونی که مسئولان میآیند و با من دیدار
میکنند.
من پولی برای خرید خانه ندارم. خانهای اجاره کردهایم که
قرار است، در یک طبقه آن آقامصطفی و در طبقه دیگر آقامجتبی زندگی کنند. ما
زندگی معمولی داریم و شما زندگی خوبی دارید، مثل ما زندگی نکردهاید. آیا
دختر شما حاضر است با این وجود زندگی کند؟! زیبایی و دقت سخن رهبر معظم
انقلاب برای من بسیار جالب بود. موضوع را به دخترم گفتم و او با روی باز
استقبال کرد.