به گزارش پایگاه 598 به نقل از ایران ورزشی ، برای دعوت از او، نیازی به برنامهریزی نبود. بعد از فرو ریختن دروازه زنیت، این ابرقدرت لیگ روسیه، به دبی رفت و سپس راهی ایران شد. برای استراحتی کوتاه و دید و بازدیدی تازه کردن.
مشخص بود که استرس دارد. نمیدانست چه کار کند، خجالت میکشید. سرش را پایین انداخت و وارد اتاق مصاحبه شد. با آن تیپ جوانپسند و آن موهای دوستداشتنی. نشست و از 15 سالگیاش گفت. از سپاهان، از امیر قلعهنویی، ابراهیم توره و البته زلاتکو کرانچار. از روبینکازان، مقررات باشگاه و بازی در روسیه. از قرارداد 10 صفحهای و آن دمپایی و جورابهایی که باید به پا کنند. از سرمای روسیه گفت و اینکه ابروها و موهایش یخ میزنند.
بخشهایی از صحبت این پدیده 19 ساله را به رسم امانت نزد خود نگه داشتیم و بقیه را آوردیم. مصاحبهای متفاوت از سردار آزمون که پیشنهادهای ریز و درشتش، به یکی از سوژههای اصلی فوتبال ایران، انگلیس و ایتالیا بدل شده. این مصاحبه پیشرویتان است.
* یکی از بازیکنان سابق تیم ملی که به لیگ ایتالیا رفته بود، بعد از حدود یک سال بازی در این کشور وقتی میخواست مصاحبه کند میگفت فارسی نمیتوانم حرف بزنم. از وقتی رفتهام ایتالیا، فارسی یادم رفته! تو که فارسی یادت نرفته و نمیخواهی بگویی به زبان روسی با تو حرف بزنیم؟
- نه بابا، من فارسی یادم نمیرود.
* زبان روسی را چقدر یاد گرفتهای؟ آیا میتوانی صحبت کنی یا حداقل گلیمت را از آب بیرون بکشی یا همچنان سر در نمیآوری از این زبان سخت که اتفاقا آنجا، خیلی هم به کارت میآید؟
- خیلی از کلمات روسی را یاد گرفتهام. در اوقات فراغت، همراه با مترجمم کار میکنم تا آنجا مشکلی برایم پیش نیاید. معنی واژههایی که در فوتبال به دردم میخورد را میدانم. ضمن اینکه مترجم هم دارم که همیشه کنار من است و واقعا کمکم میکند.
* سرمربی روبین کازان با چه زبانی صحبت میکند؟
- مربی به زبان روسی حرف میزند اما ما چند بازیکن خارجی هستیم که مترجم داریم. باشگاه روبینکازان به خاطر من و یکی دو بازیکن دیگر، مترجمهایی استخدام کرده که باید به تمرین بیایند و کنار تیم باشند.
* پپ گواردیولا وقتی میخواست به بایرنمونیخ برود 6 ماه زمان داشت. او در طول 6 ماه، زبان آلمانی را با استفاده از معلم خصوصی آموخت تا در مونیخ، مشکلی تهدیدش نکند. تو نمیتوانی روسی را از بر کنی؟
- من برعکس فوتبال، در درس خواندن کمی تنبل هستم. اما واقعا درست میگویید. برای موفقیت در هر کشور، ابتدا باید وقت گذاشت و زبان آن کشور را آموخت.
* کمی درباره آرسنال حرف بزنیم. اولین بار کی شنیدی که این تیم بزرگ انگلیسی تو را میخواهد؟
- در اردوی اسپانیا بودیم که استعدادیابهای آرسنال سراغ من آمدند. فکر میکنم ماربلا کاپ بود، با استوا بخارست رومانی بازی داشتیم. در آن تورنمنت خیلی موثر بازی کردم. آماده بودم و در هر بازی پاس گل میدادم. استعدادیابهای آرسنال سراغ من آمدند. مترجم من هم بود. سلام چطوری گفتند و آمار تعداد بازیهایم را دادند. برخورد آنها خیلی سرد بود و فکر نمیکردم دوباره سراغم بیایند اما حالا پیشنهادشان به باشگاه روبینکازان رسیده.
* روزنامههای انگلیسی نوشتهاند لیونل مسی ایران در راه آرسنال. حالا چرا لیونل مسی؟
- واقعا نمیدانم. شاید به این دلیل که برخلاف قد بلندم، تکنیک خوبی دارم. خودم زلاتان را بیشتر از همه دوست دارم اما افتخار بزرگی است که رسانههای انگلیس لقب مسی را به من دادهاند.
* هواداران روبینکازان برای تو لقبی در نظر نگرفتهاند؟
- آنها خیلی دوستم دارند ولی هنوز لقب ندادهاند. آنها مدام با من صحبت میکنند و از من میخواهند که در روبینکازان بمانم. هواداران روبینکازان به من و گوگدنیز، بیشتر از همه علاقه دارند.
* بحث میلان به کجا رسید؟ آیا آنها هم به صورت جدی تو را میخواهند یا فقط زیر نظرت دارند؟
- در یکی از سایتهای ایتالیایی نزدیک به میلان، آدریانو گالیانی در مورد من صحبت کرده و گفته که شاید آزمون را جای کاکا بگیرد. به من گفتهاند پیشنهاد میلان هم به باشگاه رسیده و قرار است ظرف روزهای آینده، مذاکرات آغاز شود اما فکر من فعلا معطوف به موفقیت روبینکازان است و عملکرد درخشان در ترکیب این تیم.
* فکر میکنی روبینکازان با جدایی تو موافقت کند؟
- این را نمیدانم، شاید بستگی به پیشنهادها داشته باشد. من نیم فصل دیگر با روبینکازان قرارداد دارم و اگر خواستم باشگاه را ترک کنم امیدوارم با خاطره ای خوش از روسیه بروم چون مسئولان روبین و هواداران تیم خیلی به من محبت کردند و من هم سعی کردم با انجام بازیهای خوب، جواب محبتهای آنها را بدهم.
* فکر نمیکنی حضور در لیگ سطح بالای انگلیس، برای تو که تازه 19 سالت شده یک ریسک است؟
- هنوز که حضورم در انگلیس قطعی نشده. پیشنهاد آرسنال جدی است اما اینکه قرارداد ببندم یا نه هنوز مشخص نیست.
* چرا؟
- چون فعلا جام جهانی در پیش است و باید تمام تمرکزم را بگذارم تا با ایران به برزیل بروم. اگر در جام جهانی حضور داشته باشم شاید اتفاقات بهتری رخ دهد.
* تو در یکی از بهترین لیگهای اروپا بازی میکنی. در روبینکازان فیکس هستی اما کمتر به تیم ملی دعوت میشوی. از کی روش ناراحت نیستی؟
- چرا باید ناراحت باشم؟ اصلا مگر من چه کسی هستم که از کی روش ناراحت باشم؟ او سرمربی رئالمادرید بوده و در منچستر با فرگوسن کار کرده. من نمیتوانم از او بد بگویم، چون او خیلی بزرگ است و مطمئن باشید نه من بلکه حق هیچ بازیکنی را نمیخورد. از نوجوانی یاد ندارم که از مربیام بد گفته باشم یا پشت سرش حرف بزنم. الان هم منتظر اعتماد کی روش هستم تا خودی نشان بدهم. در این شک ندارم که اگر آماده باشم او مرا به جام جهانی خواهد برد.
* کمی از باشگاه روبینکازان بگو. آنجا امکانات چطور است؟
- از کجایش بگویم. در ساختمان باشگاه همه چیز وجود دارد. از استخر گرفته تا رستوران و هتل. امکانات طوری است که یک بازیکن به بازی و درخشش علاقهمند میشود. در سپاهان که بودیم برای صرف ناهار باید از باشگاه اجازه میگرفتیم و بیرون میرفتیم اما اینجا نه. همه امکانات در یک ساختمان است که بازیکنان و کادر فنی میتوانند از آن استفاده کنند.
* روی روانشناسی بازیکنان هم کار میکنند؟
- چند دکتر داریم که آزمایشهای مختلفی از بازیکنان میگیرند تا از میزان آمادگی آنها باخبر شوند. در یکی از این تستها، بازیکن دست دکتر را میگیرد و بلند میکند. دکتر به بازیکن میگوید در چشمهایم نگاه کن و خیره شو. اگر وقت نگاه کردن، زور بازیکن کم و دستش شل شود، دکتر میگوید که او از نظر احساسی در شرایط مطلوبی قرار ندارد و بهتر است بازی نکند. چون احتمال دارد که مصدوم شود. حتی کادر فنی قبلی روبین کازان با من صحبت های بسیاری انجام می داد و به من می گفت برای پیشرفت در فوتبال باید زودتر ازدواج کنم. من هم وقتی می بینم ستاره های بزرگ فوتبال دنیا زود ازدواج کرده و موفق شده اند قصد دارم در آینده ای نزدیک ازدواج کنم.
* در روسیه این امکانات برای پیشرفت وجود دارد اما میخواهم بدانم با سرما چطور کنار میآیی؟
- سوال شما خیلی خوب بود. آنجا برای گرم کردن پاها، پلاستیکهایی وجود دارد. چیزی مثل آتروپات خودمان. همه بازیکنان یکی از این پلاستیکها را داخل کفشهای خود میگذارند اما من از 3 پلاستیک استفاده میکنم. پاهایم تا مرز آتش گرفتن پیش میرود اما بدنم سرد میماند. 5 جلیقه میپوشم و دو تا هم استرج تا بدنم گرم شود اما واقعا تمرین در چنین شرایطی سخت است. برخی اوقات دما تا 30- درجه هم میرسد. چون کلاه سرم میگذارم کمی از جلوی موهایم و البته ابروهایم یخ میزند. هوا در روسیه سرد است اما باید کنار بیایم و برای پیشرفت چنین شرایطی را تحمل کنم.
* دوباره برگردیم سمت آرسنال. تصور کردی که اگر به این تیم بروی و ونگر را ببینی، او چه برخوردی با تو خواهد کرد؟ برای خودت ملاقات با ونگر را تصویرسازی کردهای؟
- او مربی بزرگی است اما نمیدانم کدام تصویرسازیام را بگویم.
* بهترینش را بگو...
- دوست دارم وقتی ونگر را دیدم او با من گرم برخورد کند. بغلم کند و رابطه گرمی با من داشته باشد. امیدوارم همین اتفاق هم رخ دهد.