به گزارش 598 ، احمد توکلی نماینده مردم تهران در گفتوگو با ویژه نامه نوروزی مثلت در پاسخ به اینکه فکر میکنید چرا آقای هاشمی وارد عرصه انتخابات 92 شد، گفت:من تلاش کردم که ایشان نامزد نشود و حوادث تلخی را هم پیشبینی میکردم.علاوه بر این، سن ایشان برای کارهای سخت اقتضا نمیکند؛ یعنی اگر من خودم را برای کارهای سخت نامزد نمیکنم، این مساله چند برابر بیشتر در خصوص ایشان صدق میکند. حرمت آقای هاشمی شکسته میشد و بیشتر از این لطمه میخوردند که من این را برای کشور مناسب نمیدانستم؛ چراکه ایشان از سرمایههای ماست و البته مثل تمام سیاستمداران دیگرمان، اشکالاتی هم دارد. اما در عین حال خدماتی دارد که حیف است ضایع بشود.
وی با بیان اینکه بعد از اینکه آقای هاشمی نامزد شدند، من تلاش کردم که تایید صلاحیت شوند؛ چراکه عدم تایید ایشان و برخی دیگر، سوالبرانگیز بود و متاسفانه این سوال برانگیخته شد، اظهار داشت: مشروعیت نظامی مثل نظام جمهوری اسلامی که خون آدمهای پاکی پای آن ریخته شده، دستاوردی نیست که آدم بتواند بهراحتی صدمه دیدن آن را تحمل کند. هر فعلی که حکومت درباره آن تصمیم میگیرد و مردم درخصوص آن توجیه نیستند، از مشروعیت حکومت کم میکند. چون سیاست تاریخی شورای نگهبان این است که برای تصمیماتش توضیح نمیدهد یا توضیح کمی میدهد، معلوم بود که اگر تصمیم این باشد که آقای هاشمی رد شود و آقای جلیلی، آقای غرضی و حتی آقای حداد تایید شوند، حتما قسمتی از سیستم اشکال دارد. حتی اگر به خاطر بیماری آقای هاشمی چنین تصمیمی گرفته شده باشد، باید با صراحت تمام بیان میشد.
نماینده تهران با بیان اینکه این برای من مهم بود که چنین اتفاقی رخ ندهد که منجر به زیرسوال رفتن شوراینگهبان شود و اینگونه تلقی شود که تصمیم سیاسیکارانه گرفته شده و نه واقعی، خاطر نشان کرد: زمانی که صلاحیت آقای هاشمی تایید نشد، باز هم تلاش کردم که ایشان موضع زیبندهای بگیرند که الحمدلله موضع بسیار خوبی گرفتند و من از ایشان تشکر کردم که شأن خودشان را حفظ کردند.
وی تاکید کرد:به هر حال شناسنامه آقای هاشمی و شناسنامه انقلاب با هم مهر خورده است. درخصوص اینکه چرا ایشان وارد میدان شدند، تفاسیر متفاوتی وجود دارد اما من فکر نمیکنم که ایشان به میدان آمد تا تایید نشود. برخی میگویند ایشان به میدان آمد تا زمینه برای آقای روحانی فراهم شود اما من اعتقاد ندارم که نیازی بود ایشان چنین هزینهای کند و به جایی برسد که صلاحیتش تایید نشود و آقای روحانی بهرهاش را ببرند. من فکر میکنم ایشان بهطور طبیعی و با نظر مشاورانی که در اطراف خود دارند، تصمیم گرفتند به میدان بیایند و نامزد شوند.
توکلی در پاسخ به اینکه نامزدی آقای هاشمی چقدر در شکست اصولگرایان موثر بود، افزود:در تقسیمبندیهای سیاسی، شورای نگهبان در صف اصولگرایان تلقی میشود؛ در حالیکه چه خوشحال شویم و چه ناراحت، این دو با یکدیگر ارتباط ارگانیک ندارند. احساس عمومی این بود که آقای هاشمی مظلوم واقع شده و این همان مسالهای است که من هم میخواستم اتفاق نیفتد؛ چراکه ظلم از طرف نظام تلقی میشد و مردم ایران بهطور تاریخی طرفدار مظلوم هستند؛ اگر بدانند کسی مظلوم واقع شده نسبت به او تعلق خاطر پیدا میکنند. این مساله از فرهنگ غنی شیعی نشات میگیرد و به نظرم در نتیجه انتخابات تاثیر گذاشت.
وی با بیان اینکه حساسیت نسبت به ایشان(هاشمی رفسنجانی) شدید است، تاکید کرد: چه علاقهمندی و چه مخالفت. آقای هاشمی سابقه طولانیمدت اجرایی داشت و قابل ارزیابی بود اما آقای روحانی اینطور نبود. در نتیجه مخالفتهای شدیدی که نسبت به ایشان وجود دارد، سبب میشد که کارنامهاش را حلاجی کنند و راحتتر میتوانستند احساسات را برانگیخته کنند که آرا جابهجا شود. با توجه به تمام این مسائلی که پیش آمد و آقای روحانی سر مرزی برنده شد، احتمال عدمپیروزی آقای هاشمی وجود داشت.
توکلی درباره حضور جلیلی در انتخابات هم با بیان اینکه آقای جلیلی فرد محترم و باشخصیتی است اما این کار ایشان را اشتباه تاریخی میدانم، گفت: فکر میکنم مشاوران آقای جلیلی ایشان را قانع کردند که بدون اهلیت کامل وارد صحنه شوند.
وی ادامه داد: این حرف که تکلیف بر نتیجه مقدم است، در امور اجتماعی قابل خدشه است. در امر به معروف و نهی از منکر بنا به حدس نتیجه، تکلیف بر شما بار میشود؛ یعنی اگر به لحاظ عقلی احتمال اثر بدهید، تکلیف پیدا میشود. اما اگر بدانید که نتیجه منفی است، وظیفه دارید سکوت کنید. بنابراین اگر من فکر میکنم تکلیف دارم کسی را برای ریاستجمهوری انتخاب کنم که خیال میکنم نمره او بیست است، ولو اینکه میداند نتیجه را به هم میزند و به اندازه دوازده هم رای نمیآورد، تکلیفی برای آمدن ندارد. کسانی که اینطور فکر میکردند، مثلا به آقای ولایتی نمره هشت نمیدادند یا به آقای حداد نمره تجدیدی نمیدادند؛ مثلا به آقای حداد نمره چهارده میدادند و آقای جلیلی را بیست میدانستند. اگر فرد بداند با به میدان آمدن او، کسی که نمرهاش هشت است پیروز میشود، اصلا تکلیف پیدا نمیکند. آنها دچار اشتباهات مبنایی هستند و جمع آنها از تجربه کافی سیاسی برخوردار نیست. آنها صحنه را به ضرر اصولگرایان رقم زدند.
توکلی در پاسخ به اینکه مردم به خاطر پیروز نشدن جلیلی، به روحانی رای دادند، اظهار داشت:رفتار جبهه پایداری بهگونهای است که نفی در آن از اثبات شدیدتر است؛ یعنی روحیه «نحن ابناء الله» در رفتارشان دیده میشود. این رفتار غیر از اینکه اسلامی نیست، باعث راندن شدید میشود. چون نفی در آن شدید است و میگوید ما نورچشمیهای خدا هستیم. البته هیچکدام از این آقایان تفوه به این کلام نمیکنند اما اینکه بر تخطئه دیگران و اثبات خود اصرار دارند و گویی اسلام در شکل ناب نزد آنهاست و نزد دیگران وجود ندارد.ممکن است برخی از آنها در دل خود چنین احساسی نداشته باشند اما خودشان را بسیار مسلمانتر از دیگران میدانند. این مساله باعث میشود که دیگران از اینکه مسلمان شناخته نشوند، رنج ببرند.
وی تاکید کرد: مردم از اینکه کسانی خودشان را ویژه بدانند، خوششان نمیآید و این براساس فطرت است.
توکلی در تحلیل رای روحانی در انتخابات 92، با اشاره به عملکرد دولت دهم، گفت:آقای احمدینژاد در سال آخر صدارتش نسبت به گذشته خود به سرعت افول کرد. آقای احمدینژاد منتسب به اصولگرایان بود؛ هر چند نه او خودش را اصولگرا میدانست و نه من او را اصولگرا میدانستم. مردم هم حق داشتند که او را در این اردوگاه ببینند. در نتیجه رقبای اصولگرایان وضع بهتری پیدا کردند؛ یعنی عملی که به احمدینژاد نسبت داده میشد، به همه اصولگرایان تسری داده میشد. آقای روحانی هم راهبرد خود را نقد احمدینژاد قرار داده بود. نقدهایی که خیلی هم واضح بود؛ مثل عهدشکنی، راست نگفتن، آدمهای بیربط دور خود جمع کردن، قانونشکنی. روی نقاطی دست گذاشت که همه مردم نسبت به آن حس داشتند. اصلاحطلبان هم یک رفتار عقلایی نشان دادند و آن این بود که ائتلاف کردند. در حالیکه اصولگرایان نشان داد که یکدیگر را قبول ندارند و در انتخاباتی که میدانند ممکن است شکست بخورند با یکدیگر رقابت میکنند. ببینید اگر رئیسجمهور میشدند با هم چهکار میکردند. کسانی که در کسب قدرت عقلانیت به خرج نمیدهند، در حفظ قدرت به طریق اولی عقلانیت نخواهند داشت.
توکلی در پاسخ به اینکه الان نسبت غالب اصولگرایان با دولت چگونه است، گفت:اصولگرایان دیگر مثل دهه 70 انسجام داخلی خوبی ندارند که بشود آنها را جریان واحدی تلقی کرد. همین وضعیت را اصلاحطلبان هم دارند. در واقع اسباب انسجام گروهها و جریانهای سیاسی مانند آن دوران فراهم نیست و به همین دلیل، اقتضایی رفتار میکنند.
وی در ادامه در خصوص حمایت کلی خود از دولت یازدهم، خاطر نشان کرد:من منطقی داشتم که تعدادی از اصولگرایان آن را قبول دارند و معتقد بودم که باید به دو دلیل به این دولت کمک شود. یکی به دلیل اینکه آقای احمدینژاد در دوره هشت ساله ریاستجمهوری خود خصوصا چهار سال آخر مسائلی را جا انداخت و عیوبی را ایجاد کرد که ساختار نهادهای اجتماعی، ساختار سیاسی و مناسبات میان قوا آسیب دید. بر فرض صحت اجمالی خالی بودن خزانه، نباید این مساله در آن شرایط بیان میشد؛ چون این مساله قابل تدارک است. ساختارهایی که شکست، خیلی مهمتر بود. من به دلیل اینکه رشتهام اقتضا میکند، شیرازههایی را که متزلزل شد، بیشتر از متوسط میبینم و معتقد بودم و هستم که در این شرایط منافع مردم به خطر میافتد و وضعیتشان بدتر از این میشود. جمع کردن این کار وظیفه همه است و دولت هم نمیتواند به تنهایی این کار را انجام دهد. در بازگشت به مسیری که منافع مردم را بهطور نسبی تامین کند، حتما باید به دولت کمک کرد؛ چون دولت وارث وضعیت خوبی نیست.
توکلی تاکید کرد:معنی این حرف این نیست که در زمان آقای احمدینژاد کاری نشده و همه چیز منفی بود اما برآیند این چیزی است که با آن مواجه هستیم. من از مجلس پنجم به بعد معتقدم که یک جناح نمیتواند کشور را اداره کند؛ باید بپذیرند که جابهجا شوند اما در حد قانون و مراعات مصالح ملی باید هوای یکدیگر را داشته باشند. امروز این مساله خیلی شدیدتر است چون در مصاف مستقیم خارجی هستیم. به تعبیر درست آقا، تحریم ما را نشکاند ولی خیلی لطمه زد. امروز که دولت در مصاف خارجی درگیر است، باید از داخل خاطرش جمعتر باشد. حاصل این فکر این است که ما موظفیم در تامین منافع مردم به دولت کمک کنیم. این کار با نقد تعارض ندارد اما با تضعیف و تخریب تعارض دارد. نمیتوان دولتی را که تازه بر سر کار آمده و هنوز گرم نشده، یقهاش را گرفت. انتقادات در روزهای اول، روزهای وسط و روزهای آخر متفاوت است. من با آقای هاشمی، آقای خاتمی و آقای احمدینژاد همینطور رفتار کردم و با این دولت هم همینطور رفتار میکنم.
نماینده مردم تهران در مجلس نهم که می گوید. رفتار امروز او با آقای روحانی را باید با رفتار روزهای اول دولت آقای هاشمی، آقای خاتمی و آقای احمدینژاد مقایسه کرد،اظهار داشت: من در دوره اول آقای هاشمی مقالات سنگینی در روزنامه رسالت در دفاع از آقای هاشمی مینوشتم که در حال دور شدن از سیاستهای اقتصاد دولتی بود اما وقتی دیدم در حال افتادن از آن طرف بام هستند، با آنها مخالفت کردم. درخصوص آقای احمدینژاد هم در ابتدا موضع تاییدی داشتیم، بعد از آن موضع تنقیدیمان خصوصی بود و در نهایت وقتی دیدیم اصلاح نمیشود، افکار عمومی را آماده کردیم که فشار عمومی باعث شود ایشان رفتارش را اصلاح کند؛ تا اندازه کمی هم موفق شدیم. در خصوص آقای روحانی هم همین کار را میکنم؛ یعنی تایید و کمک میکنم و نقدهایم را بهطور خصوصی به ایشان میگویم. اگر نتیجهبخش نباشد بهطور علنی میگویم؛ همانطور که در خصوص ارز و رانتخواری، نامههای صریحی نوشتم و اگر موارد اینچنینی باشد، نظراتم را بیان میکنم. برخورد دولت در خصوص نقد هم اجمالا خوب است.
توکلی در پاسخ به اینکه با حصر موسوی و کروبی چه باید کرد؟ ، گفت:این پدیده، پدیده حقوقی نیست؛ بلکه سیاسی -امنیتی است. پدیده سیاسی - امنیتی راهحل حقوقی ندارد. محاکمه برای این افراد مقرون به صرفه نیست و برای کشور هم مفید نیست.
وی با بیان اینکه نباید آرامش و امید ایجاد شده برهم بخورد و بهتر است برای معیشت مردم کار شود، افزود:اگر این دو نفر محاکمه شوند، مجازاتهای سنگینی برایشان در نظر گرفته میشود که برای آنها مقرون به صرفه نیست و من از این اتفاق خوشحال نمیشوم. اما اگر همانطور که سیاسی - امنیتی تصمیم گرفته شده، حوصله به خرج داده شود، ممکن است شرایط کشور اقتضائاتی داشته باشد که وضعیت تغییر کند. من چنین اتفاقی را دور نمیبینم.نه از نظر زمانی، بلکه از نظر منطقی. به نظرم چنین مسالهای برای این آقایانی که به خودشان و کشور خیانت کردند، مفیدتر است.