کد خبر: ۲۱۰۲۵۸
زمان انتشار: ۱۳:۵۷     ۱۸ اسفند ۱۳۹۲
وقتی وارد منزل شدم و آیت الله خامنه‏ ای من را دید و خودم را معرفی کردم، تعجب کرد و گفت: با این لباس؟ گفتم: دوران خدمت وظیفه عمومی را طی می کنم.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از فانوس نیوز، در کتاب خاطرات حجت الاسلام حسن روحانی آمده است:

من با شخصیت و ویژگی های ایشان آشنا بودم و ضمناً دوستان مشترک زیادی داشتیم، ولی متاسفانه آشنایی نزدیکی با ایشان نداشتم.

آیت الله خامنه ای هر وقت که به تهران می آمد در مساجدی مانند مسجد جاوید، مسجد قبا، مسجد جلیلی و مسجد هدایت که کانون تجمع انقلابیون بود، سخنرانی می کرد. بسیار علاقه ‏مند بودم از نزدیک با ایشان آشنا شوم.

بدین جهت آدرس منزل ایشان را از دوستان گرفتم و به منزل ایشان رفتم. زنگ درب را به صدا درآوردم. کسی که در را باز کرد تا من را با لباس نظامی دید، متوحش شد و گفت: آمده اید آقا را ببرید؟ گفتم: نگران نباش، من از دوستان ایشان هستم.

وقتی وارد منزل شدم و آیت الله خامنه‏ ای من را دید و خودم را معرفی کردم، تعجب کرد و گفت: با این لباس؟ گفتم: دوران خدمت وظیفه عمومی را طی می کنم.

آیت الله خامنه ای به من گفت: چرا با لباس نظامی آمدی؟ ممکن است برای شما دردسر ایجاد کنند، که حق با ایشان بود و لذا در دفعات بعدی که خدمت ایشان رسیدم، با لباس شخصی می رفتم.

برگرفته از کتاب خاطرات دکتر حسن روحانی: انقلاب اسلامی (۱۳۴۱-۱۳۵۷).
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها