به گزارش پایگاه 598، وبلاگ بیم موج نوشت: بعد از سالها رکود و شکست کودتاهای مخملینی که توسط غرب برای براندازی رژیمهای سیاسی مخالف خود در دیگر کشورها طرحریزی شده بود، بار دیگر این سناریو با تغییراتی در اوکراین کلید خورد.
اغتشاشات اوکراین از حدود 3 ماه قبل کلید خورد؛ از روزهایی که دولت «ویکتور یانوکویچ» رئیس جمهور قانونی این کشور، از امضای قرار تجاری با اتحادیه اروپا سر باز زد و این سرآغاز بازی بود که غرب برای تغییراتی در اوکراین طراحی کرده بود؛ وقوع این رخداد، یادآور حوادث تلخی بود که در سال 88، گریبان کشورمان شد، مجموعه حوادثی که میتوان از آن با عنوان کودتای مخملی سبز در ایران یاد کرد.
در مواجهه با این مقارنت، دو رویکرد در میان جریانهای سیاسی شکل گرفته است؛ جریان اول متعلق به افراطیون اصلاحطلب است که به استقبال کودتای مخملین اوکراین رفتنه و تیترهای سایتها و روزنامههای خود را بصورت مثبت در اختیار جریان غربگرای غالب در اوکراین قرار دادند.
تیترهایی چون «آزادی بانوی نارنجی»، «روز تاریخی کییف» و «آزادی بانوی ناراضی»، نمونههایی از خوشحالی و همراهی فتنهگران سال 88 با این تحولات بود؛ این جریان با وقوع این حوادث بار دیگر رویا و توهمات فتنه 88 را در سر میپروراند و با نگاه حسرتگونه در تلاش است تا با زنده نگه داشتن نام سران فتنه برای آزادی آنان تلاش کند.
در همین راستا یادداشتها و گفتوگوها و بیانیههای مختلفی را در فضای مجازی منتشر ساختهاند که از اراده آنان برای فشار به نظام اسلامی به حکایت دارد؛ این توهمات در حالی است که اراده و خواست ملت همچنان بر محاکمه فتنهگران تأکید دارد و خیانتی که آنان در قبال کشور و ملت انجام دادهاند چیزی نیست که از طریق مشابهت سازی مصنوعی بتوان از آن چشم پوشی کرد.
در مقابل، دیگر کارشناسان و فعالین سیاسی کشور هستند که با نگاهی علمی و دقیق به این تحولات چشم دوختهاند تا از آن فرصتی برای درسآموزی و عبرتگیری فراهم آورند؛ نکات قابل تأملی که برخی از مهمترین آنان بدین شرحاند:
در این نگاه آنچه قابل ملاحظه است، اسناد و مدارکی است که از نقش آشکار غرب و آمریکاییها در این ماجرا حکایت دارد؛ آخرین اظهارات در این زمینه به دکتر «پل کریگ رابرتز» معاون سابق وزارت خزانهداری آمریکا اختصاص دارد که وی با صراحت اعلام داشته است که «آمریکا 5 میلیارد دلار در اوکراین هزینه کرده است».
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کرد، برشمردن و بازخوانی مؤلفهها و بنیانهایی است که در درون نظام جمهوری اسلامی مانع از تحقق آمال و آرزوی فتنهگران سال 88 شد؛ به واقع آنچه در سناریوی کودتای مخملین سبز رنگ سال 88 در انتخابات ریاست جمهوری دهم طرح ریزی شده بود، در سطح و حجم وسیعتری در مقایسه با اوکراین بود؛ اما آنچه توسط کودتاگران دیده نشده بود شاخصههایی است که از آنها میتوان به عنوان مؤلفههای قدرت نرم جمهوری اسلامی یاد کرد. که مهمترین آن میتوان چنین برشمرد:
نصرت الهی و امدادهایی غیبی که همواره پشتیبان ملت خداجوی ایران و انقلاب اسلامی بوده است، ایدئولوژی انقلاب اسلامی و آموزههای حکیمانه بنیانگذار جمهوری اسلامی که حفظ نظام اسلامی را اهم واجب میداند، وجود رهبری حکیم و شجاع در رأس نظام اسلامی که با درایت و تدبیر و قاطعیت کشتی انقلاب را از بحرانهای مختلف عبور دادهاند، وجود ملت غیور و بصیری که همواره برای دفاع از آرمانهای انقلاب همواره در طول 35 سال گذشته در صحنه بودهاند، وجود نهادهایی اطلاعاتی و امنیتی مقتدر که پشت پرده فتنهگران را کور کردند، و وجود نیروهای انتظامی مقتدر و آموزش دیده که با حضور به موقع خود آشوبگران را مهار کردند.
آمادگی تمام عیار نهادهای انقلابی چون بسیج و سپاه که با حضور معنوی و عملیاتی خود پشتوانه محکمی برای نیروهای انتظامی و امنیتی به حساب میآیند، وجود نخبگان بصیرت، خواص اهل حق، رسانههای انقلابی و متعهد که نقش مهمی در بصیرتافزایی و افشای فریب کودتاگران برعهده داشتند.
وجود این عوامل در کنار عوامل دیگری که از قلم افتاد، موجب شد تا تکرار دستآوردهای اوکراین و گرجستان و قرقیزستان و ... در ایران اسلامی به آرزویی دست نیافتنی برای آمریکاییها بدل شود و ابطالی بر صبغه دترمینیستی تحقق این سناریو در همه کشورها باشد!
دشمنان انقلاب اسلامی امروز به بنبستی رسیدهاند که آن را در مواجه با ملت ایران مستأصل کرده است، در این میان باز هم باید رهنمودها و توصیههای الهی را مورد توجه قرار داد که «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم و لا تخشوهم و اخشون» به واقع اگر تهدیدی برای نظام اسلامی وجود داشته باشد، آن را باید در آسیبها و آفاتی باید دنبال کرد که از درون ممکن است سر برآورد؛ دشمنانی داخلیای که در تلاشند تا زمینه را برای اعمال فشار و تهدید خارجی فراهم آورند و جاده صاف کن غرب در این کشور باشند!