حجت السلام والمسلمین نجمالدین طبسی استاد خارج فقه حوزه علمیه قم در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، با اشاره به موضوع قصاص اظهار داشت: کسانی که نسبت به مسأله قصاص، شک و تردید داشته و یا احیاناً آن را نفی کرده و یک امر غیر انسانی تلقی میکنند افرادی هستند که با مباحث فقهی آشنا نبوده و شرایط موجبات آن را مطالعه نکردهاند و اگر این طور بود قطعاً با حکم قصاص مخالفتی نمیداشتند.
وی با اشاره به کتاب «قواعد الأحکام» علامه طباطبایی تصریحکرد: علامه میفرماید: موجبات قصاص این است که کسی خون شخصی را بدون هیچ وجه شرعی عمداً و از روی دشمنی بریزد، منظور از عمد آن است که شخص قاتل، عاقل و بالغ باشد و خون انسانی را به ناحق، عمداً و از روی دشمنی بریزد.
استاد خارج فقه حوزه علمیه قم ابراز داشت: به دیگر معنا شخص قاتل، انسان جاندار را بیجان کند اعم از اینکه با زهر، چاقو یا با ضربهای او را بکشد و سپس خودش در دادگاه یا نزد فقیه اقرار میکند که من این کار را عمداً انجام دادهام یا اینکه دو نفر عادل که هیچ غرض و یا سابقه عداوتی با قاتل نداشته باشند، اگر در دادگاه بر این قتل شهادت دهند.
وی ادامه داد: سؤالی که اینجا میتوان از شخصی که در برابر قصاص شک و تردید کرده و موضع میگیرد، داشت این است که اگر چنین اتفاقی بیفتد و از آنجایی که مخاطب قرآن، عقلا هستند «وَ لَکُم فِی الْقِصَاصِ حَیَوةٌ یَا أُولِی الالْبَابِ» تو به عنوان عاقل با چنین شخصی چه برخوردی خواهی داشت آیا این شخص، راه برگشتی برای خود باقی گذاشته اشت و آیا اصولاً هیچ انسان عاقلی بر او ترحم خواهد کرد؟
طبسی تصریح کرد: اگر جامعهای گرفتار چنین افرادی شود و در روز روشن جلوی چشم دیگران خون فردی را بریزند و قانون هم بگوید این اقدام او مصداق قصاص نیست؟! شاید برخی بگویند زندانیاش کنیم بهتر باشد چه تضمینی وجود دارد همین فردی که مرتکب قتل شد، دوباره این کار را تکرار نکند، اصولاً با وجود این افراد آیا چنین جامعهای یک جامعه سالم است؟!
وی گفت: شرع که نفرموده واجب است قصاص کنید خوب است مراجعهای به تفسیر آیات قصاص داشته باشیم، در این صورت در مییابیم که اولیای دم در قتل عمد، بین قصاص یا عفو با اخذ دیه و یا عدم اخذ دیه مختارند و البته ملزم به این امور هستند و باید در این چارچوب حرکت کنند.
استاد خارج فقه حوزه علمیه قم عنوان کرد: نادیده گرفتن قصاص یعنی اینکه ما یک گرگی را در بازار و خیابانها رها کرده باشیم که در این صورت دیگر جایی در امان نخواهد بود.
وی افزود: اگر نگاهی به تاریخ قبل از اسلام و قبل از آمدن احکام شرعی قصاص و وضعیت جامعه آن روز داشته باشیم میبینیم که آنها در برابر یک خون، خود را محق میدانستند که خونهایی را بریزند و حتی فردی غیر از قاتل را بکشند؛ بنابراین اسلام این قوانین را محدود کرد، به نظر شما محدود کردن و تعدی نکردن به غیر قاتل و فقط خون قاتل را در معرض ریخته شدن قرار دهیم، خلاف انسانیت است؟!
طبسی با اشاره به آیه «وَ لَکُم فِی الْقِصَاصِ حَیَوةٌ» خاطرنشان کرد: حیات جامعه، سلامت و امنیت جامعه در گرو قصاص است، بنده نمیگویم چنین قانونی اجرا شود، بلکه بودن چنین قانونی و باز بودن دست اولیای مقتول در واقع به نوعی بازدارنده بود و از ریخته شدن خونهای ناحق جلوگیری خواهد کرد.
وی افزود: اگر قاتل بداند اگر خونی را به ناحق بریزد حتماً دامنش گرفتار آن خواهد شد و دست از جنایت خواهد کشید، آیا قانونی که بازدارنده است و به کل جامعه امنیت میبخشد آیا خلاف انسانیت است! اگر فردی که مسأله قصاص را زیر سؤال میبرد عاقل نیست، قرآن کریم اصلاً او را مورد خطاب قرار نمیدهد و اگر عاقل است بداند که امنیت خودش هم در گرو همین آیه و قانون است.
استاد خارج فقه حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: انکار حکم قصاص، انکار ضروری دین است نه ضروری مذهب و باید در تدین و مذهب آن فرد شک کرد، کسی که این حرفها را میزند بداند خود غربیها در اثر اینکه چنین قانونی وجود ندارد از امنیت برخوردار نیستند. آنها خودشان در تبلیغات یک نحو سخن میگویند و در عمل به گونه دیگری سخن میگویند. سالی نیست که آنها افراد مختلف را به بهانههای مختلف نکشند بنابراین تنها چیزی که برای آنها ارزش و اهمیت ندارد حقوق بشر است و من به این افراد نصیحت میکنم: عِرض خود میبری و زحمت ما میداری، تاریخ انقضاء این نوع تفکرات به سر آمده است.